درس خارج فقه استاد قادر حیدریفسائی
1402/11/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الطهارة/نجاسات/اجزاء جدا شده از انسان حیّ/ رجوع به روایات
مرحلهی سوّم: رجوع به روایات.
روایت اوّل: روایت از ابی عبد الله علیه السّلام.
بحث اوّل: دربارهی نسخههای روایت.
۱) نسخهی کافی: عدّة من اصحابنا عن سهل بن زیاد عن ایّوب بن نوح رفعه عن ابی عبد الله علیه السّلام قال: اذا قطع من الرّجل قطعة فهو میتة و اذا مسّه الرّجل فکلّ ما کان فیه عظم فقد وجب علی من مسّه الغسل و ان لم یکن فیه عظم فلا غسل علیه. (کافی طبع اسلامیّه ج۳ ص۲۱۲ و طبع دار الحدیث ج۵ ص۵۳۷).
۲) نسخهی تهذیب: سعد بن عبد الله عن ایّوب بن نوح عن بعض اصحابنا عن ابی عبد الله علیه السّلام قال: اذا قطع من الرجل قطعة فهی میتة فاذا مسّه انسان ........ علی من یمسّه الغسل فان لم یکن فیه عظم فلا غسل علیه. (تهذیب، تحقیق خرسان، ج۱ ص۴۲۹).
۳) نسخهی استبصار: سند و متن روایت در استبصار مثل تهذیب است. (استبصار، تحقیق خرسان، ج۱ ص۱۰۰).
۴) نسخهی وافی: سند روایت در وافی مثل کافی و تهذیب است و متن روایت در وافی با اختلافی قلیل مثل کافی است. (وافی ج۶ ص۴۲۹).
۵) نسخهی وسائل الشیعة: محمّد بن الحسن باسناده عن سعد بن عبد الله .... تا آخر سند و متن تهذیب. (وسائل طبع آل البیت ج۳ ص۲۹۴).
توجّه: در ذیل روایت اشاره به نقل مرحوم کلینی نیز شده است. در وسائل ج۳ ص۵۰۴ آمده است: و قد تقدّم فی حدیث ایّوب بن نوح عن بعض اصحابنا عن ابی عبد الله علیه السّلام قال: اذا قطع من الرّجل قطعة فهی میتة.
۶) نسخهی هدایة الامّة: قال علیه السّلام: اذا قطع ....... تا آخر متن تهذیب. (هدایة ج۱ ص۳۳۵).
توجّه: در بعضی از نسخ هدایة الامّة، فقرهی اذا قطع من الرّجل قطعة فهی میتة در ضمن حدیثی آمده است. (هدایه ج۱ ص۳۸۷).
بحث دوّم: دربارهی سند روایت.
نکته الف: مراد از عدّة من اصحابنا در سند روایت طبق نسخهی کافی در سابق روشن شد. این روایت طبق نسخهی کافی بخاطر وجود سهل بن زیاد در سند و بخاطر مرفوعه بودن ضعیف است. (مرآة العقول ج۱۴ ص۱۵۳). اگر چه مرحوم صدوقین به نقل مرحوم مجلسی اوّل این روایت را صحیحه میدانند. (روضة المتّقین ج۱ ص۳۷۲). مثل مرحوم آقا جمال خوانساری در تعلیقه بر روضه ص۸۰ که این روایت را صحیحه میداند.
نکته ب: مرحوم شیخ طوسی در تهذیب و استبصار این روایت را از سعد بن عبد الله قمی نقل فرموده است. سند مرحوم شیخ به سعد در مشیخه تهذیب ص۷۳ و در مشیخهی استبصار ص۳۲۵ آمده است. سند شیخ به سعد، صحیح است ولی روایت بخاطر مرسله بودن ضعیف است.
نکته ج: ضعف روایت بواسطهی شهرت و اجمال منقول جبران میشود. (کشف الاسرار ج۳ ص۱۲۵).
بحث سوّم: دربارهی دلالت روایت.
بحث سوّم: دربارهی دلالت روایت.
این روایت از دو فقره تشکیل شده است.
الف: فقرهی اذا قطع من الرّجل قطعة فهو میتة.
از طرفی کلمهی الرّجل در این فقره، مطلق است و لذا این کلمه بواسطهی اطلاق شامل رجل حیّ و رجل میّت میشود. کلمهی قطعه با قطع نظر از قرینه خارجی نیز مطلق است و لذا این کلمه نیز بواسطهی اطلاق، شامل قطعهی دارای حیات و حدّ اقلّ بعضی از قطعات فاقد حیات میشود. از طرفی دیگر مستفاد از حمل میته بر قطعه این است که جمیع احکام و آثار میته برای قطعه ثابت است. بنابراین، این فقره با قطع نظر از قرینه خارجی دلالت دارد بر اینکه جمیع احکام و آثار میته (جمیع احکام المیتة الّتی منها النجاسة. مستند الشیعة ج۱ ص۱۷۱) برای قطعهی جدا شدهی از رجل حیّ و رجل میّت ثابت است. اعمّ از اینکه قطعه، دارای حیات و یا فاقد حیات باشد. ولی این روایت چون ضعیف است باید به مقدار مدلول جابر، اخذ به این فقره نمود و جابر یعنی اجماع منقول و شهرت منحصراً قطعهی دارای حیات را به منزلهی میته میداند. بنابراین، این فقره بکمک قرینه خارجی دلالت دارد بر اینکه قطعهی دارای حیات که از رجل حیّ و از رجل میّت جدا میشود، نجس است. توجّه باشد که بر فرض مقبولیّت انصراف الرّجل به رجل حیّ نیز این فقره مربوط به موضوع مورد سؤال (اجزاء جدا شده از انسان حیّ) میشود و توجّه باشد که مراد از الرّجل بخاطر قطع به عدم خصوصیّت رجل، انسان است.