درس خارج فقه استاد مقتدايي
89/01/23
بسم الله الرحمن الرحیم
گفتیم شرط سوم از شرایط قصاص انتفاء الابوة است یعنی قاتل نباید پدر مقتول باشد و اگر پدر فرزند خود را کشت قصاص نمیشود و روایت هم داشتیم که لایقاد الوالد بولده. پرسش: اکنون پرسش این است اگر جد نوه خودش را بکشد حکم چیست؟
پاسخ:مرحوم امام میفرماید«والظاهر ان لایقتل اب الاب و هکذا» پدر پدر هرچه بالاتر برود اگر نوهاش را کشت قصاص ندارد.
مرحوم محقق در شرایع به هر دو مورد تصریح میکند ابتدا میفرماید پدر برای کشتن فرزند قصاص نمیشود و در ادامه میفرماید «و کذا لو قتله اب الاب» پدر پدر نیز با کشتن نوه قصاص نمیشود «و هکذا» و این پدر پدر هرچه بالاتر برود مصداقدارد گرچه جد چندم باشد اگر نوه را بکشد قصاص نمیشود.
صاحبجواهرمیفرماید«کما صرح به غیر واحد»کثیری از علما تصریح کردند «بل عن ظاهر الخلاف بل صریحة الاجماع علیه».
مرحوم شیخ در خلاف فرمود اجماعی که جد هم حکم اب را دارد و قصاص نمیشود.
صاحبجواهر میفرماید«بل لماجد فیه خلافاً»حتی هیچکس مخالفت نکرده و فتوای همه همین است.
مرحوم آقای خویی[1]بعداز بیان مسأله میفرماید«علی المشهور شهرة عظیمة»
دلیل مسأله
علاوه بر تعبیرات بزرگان نظیر؛ 1- تصریح بسیاری از علماء 2- ادعای اجماع 3- عدم وجود مخالف 4- شهرت عظیمه؛
اطلاق روایات باب عدم قصاص أب قویترین دلیل است برای نمونه؛
1- روایت حمران «لایقاد والد بولده» والد اطلاق دارد هم شامل اب بلاواسطه میشود و هم شامل اب بواسطه یعنی جد میشود زیرا جد هم لغتا والد است و هم عرفا والد است در عرف هم به جد، پدر میگویند. از این نمونه روایت که تعبیر والد آمده است فراوان است.
2-روایتابیبصیر«لایقتل الاب بابنه»اب اطلاق دارد و شامل پدر بیواسطه و پدر با واسطه(جد) میشود حتی بعضی اطلاق اب را روشنتر میدانند و میگویند اب تعبیری است که هم به پدر گفته میشود هم به جد. آدم ابوالبشر روانترین تعبیر نسبت به جد است. از آن طرف ابن هم اطلاقش شامل پسر بلاواسطه و پسر با واسطه(نوه) میشود و تعبیر یابن رسول الله به امام حسن و امام حسین(ع) گویاترین شاهد است.
مسأله1:«لاتسقط الکفارةعنالاب» پذیرفتیم اگر پدر فرزند را بکشد قصاص نمیشود اما این قانون مسلم است که اگر کسی عمداً کسی را بکشد علاوه بر قصاص یا دیه، کفاره هم دارد.
اکنون این پرسش مطرح است؛ حال که قصاص از پدر بیواسطه یا باواسطه ساقط است آیا کفاره هم ساقط است؟ و این پسر در حکم مهدورالدم است و هیچ احترامی برای دم او نیست یا بگوییم حالا که قصاص نمیشود دیه و کفاره را باید بپردازد و تعزیر هم دارد؟
امام در تحریر میفرماید«لاتسقط الکفارة عن الاب بقتل ابنه» اگر پدر فرزند را کشت قصاص نمیشود ولی کفاره دارد و چون قتل عمد است کفاره جمع دارد یعنی اول عتق رقبه یک بنده بخرد آزاد کند و دوم شصت روز صوم شهرین متتابعین و سوم: اطعام ستین مسکین شصت نفر مسکین را باید اطعام کند و اگر قتل خطایی بود کفاره مرتبه دارد اول عتق اگر نشد صوم دو ماه اگر نشد اطعام ستین مسکین اما در قتل عمد کفاره جمع لازم است.
دلیل مسأله: در مورد حکم قصاص گفتیم اطلاق ادله قصاص علیالقاعده باید شامل پدر و جد هم بشود اما در این مورد روایت استثناء خورده است در جد و اب قصاص ندارد اما در کفارات هم اطلاق ادله کفارات شامل مورد اب و جد میشود و دلیلی هم بر استثناء وجود ندارد. پس ادله کفارات که به طور مطلق میگوید اگر کسی کسی را کشت باید کفاره بدهد شامل پدر هم میشود بنابراین کفاره از اب و جدی که فرزند یا نوه را بکشد ساقط نیست«و لاالدیة» امام میفرماید دیه هم ساقط نیست زیرا دم هر مسلمانی احترام دارد و اگر خطایی باشد دیه دارد و اگر به هر دلیل قصاص برداشته شد وجهی ندارد بگوییم این مهدورالدم شد و خونش هیچ احترام و ارزشی ندارد پس کفاره ثابت است. و همانند اصل مال که پدر یا جد قاتل از آن ارث نمیبرد از دیه هم ارث نمیبرد.
حکم تعزیر پدر یا جد قاتل فرزند یا نوه
امام در تحریر اسمی از تعزیر نبردند و این ظهور دارد که اعتقاد به ثبوت تعزیر ندارند ولی دیگر فقهاء متعرض تعزیر شدند برای نمونه؛
مرحوم محقق میفرماید «و علیه الکفارة و الدیة و التعزیر» در مورد پدر قاتل فرزند سه حکم وجود دارد:
1-«لایقاد» قصاص نمیشود. 2-«وعلیه الدیة»باید دیه بپردازد. 3-«والتعزیر» تعزیر دارد.
دلیل تعزیر جد و یا پدر در قتل فرزند یا نوه
اولاً اطلاق دلیل «لکل فعل محرم تعزیر» محل بحث را شامل میشود و بر فرض نپذیریم هر فعل حرامی تعزیر دارد لااقل فعل کبیره قدر متیقن است که تعزیر دارد و قتل فرزند یا نوه از کبائر است.
ثانیاًروایت جابر[2] عن ابی جعفر(ع)«فی الرجل یقتل ابنه او عبده» در موردشخصی که فرزند یا عبدش را کشت از امام باقر(ع) پرسیدند«قال امام فرمود لایقتل به» اگر پسرش را بکشد قصاص نمیشود عبدش را هم بکشد قصاص نمیشود «ولکن یضرب ضرباً شدیداً» کتک سنگین به او میزنند «و ینفی عن مقسط راسه» و نفی بلد هم میشود از زادگاهش او را تبعید میکنند.
ملاحظه بفرمایید ظاهرش این است که «یضرب ضرباً شدیداً» از باب این نیست که حدش ضرب شدید است بلکه میگوید رهایش نمیکنند باید اذیت بشود و چون فعلش کبیره است باید تعزیر شود بمایراه الحاکم و یکی از مصادیق تعزیر ضرب شدید است ضمن اینکه این ضرب شدید تنها عقوبت او نیست بلکه تبعید هم دارد و نیز خود این ضرب شدید در مواردش از نظر شدت و ضعف به نظر حاکم بستگی دارد حداقلِ مصداق شدت باید باشد اما حداقل شدت یا حد متوسط یا حد اعلی شدت به اختیار حاکم است. یکجا شدیدتر از این هم بنظرش میرسد یکجا خفیفتر بنظرش میرسد.
دلیل عدم تعرض امام در تحریر نسبت به تعزیر: بعید نیست گفته شود؛
1-با توجه به اینکه دلیل تعزیر همان روایت جابر است؛ شاید روایت بنظر امام خمینی اشکالی داشته است.
2-شاید نظر مبارک ایشان این بود که وقتی میگوید قصاص ندارد میفهمیم جهت حفظ حرمت و احترام پدر نباید عقوبت شود و تعزیر نوعی عقوبت است پس تعزیر ندارد.
اقول:ظاهراً فعل محرمی انجام داده است و حضرت امام دیه را پذیرفته است بدیهی است که دیه نوعی عقوبت است و لذا میگوییم همینطور که دیه ثابت است تعزیر هم است ثابت است.
مسأله2:«لایقتلالاببقتل ابنه و لو لم یکن مکافئا» حکم پدر غیرمسلمان قاتل فرزند:
اگر پدر غیرمسلمان پسر مسلمانش را بکشد قصاص نمیشود.
دلیل مسأله:
1- اطلاق روایات حکم عدم قصاص پدر به خاطر قتل پسر، مطلق است و صورت عدم تساوی در دین را هم شامل است مثلاً اگر پدر یهودی پسر مسلمانش را بکشد قصاص نمیشود چون عنوان والد دارد ولو کافر باشد قصاص نمیشود زیرا «لایقاد والد بولده» اطلاق دارد و مورد عدم تساوی در دین را نیز شامل است.
2-فتاوای اصحاب:هیچ فقیهی تفصیل نداده که بگوید اگر پدر کافر است احترام پدری از بین میرود و او را قصاص میکنند.
مسأله3:«یقتل الولد بقتل ابیه» فرزند اگر پدر را کشت قصاص میشود.
مرحوم صاحب جواهر میفرماید «اجماعا بقسمیه» مسأله مخالفی ندارد.
دلیل مسأله
1- کتاب؛ عموم اطلاقات ادله قصاص «النفس بالنفس» هر انسانی در مقابل انسانی قصاص میشود حکم قصاص همه قاتلها حتی قاتلی که پدر مقتول باشد و یا پسر مقتول باشد را شامل میشود. اما در مورد قاتلی که پدر مقتول باشد آیه تخصیص خورده است و در موردی که قاتل فرزند مقتول باشد دلیلی بر تخصیص نداریم.
2- روایات؛ نصوصی که درباره ولد وارد شده است میرساند که فرزند اگر پدر را بکشد قصاص دارد؛ برای نمونه؛
1- صحیحه حمران «لایقاد والد بولده و یقتل الولد اذا قتل والده»
ملاحظه میفرمایید روایت صریحاً میگوید فرزند اگر پدرش را بکشد قصاص میشود.
2- ابی بصیر«لایقتل الاب بابنه اذا قتله و یقتل الابن بابیه اذا قتل اباه»
این روایت نیز با تعبیر ابن و اب صریحاً دلالت دارد فرزند در مقابل کشتن پدر قصاص میشود.
حکم مادر یا جدهای که فرزند یا نوهاش را بکشد در مسأله دو قول است؛
قول اول:«و کذا الام» امام در ادامه مسأله فوق میفرماید اگر مادری فرزند خودش را بکشد قصاص میشود«و ان علت» یعنی هر طبقهای از جده که باشد مادر محسوب میشود و اگر نوه یا نبیرهاش را بکشد قصاص دارد.
دلیل قول اول؛ قصاص:اطلاقات ادله قصاص که میفرماید اگر کسی کسی را کشت قصاص میشود، مادر و جده را هم شامل میشود.
قول دوم:عدم قصاص؛ در بین علما ابن جنید میگوید مادر هم قصاص نمیشود.
دلیل قول دوم: قیاس: ابن جنید از نوعی قیاس استفاده کرده و میفرماید دلیل عدم قصاص اب احترامی بود که پدر نسبت به فرزند دارد و احترام اقتضا میکرد که پدر را برای فرزند نکشیم همین دلیل و مناط در مورد مادر هم وجود دارد و مادر هم همان احترام را داراست اگر نگوییم احترام مادر در شرع بیشتر از پدر است کمتر نیست و بر فزونی احترام مادر روایت درایم که شخصی به حضور پیامبر(ص) رسید گفت یا رسول الله به چه کسی نیکی بکنم سزاوار است؟ پیامبر فرمود مادر. پرسید پس از مادر چه کسی سزاوار نیکی است فرمود به مادرت. دفعه سوم پرسید دیگر به چه کسی لازم است نیکی بکنم فرمود مادر. دفعه چهارم که پرسید فرمود پدر. پس احترام مادر و نیکی کردن به مادر برای آن عاطفه بیشتری که دارد زحمتی که میکشد بیشتر است پس چه بسا به اولویت بگوییم وقتی پدر را به خاطر قتل فرزند قصاص نمیکنند مادر را هم قصاص نمیکنند.
رد قول دوم: در جواب این جنید میگوییم؛
اولاً این نوعی قیاس است و قیاس و استحسان در دین ما نیست و ما نمیتوانیم با قیاس حکمی را ثابت کنیم احترام مادر جای خود دارد اما یک جهاتی در اب هست که در مادر نیست مثلاً ولایتی که پدر بر فرزند دارد مادر ندارد.
ثانیاً اطلاقات ادله قصاص در مورد پدر با روایت تخصیص خورده بود اما در مورد مادر چنین دلیلی وجود ندارد. بلکه روایت بر قصاص مادر به خاطر قتل فرزند صراحت دارد.
تنبیه: همانگونه که مادر به خاطر قتل فرزند قصاص میشود مادر مادر یا مادر پدر و انعلا نیز به خاطر قتل نوه قصاص میشود و با توجه به اینکه گفتیم لایقتل الاب و انعلا مربوط پدر و پدر پدر و جد پدری است لذا میگوییم از این جهت که خود مادر قصاص دارد؛ پدر مادر هم که جد مادری میشود اگر نوه را بکشد قصاص میشود و نیز علما بالاتفاق فتوی دادند که قصاص برای جد مادری ثابت است.
مسأله4: «لو ادعی اثنان ولدا مجهولاً» برای فردا.
و صلی الله علی سیدنا محمد و ال محمد
[1] السید الخویی، مبانی تکملة المنهاج، ج2، ص73.
[2] حر عاملی، وسائل الشیعة، ج29، ص79، باب32، ابواب قصاص نفس، ح9، ط آل البیت.