< فهرست دروس

درس تفسیر استاد ربانی بیرجندی

91/07/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 خداوند مي فرمايند: «يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ / إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ » [1]
 در جلسات گذشته بحث در مورد آيات ربا بود كه يك آيه را واژه شناسي و تفسير كرديم و وارد آيه دوم و سوم شديم و بعضي از كلمات را واژه شناسي كرديم.
 ادامه واژه شناسي:
 كلمه «صلات»:
 «صلاة» در لغت به معناي دعا است و در وضع شرعي آن به معناي نماز است.
 تعريف نماز: در هيچ روايتي نماز را تعريف نكرده است و همچنين در كتب متقدمين نيز هيچ تعريفي از نماز ذكر نشده است. بلكه هيچيك از عنوانين فقهيه را تعريف نكرده اند و اين تا قرن هفتم ادامه داشت.
 در قرن هفتم كه فضاي عقلي بر مسلمين حاكم شد و بدين وسيله همه علماء به دقت تعريف را بررسي مي كردند و به يكديگر اشكالاتي وارد مي كردند و مي گفتند جامع و مانع نيست و كسي ديگر جواب داده است.
 اما در صد ساله اخير اين كار، كار لغوي شمرده شده و مرحوم آخوند مي فرمايد اين تعاريف، حقيقي نيستند و مورد نقض و ابرام نيست و فقط صرف شرح الاسمي است.
 پس براي صلات نمي توانيم تعريف دقيقي ارائه كنيم.
 پس در تعريف نماز بايد بگوئيم عملي كه شامل چندين جزء مثل تكبير، ركوع و... است.
 جمع «صلاة»، «صلوات» است.
 در قرآن اين كلمه هم به معناي دعا آمده مثل «اولئك صلواتهم من ربهم» و هم به معناي نماز به كار رفته است مثل «اقاموا الصلاة».
 در جايي ديگر كلمه «صلي» به معناي داخل كردن آمده مثل «نصليه صغر».
 كلمه «آتي»:
 «اتي» در ثلاثي مجرد به معناي آمدن است. و اگر متعدي استعمال شد به معناي انجام دادن است مثل «اللذان ياتيان» و اگر به باب افعال برود دو مفعولي مي شود به معناي اعطا كردند «و لقد آيتنا الكتاب».
 نكته: چند لغت در قرآن به معناي اعطا آمده است كه همه دو مفعولي هستند. مثل «آتي، يؤتي، ايتاء»، «اعطي، يعطي، اعطاء»، «خوّلنا»، «منح»، «نحل»، «وهب» همه اين لغات به معناي اعطاء است.
 نكته: مفعول دوم «وهب» معمولا با «من» مي آيد.
 حديثي پيرامون كلمه «نحل»:
 حضرت پيامبر به حضرت زهرا تسبيحات حضرت زهرا را آموزش دادند و بعد امام صادق مي فرمايند: «وَ لَوْ كَانَ شَيْ‌ءٌ أَفْضَلَ‌ مِنْهُ‌ لَنَحَلَهُ‌ رَسُولُ‌ اللَّهِ ص فَاطِمَةَ ع.» [2]
 امام صادق مي فرمايند: اگر چيزي افضل از تسبيحات حضرت زهرا بود، رسول خدا به فاطمه اعطاء مي كرد.
 كلمه «زكاة»:
 در لغت «زكي، يزكو» داراي دو معناي است:
 1- به معناي «نمو، ينمو» يعني رشد كردن.
 2- به معناي پاكيزگي. پيامبر فرمودند: وقتي زبان انسان پاكيزه شود، عملش پاكيزه مي شود.
 در اينجا پيامبر از «زكي» براي پاكيزگي به كار برده است.
 علامه مجلسي: در اصل زكات دو احتمال وجود دارد:
 1- از زكات به معناي رشد دادن است، به اينكه زكات باعث رشد مال مي شود.
 2- از زكات به معناي پاكيزگي است، چون زكات باعث پاكيزگي اعمال انسان مي شود.
 حال وقتي مال به مرحله اي برسد كه نصاب به آن تعلق بگيرد، «زكات» به معناي شرعي استفاده مي شود.
 در قرآن زكات به هر دو معنا به كار رفته است مثلا در آيه «خُذْ مِنْ‌ أَمْوالِهِمْ‌ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها» «تزكيهم» در مقام بيان اين است كه صدقه باعث اين مي شود كه خود فرد رشد مي كند. پس در اينجا اگر «يطهركم» را به معناي پاكيزگي استعمال كرديم، فاضل مقداد مي گويد بهتر اين است كه «يزكيهم» را به معناي رشد دادن است.
 يا در آيه شريف «ذلك اطهر و ازكي» در اين آيه هم فاضل مقداد فرموده كه «اطهر» را به معناي پاكيزگي و «ازكي» را به معناي رشد كردن، گرفته است.
 كلمه «اجر»:
 «اجر» مهموز الفاء است، و «اجير» كسي است كه براي كاري استخدام مي شود. و «اجاره» مصدر آن است.
 امام رضا مي فرمايند: كسي كه به روزي كم قانع باشد، خداوند از عمل كم طلب مي كند.
 «اجر» به باب مفاعله هم برده مي شود و در حديث استعمال شده است. «آجر، يأجر، مجائره».
 كلمه «خوف»:
 «خوف» به معناي ترس است.
 سه كلمه وجود دارد كه به معناي ترس به كار رفته است «خوف، خشية، وجل».
 مثل «انما الله يخشي من عبادالله علماءه». بندگان علماء از خدا مي ترسند.
 در اينجا در تفسير صافي آمده: در اين آيه از كلمه «خشية» استفاده شده است چون «خشية» براي كسي است كه مقام او را مي شناسد و از او مي ترسد. اما كلمه «خوف» فقط براي صرف ترسيدن است.
 كلمه «يحزنون»:
 «يحزنون» از كلمه «حزن» آمده است. «حزن، يحزَن» در قرآن به كار رفته است و لازم است. اما اگر از كلمه «حزن، يحزُن» گرفته شده باشد، متعدي است.
 نكات اين دو آيه:
 در آيه آمده: خداوند ربا را نابود مي كند و صدقه ها را رشد مي دهد. و خداوند كساني را كه گناهكار و كفر مي ورزند، دوست ندارد.
 «صدقات» جمع «صدقه» است و كسره آن به فتحه است.
 در آيه بعدي جملات «وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ»، «وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ»، «وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ» همه عطف بر عطف بر «الذين آمنوا» هستند و محلي از اعراب ندارند. و جمله «لَهُمْ أَجْرُهُمْ» خبر براي «ان» است. و خود اين جمله داراي خب مقدم و مبتداي مؤخر است. و در جمله «عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ»، «لا» مشبه به «ليس» است و نكره در سياق نفي است و معناي عام دارد.
 خلاصه:
 در اين جلسه واژه شناسي دو آيه ديگر تمام شده و بعضي از نكات نحوي اين دو آيه نيز بيان شد.


[1] سوره بقره، آيه 275 و 276
[2] اصول كافي، شيخ كليني، ج 3، ص 343

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo