درس خارج فقه استاد قادر حیدریفسائی
1402/03/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الطهارة/نجاسات/وذی و ودی حیوان طاهر/ مرحله چهارم- رجوع به اجماع
از فقهاء قرن هشتم:
مرحوم علّامه در تذکره ج۱ ص۵۴. قال: المذی و الوذی طاهران عن شهوة کانا او غیرها عند علمائنا اجمع الّا ابن الجنید .........[1]
مرحوم علّامه در نهایه ج۱ ص۲۶۷. قال: امّا المذی ......... و الودی .......... فانهما طاهران عند علمائنا.[2]
از فقهاء قرن دهم:
مرحوم محقّق اردبیلی در مجمع الفائدة ج۱۱ ص۲۲۶. قال: و کذا ملاقاة المذی و الودی المجمع علی طهارتهما .......[3]
از فقهاء قرن یازدهم:
۱) مرحوم عاملی در مدارک ج۲ ص۲۶۶. قال: و لا یلحق به (المنیّ) المذی و الودی، بل هما طاهران عندنا.[4]
۲) مرحوم صاحب معالم در معالم ج۱ ص۹۶. قال: لا خلاف فی طهارتهما (المذی و الوذی) الّا من ابن الجنید ........
۳) مرحوم محقّق سبزواری در ذخیره ج۱ ص۱۴۶. قال: بل هما (المذی و الودی) طاهران عند جمهور الاصحاب لا نعرف فیه مخالفا الّا ابن الجنید ..........[5]
از فقهاء قرن دوازدهم:
مرحوم مجلسی دوّم در ملاذ الاخیار ج۱ ص۹۶. قال: و لا خلاف فی طهارتهما (المذی و الوذی) ایضا الّا من ابن الجنید.[6]
از فقهاء قرن سیزدهم:
۱) مرحوم وحید بهبهانی در مصابیح الظّلام ج۵ ص۴۰. قال: المذی و الوذی طاهران عند علمائنا کالودی.[7]
۲) مرحوم ملّا مهدی نراقی در لوامع ص۱۰۶. قال: المذی و الودی طاهران بالاصل و الاجماع.
۳) مرحوم کاشف الغطاء در شرح طهارت قواعد ص۲۶۸. قال: لا ریب فی طهارتهما (المذی و الودی) للاصل و الاجماعات و الرّوایات.
۴) مرحوم ملّا احمد نراقی در مستند الشیعة ج۱ ص۱۵۸. قال: امّا الودی بالمهملة ........ و بالمعجمة .......... فهما طاهران بلا خلاف.[8]
۵) مرحوم صاحب جواهر در جواهر ج۵ ص۲۹۳. قال: لا ینبغی الشکّ فی طهارة سائر ما یخرج من الحیوان من المذی و الوذی و الودی و القیح و جمیع الرّطوبات ........ بلا خلاف معتدّ به فی غیر الاوّل ..........[9]
نکته: نظریّات عامّه.
ظاهر این است که انظار عامّه در وذی و ودی همان انظار در مذی است.
مرحلهی پنجم: رجوع به عقل.
عقل با هر دو صورت آن، در این مسئله فاقد حکم است. به همان علّتی که در مسائل سابق بیان شد.
مرحلهی ششم: رجوع به اصل عملی.
مسئله وذی و ودی حیوان طاهر مثل مسئله بول در همین مرحله است.
متفرّقات:
اموری که در مسئله وذی و ودی حیوان طاهر مورد استفاده قرار گرفت، با اختلافی قلیل، مثل اموری است که در مسئله سابق مورد استفاده قرار گرفت.