< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سیدعلی موسوی‌اردبیلی

1402/10/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نواهی / اجتماع امر و نهی / اشکال چهارم بر توجيه آخوند

 

جلسه قبل گفتيم که اشکال سوم مدعای مرحوم آخوند در توجيه قسم اول از عبادات مکروهه اين است که اگر بپذيریم که کراهت به جهت اين است که عنوانی واجد مصلحت، منطبق بر ترک شده و ترک دارای مصلحت راجحه گرديده، اين مطلب سبب می‌شود که با فعل عبادی که علت فوت مصلحت راجحه در ترک می‌شود، نتوان قصد قربت نمود.

اما این که کسی قائل به فساد ضد عبادی مستحب راجح نشده است، به این جهت است که بین اتیان ضد عبادی مذکور و فوت مصلحت راجحه موجود در مستحب، علیت وجود ندارد، بلکه ملازمه بین آنها برقرار است.

البته مرحوم محقق اصفهانی که پاسخ مرحوم آخوند به اشکال مذکور ـ يعنی عدم امکان قصد قربت با فعل عبادی که در ترک آن مصلحت راجحه وجود دارد ـ در کلامشان را پاسخ تمامی ندانسته و به آن ایراد وارد می‌کند، سعی کرده است که پاسخ اشکال را به نحوی بدهد که اشکالی بر آن وارد نشود و فرموده است: «إنّ الترك ليس بنفسه مطلوباً كي يكون الفعل النقيض‌ له ممنوعاً عنه، بل الترك بعنوان خاصّ مطلوب ونقيضه لازم للفعل لا أنّه عينه، كما إذا كان ترك الصوم بعنوان المخالفة لبني أُميّة عليهم اللعنة في يوم عاشوراء مطلوباً، فإنّ مجرّد الترك لا بعنوان المخالفة بل كما يتركه أحدهم لبعض الدواعي ليس مطلوباً حتّى يكون فعله ممنوعاً عنه.»[1]

اما اشکال مدعای ایشان این است که مدعای ایشان خلاف ظاهر ادله است که در آنها نهی از روزه عاشوراء شده است و اطلاق آنها شامل مواردی می‌شود که صائم به نیتی غیر از تشبه به بنی اميه نیز روزه بگیرد، زیرا وقوع شباهت امری قهری است نه قصدی.

رابعاً: اگرچه اشکال اول و دوم بر فرض ملازمه ترک با عنوانی که واجد مصلحت است، وارد نیست و می‌توان فرض کرد که مثلاً در خصوص نهی از روزه روز عاشوراء، مصلحت در مخالفت با بنی امیه لعنهم الله است که آن روز را به جهت شکرانه شهادت امام حسین(ع) روزه می‌گرفتند و این مخالفت، ملازمه با ترک روزه عاشوراء دارد، اما علاوه بر این که در جمیع موارد ـ مثل نهی از نوافل مبتدئه در برخی از اوقات ـ ادعای وجود چنین عنوانی مشکل است، اشکال دیگری که بر آن و همچنین بر فرض اول وارد است این است که بنابر این که ترک و یا عنوانی که ترک ملازم با آن است، واجد مصلحت راجحه باشند، باید به واسطه ترک عبادت، استحقاق ثواب وجود داشته باشد، در حالی که کسی قائل به ترتب ثواب بر ترک روزه عاشوراء یا ترک نوافل مبتدئه و یا ترتب ثواب بر اتیان فعل منافی با این دو عمل عبادی در اوقات مذکور نشده است و دلیلی نیز بر آن وجود ندارد. البته چنانچه کسی به قصد امتثال نهی شارع، از اعمال مذکور اجتناب نماید، ممکن است که به سبب انقیاد مثاب باشد، اما این مطلب ارتباطی به استحقاق ثواب ندارد، همان گونه که ترک شرب خمر یا ترک نظر به نامحرم به جهت اطاعت از امر شارع، می‌تواند سبب پاداش گردد، در حالی که در این موارد، ترک دارای مصلحت نیست بلکه فعل است که دارای مفسده است.

مگر این که ادعا شود: عنوانی که دارای مصلحت است و ملازم با ترک عبادت است، عنوانی عبادی است و چنانچه به قصد قربت اتیان شود، استحقاق ثواب نیز وجود خواهد داشت، بر خلاف ترک در نواهی موارد مثال که مترتب بر وجود مفسده در منهی عنه هستند، زیرا نواهی ناشی از مفسده نمی‌توانند مترتب بر قصد قربت گردند که دخیل در مصلحت است نه مفسده.

اما اشکالی که این مدعا دارد این است که عبادی بودن فعل، نیازمند دلیل است و چنین دلیلی در مقام موجود نیست.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo