درس خارج فقه استاد قادر حیدریفسائی
1401/10/26
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الطهارة/نجاسات/بول خفاش/مقدمه اول: فتوای صاحب عروه
قال المحقّق صاحب العروة: خصوصا الخفّاش و خصوصا بوله.
مقدّمه اوّل: فتوای صاحب عروه.
احتیاط (استحبابی) در اجتناب از بول و عذرهی خفّاش، اشدّ از احتیاط در اجتناب از بول و عذرهی طیر غیر مأکول اللّحم است و احتیاط در اجتناب از بول خفّاش، اشدّ از احتیاط در اجتناب از عذرهی خفّاش است. بنابراین، بول و عذرهی خفّاش طاهر است.
مقدّمه دوّم: تبدیل فتوی به سؤال.
سؤال: آیا بول خفّاش، نجس است؟
مراحل اجمالی استنباط نجاست و یا عدم نجاست بول خفّاش، همان است که در مسائل سابق ذکر شد.
با حفظ ایندو مقدّمه، مراحل تفصیلی استنباط عبارتند از :
مرحلهی اوّل: موضوع شناسی بدویّ.
موضوع در سؤال فوق، بول و خفّاش است. مفاد بول وخفّاش معلوم است و لذا محتاج به موضوع شناسی نیستند.
مرحلهی دوّم: رجوع به آیات.
مسئله فاقد آیات الاحکام است.
مرحلهی سوّم: رجوع به روایات.
دربارهی بول خفّاش، در ابتداء نظر، دو طائفه روایت وجود دارد.
طائفه اوّل: روایاتی که مدلول آنها، طهارت بول خفّاش است.
روایت اوّل: روایت غیاث بن ابراهیم از ابی عبد الله علیه السّلام.
بحث اوّل: دربارهی نسخههای روایت.
نسخهی تهذیب: احمد بن محمّد عن محمّد بن یحیی عن غیاث عن جعفر عن ابیه علیهما السّلام. قال: لا بأس بدم البراغیث و البقّ و بول الخشاشیف. (تهذیب، تحقیق خرسان، ج۱ ص۲۶۶).
نسخهی استبصار: ما رواه احمد بن محمّد ......... تا آخر سند و متن تهذیب. (استبصار، تحقیق خرسان، ج۱ ص۱۸۸).
نسخهی وافی: سند و متن روایت در وافی مثل تهذیب است. (وافی ج۶ ص۱۹۹).
نسخهی وسائل الشیعة: سند و متن روایت در وسائل مثل تهذیب است. (وسائل، طبع آل البیت، ج۳ ص۴۱۳ و ص۴۳۷).
بحث دوّم: دربارهی سند روایت.
در سند روایت، سه راوی نیازمند به بررسی اجمالی است.
۱) احمد بن محمّد. اگر مراد، احمد بن محمّد بن عیسی اشعری باشد، شیخ طوسی پنج سند به این راوی دارد که این اسناد در پنج موضع از مشیخه تهذیب ذکر شده که بعضی از اسناد، از سندهای متعدّدی تشکیل شده است.
اوّل: سند شیخ به احمد بن محمّد در صورت نقل روایت از این راوی از طریق مرحوم کلینی.
قال: و من جملة ما ذکرته عن احمد بن محمّد بن عیسی ما رویته بهذه الاسانید عن محمّد بن یعقوب ........... (مشیخه ص۴۲). سند مرحوم شیخ به مرحوم کلینی متعدّد است ولی صحّت بعضی از اسناد، ما را از بررسی رجال تمامی اسناد این سند اوّل بینیاز میکند.
دوّم: سند شیخ به احمد بن محمّد در صورت نقل روایت از این راوی از طریق محمّد بن علی بن محبوب.
قال: و من جملة ما ذکرته عن احمد بن محمّد بن عیسی ما رویته بهذا الاسناد عن محمّد بن علی بن محبوب عن احمد بن محمّد. مراد از هذا الاسناد، سند مرحوم شیخ به محمّد بن علیّ بن محبوب است. (مشیخه ص۷۲). سند شیخ به محمّد بن علیّ بن محبوب یک سند است که این سند بخاطر احمد بن محمّد بن یحیی العطّار، صحیح و یا حسن است.
سوّم: سند شیخ به احمد بن محمّد در صورت نقل روایت از این راوی از طریق محمّد بن حسن صفّار.
قال: و من جملة ما ذکرته عن احمد بن محمّد ما رویته بهذا الاسناد عن محمّد بن الحسن الصفّار عن احمد بن محمّد. مراد از هذا الاسناد، سند شیخ به محمّد بن حسن صفّار است. (مشیخه ص۷۳). سند شیخ به محمّد بن حسن صفّار، متعدّد است. ولی صحّت بعضی از اسناد، ما را از بررسی رجال تمامی اسناد این سند سوّم بینیاز میکند.
چهارم: سند شیخ به احمد بن محمّد در صورت نقل روایت از این راوی از طریق سعد بن عبد الله قمی.
قال: و من جملة ما ذکرته عن احمد بن محمّد ما رویته بهذا الاسناد عن سعد بن عبد الله عن احمد بن محمّد. مراد از هذا الاسناد، سند شیخ به سعد بن عبد الله است. (مشیخه ص۷۴). سند شیخ به سعد بن عبد الله، دو سند است که هر دو سند، صحیح است.
پنجم: سند شیخ به احمد بن محمّد در صورت نقل روایت از نوادر احمد بن محمّد.
قال: و ما ذکرته عن احمد بن محمّد بن عیسی الّذی اخذته من نوادره فقد اخبرنی به الشیخ ابو عبد الله و الحسین بن عبید الله ....... (مشیخه ص۷۴). سند شیخ به احمد بن محمّد در این سند پنجم متعدّد است. ولی صحّت بعضی از اسناد ما را از بررسی رجال تمامی اسناد این سند پنجم بینیاز میکند.
به نظر میرسد که سند مرحوم شیخ به احمد بن محمّد در این روایت اوّل، سند دوّم و یا سوّم و یا چهارم باشد. چون این روایت در کافی و در نوادر احمد بن محمّد نیست. بنابراین، این روایت از حیث سند شیخ به احمد بن محمّد بدون اشکال است و احد بن محمّد نیز امامی و ثقه است.