< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد لطف‌الله دژکام

1402/10/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: اصاله الطهاره /المختصر النافع /کتاب الطهاره

خلاصه مباحث گذشته:

بحث ما در ادله اصاله الطهاره از کتاب العناوین الفقهیه بود. سه تا از ادله بیان شد. معلوم شد این ادله برای اثبات مسأله قوی نیست. دلیل دیگری که ایشان بیان کرده موثقه عمار ساباطی است.

1- ادله قاعده الطهاره

1.1- موثقه عمار ساباطی

دلیل اصلی مسأله موثقه عمار ساباطی است. «وَ بِإِسْنَادِهِ‌ عَنْ‌ مُحَمَّدِ بْنِ‌ أَحْمَدَ بْنِ‌ يَحْيَى عَنْ‌ أَحْمَدَ بْنِ‌ الْحَسَنِ‌ عَنْ‌ عَمْرِو بْنِ‌ سَعِيدٍ عَنْ‌ مُصَدِّقِ‌ بْنِ‌ صَدَقَةَ‌ عَنْ‌ عَمَّارٍ عَنْ‌ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ فِي حَدِيثٍ‌ قَالَ‌: كُلُّ‌ شَيْ‌ءٍ‌ نَظِيفٌ‌ حَتَّى تَعْلَمَ‌ أَنَّهُ‌ قَذِر»[1] آیا نظیف و قذر به معنای طاهر و نجس است یا خیر؟ بحث دیگر اینکه اگر نظیف را عرفا به معنای تمیز بگیریم ایشان می فرماید «حتی تعلم انه قذر» بخواهد غایت باشد معنا ندارد چرا که می گویید چیزی تمیز است تا اینکه کثیف شود. از حیث عرفی جعل حکم ظاهری نمی کنید وقتی چیزی تمیز است، تمیز است و بعد که تمیز نشد، کثیف می شود اینکه نیاز به جعل حکم ظاهری ندارد. ایشان فرموده «و هذه الرواية دالة على أصالة الطهارة في كل شيء لم يعلم نجاسته»[2] هر چیزی را تا به نجاست آن علم پیدا نکردیم، حکم به طهارت آن می کنیم. در ادامه می‌فرماید «و لا وجه للقول بأنه بيان للحكم الواقعي، إذ ينافيه جعله مغيا بغاية و يدفعه كلمة (حتى)» مراد از حکم واقعی همان تمیزی و کثیفی عرفی است. «و ما يقال: من أن الدلالة فرع كون (النظيف) و (القذر) حقيقة شرعية في المعنى المصطلح و لم يثبتو بين معناهما لغة مع المعنى الشرعي عموم من وجه، لاجتماعهما في الطاهر النظيف و النجس الوسخ، و افتراقهما في الطاهر الوسخ أو النجس النظيف، فيحتمل إرادة المعنى اللغوي، بل هو الظاهر حيث لا قرينة على المجاز، فلا دلالة فيها على المطلوب»

1.2- اشکال به دلالت روایت

اشکال کرده اند به اینکه یک نظیف و قذر عرفی داریم و یک نظیف و قذر شرعی و اینکه شما اینها را بر معنای اصطلاحی حمل کنید فرع بر این است که در این مورد قائل به حقیقت شرعیه باشید و چنین چیزی ثابت نشده است. بین معنای لغوی و شرعی هم نسبت عام و خاص من وجه برقرار است. مورد اجتماع، طاهرِ نظیف است که شرعا پاک است و عرفا تمیز است و همینطور چیزی که هم نجس باشد و هم کثیف. مستشکل می گوید ظاهر است که معنای عرفی اراده شده و قرینه ای برای معنای مجازی-معنای شرعی- نداریم (چون حقیقت شرعیه نداریم استعمال در معنای شرعی مجاز می شود) پس برای مطلوب نمی توان به آن استناد کرد.

1.2.1- دفع اشکال

مستشکل می گوید ما حقیقت شرعیه را ثابت نمی دانیم در حالی که قبلا ما گفتیم که حقیقت شرعیه در همان زمان پیامبر صل الله علیه و آله و سلم شکل گرفته است. این جواب اصل اشکال را از بین می برد.

صاحب عناوین جواب دیگری داده است. ایشان فرموده «مدفوع أولا: بأنه لو كان المراد المعنى اللغوي لم يكن للعلم و الجهل فيها مدخلية، و لا يصح أن يقال: نظيف حتى تعلم أنه وسخ» در معنای لغوی، حکم ظاهری نداریم. چیزی که هست یا تمیز است یا کثیف. اینطور نیست که بگوییم مثلا به حکم واقعی تمیز است و به حکم ظاهری کثیف است.

جواب دومی که داده این است «ثانيا: بأن بيان النظافة و مقابلها ليس وظيفة الشارع، لأنهما أمران محسوسان يعرفهما كل أحد، و مثل هذا الاحتمال مما لا يخطر ببال جاهل، فضلا عن فقيه» وظیفه امام معصوم بیان نظیف و قذر شرعی است نه عرفی چرا که آنها را مردم خودشان می فهمند.

 


[2] حسینی مراغی، عبد الفتاح بن علی، العناوین الفقهیة.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo