< فهرست دروس

درس تفسیر استاد سیدمحمد میراحمدی

1402/08/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر موضوعی/تکبر /تفسیر آیات 29 و 30 قصص

 

بخش چهارم از زندگی حضرت موسی که مشتمل بر خروج ایشان از مدین بود را مطرح کردیم اما کامل نشد و اکنون به تکمیل این بخش می پردازیم.

در هنگام وداع جناب شعیب علیه السلام عصائی را به جناب موسی علیه السلام تحویل داد که لازمه دامداری همین است چراکه در جلسه گذشته بیان شد که موسی علیه السلام از جناب شعیب دام هایی با خصوصیت خاص تحویل گرفت. انتخاب عصا هم به شکل خاصی بوده است که نظرات مختلف است و با از بیان آن به جهت جلوگیری از اطاله مطلب پرهیز می کنیم لکن محققین می توانند در تفاسیر جزئیات ان را ملاحظه بفرمایند.[1]

در سوره مبارکه قصص آیات 29 و 30 بخش چهارم از حیات حضرت موسی علیه السلام اینگونه بیان شده است:

﴿فَلَمَّا قَضى‌ مُوسَى الْأَجَلَ وَ سارَ بِأَهْلِه‌﴾ مقصود از اهل اینجا قطعا همسر تنها نیست ، کما اینکه مقصود افراد غریبه هم نیستند بلکه خانواده مشتمل بر همسر و فرزندان است که در ادامه دلیل آن بر اساس همین آیه بیان خواهد شد. سابقا بیان شد که این سیر از بیراهه بوده است به جهت خوف جناب موسی علیه السلام و در شب و سرما هم بوده که در بین راه گم شدند و مسیر بر ایشان مخفی شد. جناب موسی علیه السلام در این وضعیت دچار اضطراب شد. ﴿آنَسَ مِنْ جانِبِ الطُّورِ نارا﴾ آنس به معنای دیدن و مترادف با رویت است اما تفاوتی با آن دارد. آنس به دیدن همراه با بشارت و شادی می گویند. در وضعیتی که موسی دچار اصطراب است ، دیدن آتشی از دور و از طرف کوه طور او را جذب خودش کرد و بشارت و شادمانی بود.[2] ﴿قالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا﴾ موسی بعد از دیدن آتش از راه دور به اهل خودش فرمود : امکثوا . این تعبیر صیغه جمع در آیه شریفه شاهد بر مطلبی است که بالاتر وعده دادیم. اهل مقصود یک نفر نیست. بلکه غیر از خود جناب موسی حداقل سه نفر دیگر همراه او بودند چرا که صیغه جمع در فعل مذکور دلالت میکند بر جمع ادبی که سه نفر به بالا باشد. از طرفی همسر موسی باردار بوده است و طبیعتا او در جمع داخل نیست چرا که خطاب به افراد حاضر و مخاطب است که جنین جزء ایشان محسوب نمی شود. از طرفی این اهل افراد غریبه و غیر عائله هم نبودند والا آنها هم باید همراه موسی برای آوردن کمک و آتش می رفتند. ﴿إِنِّي آنَسْتُ ناراً لَعَلِّي آتيكُمْ مِنْها بِخَبَر﴾ تعبیر از خبر شده است. اینجا خبر به معنای کمک است. یعنی موسی نزد آتش می رود تا کمک بیاورد. چرا که هرجا آتش باشد انسان هم حاضر است. أ﴿َوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُون‌﴾ موسی وعده کرد که یا کمک بیاورد یا قطعه ای از آتش بیاورد تا اهل خودش را گرم کند. تصطلون به معنای گرم شدن از سرما استعمال شده است.[3]

موسی علیه السلام به نزد آتش رفت اما آتش عجیبی را دید که حرارت ندارد و یکپارچه نور است و این مساله برای او عجیب بود.[4]

﴿فَلَمَّا أَتاها نُودِيَ مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَيْمَن فِي الْبُقْعَةِ الْمُبارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَة﴾ ضمیر هاء به آتش رجوع میکند. شاطئ یعنی کنار ، وادی یعنی منطقه ، در آیه شریفه می فرماید از جانب سمت راست منطقه و از جایگاه مبارک ، از داخل درختی در آن جایگاه ندایی شنیده شد. ﴿أَنْ يا مُوسى‌ إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمين﴾ ندا این بود که خداوند متعال با موسی سخن فرمود. این مطلب را هیچگاه نمیتوانیم درک کنیم. جاذبه کلام خدا را نمیتوان درک کرد. موسی در حال دریافت حکم نبوت است ، همانی که از کودکی منتظر آن است که مادرش به او گفت که خداوند فرموده : ﴿وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلين﴾[5] لذا موسی منتظر این لحظه بوده است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo