درس خارج فقه استاد مهدی مروارید
1402/07/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: أطعمه و أشربه/ المائعات / علقه
علقه عبارت از خونی که بسته شده است، بحث در این است که آیا علقه نجس است یا خیر؟ صاحب حدائق متمایل به اخبارگری هستند، نهایتا اخباری معتدل هستند. ایشان میفرماید: شیخ در خلاف بر نجاست علقه ادعای اجماع نموده است، علقه در لغت قطعه ای از خون منجمد است، مراد از علقه در اینجا چیزی است که در معتبر ذکر شده است، «و هو المشار الیه في الآیة و هي قطعة من الدم التي یستحیل الیها المني ثم تصیر هي مضغة.»
گاهی بچه گوسفند حامله به شکل علقه است.
ایشان در ادامه میفرماید: نجاست علقه مستند به همین اجماعی است که شیخ در خلاف ادعا نموده است، و در این که علقه شامل خون موجود در زردی تخم مرغ شود، اشکال است، همانطوری صاحب معالم این را در معالم فقه اش بیان نموده است، بنابراین اجماع شیخ شامل خون داخل تخم مرغ نمیشود، و تنها خون بر این صادق است، دلیل بر نجاست خون وجود ندارد، به گونه ی که شامل این فرد نیز شود، اعم از این که به اجماع یا به روایات تمسک شود، بنابراین اقوا طهارت خون است، به ویژه خون داخل تخم مرغ، از این مطالب استفاده میشود که اقرب حلیت خون میباشد.[1]
صاحب جواهر این بحث را مطرح کرده است، و گفته شده که ایشان مخالف صاحب حدائق است. مرحوم یزدی هم در عروه نجاست علقه را مطرح کرده است، و فرموده است حتی علقه در داخل تخم مرغ نجس است و نسبت به نقطه ی از داخل در تخم مرغ احتیاط نموده است.
مسألة العلقة المستحيلة من المني نجسة من إنسان كان أو من غيره حتى العلقة في البيض و الأحوط الاجتناب عن النقطة من الدم الذي يوجد في البيض لكن إذا كانت في الصفار و عليه جلدة رقيقة لا ينجس معه البياض إلا إذا تمزقت الجلدة.[2]
این که مرحوم یزدی فرمود: علقه استحاله شده از منی نجس است، اعم از این که از انسان باشد یا از غیر انسان باشد، حتی علقه در بیض، و احوط این است که از نقطه خونی که در بیض است اجتناب شود، تمام است در نزد کسی که عمومیت عام در نزدش تمام باشد؛ زرا در این صورت لازم است که به نجاست هرچیزی که خون صدق میکند، حکم کند، اعم از این که اجزاء حیوان باشد یا نباشد.
اما اگر به عمومیت عموم مناقشه شود، و حکم به نجاست خون به طور اطلاق نشود، چاره ی جز اقتصار بر مقدار متیقن نیست، و آن خون مسفوح از اجزاء حیوان و انسان است؛ ولی علقه از اجزاء حیوان و انسان حساب نمیشود؛ زیرا علقه دارای استقلال است، بلکه حیوان و انسان ظرف تکون علقه است، بنابراین برای تردد در حکم به نجاستش همانطور که از اردبیلی، شهید و کاشف اللثام است، مجال واسع میباشد، بلکه صاحب حدائق جزم به طهارتش پیدا کرده است.[3]
آیا اینها از اجزاء حیوان است یا نیست؟ اگر باشد، نجس است؛ ولی اگر جزئیت ثابت نشود، حکم به طهارت میشود.اگر مبناء این باشد که هر چه در جوف حیوان باشد، نجس است؛ ولی علقه مستقل است و از باب جزئیت محکوم به حکم متبوع نمیشود.