< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدصادق محمدی

1401/07/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:فقه پزشکی/ شبیه سازی/اقوال علمای ادیان مختلف در مورد شبیه سازی

بحث ما راجع به شبیه سازی بود و تعریف شبیه سازی را به مقداری که لازم بود عرض کردیم. اقسام شبیه سازی را هم عرض کردیم و اقوال در این زمینه را هم در فِرَق و ادیان مختلف بیان کردیم. از امزوز در رابطه با ادله موافقان و مخالفان مطالبی را عرض می‌کنم.

نکته: به لحاظ اینکه قرار است این بحث هم به لحاظ فقهی و هم به لحاظ حقوقی و هم به لحاظ اخلاقی مورد بحث قرار گیرد، لذا در ادله‌ای که می خواهیم بررسی کنیم اکتفا به ادله مطرح شده در فقه نمی‌کنیم و یک مقدار گسترده تر این مسائل را بررسی می‌کنیم.

مقدمه: شبیه سازی یکی از افعال انسان است. فعل انسان که فعل مکلَّف مورد نظر است باید هم از لحاظ حکم تکلیفی مورد بررسی قرار گیرد و هم به لحاظ حکم وضعی.

اقسام حکم تکلیفی

حکم تکلیفی هم بر دو قسم است: 1.حکم تکلیفی اولی. 2. حکم تکلیفی ثانوی.

ابتدا یک تعریف مختصری در مورد حکم تکلیفی و حکم وضعی عرض کنم. چون ممکن است تعریف دقیقش خدمت عزیزان نباشد.

تعریف حکم تکلیفی

حکم تکلیفی آن است که مستقیماً به فعل مکلف ارتباط دارد. مثلاً وجوب یک حکم تکلیفی است. وقتی گفته می‌شود: الصلاة واجبةٌ ؛ وجوب جکم تکلیفی است؛ چون مستقیماً متعلَّق این حکم فعل مکلف است. صلاة فعل مکلّف است. وقتی گفته می‌شود شرب الخمر حرامٌ؛ حرمت به شرب الخمر قرار گرفته است. شرب الخمر یک فعل مکلّف است. پس بنابراین حکم تکلیفی اگر بخواهیم تعریف دقیقش را داشته باشیم آن است که مستقیماً به فعل مکلّف تعلّق می‌گیرد. وجوب، حرمت، استحباب، کراهت و اباحه.

تعریف حکم وضعی

حکم وضعی آن است که به طور مستقیم به فعل مکلّف تعلّق نمی‌گیرد و به امری دیگر تعلّق می‌گیرد. البته در نهایت ارتباط به فعل مکلّف پیدا می‌کند ولی به طور مستقیم به فعل مکلّف ارتباط ندارد. به عنوان مثال طهارت و نجاست؛ طهارة الماء و نجاسة الکلب. این دو حکم وضعی هستند که به فعل مکلف به طور مستقیم تعلق نمی‌گیرند و به غیر فعل مکلف تعلق می‌گیرند. الکلب نجسٌ؛ الماء طاهرٌ. ولی در نهایت حکم به فعل مکلف تعلق می‌گیرد. وقتی که کلب نجس باشد و دست با رطوبت به آن بزنی دست ملاقیِ با نجس، نجس می‌شود و ارتباط به فعل مکلف پیدا می‌کند. مثلاً زوجیت زوجه مستقیماً به فعل مکلّف ارتباط ندارد ولی وقتی زنی زوجیتش تحقق پیدا می‌کند، وجوب نفقه برای او در نظر گرفته می‌شود؛ یعنی وجوب نفقه بر گردن زوج است. بالأخره ارتباط به حکم مکلف پیدا می‌کند حکم وضعی، ولی اولاً و بالذات تعلق به حکم مکلف ندارد و ثانیاً و بالعرض تعلق به حکم مکلّف پیدا می‌کند. این تعریفی است که بالمناسبة عرض کردیم. شبیه سازی هم به لحاظ تکلیفی و هم به لحاظ حکم وضعی لازم است که مورد بحث قرار گیرد. در حکم تکلیفی هم یک حکم تکلیفی اولی داریم و یک حکم تکلیفی ثانوی داریم. این حکم اولی و ثانوی هم که برای شما معلوم است که یعنی چه.

حکم اولی تکلیفی شبیه سازی

آیا شبیه سازی به حکم اولی تکلیفی حرام است؟ آیا واجب است؟ آیا جایز است؟ به هر حال باید ببینیم حکم اولی شبیه سازی چیست. برخی قائل‌اند شبیه سازی حرام است. اقوال مختلف را ما بر طبق اقسام آن به طور تفصیلی بیان کردیم. حالا ادله کسانی که می‌گویند حرام است؛ یعنی حکم اولی‌اش حرمت است. این ادله را ابتدا می‌خواهیم بررسی کنیم.

ادله مخالفان شبیه سازی

دلیل اول: من دلیل اول را این طور عنوان گذاری کردم؛ اصل تنوع در خلقت انسان. این اصل را ابتدائاً توضیح دهم. تنوع در خلقت به این معناست که خداوند متعال انسان را از جهت زبان، رنگ، نژاد و امثال ذلک متنوع آفریده است؛ به این معنا که یکی از سنت های تکوینی خداوند تنوع در انسان‌ها است. یکی سیاه پوست است و یکی سفید پوست است. یکی از نژاد آریاست ویکی از نژاد جای دیگری است. زبان‌ها خیلی مختلف است. اصل خلقت انسان بر تنوع است. شبیه سازی مخالف با این تنوع است؛ یعنی این تنوع را از بین می‌برد. من آیه آن را هم برای شما می‌خوانم. ببینیم این اصل تنوع مدعای آن چیست؟ اینکه انسان به یک شکل نباشد یکی از سنت‌های بسیار مستحکم طبیعت انسان است. اما موجودات دیگر هم این چنین‌اند اما به تنوع انسان از ابعاد مختلف قطعاً نیستند. یعنی انسان از ابعاد مختلف متنوع است. آیه شریفه قرآن می‌فرماید: یا ایها الانسان انا خلقناکم من ذکر.... وقبائل لتعارفوا. خداوند انسان را خلق کرد هم مذکر و هم مؤنث و این‌ها را متنوع قرار داد؛ لتعارفوا. حکمش را هم آیه قرآن بیان کرد. این یک اصل است که در آیه قرآن بیان شده است. البته آیه دیگری هم ذکر کردند و گفتند این آیه شریفه: ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالِمِينَ﴾[1] ؛ این آیه شریفه قرآن تصریح دارد که اختلاف السنه و اختلاف الوان در انسان هست. تازه ما می‌توانیم بیش از این را ادعا کنیم که اصلاً موجودات جهان متنوع آفریده شده‌اند اما این خصوصیت در انسان مثل اینکه واقعاً یک ویژگی خاص برای انسان در نظر گرفته می‌شود.

در این رابطه شبیه سازی تنوع بشریت را از بین می‌برد و منظور شبیه سازی در حدّ گسترده است. یعنی اگر قرار باشد شبیه سازی مثل یک کارخانه در آینده تحقق پیدا کند، موجب تولید یک سری نژادهای ویژه که اسم آن را نژاد برتر می‌گذارند و نژاد پاکیزه به تعبیر آیندگان می‌شود و موجب می‌شود گونه‌های دیگر بشر منقرض شود؛ مثل اینکه گونه هایی از حیوانات منقرض می‌شوند. با این شبیه سازی یک وقت می‌بینی مثلاً گونه سیاه پوست منقرض می‌شود و یا گونه های دیگر.

یک سری توانایی‌های بشر اصلاً بستگی به نوع ژنتیک دارد. این توانایی‌هایی که الان موجود است به این شکل تحقق پیدا نمی‌کند. بنابراین این شبیه سازی می‌آید و اصل تنوع بشر را نابود می کند. بعد گفته می شود چون شبیه سازی مخالف با اصل تنوع است پس ممنوع است. آیات الهی بر این تنوع تأکید دارند. این استدلال بود.

برخی از آیات عظام مثل مرحوم میرزا جواد تبریزی یکی از ادله حرمت را همین بیان می‌کنند که در کتاب الأنظار الشرعیة و المسائل الطبیة صفحه 190 نقل شده است که یکی از این ادله این است که شبیه سازی تنوع انسانیت را به خطر می‌اندازد.

از علمای اهل سنت و عامه هم یوسف قرضاوی که ایشان مفتی مصر است و مقیم قطر است؛ ایشان هم با استفاده از این آیه شریفه که برایتان خواندم: ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالِمِينَ﴾[2] ؛ می‌گوید که شبیه سازی انسان به سبب پیامدهای فاسد و از آن جهت که با نظام حکیمانه خداوند متعال که تنوع مخلوقات است منافات دارد ممنوع است. یعنی از جهت اینکه تنوع بشریت را شبیه سازی از بین می‌برد ایشان هم فتوای به حرمت می‌دهد از این جهت. و معتقد است چون شبیه سازی با قانون تنوع بشر سازگار نیست پس بنابراین شبیه سازی ممنوع است. ایشان خودش یک مقاله‌ای دارد با عنوان الإستنساخ البشری و در این مقاله این مطلب را بیان کرده و دلیلش هم این مخالفت با تنوع بشریت است.

در عالم یهود هم بنده نگاه کردم، آنها هم شبیه سازی را ممنوع می‌دانند به لحاظ همین منافات داشتن با خلقت انسان و اینکه خداوند متعال آن‌طور که در کتاب هایشان آمده به سبب همین متنوع آفریدن مخلوقات مورد ستایش قرار گرفته است. از این جهت آنها هم می‌گویند که شبیه سازی ممنوع است.

در بین دانشمندان زیست شناس اساساً تنوع زیستی را لازمه حفاظت انواع مختلف گیاهان و حیوانات می‌بینند؛ یعنی می‌گویند این تنوع زیستی است که حیوانات و گیاهان را حفظ می‌کند.

در آیین مسیحیت هم نگاه کردم در ادله‌ای که پروتستانها می‌آورند یکی از ادله آنها این است که شبیه سازی با تنوع زیستی انسانها مخالف است و منافات دارد بنابراین ممنوع است. پس این دلیل که برای ممنوعیت شبیه سازی می آورند و می‌گویند ناسازگار بودن با تنوع بشریت، این هم در بین علمای شیعه و دانشمندان عامه و هم در ادله‌ای که علمای یهود و مسیحیت می‌آورند (این دلیل) به چشم می‌خورد. پس بنابراین دلیل اول این است که شبیه سازی با تنوع بشریت منافات دارد و موجب می‌شود که این تنوع از بین برود. البته الان ما به آثارش کاری نداریم. چون آیه قرآن دارد که یکی از سنتهای الهی تنوع بشر است. این شبیه سازی مخالف با این تنوع است و با اصلی که در آیات قرآن آمده مخالفت دارد.

اشکال به دلیل اول

به نظر ما این دلیل کافی نیست برای اینکه شبیه سازی حرام باشد. من این دلیل را یک مقدار پر و بال دادم چون در کتاب‌ها مختصر بیان شده است. اولاً این دلیل أخصّ از مدعاست. مدعا حرمت شبیه سازی است. این دلیل أخص از مدعاست. چون شبیه سازی در حیوان چطور است؟ آیا شبیه سازی حیوان موجب مخالفت با تنوع انسان است. خیر پس شبیه سازی حیوان اشکال ندارد. اگر مراد از این دلیل این است که کلّاً شبیه سازی حرام است؛ من دارم این طور فرض می‌کنم که البته در کلمات علمای شیعه و خیلی از دانشمندان دیگر شبیه سازی انسان را گفتند. ولی من می‌خواهم بگویم که شبیه سازی حیوان که مخالف با این اصل نیست. همچنین شبیه سازی درمانی در انسان که مربوط به انسان است. این هم مخالفت با تنوع انسان ندارد.

عرض کردم ما دو نوع شبیه سازی داریم: 1. شبیه سازی مولّد؛ که یک انسان در آن تولید می‌شود. 2. شبیه سازی درمانی یا پژوهشی؛ که شبیه سازی است که انسان تولید نمی‌کند بلکه یک عضو انسان را تولید می‌کند و اینکه مخالف با اصل تنوع در انسان نیست. وانگهی اگر شبیه سازی به طور گسترده در جامعه ایجاد شود تنوع انسانیت از بین می‌رود ولی اگر نه، شبیه سازی را محدود می‌کنند؛ مثل استفاده از بمب اتم محدودش کنند و بگویند شبیه سازی در این موارد خاص ، اینکه مخالف با تنوع بشریت نیست، ما نمی‌توانیم بگوییم شبیه سازی حرام است چون مخالفت با تنوع بشریت دارد. در یک محدوده خاصی با اهداف خاصی و با اغراض خاصی برای شبیه سازی یک محدودیتی را به وجود بیاورند که تنوع بشریت هم از بین نرود. پس بنابراین این دلیل اخص از مدعاست و این طور نیست که شبیه سازی منافات با تنوع بشریت داشته باشد( ما فقط بحثمان در مورد منافات داشتن با اصل تنوع بشریت است). ثانیاً بر فرض شبیه سازی منافات داشته باشد با یک اصل و قانون طبیعت به نام تنوع انسان مخالفت با تنوع بشریت، دلیل حرمت آن چیست؟ به چه دلیل حرام است؟ صرف مخالفت با این دلیل تنوع بشریت این از کجای ادله استفاده می‌شود که حرام است این آیه‌ای که من خواندم: ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالِمِينَ﴾[3] سنت الهی را بیان می‌کند. اما در این ادله نیامده که مخالفت داشتن یک چیزی با اصل تنوع حرام است؛ باید ادله آن ذکر شود.

خیلی از سنت‌های تکوینی الهی وجود دارد (من سنت های تشریعی را کار ندارم) که در دنیا زیاد است؛ آیا اگر یک کاری انسان کند که یکی از این سنتها از بین برود کار حرامی انجام داده است؟ این دلیل می‌خواهد به صرف اینکه با سنت تکوینی الهی منافات دارد، نمی‌شود گفت که حرام است بلکه باید دلیل بیاید و بگوید حرام است؛ وگرنه سنت در گیاهان این است که از بذر و قلمه زدن به وجود می‌آیند. اصلش این است که بذر بوده وقلمه هم ساخته انسان است که انسان قلمه زنی را به کار می‌برد. حالا اگر فردی بیاید یک کاری بکند که زحمت بذر و قلمه را هم نداشته باشد؛ مثلاً یک کار و یک چیز دیگر را به وجود بیاورد برای به وجود آمدن گیاهان و اصلاً سنت تکوینی گیاهان را از بین ببرد. باید دلیل داشته باشیم که این کار حرام است. صرف منافات داشتن یک کاری با سنت تکوینی الهی که دلیل بر حرمت آن نمی‌شود. پس در بحث ما هم صرف اینکه بگوییم این شبیه سازی با سنت تکوینی الهی منافات دارد این دلیل بر حرمت تکلیفی اولی آن نمی‌شود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo