< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد لطف‌الله دژکام

1402/07/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: المیاه /کتاب الطهاره /المختصر النافع

 

خلاصه مباحث گذشته:

بحث در رابطه با روایات دال بر طاهریت و مطهریت آب مطلق بود. بحث در بررسی سندی روایات بود.

1- بررسی سندی روایات دال بر طاهریت و مطهریت آب مطلق

در روایت آمده «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنْ أَبِي دَاوُدَ الْمُنْشِدِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْمَاءُ كُلُّهُ‌ طَاهِرٌ حَتَّى‌ يُعْلَمَ‌ أَنَّهُ‌ قَذِر»[1] ضمیر به روای روایت قبل بر می گردد یعنی از شیخ طوسی نقل شده است. شیخ طوسی استاد خودشان را تا کتابی که می خواهند از آن نقل روایت کنند حذف کرده اند و در قسمت مشیخه آورده اند. در کتاب خلاصة الرجال علامه حلی ذکر کرده که طریق شیخ طوسی به سعد بن عبدالله صحیح است. در مشیخه تهذیب آمده «و ما ذكرته في هذا الكتاب عن سعد بن عبد اللّه فقد اخبرنى به. الشيخ ابو عبد اللّه عن ابي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه عن ابيه عن سعد بن عبد اللّه و اخبرني به أيضا الشيخ رحمه اللّه عن ابى جعفر محمد بن علي بن الحسين عن ابيه عن سعد بن عبد اللّه»[2] استاد شیخ طوسی، شیخ مفید است. مراد از شیخ، شیخ مفید است که ایشان دو استاد داشته که یکی از آنها ابن قولویه صاحب کتاب کامل الزیارات است و ما راویان کتاب ایشان را به خاطر شهادت خودشان ثقه می دانیم. ایشان نیز ثقه است. پس واسطه شیخ طوسی به سعد بن عبدالله، سه نفر است که ثقه هستند. طریق دوم شیخ طوسی به سعد بن عبدالله نیزشیخ مفید و شیخ صدوق و پدر شیخ صدوق است که همگی ثقه اند. بنابراین طریق شیخ از سعد بن عبدالله جای بحث ندارد.

محمد بن حسین بن ابی الخطاب از موثقین امامیه است. علامه حلی در مورد ایشان فرمود «محمّد بن الحسين (بن) أبي الخطّاب،و اسم أبي الخطّاب زيد، و يكنّى محمّد بأبي جعفر الزّيّات الهمدانيّ، جليل من أصحابنا، عظيم القدر، كثير الرّواية، ثقة، عين، حسن التّصانيف، مسكون إلى روايته، له تصانيف ذكرناها في كتابنا الكبير، من أصحاب الجواد عليه السّلام»[3] ایشان ثقه است.

ابی داود منشد، سلیمان بن سفیان است. علامه حلی در مورد ایشان فرموده «سليمان بن سفيان المسترقّ‌، أبو داود و هو المنشد، و كان ثقة. قال حمدويه: هو سليمان بن سفيان (بن) السّمط المسترقّ و شدّده، مولى بني أعين من كندة؛ و إنّما سمّي المسترقّ لأنّه كان راوية لشعر السّيّد؛ و كان يستخفّه النّاس لإنشاده، أي يرقّ على أفئدتهم، و كان يسمّى المنشد، و عاش سبعين سنة، و مات سنة ثلاثين و مائة»[4] ایشان نیز ثقه است.

جعفر بن محمد، نیز ثقه است علامه فرموده «جعفر بن محمّد بن يونس الأحول: من أصحاب أبي الحسن الرّضا عليه السّلام، ثقة»[5] . یونس بن عبدالرحمن نیز ثقه است علامه حلی در مورد ایشان فرموده «مولى عليّ بن يقطين، أبو محمّد، كان وجها في أصحابنا، متقدّما، عظيم المنزلة، روى عن أبي الحسن موسى، و عن الرّضا عليهما السّلام؛ و كان الرّضا عليه السّلام يشير إليه في العلم و الفتيا، و كان ممّن بذل له على الوقف مال جليل، فامتنع من أخذه و ثبت على الحقّ‌»[6] . حماد بن عثمان اسم دو نفر است. یکی «حمّاد بن عثمان بن عمرو بن خالد الفزاري»دیگر «حماد بن عثمان الناب» است که هر دو ثقه هستند ولی مراد از حماد در اینجا به قرینه ذکر در بعضی کتب، حماد بن عثمان الناب است. علامه حلی در مورد ایشان فرموده «ثقة، جليل القدر، من أصحاب الرّضا عليه السّلام، و من أصحاب الكاظم عليه السّلام، و الحسين أخوه و جعفر أولاد عثمان بن زياد الرّواسيّ‌، فاضلون، خيار، ثقات. قاله الكشّيّ‌، عن حمدويه، عن أشياخه، قال: و حمّاد ممّن أجمعت العصابة على تصحيح ما يصحّ عنه، و الإقرار له بالفقه»[7]

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo