درس خارج فقه استاد مقتدايي
89/01/24
بسم الله الرحمن الرحیم
مسأله3:مرحوم امام در مسأله3 فروعی را مورد بررسی قرار دادهاند. [1]
فرع اول:«یقتل الولد بقتل ابیه» اگر فرزند پدرش را بکشد قصاص میشود.[2]
دلیل مسأله:
اطلاقات ادله قصاص: در ذیل روایتی که میفرمود پدر قصاص نمیشود فرمود اگر فرزند پدر را کشت قصاص میشود.
فرع دوم:«و کذا الام و ان علت بقتل ولدها» مادر اگر فرزندش را کشت قصاص میشود.
دلیل مسأله:و گفتیم دلیل مسأله اطلاقات ادله قصاص است که در مورد پدر مخصص داشتیم روایات گفتند قصاص ندارد ولی عمومات اطلاقات در مورد مادر شمول دارد و تخصیص نخورده است و مادر اگر فرزندش را بکشد مثل این است که غیر فرزندش را بکشد قصاص میشود.
فرع سوم:«والولد یقتل بامه» اگر فرزندی مادرش را بکشد قصاص دارد.
دلیل مسأله
1-عمومات قصاص مادری که فرزند خودش را بکشد به گونهای بود که دلالت داشت مادر چه فرزند خودش را بکشد و چه غیر فرزند را بکشد قصاص دارد اطلاق همین روایات شامل فرزندی که مادر را بکشد نیز میشود.
2- خصوص روایت وارده در مورد کسی که مادر را کشته است.
عن ابی عبیده «قال سئلت اباجعفر(ع) عن رجل قتل امه قال لایرثها و یقتل صاغراً ولا اظن قتله بها کفارة لذنبه»[3]
چند مطلب در این روایت قابل بررسی است؛
مطلباول:حکم قصاص؛ابوعبیده میگوید از امام در مورد کسی که مادرش را کشته استپرسیدم«قال یقتل بها صاغراً»امام فرمود فرزندی که مادرش را کشته است با تحقیر و توهین و ذلتی که بر او وارد میکنند قصاص میشود.
مطلب دوم: لزوم توبه؛«ولا اظن قتله بها کفارة لذنبه» امام در ادامه روایت فرمودند و گمان نمیبرم این قصاص که فرزند را در مقابل کشتن مادر میکشند کفاره گناه فرزند باشد این مقدار عقوبت کمتر از مجازات گناهی است که مرتکب شده است.
البته در مواردی که قاتل فرزند مقتول نباشد روایت داریم که میرساند همان قصاص (در صورتی که همراه با توبه باشد) تمامی عقوبت است و مؤاخذه آخرتی ندارد.روای از امام میپرسد کسی که حد درباره او جاری میکنند آیا در قیامت عقوبت هم میشود مثلاً کسی که برای زنای محصنه رجم شده است در قیامت برای این زنا عقوبت میشود امام فرمود خداوند اجل از این است که برای یک گناه کسی را دوبار عقوبت بکند یکبار در دنیا حکم الهی جاری شد و رجم کردند همین تمام عقوبت است از این روایت استفاده شد کسی که در دنیا قصاص شد قیامت عقوبت ندارد. اما در خصوص قتل مادر امام فرمود گمان نمیکنم کشته شدن به قصاص قتل مادر کفاره گناهش باشد یعنی قیامت هم عقوبت میشود مگر اینکه توبه کند.
مطلب سوم: ممنوعیت ارث؛ امام در ادامه فرمود «ولایرثها» فرزندی که مادرش را کشته است از مادر ارث نمیبرد.
مطلب چهارم:مرحوم صاحب جواهر[4] گویا به قصد استفاده مطلب چهارم از ظاهر روایت میفرماید «ظاهر النص عدم رد فاضل دیته له» فرض کنید فرزند پسر مادرش را کشته است و اکنون میخواهند یک مرد را به عنوان قاتل در مقابل زن مقتوله که مادر قاتل است قصاص بکنند قاعدتاً اگر اولیاء دم زن کشته شده، بخواهند مرد قاتل را قصاص کنند باید نصف دیه مرد قاتل را بپردازند و آن مرد را در مقابل زن قصاص کنند.
مرحوم صاحب جواهر میفرماید از ظاهر نص استفاده میشود (همین نص مراد است زیرا روایت دیگری در این باب نداریم) وقتی پسر را در مقابل قتل مادرش قصاص کردیم نباید تفاوت قیمت پرداخت شود بلکه مجاناً قصاص میشود.
منشأ استظهار جواهر:
1- تعبیر صاغراً:مرحوم مجلسی اول در روضة المتقین که شرح من لایحضر الفقیه مرحوم صدوق است در بیان این روایت میگوید در مورد اینکه امام میفرماید «یقتل بها صاغراً» پسر را در مقابل قتل مادرش با ذلت قصاص میکنند دو احتمال وجود دارد؛
احتمال اول: بخاطر ارزش افزوده خون مرد در هنگام قصاص مرد برای قتل زن؛ اولیاء زن باید نصف دیه مرد را بپردازند تا بتوانند قصاص کنند اما پسری که مادرش را بکشد با تحقیر و ذلت قصاص میشود یعنی برای خونش اعتباری نیست و اولیاء دم مجبور به پرداخت فاضل دیه (نصف دیه) نیستند لذا میگوییم شاید منشأ استظهار صاحب جواهر همین باشد.
احتمال دوم: مرحوم مجلسی میفرماید صاغراً کشته میشود یعنی قبل از اینکه او را قصاص کنند یضرب ضربا شدیدا اول یک کتک حسابی به او میزنند بعد قصاصش میکنند اما در مواقع دیگر اگر بخواهند کسی را قصاص کنند با عزت و احترام و بدون توهین میبرند پای چوبه دار و آن حلقه چوبه دار را گردنش میاندازند.مرحوم مجلسی میفرماید مراد از لااظن که امام فرمود گمان نمیکنم این قتل قصاص کفاره گناهش باشد برای اهمیت قتل مادر است لذا فرزندی که مادرش را کشته است اگر بخواهد از عذاب قیامت رهایی یابد تا زنده است توبه کند و نیز کفاره قتل یعنی همان کفاره جمع را بپردازد و بعد قصاص شود، شاید کفاره گناهش شود.این توجیهات از مرحوم مجلسی بود که توجیه اول مرحوم مجلسی از کلمه صاغراً با استظهار صاحب جواهر سازگار است.
2- سیاق روایت: سبک بیان و توضیح امام نشان میدهد که؛
اولاً راوی میخواست همه احکام فرزند قاتل مادر را بشنود لذا امام هم توضیح داده و فرمودند:
الف:«یقتل بها» قصاص میشود این پسر را در مقابل مادر میکشند.
ب:«لااظن» این قتل کفاره گناهش نیست بلکه باید هم کفاره بدهد و هم توبه کند.
ج: «ولایرثها» این پسر از مادر هم ارث نمیبرد.
ملاحظه میفرمایید امام در مقام بیان مجموع احکام هستند اما نفرمود برای قصاص مابهالتفاوت دیه باید پرداخت شود همین عدم الذکر نشان میدهد پرداخت
مازاد دیه لازم نیست.
اقول: ظاهر امر این است که چنین استفادهای از روایت نمیشود زیرا؛
اولاً معنای صاغراً تنها عدم پرداخت مازاد دیه نیست بلکه مرحوم مجلسی دو احتمال مطرح کرده است و با احتمال نمیتوان استدلال کرد.
ثانیاً عدم ذکر پرداخت تفاوت دیه در روایت به خاطر این است که این حکم در باب ارث بیان شد و امام نیازی به بیان مجدد آن نمیدید.
امام خمینی هم در تحریر به عدم پرداخت فاضل دیده فتوی نداند فرمود «والولد یقتل بامه».
مرحوم محقق هم در شرایع به عدم پرداخت فاضل دیده فتوی ندادند.
حکم قاتل اقارب
مطلب آخری که امام در مسأله3 بیان میکنند میفرماید «و کذا الاقارب» تاکنون احکام ذیل گذشت:
1- گفته شد اگر پدر فرزند را بکشد قصاص نمیشود.
2- اگر فرزند پدر را بکشد قصاص میشود.
3- اگر مادر فرزند را بکشد قصاص میشود.
4- اگر فرزند مادر را بکشد قصاص میشود.
5- اکنون پرسش این است در انجام قتل بین پدر و فرزند مادر و فرزند و بقیه خویشان حکم قاتل چیست؟
امام میفرماید«و کذا الاقارب»حکم قتل خویشاوندان همانند حکم قتل مادر است که قصاص دارد بقیه یعنی اگر برادر یا خواهر یا عمو و دایی یا پسر برادر و
پسر خواهرش را بکشد در همه موارد قصاص هست پس «و کذا الاقارب کالاجداد و الجدات من قبل الام» حتی در مورد جد و جده مادری هم قصاص ثابت است.
دلیل مسأله: عمومات ادله قصاص است و دلیل دیگری لازم ندارد.
مسأله4«لو ادعی اثنان ولداً مجهولاً» به مناسبت عدم قصاص قاتلی که پدر مقتول باشد فرعی پیش آمد که فرمود اگر دو نفر در مورد فرزندی ادعای پدری کنند مثلاً لقیط گم شدهای پیدا شد دو نفر هر یک ادعا میکند بچه من است یا چند نفر با یک زنی جمع شدند و آن زن بچهدار شد هر یک از آن مردها مدعی هستند که بچه از نطفه او به دنیا آمد نزاع سر پدر بودن است اگر در محکمه به قرائنی نظیر آزمایشات خاصی توانستند فرزندی را به یکی ثابت کنند فرزند به او ملحق است و اگر قرائن قطعیه پیدا نشد القرعة لکل امر مشکل یکی از امور مشکل این است که پدر این بچه مشخص شود لذا قرعه میزنند و حکم صادر میشود زیرا قرعه نیز یکی از امارات شرعیه است.مورد بحث ما الان این است که اگر قبل از قرعه زدن یکی از این دو نفر با خود بگوید قبل از اینکه دعوامان به نتیجه برسد من بچه را میکشم که موضوع منتفی شود حال اگر یکی از دو نفر بچه را کشت؛ قاتل چه حکمی دارد؟ در مسأله دو قول است؛
قول اول: قصاص؛ مرحوم امام میفرماید «فلاقود» اینجا قصاص نیست.
مرحوم محقق در شرایع[5] میفرماید«لاقود و لاقصاص» قصاص ندارد.
دلیل مسأله:مرحوم محقق میفرماید «لتحقق الاحتمال فی طرف القاتل» اگر پدر بودن محرز بود قطعا قصاص نداشت و در این صورت که احتمال میدهیم پدر باشد همین احتمال کافی است که شبهه پیدا شود. پس احتمال دارد اگر قاتل را بکشیم لعل واقعا پدر را قصاص کردیم و این خلاف حکم شرع است.
مرحوم صاحب جواهر[6] همین استدلال را به یک بیان دیگر مطرح کرده و فرمود لعدم احراز الشرط گفتیم یکی از شرایط قصاص انتفاءالابوة است و اینجا احتمال
پدر بودن وجود دارد پس اگر قصاص شود ممکن است پدر باشد و این خلاف است.
قول دوم: عدم قصاص؛ مرحوم آقای خویی[7] سفت و سخت میفرماید قصاص میشود و بر قصاص قاتلی که احتمال دارد پدر مقتول باشد فتوی میدهد.
استدلال ایشان برای فردا انشاءالله.
و صلی الله علی سیدنا محمد و ال محمد
[1] امام خمینی، تحریرالوسیلة، ج2، ص521، ط اسماعیلیان.
[2] قبلاً گفتیم اگر پدر فرزند را میکشت قصاص نداشت اما اگر عکس شود یعنی فرزندی پدر را بکشد قصاص میشود.
[3] حر عاملی، وسائل الشیعة، ج26، ص30، باب7، کتاب ارث، ح2، ط آل البیت.
[4] شیخ جواهری، جواهرالکلام، ج42، ص171.
[5] محقق حلی، شرایع الاسلام، ج4، ص989.
[6] شیخ جواهری، جواهرالکلام، ج42، ص171.
[7] السید الخویی، مبانی تکملة المنهاج، ج2، ص73.