درس خارج فقه استاد سیدصادق محمدی
1401/08/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه پزشکی/ شبیه سازی/ اقوال علمای ادیان مختلف در مورد حرمت شبیه سازی
بحث ما راجع به شبیه سازی بود. دلیل پنجم حرمت شبیه سازی تشبه به خالق بود که بیان کردیم و استدلال آن را هم گفتیم. استدلال این بود که شیخ انصاری این طور فرموده که در روایات حکمت در تحریم تصویر در واقع تشبه به خالق است. چرا تصویر حرام است؟ چون یک نوع تشبه به خالق است. روایتش را هم برای شما خواندم: من صوّر صورةً کلّفه الله یوم القیامة أن ینفخ فیها و لیس بنافخ[1] ؛
کسی که تصویری را میکشد بنابر آنچه شیخ انصاری فرمود حالا چه به صورت مجسم یا نقش، در روز قیامت به او امر میشود که در این تصویری که داشته نفخ روح کند و او هم نمیتواند این کار را انجام دهد؛ چون نفخ روح از شئونات خالق جهان است. و از این روایت استفاده کرده که حکمت حرمت تصویر تشبه به خالق است که تشبه به خالق جایز نیست. من خلاصه چند مطلب را میگویم تا به بحث امروز برسیم.
نکاتی مربوط به دلیل حرمت تشبه به خالق
اولاً حکمت با علت فرق میکند. بحثش مفصّل میآید در دلیل دیگر و اینجا فعلاً عرض نمیکنم. بنابر قول مشهور العلة لا تعمّم و لاتخصّص.
ثانیاً روایات که مستفیضه هم هست؛ چهار پنج روایت هم هست که شیخ انصاری فرمود حکمت حرمت تصویر در تشبه به خالق است و ممکن است کسی اشکال کندکه امکان دارد حکمت حرمت تصویر این باشدکه خداوند میخواهد آثار شرک از بین برود و عبادت بتها از بین برود. چون در زمان رسول اکرم آثار شرک که هنوز از بین نرفته بود. این از بین بردن آثار شرک و بت پرستی یکی از موارد مهمش و مهمترین عامل از بین برنده شرک حرمت تصویر بوده است. یعنی حرمت تصویر حکمش این بوده است. این هم ممکن است از حرمت تصویر در روایات از این روایات نفخ روح استفاده شود.
ثالثاً اگر صرف اینکه تشبه به خالق سبب حرمت شبیه سازی بشود، اگر اینگونه باشد بسیاری از ساختههای دست انسان یک نوع شباهتی به مخلوقات الهی دارد. در هر زمینهای که انسان نگاه کند بالأخره یک شباهتی به یکی از مخلوقات دارد. مثلاً حتی تصویر أحجار، تصویر أشجار، اینها همه یک نوع تشبه به خالق میشود. اگر قرار باشد که تشبه به خالق حرام باشد خیلی از مصنوعات بشری به خاطر تشبه به خالق باید حرام شود و حال آنکه این مطلب را هیچ فقیهی قائل نیست. بنابراین تخصیص اکثر لازم میآید که اگر تشبه به خالق حرام باشد همه این تصویرهایی که به نوعی شبیه به مخلوقات الهی است اینها باید حرام باشد و حال آنکه میدانیم اینها حرام نیست و کسی هم فتوای به حرمت نداده است.
ممکن است کسی جواب دهد که اینجا این حکمت، حکمتِ غالبی است؛ به این معنا که غالباً در تصویر ذات الروح قصد حکایت از مخلوقات است ولی در تصویر غیر ذات الروح خیر؛ اینجا قصد حکایت غالباً نیست. اگر کسی این طوری بخواهد بگوید که غالباً تصویر ذات الروح در آن قصد حکایت از مخلوقات است اما اگر کسی غیر ذات الروح را مجسّم کند حالا یا به صورت مجسمه یا به صورت نقش؛ مثلاً حجری را بخواهد بکشد، این چون قصد حکایت در آن نیست بنابراین از باب تشبه به خالق نمیتواند حرام باشد.
جواب این است که فرقی ندارد بین ذات الروح یا غیر ذات الروح. چرا شما اینطور بیان میکنید؛ غالباً در ذات الروح قصد حکایت از مخلوقات است. در همه تصویرها انسان میتواند قصد حکایت کند به خصوص در برخی تصویرهای ذات الروح که بسیار هم زیباست. منظرههای بسیار زیبایی هست که انسان تصویر از آن دارد. در رابطه با این مخلوقات غیر ذات الروح تصویرهای تعجب آور به وجود میآید چرا در اینها قصد حکایت نباشد. در غالب تصویرها قصد حکایت هست چه ذات الروح و چه غیر ذات الروح. پس بنابراین اینکه شما میفرمایید فقط در ذات الروح یک نوع تشبه است این مورد قبول نیست.در حدیث نفخ روح است؛ لیکن حکمتش را مرحوم شیخ انصاری تشبه به خالق قرار داده است. میگوییم که اگر تشبه به خالق حرام است و این تشبه به خالق موجب حرمت شده که این در غیر ذوی الأرواح هم هست، این یک مطلب است.
