درس خارج فقه استاد قادر حیدریفسائی
1402/12/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الطهارة/نجاسات/ملاقات با میتهی انسان بدون رطوبت/ رجوع به اجماع
مرحلهی چهارم: رجوع به اجماع.
فقهاء دربارهی شیئ ملاقی با میته و شیئ ملاقی با انسان میّت چهار طائفه هستند.
طائفه اوّل: بعضی از فقهاء، فتوای صریحی در این مسائل از آنها یافت نشده است.
مثل مرحوم علیّ بن بابویه و ابن جنید و ابن ابی عقیل (از فقهاء قرن چهارم) و مرحوم سیّد مرتضی و ابن برّاج و سلّار و ابو الصّلاح حلبی (از فقهاء قرن پنجم) و مرحوم راوندی و سیّد بن زهره (از فقهاء قرن ششم) و مرحوم فاضل آبی (از فقهاء قرن هفتم) و مرحوم فاضل مقداد (از فقهاء قرن نهم) و مرحوم سیّد مجاهد (از فقهاء قرن سیزدهم).
توجّه: مرحوم سیّد مرتضی در رسائل ج۱ ص۲۸۷ دربارهی کلب، و مرحوم ابن برّاج در مهذّب ج۱ ص۵۲ و مرحوم سلّار در مراسم ص۵۶ دربارهی کلب و خنزیر و کافر، و مرحوم قطب راوندی در فقه القران ج۱ ص۶۵ دربارهی کافر، و مرحوم فاضل آبی در کشف الرموز ج۱ ص۱۱۱ با تأیید مرحوم محقّق در مختصر دربارهی کلب و خنزیر و کافر، و مرحوم فاضل مقداد در التنقیح ج۱ ص۱۵۱ با تأیید مرحوم محقّق دربارهی کلب و خنزیر و کافر، مسئله رطوبت و یبوست را ذکر کردهاند و فرمودهاند شیئ ملاقی با این نجاسات در صورت رطوبت، نجس و در صورت یبوست، طاهر است. بین این نجاسات و میتات حیوانیّه عدم القول بالفصل وجود دارد و لذا با ملاحظهی عدم القول بالفصل میتوان این فقهاء را در عداد طائفه دوّم قرار داد.
طائفه دوّم: بعضی از فقهاء در این مسأله فتویٰ دادهاند بدون اینکه اجماع و یا عدم خلاف را نقل کرده باشند.
از فقهاء قرن چهارم:
مرحوم محمّد بن علیّ بن بابویه. عبارت این فقیه در مقنع ص۱۵ به این صورت است: و ان وقع ثوبک علی حمار میت فلیس علیک غسله و لا بأس بالصّلوة فیه. عین این عبارت در من لا یحضر ج۱ ص۷۳ نیز آمده است با این تفاوت که در من لا یحضر، این مسأله را در کنار مسأله اصابت ثوب به کلب یابس و کلب مرطوب ذکر کرده است.
عبارت این فقیه در من لا یحضر ج۱ ص۱۴۳ به این صورت است: و من اصاب ثوبه جسد المیّت فعلیه ان یغسل ما اصاب الثوب منه.
در جواهر ج۵ ص۳۴۷ آمده است: الاقوی الاوّل (انّ نجاسة المیتة من الانسان و غیره کغیرها من النّجاسات لا تتعدی الی الملاقی الّا مع الرطوبة) وفاقا لصریح الذکری ........ و ظاهر الفقیه و المقنع.
صاحب جواهر در جواهر ج۵ ص۳۴۹ روایت حلبی و روایت ابراهیم بن میمون را مربوط به اصابت ثوب با انسان میّت مرطوب میداند و عین عبارت این دو روایت در من لا یحضر به عنوان فتویٰ آمده است و لذا به مرحوم صدوق نسبت داده که مرحوم صدوق برای نجاست ملاقی با انسان میّت، رطوبت را شرط میداند و برای اسناد این فتویٰ دربارهی میتهی حیوانی به مرحوم صدوق از قرینهی سیاق که در من لا یحضر ج۱ ص۷۳ وجود دارد، استفاده شده است.