< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید‌احمد خاتمی

1402/09/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ولایت اب

حدیث

امام علی : قُلُوبُهُمْ مَحْزُونَهٌ وَ شُرُورُهُمْ مَأْمُونَهٌ وَ أَجْسَادُهُمْ نَحِیفَهٌ وَ حَاجَاتُهُمْ خَفِیفَهٌ وَ أَنْفُسُهُمْ عَفِیفَهٌ

قلبهای متقین اندوهگین است و مردم از شرشان در امان هستند.

آنها نگرانی دارند از اینکه وظیفه شان را آنجا که باید انجام داده باشند انجام دادند یا نه، آنجا که باید از مظلومی حمایت کنند حمایت کردند یا نه، آنجا که باید در برابر ظالمی موضع بگیرند موضعی گرفته اند یا نه.

ان قلت: در سوره یونس آیه ده آمده ﴿أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾ ولی حضرت می فرماید قُلُوبُهُمْ مَحْزُونَهٌ ، این تناقض نیست؟

قلت: روشن است متقین حزن دنیایی ندارند اما حزن اخروی که دارند این تناقض نیست (در تناقض 8 وحدت شرط دان) این حزن نسبت به آخرت است و آن حزن آیه برای دنیاست.

سخن این است که آیا اب که ولایت دارد ، ولایتش چارچوبه دارد یا ندارد؟

سه نظر در اینجا هست:

    1. بله ، باید به مصلحت فرزند باشد، اگر بخواهد بدون مصلحت عمل کند نافذ نیست. (شیخ طوسی، ابن ادریس حلی، شهیدان، محقق ثانی این نظر را دارند که حق تصرف دارد اما تصرفی که به مصلحت طفل باشد)

    2. بله، حق تصرف دارد به شرط اینکه مفسده در آن نباشد ، مثلا این خانه طفل را اگر بفروشد دیگر نمی تواند مانند این خانه را بگیرد و این مفسده است.

    3. نه منوط به مصلحت است و نه منوط به عدم مفسده است.

دو روایت خوانده شد، و برمیگردیم و محدود و می گوییم این روایات می گویند منوط به حاجت است و بعد هم فراتر می گوییم که منوط به مصلحت است.

روایت سوم حدیث: وسائل ج17 ص 266 باب 78 ح 9: (روایت را برای این می خوانیم که یجوز للأب ان یتصرف فی مال ابنه ولو لم یکن مصلحهً او کان فیه مفسده)

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ‌(ابن بابویه) فِي عُيُونِ اَلْأَخْبَارِ(احادیثی که از امام رضا جمع آوری شده) وَ فِي اَلْعِلَلِ‌ (علل الشرایع، مسامحة فلسفه احکام می گویند) بِأَسَانِيدَ تَأْتِي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ‌(الزاهری ، ثقه. ما دو ابن سنان هست که یکی از آنها عبداللله بن سنان خازن دستگاه عباسی بود و ثقه و امامی، و یکی هم محمد بن سنان است. رجال استرآبادی راجع به او می گوید که هیچ چیزی در موردش نیست فقط این است که فضائل و مناقب اهل بیت را نقل کرده و محرم راز امام صادق بوده، و بخاطر این که فضائل اهل بیت را نقل کرده متهم به غلو شده است و مشهور او را ضعیف می دانند در حالی که ضعفش ثابت نیست، و در سند اختلاف شده) أَنَّ اَلرِّضَا عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ‌ كَتَبَ إِلَيْهِ فِيمَا كَتَبَ مِنْ جَوَابِ مَسَائِلِهِ‌: وَ عِلَّةُ تَحْلِيلِ مَالِ اَلْوَلَدِ لِوَالِدِهِ بِغَيْرِ إِذْنِهِ وَ لَيْسَ ذَلِكَ لِلْوَلَدِ لِأَنَّ اَلْوَلَدَ مَوْهُوبٌ لِلْوَالِدِ فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَهَبُ لِمَنْ يَشٰاءُ إِنٰاثاً وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشٰاءُ اَلذُّكُورَ ، مَعَ أَنَّهُ اَلْمَأْخُوذُ بِمَئُونَتِهِ صَغِيراً وَ كَبِيراً وَ اَلْمَنْسُوبُ إِلَيْهِ وَ اَلْمَدْعُوُّ لَهُ لِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ اُدْعُوهُمْ لِآبٰائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اَللّٰهِ‌ ، وَ لِقَوْلِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ‌ ، أَنْتَ وَ مَالُكَ لِأَبِيكَ وَ لَيْسَ لِلْوَالِدَةِ مِثْلُ ذَلِكَ لاَ تَأْخُذُ مِنْ مَالِهِ شَيْئاً إِلاَّ بِإِذْنِهِ أَوْ بِإِذْنِ اَلْأَبِ وَ لِأَنَّ اَلْوَالِدَ مَأْخُوذٌ بِنَفَقَةِ اَلْوَلَدِ وَ لاَ تُؤْخَذُ اَلْمَرْأَةُ بِنَفَقَةِ وَلَدِهَا .

دو مطلب در این حدیث است، یک مطلب که با آن کار نداریم ولی چون مهم است این است که نگویید پدر و مادر،آنی که ولی است پدر است، اوست که می تواند از مال فرزند بگیرد نه مادر، مادر می تواند به اجازه فرزند یا با اجازه پدر فرزند از مال فرزند بگیرد، ولی پدر چنین اجازه ای را لازم ندارد.

مطلب دوم این است که پدر وظیفه نفقه فرزندی که فقیر را دارد ، آنی که محل کلام است این است که پدر حق دارد تصرف کند در مال فرزندش، چون این فرزند هدیه خدا به اوست ، وقتی بچه هبه خداست آنچه را هم که دارد هبه خدا به اوست، بنابراین این حدیث دارد که لقول النبی انت و مالک لابیک، خود و هر چه داری برای پدر است نگفته است ان کان تصرفه مصلحةً یا نگفته به شرط عدم کونه مفسدةً. از این اطلاق استفاده میکنیم که حق تصرف را والد (اب) دارد.

روایت دیگر همین مضمون است حدیث محمد بن مسلم که دیروز بیان شد.

(این یک گروه از روایات باب)

شیخ انصاری اول یک ضربه کوچک به استدلال به این روایت می زند و بعد ضربه را بیشتر می کند بر این استدلال.

ابتدا می گوید از روایات استفاده می شود اینکه پدر حق تصرف دارد ، حق تصرف مطلق نیست بلکه به شرط الحاجة است، اگر نیاز داشته باشد می تواند تصرف کند ، شیخ الان مصلحت و عدم المفسده را بیان نمی کند و فعلا می خواهد جلوی اطلاق این روایات را بگیرد.

وسائل ج17 ص 263 باب 78 ح 2: (روایت صحیحه است و میگوید اگر نیاز داشت می تواند تصرف کند و الا نمی تواند تصرف کند)

وَ عَنْهُ‌ (شیخ طوسی از حسن بن محبوب) عَنْ أَبِي حَمْزَةَ اَلثُّمَالِيِّ‌ (ثابت بن دینار، خدمت 4 امام رسیده امام سجاد، امام باقر، امام صادق و امام کاظم و پدر سه شهید) عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ‌: أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ‌ قَالَ لِرَجُلٍ أَنْتَ وَ مَالُكَ لِأَبِيكَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ‌ مَا أُحِبُّ أَنْ يَأْخُذَ مِنْ مَالِ اِبْنِهِ إِلاَّ مَا اِحْتَاجَ إِلَيْهِ مِمَّا لاَ بُدَّ مِنْهُ إِنَّ اَللَّهَ لاٰ يُحِبُّ اَلْفَسٰادَ.

امام علیه السلام از پیامبر نقل می کند که درست است تو و مالت برای پدرت هستی اما طمع را نباید که چندان کنی که صاحب کرم را پشیمان کنی؛ فقط در حد ضرورت تصرف کن و خدا دوست ندارد که طفل را پدر غارت کند در حد رفع احتیاجش تصرف کند. وقتی فرزند سرمایه دارد و پدر فقیر بجای اینکه دست گدایی دراز کند از مال فرزند بردارد.

منظور از «ما احب» چیست:

دو احتمال دارد:

احتمال اول اینکه مقصود کراهت باشد یعنی می تواند استفاده کند ولی اگر نکند بهتر است.

احتمال دوم اینکه مقصود حرام باشد.

شیخ می گوید ما احب اینجا منظور حرام است به قرینه 152 انعام و آیه 34 سوره اسراء ﴿وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ﴾ و لاتقربوا اشد است تاکیداً از اینکه بگوید لا تتصرفوا چون لاتقربوا می گوید نزدیکش نشوید چه برسد که تصرف کنید.

ان قلت: فرزند انسان که یتیم نیست، (یتیم به کسی می گویند که قبل از سن بلوغ پدرش بمیرد است و اگر مادرش مرده باشد لتیم است)

قلت: درست هست که پدر دارد لکن از آیه یک کلی استفاده می شود و آن این است که آنهایی که ولایت بر بچه ها دارند (چه متولی یتیم و چه اب که ولایت بر بچه دارد) نزدیک مال آنها نشوند یعنی را القاء خصوصیت می کنیم، متولی یتیم حرام است که به راه غیر احسن تصرف کند اب هم کذلک.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo