< فهرست دروس

درس تفسیر ملاصدرا استاد مرتضی جوادی آملی

1401/05/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تفسیر/ملاصدرا/

 

تصمیم گرفتم که کتاب شریف تفسیر قرآن کریم جناب صدر المتألهین را یکبار به صورت خواندن و تدریس خوانده بشود و تدریس بشود و هم برای خود بنده این کتاب مفید و ارزشمند نکاتش بیشتر در ذهن و فکر و وجودم شکل بگیرد و هم اگر إن‌شاءالله دوستانی و کسانی علاقمند به این‌گونه از معارف هستند در ضمن فهم درست این کتاب، به زوایای پیدا و پنهان این کتاب هم بیش از پیش آشنا شوند.

امروز که هیجدهم مرداد 1401 برابر با یازدهم محرّم 1443 است ـ اگر اشتباه نکنم ـ روز آغازین جلسه و تدریس این کتاب شریف است. امیدوارم که خدای عالم کمک بکند و با استعانت و توسل به ذات حق سبحانه و تعالی و توسل به اهل بیت عصمت و طهارت خصوصاً سالار شهیدان حسین بن علی که در این ایام، ایام پربار وجود آن حضرت و نهضت گرانقدر آن حضرت است إن‌شاءالله بتوانیم این کتاب را به سرانجام برسانیم؛ گرچه کتابی است که مفصل است و همان‌طوری که محقق بزرگوار و عزیز و گرامی به لطف الهی موفق شدند این کتاب را به سرانجام برسانند تحقیق آن را، گرچه این دوست بزرگوارمان در سال گذشته به رحمت الهی پیوستند حشرشان با این معارف و با حقیقت قرآن باشد إن‌شاءالله جناب آقای بیدار، تحقیقات ارزشمندی را داشتند و ایشان همچنین باوری را مطرح کردند که اول بخاطر طولانی بودن این کتاب من خیلی امیدوار نبودم ولی خدا کار را آسان کرد و من توانستم این تحقیق را انجام بدهم.

بنده معتقدم که این کتاب دارای معارف فراوان و یکدستی است ویژگی این کتاب این است که به هر حال جناب صدر المتألهین خودش را و نظرات خودش و مبانی خودش را و اندیشه‌های قرآنی خودش را در حقیقت به صورت یکدست آورده و انسان می‌تواند به ضرس قاطع نظر بدهد که این شخصیت وقتی کنار سفره وحی می‌نشند چگونه می‌فهمد و فهم حِکمی او را ما بتوانیم درک کنیم؛ گرچه ایشان موفق نشدند که همه کتاب قرآن عظیم را تفسیر کنند اما به هر حال آن مقداری که انجام شده می‌تواند برای ما یک سندی باشد که بتوانیم مسیر فکری و اندیشه او را دنبال کنیم و در سایر سور و آیات الهی هم نظرات حکیمانه او را کنار سایر مباحثی که از ایشان گذشته است و مطرح شده است داشته باشیم.

به حل متوسل می‌شویم به اهل بیت(علیهم السلام) و از آنها می‌خواهیم که به ما کمک کنند و به خود قرآن عزیز متوسل می‌شویم که إن‌شاءالله بتوانیم این کتاب پرمایه و عزیز را که هم ذات این کتاب، کتابی الهی و وحیانی است و هم آنچه که به عنوان یک تفسیر آمده است یک تفسیر ارزشمند حِکمی است إن‌شاءالله بتوانیم بهره‌مند شویم. از خدا عالم به حق این معنا را مسئلت می‌کنیم و با گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم» که فرمود اگر کاری را با «بسم الله» آغاز کنید إن‌شاءالله ابتر و ناتمام نخواهد ماند، با نام خدا که فرمود: «کل امر ذی بال لم یبدأ ببسم الله الرحمن الرحیم هو ابتر» ولی ما معتقدیم که این امر مهم است ذی‌بال است دارای ارزش فراوانی است و با یاد خدا و نام خدا و استعانت از این اسمای رحمان و رحیم، إن‌شاءالله بتوانیم این کتاب را به سرانجام برسانیم.

«بسم الله و بالله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله. بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین».

مقدمه مؤلف

در این کتاب مرحوم صدر المتألهین یک مقدمه کوتاهی را برای سوره مبارکه «حمد» می‌آوردند. مطالبی که ایشان در باب اصل قرآن و کتاب الهی و کلام الهی دارند هم در جلد هفتم اسفار و هم در کتاب شریف مفاتیح الغیب آورده‌اند و إن‌شاءالله شاید ما بعد از توفیق نسبت به اصل کتاب و تفسیری که ایشان فرموده‌اند، برگردیم و در مقدمه مطالبی که لازم است به عنوان مقدمه تفسیر صدر المتألهین محسوب بشود از مجموعه فرمایشات ایشان و نکاتی به ذهن می‌رسد إن‌شاءالله بیان کنیم. فعلاً آنچه را که الآن می‌خوانیم آن چیزی است که جناب صدر المتألهین به عنوان مقدمه برای سوره مبارکه «حمد» دارند ذکر می‌کنند آن را می‌خوانیم.

ایشان به عظمت و شکوه و جلال سوره مبارکه «حمد» می‌پردازند و احتوا و شمول این سوره نسبت به معارفی که در آن وجود دارد را هم ذکر می‌کنند و نکاتی را بیان می‌کنند که برای ورود به تفسیر سوره مبارکه «حمد» نکات ارزشمندی است. بیشتر به این معنا می‌پردازند که خدای عالم که انسان را آفرید گرچه انسان عناصر مادی و طبیعی دارد اما یک جوهری در وجود انسان است که این جوهر بسیار گرانقدر و ارزشمند است و خدای عالم برای اینکه این جوهر وجودی معطل نماند مهمل نماند برای او امکاناتی را قرار داد کتاب فرستاد پیامبر فرستاد تا او به آن هدفی که برای آن هدف آفریده شده است راه پیدا بکند و آنچه را که برای رسیدن به معارف الهیه و معارف کلی عقلی و مقامات الهیه است باید بدان برسد امکاناتی برای او قرار داد و از جمله آن امکانات، همین کتاب عزیز و قرآن مجید است که پیامبر را فرستاد و این پیامبر این قرآن را برای انسان‌ها قرار داد تا انسان‌ها در پرتو فهم و معرفت و ارادت و تبعیت و پیروی از این کتاب برای آن هدفی که در حقیقت برای آن هدف آفریده شده‌اند إن‌شاءالله راه بیابند.

این تحلیل فلسفی ایشان به این است که چون انسان‌ها به رغم داشتن حیثیت‌های عنصری طبیعی یک جوهری دارند یک گوهری دارند که این جوهر و گوهر قابلیت تجرید دارد قابلیت رسیدن به حقائق کلیه عقلیه را دارد کمالات وجودی را دارد بنابراین جا دارد که حق سبحانه و تعالی امکاناتی را در اختیار او قرار بدهد پیامبر بفرستد کتاب بفرستد که او در سایه تبعیت از این کتاب وحی و اطاعت از پیامبر گرامی اسلام آن هدفی که برای آن هدف است را به اشراح بیابد.

نکاتی است که در خلال خواندن متن إن‌شاءالله به آنها خواهیم پرداخت.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ سورة فاتحة الكتاب المسمّى امّ القرآن لاحتوائها على مجامع المعاني التي في القرآن و سورة الكنز، و الوافية، و سورة الحمد، و المثاني لأنها تثنّى في كلّ صلاة، أو لأنّها نزلت مرّتين لما قيل: «إنّها نزلت بمكة مرّة و بالمدينة اخرى» و سورة الشافية. و هي سبع آيات بالاتّفاق»؛ این سوره شریفه دارای اسامی متعددی است که هر کدام از آنها حاوی مضمونی است که نشان‌دهنده ویژگی‌ها و خصائص این سوره ممتاز است.

از آن جهت که کتاب با آن آغاز می‌شود و افتتاح‌کننده این کتاب است به عنوان سوره «فاتحة الکتاب» معرفی شده است و از آن جهت که حاوی مجامع معانی و حقائقی که در قرآن است در این سوره وجود دارد آن را به عنوان «أم القرآن» خواندند یعنی این سوره به عنوان «أم القرآن» هم یاد شده و نام گرفته است. سوره کنز است که گنج‌های فراوان و معارف و حقائق فراوانی در این سوره وجود دارد. سوره وافیه از دیگر اسمای شریفه سوره مبارکه «حمد» و «فاتحة الکتاب» است که وافی به مقاصد است و «سورة الحمد» که حمد و ثنا و ستایش الهی از این طریق انجام می‌شود با این سوره.

یکی دیگر از اسماء این سوره «مثانی» است به دو جهت این سوره را به سوره «مثانی» یاد می‌کنند: یکی اینکه در هر نماز چون نماز دو تا رکعت دارد هر نمازی و در هر نماز هر رکعت این سوره «حمد» باید خوانده بشود لذا به عنوان مثانی و تثنیه «لأنها تثنی فی کل صلاة» این «حمد» دو مرتبه در هر نمازی خوانده می‌شود. یا جهت دیگری که برای مثانی خواندن این سوره هست «لأنها نزلت مرتین» چون سوره مبارکه «حمد» دو مرتبه نازل شده است «لما قیل إنها نزلت بمکة» یک بار در مکه نازل شده است و یک بار در مدینه نازل شده و از این جهت مثانی به عنوان دو و تثنیه این سوره را نامیده‌اند.

نام دیگری که برای این سوره عظیم و ارزشمند است سوره «شافیه» است که این سوره به حق شفابخشنده است در روایات ما آمده است که سوره مبارکه «حمد» سوره شفا است و اگر حتی مثلاً چند مرتبه بر میّت و مرده هم خوانده بشود و آن مرده حیات پیدا کند و زنده شود جای تعجب نیست و لذا این سوره را هم به عنوان سوره شافیه نامیده‌اند و این سوره هفت آیه دارد به اتفاق همه مفسران هفت آیه دارد اگرچه اختلاف در این است که آیا «صراط الذین انعمت علیهم» اگر به تنهایی یک آیه‌ای باشد با قطع نظر از تتمه آن، این «بسم الله» به عنوان آیه مستقل محسوب نمی‌شود؛ اما اگر «صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین» این مجموعه یک آیه باشد، «بسم الله» یک آیه محسوب می‌شود و در مجموع این هفت آیه بودن مورد اتفاق است؛ لذا می‌فرمایند که «و هی سبع آیات بالاتفاق و إن وقع الاختلاف في أن‌ صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ‌ آية برأسها دون البسملة أو بالعكس»؛ اگر ما «صراط الذین انعمت علیهم» را یک آیه مستقل بدانیم و بقیه را یک آیه دیگر، پس «بسم الله الرحمن الرحیم» جزء سوره نخواهد بود و این هفت آیه با این شیوه تأمین می‌شود. اما اگر آن‌گونه که رسم عادی است «صراط الذین انعمت علیهم» به تنهایی یک آیه نیست بلکه «غیر المغضوب علیهم و لا الضالین» هم ادامه این آیه است، این «بسم الله الرحمن الرحیم» یک آیه و بقیه آن هم آیه دیگری خواهد بود.

«استعين باللّه القيّوم الذي باسمه نقوم، و بقوّته التي قامت بها السماء فوق الأرض و صلّت و ركعت و سجدت نصلّي و نصوم، و إيّاه نقصد و نروم و إليه نتحرّك و نسكن و نبقي و ندوم و بنبيّه و آله عليهم السلام نقتدي و نقتفي في الأعمال و العلوم»؛ ادب سخن گفتن همانا استعانت به ذات پروردگاری است که ویژگی بارز و برجسته پروردگار عالم این است که او قیوم است و مراد از قیوم بودن این است که قوّت و قیام هر موجودی به اوست او ذاتاً به خود قائم است و ماسوای او متقوّم به او هستند گرچه او مقوّم همه موجودات است و قوّت او و توان او به حدی است که ماسوای او هر چه که هست از آسمان و زمین و غیر آن همه و همه به او قائم‌اند و نماز آنها رکوع آنها سجود آنها همه و همه به قوّت و مقوّمیت پروردگار عالم است و انسان‌ها هم اگر قیامی دارند اگر قعودی دارند اگر تقوّم وجودی و قوّت وجودی دارند هم در سایه اتصال به آن حیّ قیوم است؛ لذا می‌فرماید: «استعین بالله القیّوم» قیوم کیست؟ چه حقیقتی است؟ «الذی باسمه نقوم» به اسم او که این اسم نه یعنی اسم لفظی و صورت عبارت‌های ذهنی؛ بلکه آن حقیقتی که آن حقیقت مقوّم جهان هستی است «باسمه نقوم و بقوته» به قوت اللهی که «التی قامت بها السماء فوق الأرض و صلّت و ركعت و سجدت» آسمانی که به قوّت او و به قیومیت او متّکی هستند که نماز آنها رکوع آنها و سجود آنها به قوّت و مقومیت پروردگار عالم است من استعانت می‌جویم «نصلّي و نصوم، و إيّاه نقصد و نروم» او را قصد می‌کنم و هدف و مقصد نهایی من ذات باری سبحانه و تعالی است. «و إليه نتحرّك و نسكن» سکون و حرکت من و قیام من و قعود من و همه جهات وجودی من به سمت اوست. همان سخنی که در نماز گفته می‌شود در پیشاپیش نماز گفته می‌شود: «وجهت وجهی للذی فطر السماوات و الارض حنیفا مسلما و انا من المسلمین» این سخن که «إن صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین» این برای آن است که همه و همه متقوّم به آن وجود مقدس حیّ قیوم هستند.

«و إلیه نتحرّک و نسکن و نبقي و ندوم و بنبيّه و آله عليهم السلام نقتدي و نقتفي في الأعمال و العلوم»؛ ما در همه حالات به پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت اقتدا می‌کنیم و تبعیت می‌کنیم آنها را در اعمال و در علوم و در مسائل نظری و اندیشه‌ای و همچنین در مسائل عملی به او اقتدا می‌کنیم و از او تبیعت می‌کنیم.

این سرآغازی است برای این سوره مبارکه که إن‌شاءالله در جلسه بعد این مطلب را ادامه خواهیم داد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo