< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد لطف‌الله دژکام

1402/09/05

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: المیاه /کتاب الطهاره /المختصر النافع

 

خلاصه مباحث گذشته:

بحث در طهارت آب مطلق بود از کتاب مختصر النافع.

1- تقسیم بندی آب مطلق

مرحوم محقق در کتاب مختصر تقسیم بندی آب مطلق را بعد از این حکم آورده که آب مطلق با تغییر احد اوصاف ثلاثه اش نجس می‌شود. بعد از بیان این حکم می فرماید آب مطلق بر سه قسم است: جاری، چاه، قلیل. این تقسیم بندی به این ملاک بوده که آبی که معتصم است بوسیله ملاقات نجس، نجس نمی شود. معتصم شامل آب جاری و کر و چاه می شود.

محقق در مختصر فرموده «و لا ينجس الجاري منه بالملاقاة»[1] با توجه به روایات می توان این حکم را فهمید.

روایات دال بر عدم نجاست آب جاری با ملاقات با نجس

صاحب وسائل بابی را برای همین مسأله مطرح کرده است ایشان فرموده «بَابُ‌ عَدَمِ‌ نَجَاسَةِ‌ الْمَاءِ‌ الْجَارِي بِمُجَرَّدِ الْمُلاَقَاةِ‌ لِلنَّجَاسَةِ‌ مَا لَمْ‌ يَتَغَيَّر»[2] دقیقا همان فتوای محقق است. در این باب ایشان 6 روایت نقل کرده که 5 تا از کتاب تهذیب و یکی از کافی است. در روایت آمده «مُحَمَّدُ بْنُ‌ الْحَسَنِ‌ بِإِسْنَادِهِ‌ عَنِ‌ اَلْحُسَيْنِ‌ بْنِ‌ سَعِيدٍ عَنْ‌ حَمَّادٍ عَنْ‌ رِبْعِيٍّ‌ عَنِ‌ اَلْفُضَيْلِ‌ عَنْ‌ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ قَالَ‌: لاَ بَأْسَ‌ بِأَنْ‌ يَبُولَ‌ الرَّجُلُ‌ فِي الْمَاءِ‌ الْجَارِي وَ كُرِهَ‌ أَنْ‌ يَبُولَ‌ فِي الْمَاءِ‌ الرَّاكِد» طریق شیخ طوسی به حسین بن سعید اهوازی صحیح است. دو حماد داریم که از اصحاب اجماع هستند. ربعی و فضیل نیز توثیق شده اند.

روایت فرموده اگر کسی در آب جاری بول کند مشکلی ندارد. این مطلب دو حیث دارد. یکی اینکه به طاهر بودن و نبودن آن لطمه می‌خورد یا نه؟ بحث دیگر این است که فعل شخصی که بول انجام داده محکوم به کدام یک از احکام خمسه تکلیفیه می شود. مراد از لابأس یکی از این دوتاست. اگر کسی این فعل را انجام داد یعنی بول کرد، حال سوال این است که آیا چنین آبی طاهر است یا نه؟ صاحب وسائل می خواهد از این روایت استفاده کند که آب نجس نمی شود، یعنی «لابأس» را ناظر به فعل کسی که بول کرده نگرفته بلکه ناظر به طاهریت آب گرفته است. ادامه حدیث فرموده کراهت دارد در آب راکد بول کردن. ممکن است گفته شود «لابأس» نفی هر بأسی می کند یعنی مطلق نفی بأس، یکی اینکه آن شخص کارش حرام نبوده و دیگر اینکه استفاده از این آب «لابأس». صاحب وسائل از این روایت استفاده طهارت آب می کند هر چند ظاهر چیزی که از روایت فهمیده می شود این است که کاری به طهارت آب ندارد بلکه ظاهرش تعرض به فعل آن شخص است که از نظر تکلیفی کار حرامی نکرده است.

در روایت دیگر صاحب وسائل آورده «وَ عَنْهُ‌ عَنِ‌ اِبْنِ‌ سِنَانٍ‌ عَنْ‌ عَنْبَسَةَ‌ بْنِ‌ مُصْعَبٍ‌ قَالَ‌: سَأَلْتُ‌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ عَنِ‌ الرَّجُلِ‌ يَبُولُ‌ فِي الْمَاءِ‌ الْجَارِي قَالَ‌ لاَ بَأْسَ‌ بِهِ‌ إِذَا كَانَ‌ الْمَاءُ‌ جَارِياً» مراد از ضمیر، حسین بن سعید اهوازی است. ابن سنان مشترک بین محمد و عبدالله است. در مورد محمد بن سنان گفتیم بعضی از بزرگان او را از کذابین می دانند. بعضی او را توثیق کرده اند. محمد بن سنان حدیثی در مورد امامت امام رضا علیه السلام مطرح می کند. محمد بن سنان می گوید من در محضر امام کاظم علیه السلام بودم و فرزندش امام رضا علیه السلام آنجا بود. امام کاظم علیه السلام فرمودند باید از این فرزندم اطاعت شود. بنابراین او در مقابل واقفیه ایستاده و از نظر مذهب مشکلی ندارد از جهت کذب گویی او را قدح می کند. فضل بن شاذان می گوید حمدویه گفته محمد بن سنان در پایان حیاتش گفته من هرچه نقل کردم از باب وجاده بوده است. البته در مورد این داستان نمی توان گفت که وجاده ای بوده چرا که می گوید خودم در آن مجلس بودم. ولی این روایت که اینجا صاحب وسائل آورده از عنبسه است و جزء وجاده ای ها می تواند باشد. بزرگانی از ابن سنان روایت نقل کرده اند وقتی تعداد زیادی از علمای بزرگ از یک شخص روایت نقل می کنند نشان از قبول داشتن او می دهد. عنسبه از ناووسیه است. ناووسیه در امامت امام هفتم تردید کردند و شش امامی شدند و مذهبش مشکل دارد ولی توثیق شده است.

این روایت نسبت به روایت قبل تغییری در تعبیر دارد و ممکن است برداشت طهارت آب جاری از این روایت راحت تر باشد. عنبسه می‌گوید سوال کردم در مورد کسی که در آب بول کرد. ظاهر این روایت این است که وقتی شخص در حال سوال است می خواهد تکلیف خودش را مشخص کند و برای خودش سوال می کند و حضرت می فرماید اگر آب جاری باشد عیب ندارد. این روایت ناظر به این است که استفاده شما از این آب مانعی ندارد. آنچه متبادر به ذهن می شود تکلیف خودش است نه تکلیف طرف مقابل. دلالت این روایت بر مسأله اظهر از روایت قبل است. آنچه در روایت قبل ظاهر بود این بود که ناظر به فعل شخص بول کننده است ولی ظاهر این روایت، فعل سائل است که آیا می تواند از این آب استفاده کند یا نه و کاری به بول کننده ندارد.

در روایت سوم آمده «وَ عَنْهُ‌ عَنْ‌ حَمَّادٍ عَنْ‌ حَرِيزٍ عَنِ‌ اِبْنِ‌ بُكَيْرٍ عَنْ‌ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ قَالَ‌: لاَ بَأْسَ‌ بِالْبَوْلِ‌ فِي الْمَاءِ‌ الْجَارِي» این روایت نیز مشکل سندی ندارد. بحث دلالی آن نیز مانند روایت اول است. اگر بخواهیم از این روایت استفاده طهارت آب کنیم باید بگوییم «لابأس» مطلق نفی جنس را می گوید و هیچگونه بأسی وجود ندارد یعنی حتی آب نجس نمی شود.

در روایت چهارم آمده «وَ عَنْهُ‌ عَنْ‌ عُثْمَانَ‌ بْنِ‌ عِيسَى عَنْ‌ سَمَاعَةَ‌ قَالَ‌: سَأَلْتُهُ‌ عَنِ‌ الْمَاءِ‌ الْجَارِي يُبَالُ‌ فِيهِ‌ قَالَ‌ لاَ بَأْسَ‌ بِه» سماعه بن مهران اختلافی است مشهور می گویند عامی المذهب است ولی بعضی می گویند امامی است. اگر امامی هم نباشد ثقه است و روایت مشکل سندی ندارد. این روایت می گوید از آب جاری سوال کردم. صراحت این روایت از روایات قبلی بیشتر است. این روایت از نظر سند مشکلی ندارد و از نظر دلالت به نظر دلالتش بر طهارت آب بعد از بول واضح تر است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo