< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1403/02/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه شعائر / بررسی مصادیق شعائر / تقیّه / اقوال شش‌گانه و ادله آنها در قید عدم مندوحه

اعتبار قید عدم مندوحه در تقیه

کلام ما در بحث تقیه بود و عرض کردیم عدم وجود مندوحه در جواز تقیه شرط است یا نه؟

اقوال در مسأله

1. عدم مندوحه مطلقاً معتبر نیست.

2. عدم مندوحه مطلقاً معتبر است.

ادله قول دوم را مطرح کردیم اما روایات آن را بررسی نکردیم.

[۱۱۰۲۷] ۲ ـ وعن محمّد بن یحیی، عن أحمد بن محمّد، عن عثمان بن عیسی، عن سماعة قال: سألته عن رجل کان یصلّی فخرج الإِمام وقد صلّی الرجل رکعة من صلاة فریضة؟ قال: إن کان إماماً عدلاً فلیصلّ أُخری وینصرف ویجعلهما تطوّعاً ولیدخل مع الإِمام فی صلاته کما هو، وإن لم یکن إمام عدل فلیبن علی صلاته کما هو ویصلّی رکعة أُخری ویجلس قدر ما یقول: «أشهد أن لا إله إلاّ الله وحده لا شریک له، وأشهد أنّ محمّداً عبده ورسوله (صلی الله علیه وآله)» ثمّ لیتمّ صلاته معه علی ما استطاع، فإنّ التقیة واسعة، ولیس شیء من التقیة إلاّ وصاحبها مأجور علیها، إن شاء الله.[1]

فرد در حال نماز بوده و یک رکعت که خوانده دید امامی آمد و شروع کرد نماز خواندن این فرد چه کند؟

حضرت فرمودند اگر امام عادل است یک رکعت دیگر بخواند و مستحبی بخواند و با امام در صلاة اقتدا کند.

ولی اگر امام عادل نیست از سنی‌هاست مثلاً، نماز را ادامه دهد و فریضه بخواند و یک رکعت دیگر بخواند، و اینقدر بنشیند تا با امام تشهد را بخواند و نمازش را همراه با آن فرد تمام کند هرطور که می‌تواند، تقیه واسع است و تقیه کننده مأجور است.

در روایت اگر راه چاره ندارد می‌تواند تقیه کند.

به نظر ما استفاده این روایت برای قول دوم سخت است. گویا از ترک استفصال امام قصد عدم اعتبار عدم مندوحه را دارند.

سند این روایت هم مشخص است و سألته اضمار دارد ولی مشکله ای ندارد و رواة آن امامی ثقه هستند. و شیخ طوسی هم به مرحوم کلینی سند دارد.

[۱۲۰۷] ۱ ـ محمد بن یعقوب، عن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن حماد، عن حریز، عن زرارة قال: قلت له: (فی مسح الخفین) تقیة؟ فقال: ثلاثة لا أتقی فیهن أحدا: شرب المسکر، ومسح الخفین، ومتعة الحج.[2]

قال زرارة: ولم یقل الواجب علیکم أن لا تتقوا فیهن أحدا.

سندش تمام است و مضمره زراره ضرری نمی‌زند چون علی القاعده از معصوم سؤال کرده است.

برداشت زراره این است و حضرت تفصیل ندادند که راه چاره است یا نه.

ورواه الشیخ بإسناده عن الحسین بن سعید، عن حماد، مثله.

ورواه الصدوق مرسلا عن العالم علیه‌السلام.

سند شیخ به حسین بن سعید را بررسی کردیم.

استناد به این دو روایت برای بحث ما محل تأمل است چون از حیث مندوحه و عدم آن در مقام بیان نیست و در مقام بیان اصل تقیه هستند.

روایت ابن ابی عمیر

[۲۱۳۹۴] ۳ ـ وعنه، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن هشام بن سالم، عن ابی عمر الاعجمی ، عن أبی عبد الله علیه ‌السلام ـ فی حدیث ـ انه قال: لا دین لمن لا تقیة له، والتقیة فی کل شیء إلا فی النبیذ والمسح علی الخفین.

ورواه الصدوق فی (الخصال) عن أبیه، عن أحمد بن إدریس، عن سهل بن زیاد، عن اللؤلؤی، عن ابن أبی عمیر، عن عبدالله بن جندب، عن أبی عمر الاعجمی مثله، وزاد: إن تسعة أعشار الدین فی التقیة.[3]

اینجا با عدم تفصیل قصد اثبات قول دوم را دارند. ما نظرمان این است که شاید روایت از این جهت در مقام بیان نباشد. در سند روایت هم روایت ابو عمر اعجمی است و قابل اعتماد نیست چون مجهول است.

[۱۲۱۱] ۵ ـ محمد بن الحسن بإسناده عن الحسین بن سعید، عن فضالة، عن حماد بن عثمان، عن محمد بن النعمان، عن أبی الورد قال: قلت لأبی جعفر علیه‌السلام : إن أبا ظبیان حدثنی أنه رأی علیا علیه‌السلام أراق الماء ثم مسح علی الخفین؟ فقال: کذب أبو ظبیان، أما بلغک قول علی علیه‌السلام فیکم: سبق الکتاب الخفین، فقلت: فهل فیهما رخصة؟ فقال: لا، إلا من عدو تتقیه، أو ثلج تخاف علی رجلیک.[4]

ابی الورد مجهول است و روایت قابل اعتماد نیست. کیفیت دلالت هم بر این است که امام باقر علیه السلام فرمودند تقیه در جای دشمن و در مقام تقیه باشد و مندوحه و عدم آن را تفصیل ندادند.

و نظر ما از این حیث ظهوری ندارد و در مقام بیان مندوحه نیستند.

قول سوم: جایی که اذن خاص در عمل تقیه‌ای وارد شده یا نه در جلسه بعد بررسی خواهیم کرد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo