< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدعلی ‌بهبهانی

1401/07/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: فقه اقتصادی/ربا و بانکها /طریق چهارم: فروش اسکناس بدل قرض

 

بحثمان در بیع عُمله به جای قرض و معاملات ربوی بود. این بحث خیلی مبتلابه است و خیلی هم بین فقها مورد اختلاف واقع شده است. باید با دقت در این بحث جلو برویم من فعلا سه نظر را آورده‌ام؛ اما نظرات بیش از این‌ها بود. این‌ها جای کار دارد. بسیار هم مورد ابتلا است؛ هم در سیستم بانکی‌مان هم در غیر سیستم بانکی؛ در معاملات مردم خیلی مورد ابتلا است. آیا می‌توانیم اسکناس را خرید و فروش کنیم یا نه؟ فقط مسألۀ اسکونت چک هم نیست بلکه مسألۀ خود خرید و فروش اسکانس هم است. چک را هم می‌توانیم جزء توابع این بحث بیاوریم. یک بحث دیگری هم که اینجا می‌شود بیع دین است. این هم جزء توابع این بحث است. ولو من اینجا نیاورده‌ام؛ ولی این بحث هم خیلی به جا است که از آن بحث بکنیم که آیا می‌توانیم دین را خرید و فروش کنیم یا نه. اما بحث اصلی ما خود بحث بیع عمله یا همان بیع اسکناس است.

نظریۀ اوّل صحت مطلق این بیع بود که خیلی‌ها پذیرفتند. مختار مشهور بوده. اعلام عصر هم بعضی هایشان قبول دارند. علتش هم این است. ما روایت صحیحه داشتیم. که سابقا در کتاب فقه الربا، صفحه 152 خواندیم. که صحیحۀ عبید بن زراره بود. روایت را ببینید. مرحوم کلینی از عدۀ خودشان، از احمد بن محمد بن عیسی، از ابن فضال، که ایشان حسن بن علی بن فضال، از اجلا و از اصحاب اجماع است، از ابن بکیر که او هم از اصحاب اجماع است (دو نفر از روات از اصحاب اجماع هستند) از عبید بن زراره که از اجلا است، سمعت اباعبدالله علیه السلام یقول لاَ يَكُونُ اَلرِّبَا إِلاَّ فِيمَا يُكَالُ أَوْ يُوزَنُ. این یک قاعده است. یعنی در معدود ربا را نفی کردند. منتها در بین فقهای ما بحث معدود هم پیش آمده. بعضی ها قائل به این نظریه شده‌اند که ربا در معدود هم هست. یک نکته‌ای را دوباره می‌گویم شما روی آن خیلی تأمل کنید. ما در بحث ربا، نظر مشهور فقهایمان این بوده: که ربا در بیع و قرض جریان دارد، حالا ممکن است ما قائل به تعمیم بشویم و آن را تعمیم بدهیم مثل اینکه ما آمدیم گفتیم در صلح هم ربا هست. چرا؟ چون دلیلی بر اینکه ربا فقط و منحصراً در بیع و قرض جریان دارد نداریم اگر هست شما دلیل بر انحصار بیاورید ما می‌پذیریم؛ لذا به نظر ربا تعمیم دارد. این که می‌گویند علاوه بر بیع و قرض در صلح هم ربا هست، این یک نوع تعمیم است. یک تعمیم دیگر هم هست و آن این است که در خود بحث بیع. کجا ربا جریان دارد؟ می‌گویند در مکیل و موزون. اما بعضی‌ها اینجا را نیز تعمیم داده‌اند. و گفته‌اند در بیع در معدود هم ربا هست. اما مفصل روایاتی داشتیم مبنی بر اینکه اگر می‌خواهی لباس را به دو لباس بفروش. یا فرس را به دو فرس بفروش یا شتر را به دو شتر بفروش. در بیع حیوانات و بیع لباس که معدود هستند می‌فرمودند ربا نیست.

بیع اسکناس یک فرقی دارد با بیع طلا و نقره. چه فرقی دارد؟ طلا و نقره موزون بوده. وزن می‌کرده‌اند دقیق. یعنی قشنگ می‌سنجیدند. در روایت داریم مثلا شخص می‌گوید من هزار درهم عددی را پیش صرافی با هزار درهم موزون عوض کردم. -یعنی ربا در آن آمد.- حضرت می‌فرمایند: اگر شرط نکنی اشکال ندارد. با شرط اشکال پیدا می‌کند. چرا؟ چون هزار درهم اگر عددی بوده باشد، معنایش چیست؟ یعنی هزار درهم عددی گاهی وقت ها کمتر از درهم وزنی است؛ چون از درهم‌ها قسمت های کوچکی می‌افتاده. مثلا فرض کنید وزنش به جای هزار مثقال، می‌شده نهصد و شصت مثقال؛ نهصد و هفتاد مثقال؛ اما وقتی می‌گفتید هزار درهم وزنی یعنی چه؟ یعنی وزن می‌کردند و اگر بر فرض وزن هزار درهم مساوی بود با هزار مثقال به اندازه هزار مثقال به شما درهم می‌دادند و اگر درهم هایش ناقصی داشت تعدادش بیشتر می‌شد مثلا می‌شد هزار و سی تا درهم. اما اگر درهم ها همه نو بود، قشنگ همان هزارتا می‌شد. حالا روایت را ببینید. می‌گوید هزار درهم عددی را با هزار درهم وزنی عوض کردم. پس فی الجمله موزون است ولو به عدد هم معامله بشود؛ پس در آنجا هم ربا می‌آید؛ اما الان اسکناس‌های ما بدل آن است. حالا بدلیت آن به چه نحو است قبلا بحث کرده‌ایم. یک بار دیگر هم ان‌شاء الله باید مفصل بحث کنیم. فی الجمله قبلا اشاره کرده‌ایم که اصلاً رابطۀ اسکناس با آن درهم و دینار چیست؟ بعداً دوباره مفصل عرض می‌کنیم. خیلی مبتلابه است. یعنی بعضی از مسائل حیاتی به آن وابسته است. اسکناس را به هیچ وجه جزء موزون حساب نمی‌کنند. یعنی شما اگر در آن زمان هزار مثقال درهم درخواست می‌کردی، هزار مثقال درهم برای تو وزن می‌کردند و به شما می‌دادند، اما الان شما هیچ جا سراغ ندارید که مثلاً بیایند به شما دو کیلو هزارتومانی یا ده‌هزار تومانی بدهند یعنی به هیچ وجه جزء مصادیق موزن نیست. بلکه معدود است. لذا یک سری از فقها، به استناد به مثل روایت عبید بن زرار و روایات دیگری که قبلاً اشاره کردیم، فرموده‌اند که ما در جواز بیع اسکناس هیچ اشکالی نداریم. فی الجمله دلیل اوّل صحت بیع عمله مطلقاً، همین روایات است.

پس اسکناس های امروزی بدل از ذهب و فضه نیست و اگر بگویند بدل است باز احکام ذهب و فضه به آن سرایت نمی‌کند و حکم موزون را نداردکه بعداً بحثش را خدمتتان عرض می‌کنم اما قطعا معدود حساب می‌شود. آیا در معدود ما ربا را داریم یا نه بعضی ها می‌گویند بله داریم یعنی در معدود هم ربا را تعمیم دادند بعضی دیگر می‌گویند بیع معدود از جهت ربا بودن اشکالی ندارد و در مسألۀ خرید و فروش پول به خاطر ربا بودن اشکال وارد نکرده‌اند چرا که ربا در معدودات جریان ندارد بلکه اشکالات دیگری مطرح کرده‌اند که باید تک به تک آنها را بررسی کنیم. پس دو نوع اشکال شد. یک نوع اشکال این که اشکال از ناحیه ی ربویت بوده باشد، یک نوع اشکال سایر اشکالاتی است که در بیع معدود مطرح کرده‌اند این بحث بیع اسکناس جزء بحث هایی است که حقش این است که یک مقاله مفصل در موردش نوشته بشود؛ یا یک پایان نامه، البته نوشته اند و لکن باز هم باید نوشته بشود. این بحث، بحث بسیار مهمی است. پس ببینید ما که الان داریم می‌گوییم اشکالی ندارد. بعضی از اعلام عصر وجهش را همان روایتی که عرض شد گفته اند. آقای حکیم و فیاض هم همین قول را پذیزفته اند لکن اقای حکیم فرموده‌اند فی النفس منه شیء. که این فی النفس منه شیء مبنا شده برای احتیاط استحبابی. حالا ان شاء الله جلسه بعد مفصل وارد این بحث می‌شویم.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo