درس خارج فقه استاد سیدصادق محمدی
1401/11/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه پزشکی/ شبیه سازی/ حکم وضعی شبیه سازی
بحث ما در مورد حکم وضعی شبیه سازی بود. در حکم وضعی دوم بودیم که عبارت بود از شناحت أمّ برای این طفل شبیه سازی شده. مادر این طفل کیست. در این جهت اقوالی مطرح است. قول دوم این بود که مادر این طفل شبیه سازی شده صاحب رحم است یعنی همان شخصی که این طفل را حمل کرده است و در شکم خود به او نیرو و قوت داده و او را تغذیه کرده است و تمام رنجهایی که این مادر کشیده است مورد توجه هم واقع شده و در این نظریه این مادر همین صاحب رحم است.
در این خصوص استدلال به آیاتی شده است. آیه اول را بیان کردیم و نقد و بررسی شد.
آیه دوم
(وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا[1] )؛ این آیه ابتدا وصیت کرده است به اینکه به والدین احسان شود. کلمه والدین که در لسان متشرعین وجود دارد این یک لسان قرآنی است که قرآن به پدر و مادر والدین خطاب کرده است؛ والد و والده . پس از اینکه وصیت میکند به اینکه احسان کنید به پدر و مادر دارد که حملته أمّه کرهاً؛ حمل کرده این مادر از روی سختی و فشارهای جسمی و گاهی هم روانی که هم در حمل و هم در وضع حمل، هر دو را آیه اشاره میکند که در هر دو سختیهای زیادی را صاحب رحم متحمل میشود. استفادهای که از این آیه شده که این کلمه حَمَلَتْهُ بعد از کلمه بِوالدیه آمده نشان میدهد که اصل و اساس والده بودن و مادر بودن قصه حمل است. پس چرا شک کنیم؟ ما به این آیه تمسک میکنیم که صاحب حمل مادر است. این استدلال به این آیه شریفه بود.
نقد استدلال
به نظر ما استدلال به این آیه قرآن صحیح نیست. چون این آیه در مقام بیان تعریف مادر نیست و نمیخواهد مادر را تعریف کند. نمیخواهد بگوید که أم به چه کسی گفته می شود. اصلاً در مقام بیان تعریف مادر نیست بلکه در مقام بیان یک واقعیت خارجی است و در مقام بیان جایگاه بلند صاحب حمل است که حالا در شکل طبیعیاش همین مادر است و تا قبل از بحث شبیه سازی همین مادر بوده و صاحب حمل فقط مادر بوده است. اما این آیه قرآن در مقام بیان تعریف مادر نیست بلکه در مقام بیان جایگاه بلند والدین است همینطور که در آیات دیگر هم وجود دارد. در برخی از آیات اصلاً احسان به پدر و مادر را در کنار شرک نورزیدن به خدا قرار داده است. این قدر ارزش برای مادر و پدر قائل شده است. این آیه در مقام بیان این نکته است.
آیه سوم
آیه سوم که یمکن أن یستدلّ علیها یا اینکه اصلاً به آن استدلال شده است: (وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِير[2] ) ؛ به این آیه شریفه استدلال میشود که آن کسی که مادر است صاحب حمل است. چون در ابتدا در این آیه شریفه قرآن هم وصیت به والدین شده و بعد عبارت حملته أمّه آمده است. یعنی از آیه قبل یک قدم جلوتر است. این حملته أمّه یعنی چه؟ یعنی مادر کسی است که فرزند را حمل کرده است. وهناً علی وهنٍ؛ و این حمل فرزند موجب ناتوانی بر روی ناتوانی میشود. یعنی شخص صاحب حمل هر روز ناتوان تر میشود و سختی بیشتر و سستی بیشتری او را فرا میگیرد تا اینکه آن را وضع حمل کند. تازه بعد از وضع حمل هم شاید مدت طولانی این ضعف و سستی بر این شخص باقی بماند و گاهی هم تا آخر عمر هم باقی میماند. این آیه در مقام بیان این است که مادر به چه کسی گفته میشود.
نقد استدلال
این آیه هم به نظر ما نمیتواند مورد استدلال واقع شود. همان طوری که در آیه قبل هم گفتم این آیه شریفه هم در مقام بیان یک واقعیت خارجی است منتها به شدت آن واقعیت خارجی را به نمایش می گذارد و مشکل حمل را بیان می کند و سختی هایی که مادر برای اینکه فرزند را به دنیا میآورد؛ سختیهای بسیار؛ آیه در مقام بیان این نکته است. نمیخواهد بگوید مادر صاحب حمل است و لا غیر.
إن قلت: اگر آیهای می خواست مادر را تعریف کند چه میگفت؟ باید به شکل مبتدا و خبر یا امثال این مبتدا و خبر یک تعریفی از أمّ ارائه دهد. اگر مثلاً میفرمود که ما وصیت کردیم به أمّی که آن أمّ صاحب حمل است. یعنی در مقام بیان تعریف أمّ باشد که ما مثلاً وصیت میکنیم به أمّ که أمّ کیست؛ هی الّتی حملته وهناً علی هنٍ. اگر این طوری بود یعنی از آن میفهمیدیم که در مقام بیان تعریف أمّ است و حال آن که اینطوری نیست.
آیه چهارم
آیه بعدی این آیه است: (وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ[3] ). به این آیه قرآن هم ممکن است استدلال شود. آیه می فرماید: الْوَالِدَات باید به اولادشان دو سال کامل شیر دهند. یمکن أن یستدل علیها به اینکه وقتی میگوید: الوالدات یرضعن این ارضاع وشیر دادن از چه کسی است. از صاحب حمل است. صاحب حمل در این آیه شریفه قرآن مورد خطاب قرار گرفته است که باید دو سال شیر بدهد. حالا زمان قدیم این عمل میشده است ولی حالا مقداری سستی میشود در این قضیه؛ ولی به هر حال این مطلب هست. حالا وجوب دارد یا ندارد آنها مباحث فقهی است که سر جای خودش است. این آیه می خواهد بگوید صاحب حمل همان مرضعه است و مرضعه هم همان صاحب حمل است و این همان مادر است.
نقد استدلال
به نظر ما استدلال به این آیه ضعیف تر از استدلال به آیات قبلی است. برای اینکه این آیه دارد یک مسألهای را مطرح میکند. مسأله دو سال شیر دادن کامل و این چه ربطی دارد به اینکه مادر کیست؟ آیا از این آیه استفاده میشود که مادر صاحب حمل است و لاغیر. این گونه استدلالها استدلال بر پایه منطق اصولی نیست. این استدلال به این آیات استدلالهای سستی است.
آیه پنجم
آیه آخر این آیه است: (يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ[4] )؛ ابتدا آیه را ترجمه کنیم. این آیه خلقت انسان را بیان میفرماید که در بطون امّهات صورت میگیرد. این عبارت خلقاً من بعد خلق در تفاسیر یک وجه این طوری بیان شده که این انسانی که به وجود می آید خلقتهای متعددی در رابطه با او تصویر میشود. نطفه، علقه، مضغه، عظام و بعد لحم میشود. این را این آیه این طوری فرموده که خلقاً من بعد خلق؛
فی ظلماتٍ ثلاث؛ این جنین در سه ظلمت بوده است: 1. ظلمت تخمدان. 2. ظلمت رحم. 3. ظلمت بطن. آن طور که در تفاسیر بیان شده است یمکن أن یستدل به این آیه که این آیه دارد خلقت را به این شکل تصویر میکند که خلقت شما در بطون أمّهات است. بطون را به أمّهات اضافه کرده است؛ یعنی صدق مادری به همین صاحب رحم بودن است و پرورش فرزند در بطن خود. یخلقکم فی بطون أمّهاتکم؛ مستدل شاید بگوید بهتر از این میخواهید؛ این آیه فریاد میزند که صاحب حمل که این فرزند را پرورش داده این مادر تلقی میشود.
نقد استدلال
به نظر ما این آیه قرآن هم دلالت تصریحی یا ظهوری بر تعریف ما ندارد. این آیه هم مثل آیات قبل است منتها یک مقدار تفصیل بیشتری در این آیه است. در واقع این آیه هم در مقام بیان یک واقعیت خارجی است که خلقت شما اولاً در بطون أمّهات است. خیلی از این بطون مادر است و ما این را منکر نیستیم. صاحب بطن و صاحب حمل مادر است. بحث این است که آیا مادر بودن به همین است. بحث بر سرِ انحصار مادر بودن است که مادر بودن به همین خلقت در بطن و صاحب رحم بودن است. ممکن است کسی بگوید هم صاحب حمل گاهی مادر است و هم کسی که دارای تخمدان است و تخمک از اوست مادر است و هم کسی که صاحب سلول است مادر است. از این آیه نفی مادر بودن برای صاحب تخمک و صاحب سلول استفاده نمیشود. پس کسی ممکن است سؤال کند که طفلی است که در مورد او، صاحب سلول یک زنی بوده و تخمک هم از زن دیگری بوده است و حمل آن هم از طریق زن دیگری است.
یمکن أن یقال که بگویند این طفل سه مادر دارد. از این آیه چطور میتوانیم استدلال کنیم که مادر فقط صاحب حمل است و بعد در تعارض اینها چه کار کنیم؟ کدامیک مادر است؟ بعضی از آیات بحث را روی صاحب حمل نبرده است. آیات قرآن مختلف است و گاهی بحث را برده روی بحث تکوّن شئ عن شئٍ. این آیات هم مسأله حمل را مطرح کرده است پس بنابراین ما نمیتوانیم از این آیات تعریف جامع افراد و مانع اغیار را استفاده کنیم. و صلّی الله علی محمد و آله الطاهرین.