درس خارج فقه آیتالله مکارم
82/11/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع:کتاب النکاح / ادامه مسئله 18 /
صاحب جواهر دو مؤيّد براى كلام خود آورده است كه يا به سراغ جمله خبريّه مى رويم و يا اگر انشائيه است كراهت استفاده مى شود نه حرمت.(قول صدوقى).
شاهد اوّل: جمله «حرّم ذلك على المؤمنين» است كه دليل بر خبريّه بودن است چون اگر تكليفيّه باشد، تكليف فقط براى مؤمنين نيست، حتّى كفّار هم مكلّف به فروع هستند.
جواب: خداوند در آيات زيادى از قرآن احكام فرعيّه را مخاطب به ﴿الذين آمنوا﴾ آورده است، با اين كه همه مكلّف هستند، چون كسانى كه گوش مى كنند مؤمنين هستند و ديگران گردن كش و مخالفند. به عنوان مثال در سوره بقره پنج آيه است كه احكام فرعيّه را با ﴿يا أيّها الذين آمنوا﴾ بيان مى كند:
1- ﴿يا أيها الذين آمنوا استيعنوا بالصبر و الصلوة﴾[1] صلاة منحصر به الذين آمنوا نيست.
2- ﴿يا أيها الذين آمنوا لاتبطلوا صدقاتكم بالمن و الأذى﴾[2] ابطال صدقه منحصر به مؤمنين نيست.
3- ﴿يا أيها الذين آمنوا كتب عليكم القصاص فى القتلى﴾[3] قصاص منحصر به مؤمنين نيست.
4- ﴿يا أيها الذين آمنوا إذا تداينتم بدين الى أجل مسمّى فاكتبوه﴾[4] دستور كتابت دين منحصر به مؤمنين نيست و همه مخاطب به اين خطاب هستند.
5- ﴿يا أيها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام﴾[5] صوم كه از احكام فرعى است منحصر به مؤمنين نيست و همه به آن مكلّفند.
اين پنج نمونه از سوره بقره است; موارد ديگرى هم در اين سوره و سوره هاى ديگر وجود دارد. پس اين قرينه بر جمله خبريّه بودن نيست و ممكن است جمله انشائيه باشد و خطاب به مؤمنين به اين جهت باشد كه آنها گوشى شنوا دارند.
شاهد دوّم: اگر قائل شويد كه جمله انشائيّه است بايد قائل به دو چيز حرام شويد:
زن دادن به زانى حرام است.
ازدواج با زانيه حرام است.
در حالى كه زن دادن به زانى را حرام ندانسته و فتوا نداده اند، پس ناچاريم به جهت وجود اين قرينه حمل بر كراهت كنيم. معناى اين كلام صاحب جواهر اين است كه انشائيه است ولى تنزيهيّه (كراهت).
جواب: ما قائل به حرمت مى شويم و آن قسمت كه به آن فتوا داده نشده (زن دادن به زانى حرام است) با استثنا خارج مى كنيم و در مقابل صاحب جواهر كه قرينه اى بر كراهت آورده مى گوييم قرينه اى بر حرمت داريم و آن تعبير «أو مشركة» است، چون زن گرفتن از مشركان و دختر دادن به آنها حرام و حرمت آن قطعى است، پس اين قرينه بر حرمت است و لعلّ قرينه حرمت قوى تر از قرينه كراهت باشد.
بعضى از مفسّران اهل سنّت معتقدند كه آيه دلالت بر حرمت دارد، ولى منسوخ است به آيه ﴿و أنكحوا الأيامى منكم﴾[6] كه عام است و شامل همه مى شود، فرقى نمى كند زانى يا زانيه باشد.
جواب: دو جواب مى دهيم:
1- دنباله آيه مى فرمايد ﴿و الصالحين من عبادكم و امائكم﴾ كه با اين قيد زانى و زانيه خارج مى شود.
2- اذا دار الامر بين النسخ و التخصيص، تخصيص مقدم است چون تخصيص كثير و نسخ كم است، پس از آيه استفاده حرمت بعيد به نظر نمى رسد.