رابعاً مطلب دیگر این است که صرف تشبه به خالق حرام است. تشبه به خالق دو جور است: یک وقت انسان یک کاری را انجام میدهد که قصد شیطانی در آن دارد؛ یعنی میخواهد ادای خالقیت را در بیاورد. یک وقت هست که صرفاً تشبه به خالق است؛ یعنی یک کسی از خداوند متعال خیلی ممنون و متشکر است و حمد الهی را به جای میآورد و خیلی هم متعبّد است و دلش میخواهد یک نوع تشبه به خالق داشته باشد اما قصد خدایی کردن و قصد شیطانی از این تشبه به خالق ندارد. آیا هر نوع تشبه به خالقی حرام است؟ میدانید که اصلاً تشبه به خالق در صفات الهی، مثلاً انسان به قصد اینکه شبیه به خالق شود جود و سخاوت بسیاری از خود نشان دهد؛ یا إنّ الله جمیلٌ و یحبّ الجمال[2] ، که جمال هم در صفات الهی است. اینها هم یک نوع تشبه به خالق است اما در آن قصد شیطانی نیست. اتفاقاً سفارش شده و عباراتی هم نقل شده که حالا اگر این روایت هم نباشد، عبدی أطعنی حتی أجعلک مثلی؛ این روایت هم نباشد ولی مضمون این عبارت در بسیاری از ادعیه و زیارات بر میآید که انسان خودش تخلّقوا بأخلاق الله[3] ؛ اینها تشبه به خالق است. صرف تشبه به خالق که در آن قصد شیطانی نباشد این چرا حرام باشد. شاهدش هم این است که انبیای الهی کارهای شبیه به خالق انجام میدادند. انبیای الهی کارهایشان خیلی وقتها تشبه به خالق بوده است. پیامبر اکرم9و حضرت مسیح7 کارهایشان تشبه به خالق بود اما برای اهداف الهی؛ مانند معجزات پیامبران الهی. پس صرف تشبه به خالق را نمیشود گفت که حرام است. بله اگر ما دلیل لفظی داشتیم که تشبه به خالق ممنوع است ما از دلیل لفظی اطلاق گیری میکردیم که هر انسانی که هر کاری کند که تشبه به خالق در آن دلیل باشد حرام است ولی ما دلیل لفظی بر حرمت که نداریم. هیچ گونه لفظی بنده پیدا نکردم. اگر دلیل لفظی بود اطلاق گیری میکردیم و تخصیص هم میزدیم. بعضی موارد را به دلیل دیگر این اطلاق را تخصیص میزند اما ما دلیل لفظی نداریم. چند روایت هست که مسأله نفخ روح است و شیخ انصاری از این روایات استفاده کرده که تشبه به خالق حرام است؛ در همین حدّ.
خامساً ما دلیل لفظی نداریم که اطلاق گیری از این دلیل لفظی کنیم و بگوییم که تشبه به خالق حرام است (این را ما در نوشتههایمان به عنوان دلیل پنجم آوردیم) چه به قصد حکایت باشد و چه به قصد حکایت نباشد؛ بلکه از نظر عرفی به صورت قهری بگویند این تشبه به خالق است چه اهداف شیطانی در آن باشد و چه اهداف شیطانی در آن نباشد. پس مطلقاً تشبه به خالق حرام است؛ چون دلیل لفظی داریم که از آن اطلاق گیری میکنیم؛ اما این چنین دلیل لفظیای وجود ندارد
سادساً اگر هم ما تعبیر «أن ینفخ فیها» را بگوییم که به خاطر تشبه به خالق است. بر فرض که اینها را قبول کنیم که روایات میخواهد بگوید تشبه به خالق حرام است پس تصویر سازی هم حرام است. اگر همه اینها را قبول کنیم این سؤال پیش میآید که این تشبه به خالق در مانحن فیه صدق میکند یا خیر؟ یعنی در شبیه سازی که بحث ماست آیا تشبه به خالق است؟ این مطلب اول کلام است. آیا به صرف اینکه یک سلولی از یک شخص گرفته شود و با شخص دیگر به شکل عملیات پیچیدهای که قبلاً بیان کردیم تبدیل به انسان شبیه به صاحب سلول شود آیا این حرام است. ما در شبیه سازی یک نوع ترکیب داریم؛ یک ترکیب خاصی با یک عملیات پیچیده که از این ترکیب انسانی به وجود میآید که توضیحش را قبلاً بیان کردیم. یک شرایط خاصی را به وجود میآورندکه یک انسان شبیه به صاحب سلول به وجود میآید؛ آیا این تشبه به خالق است؟ یعنی کسی که میخواهد تشبه به خالق داشته باشد که این تشبه به خالق در واقع حرام است یا نه؟ این را باید بحث کنیم. آیا صرف اینکه سلولی از یک شخصی گرفته شود و با یک ترکیب علمی تبدیل به یک انسان شود این تشبه به خالق است؟ اگر این گونه باشد پس تمام کارهایی که انسان در گیاهان انجام میدهد در میوه جات؛ الان بشر خیلی در این رابطه برای پیشبرد اهداف تغذیه و امثال ذلک مهندسی ژنتیک دارند در همه حیوانات و میوه جات و حبوبات که در واقع برخی از اینها واقعاً شبیه سازی است که در تکنولوژی جدید مورد استفاده قرار میگیرد. اگر این گونه نباشد همه اینها تشبه به خالق میشود و به خاطر تشبه به خالق حرام میشود. من به نظرم در این جهت هم باید دقت کنیم که اصلاً تشبه به خالق چه مفهومی دارد و مصادیقش چیست؟ آیا هر دستکاری در طبیعت تشبه به خالق است؟ بله اگر فرضاً کسی بتی را بسازد برای اینکه آن را به عنوان خالق قرار دهد تازه این هم از باب تشبه به خالق حرام نیست بلکه از باب شرک و بت پرستی بودنش حرام است. به هر حال باید ببینیم که این تشبه به خالق مصادیقش چیست؟ بعید نیست که ما بگوییم شبیه سازی تشبه به خالق است. به هر حال انسان دارد یک جربان جدیدی در خلقت به وجود میآورد. خلقتی که در سابق بود به صورت جنسی بود اما الان این کاری که با شبیه سازی میکنند به صورت غیر جنسی است و از آن راه طبیعی به وجود آورنده حیوان و انسان کاملاً خارج میشود و یک نوع تشبه به خالق در خلقت است. این را بعید نیست که بگوییم. بنابراین عمده اشکال ما این است که اولاً آیا هر نوع تشبه به خالق حرام است. ثانیاً بر فرض که تشبه به خالق حرام باشد آیا اینکه از روایت استفاده کردیم حکمت است یا علت است؟ إنشاء الله این را هم در آینده بحث میکنیم.
ظَهَرَ ممّا ذُکِر این است که اگر کسی بگوید شبیه سازی تصرف در خلقت است و تصرف در خلقت هم جایز نیست چون خالقیت صفت خداوند است؛ مانند آیه شریفه: الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا[4] ؛ یا آن آیه شریفه: أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ[5] ؛ اگر کسی بگوید شبیه سازی در واقع یک نوع تصرف در صفت خالقیت است و این جایز نیست، این را ما میتوانیم بگوییم که شبیه سازی اصلاً خلقت نیست و فقط بشر یک شرایطی را به وجود میآورد؛ شاهدش هم این است که اگر اسپرمی از مردی و تخمکی از زنی گرفته شود و در لوله آزمایشی در فضای آزمایش جنینی به وجود آید، کما اینکه الان هم هست، آیا این تصرف در خلقت است؛ یعنی تصرف در خالقیت است؟ شرایطی را برای به وجود آمدن جنین انسان فراهم کند، این معدّات است و خلقتی در اینجا رخ نداده است. شبیه سازی هم همین طور است. شبیه سازی مثل گرفتن اسپرم از مرد و تخمک از زن و اینکه در شرایط و فضای آزمایشی جنین را به وجود بیاوریم؛ شبیه سازی هم مثل این است، منتها پیچیده تر است. گیاهان هم از قدیم بدون دخالت انسان تولید مثل میکردند. گرده افشانی در گیاهان بود و آیه قرآن هم میفرماید: مِن کلّ شئ خلقنا زوجین؛ در گیاهان هم این طور بوده است. انسان در گیاهان و اشجار مختلف آمد و یک کاری را صورت داد. الان خیلی از میوهها از راه غیرجنسی به وجود میآید و خیلی گیاهان به وجود میآید. به اینها آفرینش نمیگویند و اینها زمینه سازی برای آفرینش است و صرف زمینه سازی برای آفرینش و خلقت آیا تشبه به خالق صدق میکند و آیا تشبه به خالقیت است؟ یعنی انسان کار خلق و آفرینش را انجام میدهد. اینها همه مباحثی است که باید به آن پرداخته شود. به نظر میرسد که شبیه سازی آفرینش نیست بلکه زمینه سازی برای این است که انسانی به وجود آید و یا حیوانی به وجود آید. پس بنابراین این دلیل هم دلیلی برای حرمت شبیه سازی نمیتواند باشد.