< فهرست دروس

درس کلام جدید - وحی پژوهی و حقیقت نبوت استاد ربانی

جلسه 50

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع بحث: چگونگی اطمینان نبی به صدق وحی
 بررسی آیه 52 سوره حج
 قرآن کریم می فرماید «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلاَّ إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ في‌ أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَكيمٌ »
 هيچ پيامبرى را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه هر گاه آرزو مى‌كرد(و طرحى براى پيشبرد اهداف الهى خود مى‌ريخت)، شيطان القائاتى در آن مى‌كرد؛ امّا خداوند القائات شيطان را از ميان مى‌برد، سپس آيات خود را استحكام مى‌بخشيد؛ و خداوند عليم و حكيم است.
 در جلسه قبل بیان شد که از نظر لغت برای کلمه «تمنی» دو معنا بیان شده است:
  1. آرزو، در این صورت مراد از تمنی امری قلبی است .
  2. قرائت و تلاوت.
 برخی از مفسرین در مورد آیه هر دو معنا را بیان کرده اند و برخی دیگر تنها یک وجه را بیان کرده اند.
 وجوه بیان شده توسط فخر رازی در مورد کلمه تمنی
 فخر رازی برای آیه یازده احتمال بیان کرده است: هفت احتمال بر اساس معنای تلاوت و قرائت و چهار احتمال بر اساس معنای آرزو . شش وجه آن در جلسه قبل بیان شد. وجه دیگری که وی گفته است از این قرار است: این آیه این مطلب را بیان می کند که ممکن است پیامبر خدا (ص) در مورد تلاوت و قرائت قرآن سهو کند اما خداوند بلافاصله آن را بر طرف می نماید . البته ایشان گفته است در مورد آیه قطعا این دو جمله تلک الغرانیق ... باطل است. ایشان بعد از بیان این وجوه در پایان چنین نتیجه می گیرد که گر چه در مورد پیامبر سهو و خطا در قرائت قرآن جایز است اما خداوند این سهو را برطرف می کند.
 فخر رازی می گوید اگر تمنی را به معنای آرزو و امر قلبی بگیریم، چهار وجه در مورد آن متصور است که سه وجه آن مردود و سه وجه آن پذیرفته شده است. آن وجوه از این قرار است :
  1. آرزو می کند پیامبر مطلبی را که توسط آن دل مشرکان را بدست آورد. و آن این است که اله آنان را توصیف کند. فخر رازی این وجه را رد کرده است .
  2. او از مجاهد نقل می کند که پیامبر اکرم (ص) آرزو داشت وحی زودتر به او نازل شود اما خداوند متعال فرمودند تراخی بهتر است.
  3. پیامبر اکرم (ص) در آیات مجمل تفکر می کند و شیطان در اینجا بر فکر او مطلبی را القاء می کند.
  4. هر گاه پیامبر اکرم (ص) اراده می کند کار خیری را انجام دهد، شیطان در دل او وسوسه می کرد تا مخالف آن را انجام دهد. اما در این حال آن حضرت به خدای متعال توجه می کند تا شیطان از او دور شود «إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ » اعراف ، 201 پرهيزگاران هنگامى كه گرفتار وسوسه‌هاى شيطان شوند، به ياد(خدا و پاداش و كيفر او) مى‌افتند؛ و(در پرتو ياد او، راه حق را مى‌بينند و) ناگهان بينا مى‌گردند. و مانند آیه « وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَميعٌ عَليمٌ » اعراف ، 200 و هر گاه وسوسه‌اى از شيطان به تو رسد، به خدا پناه بر؛ كه او شنونده و داناست‌.
 بررسی دیدگاه آقای فخر رازی
 آقای فخر رازی بعد از بیان وجوه شش گانه گفته است پیامبر اکرم (ص) ممکن است سهو انجام دهد . اما این سخن نادرست است زیرا در صورتی که از پیامبر وقوع سهو ممکن باشد در این صورت اگر ایشان جمله ای را بفرماید لازم می آید اطمینان نسبت به آن حاصل نشود. اساسا در این صورت مردم از کجا بفهمند که پیامبر سهو نکرده است؟ در حالی که مردم می خواهند از همین کلام او اطمینان بدست آورند. علاوه بر اینکه اساسا خطا چه از روی عمد و چه از روی سهو در صورتی که در دریافت، ابلاغ و حفظ شریعت باشد ، بنیان نبوت را ویران می کند . مرحوم خواجه نصیر الدین طوسی در این باره «و يجب في النبي العصمة ليحصل الوثوق فيحصل الغرض و لوجوب متابعته و ضدها و الإنكار عليه‌ » [1] عصمت بدان جهت در انبیاء واجب است تا نسبت به کلام او اطمینان و وثوق حاصل شود . تنها در این صورت است که غرض از ارسال او حاصل می شود اما در صورتی که خطا او سر زند دیگر این اطمینان از بین خواهد رفت و در نتیجه نقض غرض خواهد بود .
 نقد وجه دوم :
 فخر رازی سخنی را از مجاهد در مورد این آیه نقل می کند اما کلام و تفسیر او ربطی به این آیه ندارد. آرزوی که پیامبر اکرم (ص) داشتند که وحی بر ایشان زودتر نازل شود از اقسام عجله مذموم نیست تا از طرف شیطان باشد بلکه از باب سرعت در کار خیر است . این گونه نیست که تعجیل در هر کاری مذموم باشد، اصحاب حضرت ابی عبدالله(ع) برای شهادت عجله می نمودند. قرآن کریم در مورد سرعت در انجام کار خیر می فرماید: « وَ سارِعُوا إِلى‌ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقينَ » [2] و شتاب كنيد براى رسيدن به آمرزش پروردگارتان؛ و بهشتى كه وسعت آن، آسمانها و زمين است؛ و براى پرهيزگاران آماده شده است. پیامبر اکرم (ص) می خواستند با این کار به خداوند نزدیک تر شوند.
 نقد وجه سوم :
  وجه دیگری که فخر رازی در مورد آیه داشتند این بود که آن حضرت در مورد آیات مجمل تفکر می کردند و شیطان در فکر ایشان نفوذ کرده است . در حالی که این وجه مورد قبول نیست زیرا علم پیامبر اکرم (ص)، علم افاضی و وحیانی بود و این علم قطعی و مطابق با واقع است. نه علمی که از راه اجتهاد حاصل شده باشد .
 اینکه می گویند شیطان نفوذ می کرد آن هم در بیان معارف دین مورد قبول نیست.
 نقد وجه چهارم :
 اگر مراد ایشان از نفوذ وسوسه شیطان در انبیاء این باشد که آنان نیز مانند افراد متقی، گاهی وسوسه های شیطان در ذهنشان خطور می کند و چه بسا به آن متمایل شوند اما متذکر می شوند ، مورد قبول نیست . زیرا فرق است میان متقین و معصومین. معصومین به جهت داشتن درجه عصمت در انجام واجبات و ترک محرمات، دارای درجه بالاتری از تقوا هستند به گونه ای که برای آنها صیانت بخش بوده و شیطان هرگز در ذهن آنها نفوذ نمی کند. آنچه در آیه 200 و 201 سوره اعراف بیان شده است ، مومنین است. مرحوم علامه طباطبایی تصریح کرده اند که گرچه خطاب آیه پیامبر است اما ، مراد ایشان نبوده و دیگران مراد هستند. «فيرجع معنى الآية إلى أنه لو نزغ الشيطان بأعمالهم المبنية على الجهالة و إساءتهم إليك ليسوقك بذلك إلى الغضب و الانتقام فاستعذ بالله إنه سميع عليم، و الآية مع ذلك عامة خوطب بها النبي ص و قصد بها أمته لعصمته.» [3] پس برگشت معناى آيه به اين مى‌شود كه: اگر شيطان خواست مداخله نمايد و با رفتار جاهلانه ايشان، تو را به غضب و انتقام وادار كند تو به خدا پناه بر، كه او شنوا و دانا است، با اينكه خطاب در آيه به رسول خدا (ص) است و ليكن مقصود، امت آن جناب است چون خود آن حضرت معصوم است.
 
 * * *
 اللهم صل علی محمد و آل محمد


[1] کشف المراد ، ص 349
[2] آل عمران ، 133
[3] المیزان ، ج 8، ص381

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo