< فهرست دروس

درس تفسیر استاد الهي زاده

91/02/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: تفسیرآیات 78و79
 «لُعِنَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ بَني‌ إِسْرائيلَ عَلى‌ لِسانِ داوُدَ وَ عيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ *كانُوا لا يَتَناهَوْنَ عَنْ مُنكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما كانُوا يَفْعَلُونَ» مائده/78و79
 لعنت یعنی دور شدن از رحمت الهی، ابتدا رحمت رحیمیه و بعد شدت آن رحمت رحمانیه. خصوص این آیه چون دربارۀ بنی اسرائیل است و بعضی از آنها به میمون و بعضی به خوک مسخ شدند از همان رحمت رحمانی و تکوینی هم محروم گشتند. این محرومیت به خاطر کفرشان بود.
 هفت دوره در تاریخ انبیاء
 عَلى‌ لِسانِ داوُدَ وَ عيسَى ابْنِ مَرْيَمَ: سیر تطوّر و تحوّل انبیاء عظام بدین گونه بوده که قبل از پیامبر اسلام هفت دوره و هفت نقطۀ عطف وجود داشت و هر یک از پیامبران اولوالعظم معین و همراهی داشته است که عبارت بودند از:
  1. آدم ،که همسرش حوّا او را همراهی می کرد.
  2. نوح و صالح(احتمالاً)
  3. ابراهیم و لوط
  4. یوسف و یعقوب
  5. موسی و هارون
  6. داوود و سلیمان
  7. عیسی و یحیی
  پیامبرانی که می خواستند تحولی ایجاد کنند نیاز به همراه داشتند. بنی اسرائیل از یعقوب آغاز شد. زیرا «اسرائیل» به معنای عبد الله و لقب یعقوب است. داوود و سلیمان و نیز یعقوب و یوسف پدر و پسر بودند ولی پسر ها قوی تر عمل کردند. یوسف در مکتب یعقوب رشد کرد و کار را جلو برد و نیز سلیمان. چون داوود با بنی اسرائیل درگیر بود در اینجا از او نام برده ولی سلیمان بر آنان و بر تمام موجودات حاکم شد. ولی خون دلها را داوود خورد. جریان «اصحاب سبت» مربوط به بنی اسرائیل زمان داوود بود که حکم خدا را دور زدند و حضرت داوود با حیثیت نافرمانی آنها روبرو بود و عیسی با حیثیت تحریف گری آنها. عیسی برای یک گروه متدیّن نما مبعوث شد از این رو کارش سخت تر بود آنها خود را مدعی و ابناء الله می دانستند. ارتباط بین ملعون واقع شدن این عده از بنی اسرائیل و حضرت داوود و عیسی این است که آنها هم کفر به توحید داشتند و هم به رسالت اینها کافر بودند.
 ذلِكَ بِما عَصَوْا: ذلک اسم اشاره است. فرق بین ضمیر و اسم اشاره این است که ضمیر به شخص بر می گردد، اما اسم اشاره به مطلب. علت این که اینها کفر ورزیدند و ملعون شدند به خاطر عصیانشان بود بِما عَصَوْا. ما مصدریه با مابعدش به تأویل مصدر می رود یعنی بعصیانهم.
 معنای عصیان
 عصیان یعنی نافرمانی. در قرآن عصیان در مقابل تبعیت به کار رفته است: «فَمَنْ تَبِعَني‌ فَإِنَّهُ مِنِّي وَ مَنْ عَصاني‌ فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحيم» ابراهیم/36 بنابراین معنای عصیان ازروی مقابلش که تبعیت است فهمیده می شود. عصیان یا در مقابل خداست و یا در مقابل ولی خدا. آنها از خدا و داوود و عیسی نافرمانی کردند. رسول، احکام ولایی و شرعی دارد که لازم الاجراست. در این آیه چهار مطلب است: لعن، کفر، عصیان و اعتداء. از سطح به عمق می رویم. کفر آنها به خاطر عصیانشان بود و عصیان به خاطر اعتداء.
 وَ كانُوا يَعْتَدُونَ: به احکام الهی تجاوز می کردند. ماضی استمراری نشان می دهد که این تجاوز روش و سیرۀ مستمرۀ آنها بوده است. اعتداء یعنی حکم کردن به غیر ماأنزل الله و زیر پا گذاشتن قوانین و حدود الهی «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدينَ» مائده/87 . اگر کسی حدود الهی را زیر پا بگذارد، نسبت به خدا و رسول عصیان کرده است و عصیان سبب کفر می گردد کفر نیز موجب ملعون شدن انسان می گردد. بنابراین این گروه از بنی اسرائیل به تدریج بر اثر نادیده گرفتن احکام و قوانین الهی ملعون واقع شدند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo