< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد قادر حیدری‌فسائی

1402/11/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتاب الطهارة/نجاسات/اجزاء جدا شده از انسان حیّ/ رجوع به اجماع

 

۳) مرحوم صاحب مفتاح الکرامة.

قال فی المفتاح ج۲ ص۴۹: و یلحق بالمیتة ما قطع من ذی النّفس السائلة حیّا کان او میتا، هذا الحکم مقطوع به عند الاصحاب کما فی المدارک ......

۴) مرحوم محقّق قمی.

قال فی الغنائم ج۱ ص۳۹۶: انّ ظاهرهم الاتّفاق علی انّ المبانة من الحیوان نجسة حیّا کان او میتا. (به قرینه ذیل عبارت، مراد از الحیوان، اعمّ از انسان و مراد از اجزاء مبان، اجزاء دارای حیات است).

۵) مرحوم صاحب جواهر.

قال فی الجواهر ج۵ ص۳۱۱: و کلّ ما ینجس من الحیوان بالموت فما قطع من جسده فهو نجس حیّا کان المقطوع منه او میتا بلا خلاف یعرف فیه کما اعترف به فی المعالم ....... و فی التذکرة کلّ ما ابین من الحیّ ممّا تحلّه الحیاة فهو میت فان کان من آدمیّ فهو نجس عندنا ........ و امّا ما کان منه لا تحلّه الحیاة کالعظم ......... فهو طاهر و لا ینجس بالموت اتّفاقا ........ کظاهر اجماع المنتهی فی العظم و شعر الانسان اذا انفصل فی حیاته.

۶) مرحوم شیخ انصاری.

قال فی کتاب الطّهارة ج۵ ص۵۱: و امّا الاجزاء المبانة من الحیّ فالظّاهر ایضا عدم الخلاف فی کونها میتة او بحکم المیتة ....... و یدل علیه فی غیر الآدمی، الاخبار ......... و فی الآدمی مرسلة ایوب بن نوح ......... (مراد از اجزاء به قرینه ص۵۴، اجزاء دارای حیات است).

از فقهاء قرن چهاردهم:

مرحوم محقّق همدانی. قال فی المصباح ج۷ ص۶۶: و امّا الاوّل ای الجزء المبان من الحیّ فربّما یظهر من غیر واحد عدم الخلاف فی نجاسته. (مراد از جزء، جزء دارای حیات و مراد از حیّ، اعمّ از انسان و غیر انسان است به قرینه ص۶۷).

طائفه چهارم: ‌بعضی از فقهاء، در این مسأله دارای عملکرد مختلف هستند.

از فقهاء قرن هشتم:

مرحوم علّامه حلّی. این فقیه در تذکره ج۱ ص۶۰ نسبت به اجزاء دارای حیات و در منتهی ج۳ ص۲۰۱ نسبت به اجزاء فاقد حیات نقل اجماع فرموده است. قال فی التذکرة: کلّ ما ابین من الحیّ ممّا تحلّه الحیاة فهو میّت فان کان من آدمیّ کان نجسا عندنا. و قال فی المنتهی: شعر الآدمی اذا انفصل فی حیاته فهو طاهر علی قول علمائنا. ولی فتوای این فقیه در تحریر ج۱ ص۱۵۶ بدون نقل اجماع است. قال: المنفصل من کلّ حیوان ینجس بالموت نجس و ان ابین من الحیّ و ما لا تحلّه الحیاة کالعظم و الشعر فهو طاهر و ان ابین من المیّت الّا ان یکون من حیوان نجس العین کالکلب و الخنزیر و الکافر. (مراد از حیوان در کلّ حیوان به قرینه قبل، انسان و غیر انسان است).

از فقهاء قرن دهم:

مرحوم شهید ثانی. این فقیه در رسائل ج۱ ص۶۴۴ نقل اجماع فرموده است. قال: المعروف من مذهب الاصحاب انّ میتة الآدمی و اجزاءه الّتی تحلّها الحیاة نجسة سواء کانت متّصلة ام منفصلة و سواء ابینت من حیّ ام میّت، لا نعلم فی ذلک خلافا بینهم ........ و ان کانت القطعة عظما مجرّدا فان ابین من حیّ فهو طاهر لانّه لا تحلّه الحیاة. ولی فتوای این فقیه در روض الجنان ج۱ ص۴۳۴ بدون نقل اجماع است. قال: و المیتة من ذی النفس السائلة مطلقا سواء کان مأکول اللّحم ام لا اجماعاً و منه الآدمی ...... و اجزاؤها نجسة کجملتها سواء ابینت ای فصلت الاجزاء من حیّ او میّت الّا ما لا تحلّه الحیاة من تلک الاجزاء.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo