< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1402/11/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ / وضع / اشتراک لفظی / استعمال لفظ در اکثر از یک معنا در مثنی و جمع / دیدگاه مرحوم آیت الله خویی

کلام ما در استعمال لفظ در اکثر از معنا در مثنی و جمع بود و در جلسه قبل وارد نقل کلامی از صاحب معالم شدیم و فرمایشی از آیت الله خویی و شهید صدر نقل شد و در ادامه بیانی از آیت الله خویی نقل و نقد می‌کنیم.

اگر متکلم بگوید جئنی بعینین و مراد او جئنی بذهب و فضة باشد غیر معقول است و یکی ذهب و فضه اگر باشد معقول نیست چون تثنیه برای افاده معنای مفرد وضع شده و مفرد هر معنایی که دارد تثنیه همان معنا را تکرار می‌کند و نمی‌توان دو معنا را از مفرد استفاده کرد، عین در مفرد یک معنا بیشتر نمی‌تواند داشته باشد و جئنی بعینین یعنی دو ذهب یا دو فضه را بیاور چون تثنیه تکرار مفرد است. اما یک ذهب و فضه صحیح نیست.

برخی از معاصرین به این فرمایش جواب دادند: قوی‌ترین شاهد برای اینکه هیئت تثنیه برای بیان تکرار معنای واحد از لفظ مفرد وضه نشده تثنیه اسماء علم است و چه کسی گفته در مثنی تکرار معنای واحد مفرد است و در جائنی زیدان مقصود آمدن دو زید متفاوت است و پاسخ نقضی می‌دهند و معنا ندارد که زید دو بار آمده و تکرار یک لفظ مفرد نیست پس جائنی زیدان یعنی تکرار لفظ مفرد و لفظ مفرد زید است و یعنی دو زید در جئنی بعینین یعنی جئنی بعین و بعین که یکی ذهب و یکی فضه است کما اینکه در جائنی زیدان یکی زید بن علی و یکی زید بن حسن است.

در جلسه قبل اشاره کردم آیت الله خویی توجه به این مثال داشتند و پاسخ دادند که جائنی المسمیان بلفظ زید و معنا المسمی بلفظ زید است و به منزله تکرر معناست و می‌شود جائنی المسمی بزید و المسمی بزید است و مشکله بحث اعلام شخصیه را با المسمی بلفظ کذا حل کردند و برخی از معاصرین میگویند ظاهر عرفی این را نمی‌پذیرد چون المسمیان به زید مراد نیست جائنی زیدان معرفه است و المسمی بزید نکره است و تأویل معرفه به نکره غریب است و اراده زید به المسمی بلفظ زید هم محل اشکال است لذا این توجیه منطقی نیست، المسمی هم در آن آل آن موصول است چون مسمی اسم مفعول است در حالی که در جائنی زیدان مبهم نیست و شما لفظ غیر مبهم را به مبهم تأویل بردید و استفاده علم به غرض ابهام نیست پس در فرمایش ایشان که فرمودند جئنی بذهب و فضه معقول نیست چون تثنیه تکرار مفرد است قابل قبول نیست.

بنده عرض می‌کنم تثنیه تکرار مفرد است لفظاً و لفظ مفرد در تثنیه تکرار می‌شود و در جائنی زیدان لفظ زید تکرار شده اما معانی آن‌ها می‌تواند متعدد باشد و لفظ مفرد در زیدان یکی زید بن علی و زید بن حسن است و در جئنی بعینین یعنی جئنی بعین و بعین که یکی طلا و دیگری نقره است و اصلاً مثنی در قوه تکرار لفظ مفرد است و در زیدان زید و زید است که معانی آنها متفاوت است و در عینین بذهب و فضه است لذا استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد اشکالی ندارد و اگر در جئنی بعینین موافق ظاهر است و مراد جئنی بعین و عین است.

در ادامه کلام دیگری از آیت الله خویی بیان شده در همین زمینه و از جهتی تکرار است: در جئنی بعینین تثنیه برای تعدد افراد مقصود از عین وضع شده لذا اگر عین به معنای طلا باشد در جئنی بعینین به معنای جئنی بفردین من الذهب است و استعمال تثنیه در دو معنا به معنای جئنی بذهب و فضه معقول نیست و به نظر ما این تکرار کلام قبل است و بیان ما بر این گفتار هم وارد است.

عرض نهایی ما این شد که در مفرد استعمال لفظ در اکثر از معنا جایز نیست و لو برخی از بزرگان جایز دانستند اما در مثنی و جمع اشکال ندارد.

ثمرات بحث در استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد

ثمره اول

عدم امکان استفاده وجوب از امری که به دو شیء تعلق گرفته و قرینه داریم که در یکی وجوب نیست، امر به دو شیء تعلق گرفته و در یکی مراد از امر وجوب نیست، مثل اغتسل للجمعة و الجنابة، امر به دو فعل تعلق گرفته یکی جمعه و دیگری فعل غسل جنابت و فرض این است از خارج میدانیم غسل جمعه واجب نیست.

صاحب کفایه

ظهور اغتسل برای وجوب غسل جنابت قابل تمسک نیست، در حالی که امر ظهور در وجوب دارد و می‌توان در جمعه ندبی بخاطر قرینه و در جنابت وجوبی باشد و یک صیغه امر در دو معنا استعمال نمی‌تواند بشود، چون لفظ واحد در اکثر از معنا قابل استعمال نیست.

پس چه کنیم؟ اغتسل برای استحباب غسل و یا به معنای جامع طلب است و اصل مطلوبیت است و نسبت به ایجابی و ندبی ساکت است و در جمعه للقرینه ندبی میدانیم، پس بنده عرض می‌کنم در جنابت هم از خارج میدانیم مطلوبیت ایجابی دارد.

برخی گفتند استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد اگر محال هم نباشد خلاف ظاهر است پس نمی‌شود برای وجوب از اغتسل للجمعه و الجنابه استفاده کرد چون خلاف ظاهر است اگر چه محال نیست.

تعبیر دیگری هم به کار بردند و گفتند اگر گفته شود اکرم العالم و دلیل داریم اکرام عالم فاسق واجب نیست استدلال به این تعبیر برای وجوب اکرام عالم عادل ممکن نیست چون استعمال لفظ در اکثر از معنا و خلاف ظاهر است و ما عرض می‌کنیم اکرم العالم شامل همه می‌شود و اکرام عالم فاسق مخصص دارد و مثال استعمال لفظ در اکثر از معنا نیست و مثل مثال اغتسل للجنعه و الجنابه نیست و اکرم العالم یک معنا دارد و آن وجوب جنس عالم است و مخصص وجود دارد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo