درس خارج فقه استاد محمدعلی بهبهانی
1402/08/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الخمس/ارباح المكاسب /مساله61؛ فروعات تطبیقیه؛ فرع اول؛ مصداق دوم: جهیزیه
بحث ما در مصداق اول تمام شد، در عروه بحث مسکن را یک کلمه فقط گفته بود اما فروعات زیادی داشت و فروعاتش هم محل ابتلاء بود و اختلاف شدیدی بین اعلام از جهات متعددی وجود داشت که بحث کردیم، چون از جهت عملی به این فروعات نیاز است و محل ابتلاء هم هست.
حال مسئلۀ جهاز هم محل ابتلاء برای خیلیها هست، مسئلۀ جهاز هم یکی از مستثنیات است و از جهت اصل مسئلۀ جهاز خیلی اختلاف نکردند، البته برخی باز این را هم قبول ندارند ولی به هر حال باید مسئلۀ جهاز را هم مفصل بحث کنیم.
یک مطلب اولی داریم که در مورد مباحثی است مربوط به جهازی که مؤونه حساب میشود، اصلاً آیا جهاز مؤونه حساب میشود یا خیر؟ میشود از قبل تهیه کرد و بگوییم خمس ندارد؟ یا مؤونه حساب نمیشود؟ این یک مطلب.
و بعد یک مباحث فرعی دیگر هم دارد، اصلاً ملاک در جهاز برای موردی که میخواهیم بگوییم مؤونه حساب میشود چیست؟ آیا همان سالی است که باید جهاز را تهیه کند؟ متعارف بلد را باید نگاه کند؟ یا اینکه اگر همان سال نمیتواند و تمکن ندارد میتواند جهاز را زودتر تهیه کند و مؤونه حساب میشود؟ اینجا هم همان دو ملاکی که در مسکن گفتیم در جهاز هم گفتیم، در مسکن دو ملاک بود که این دو ملاک را از بحث جهاز گرفتیم، در بحث جهاز عرض کردیم که هر کدام از اینها یک مبنای مستقل است، هر کدام بحث مستقل است، یک وقت ما میگوییم: شخص تمکن از تهیۀ جهاز در یک سال را ندارد، اصلاً کاری به عرف بلد نداریم، چون تمکن ندارد میتواند زودتر تهیه کند، اما در مورد زودتر چون تمکن امر شخصی است چه مقدار تمکن ندارد؟ و در چه حد است؟ عدم تمکن در چه حد است؟ مثلاً شخص میگوید: من اگر شش یا هفت سال قبل شروع کنم دیگر تمکن دارم، اما همان سال نمیتوانم تهیه کنم. شاید شخصی بگوید: من از سه یا چهار سال قبل تمکن دارم، خود تمکن و عدم تمکن باید ملاک در شخص پیدا کند، شخصی میگوید: من وضع مالیم خوب نیست و کارگر هستم ده سال طول میکشد تا جهاز را تهیه کنم یا هفت سال وقت لازم دارم، این با موردی که دو یا سه سال وقت میخواهد، فرق میکند، کسی که ده سال وقت میخواهد، از ده سال قبل از اینکه دخترش در معرض ازدواج قرار بگیرد، مثلاً میپرسند: چه زمانی دختر شما ازدواج میکند؟ میگوید: هجده سال یا کسی میگوید: از پانزده سالگی، وقتی میگوید از پانزده سالگی و عدم تمکن از پنج سالگی باید شروع شود، شخصی که میخواهد هجده سالگی دخترش ازدواج کند و هشت سال وقت میخواهد باید از ده سالگی شروع کند (حال یک وقت ممکن است نشود و مثلاً در هجده سالگی ازدواج نکرد که اینها ربطی به بحث ندارد) جهاز از ده سالگی شروع شد یا برای دیگری از پنج سالگی شروع شد و میگوید: من باید در ده سال جهاز را تهیه کنم، حال منظور این است که ملاک تمکن روی عرف میرود، این از همان مسائلی است که میگوییم: سال یا مقدار نمیتوانید از خودتان تهیه کنید و مثلاً بگویید شش سال یا هفت سال، خیر افراد متفاوت هستند، مثل چیزی که ارزش دارد یک مثالی در هبه قبلاً داشتیم و میگفتیم برخی میگویند: هبۀ خطیره خمس دارد، خطیره نباشد خمس ندارد، حال خطیره چه مقدار است؟ در زمان قدیم میگفتند: پنجاه هزار تومان و الان مثلاً پانصد هزار تومان است، برخی از اساطین مثلاً میفرمودند: پنجاه هزار تومان باشد و کمتر از پنجاه هزار تومان خطیر نیست، این هدیۀ بزرگی نیست، لذا خمس تعلق نمیگیرد، حال ما این بحث را برای اینجا میگوییم حال مثلاً تهران را در نظر بگیریم ممکن است هدیهای که پانصد هزار تومان یا یک میلیون خطیره باشد، اما کمتر دیگر خطیر نیست مثلا دویست هزار یا صد هزار خطیر نیست، اما پنجاه هزار تومان را به روستایی بدهیم که در اولیات گیر هستند شاید یک دهم تهران حساب شود، مثلاً خرجشان در تهران بیست میلیون هست و شخص روستایی با دو میلیون زندگی را میچرخاند، فرق این میشود که پانصد هزار تومان اگر در تهران خطیر حساب شود در روستا پنجاه هزار تومان خطیر حساب میشود، پس عرفها خیلی متفاوت است و باید توجه کرد.
در این مسئله هم باید ملاکها را بررسی کنیم و برخی ملاکهای شخصی دارد و به این صورت نیست که بگوییم: چند سال، ما چند سال را نمیتوانیم بگوییم سالش بستگی به تمکن شخص دارد، از چه زمانی تمکن دارد؟ مثلا از پنج سال یا ده سال قبل، متفاوت هستند، در عرف مردم متفاوت هستند. این یک بحث تمکن است و تمکن اگر نداشت میتواند از قبل تهیه کند.
سراغ قید دوم میرویم که تعارف در بلد است، تعارف دو ملاک داشت، اکثر اعلام میفرمودند: تعارف در بلد و در رسالهها این را مینویسند که "اگر در آن شهر متعارف باشد". اما برخی مثل آقای سیستانی میفرمایند: متعارف برای مثل این شخص، بلد را نمیگوید، البته ما جواب دادیم اما در خود بلد مثل یک شخص با شخص دیگر فرق دارد (شخص طلبه چه مقدار طول میکشد؟ یا متعارف برای شخص دکتر فرق دارد)، عرف مثل با هم فرق دارد که ایشان نظر به عرف مثل شخص داشتند.
اما ما در اصل مسئله عرف شهر را میگوییم،نه این توانایی که مثل دکتر است یا قشر دیگر باشد، خیر باید این را حساب کنیم که آیا در این بلد عرف هست که زودتر بگیرند یا خیر؟ این یک مبنای دیگری است که در مسکن هم صحبت کردیم و در اینجا هم صحبت شد. پس عین دو مبنا در مسکن از اینجا گرفته شد و تاکید کردیم به هر دو مبنا، اشکالی هم ندارد خیلی از آقایان و اعلام در مسئلۀ جهیزیه مینویسند: "اگر متعارف در این بلد به این صورت باشد که جهیزیه را در چند سال تهیه میکنند اگر شخص هم در چند سال تهیه کرد خمس ندارد" این مبنا را ذکر میکنند، مبنای عدم تمکن را هم قائل هستند و بعضاً در استفتائات میشود دید، الان این مبنا را ذکر میکنند و در رسالهها این را ذکر کردند و در عدم تمکن "أو" را نیآوردند، با أو یا واو عطف نکردند، البته بعض الاساطین هم این تعارف را ذکر کردند هم عدم تمکن را ذکر کردند، در فرض عدم تمکن یعنی جمع بین دو مبنا کردند، هر کدام ملاک مستقل نیست و هر دو باید باهم جمع شوند مثل مثال
برخی آن مسئلۀ متعارف را ذکر کردند و قید زدند، گفتند: اگر متعارف در بلد باشد که زودتر تهیه کنند به شرط اینکه اگر تهیه نکرد برای شخص زشت باشد و نقص در شخصیت او باشد، یک حالتی باشد که برای او نقصی باشد و برخی به این قید مقید کردند، یعنی مطلق نمیگویند وقتی متعارف شد، یعنی این دو قید هر کدام احکامی دارد، در قید متعارف برخی مقید میکنند به اینکه مطابق با شأنش باشد، میگوید: مطابق با شأنم هست و جهیزیه را خریدم و لو دخترم الان ازدواج نمیکند اما از سه سال قبل تهیه میکنم و لو تمکن از خرید هم دارم، به عنوان علت مستقل است در اینجا، برخی میگویند: همین کافی است اما برخی قید میزنند که اگر خریداری نکرد برای او زشت باشد، خیلی کم پیش میآید که اگر خریداری نکرد برای او زشت باشد و عیب برای او محسوب شود، در برخی موارد هست و برخی فقط در این صورت فرمودند جهیزیه خمس ندارد و تحصیل تدریجی خمس ندارد. پس هر کدام از این علل را باید به صورت مجزا عنایت داشته باشیم.
پس ما در اینجا هم این مطلب را داریم، در خمس جهاز ما چندین قول داریم:
وجوب الخمس
اعتنق هذا القول الشيخ محمد علي الأراكي: لو اشترى كلّ سنة مقدارا من جهاز ابنته من أرباح تلك السنة يجب عليه الخمس و ان كان في بلد يهيّؤن كلّ سنة مقدارا من الجهاز عادة.[1]
و ذهب إلى هذا القول السید محمد سعید الحکیم [2] .
این بزرگواران میفرمایند: اگر زودتر تحصیل تدریجی داشته باشد، نه ملاک اول راقبول دارند نه ملاک دوم را، میگویند: باید خمس را بدهد، حال شما بگویید: متعارف در بلد این است، میفرمایند: متعارف در بلد ملاک نیست، دختر سر سال در خانۀ همسر رفته و از جهیزیه استفاده کرده؟ میگویید: خیر، میفرمایند: باید خمس را بدهد هم آقای اراکی هم آقای حکیم به این قول قائل هستند.
عدم وجوب الخمس بملاک تعارف البلد
یظهر هذا القول من المحقق الخوئی[3] و المحقق البروجردی[4] و سید العلوی الگرگانی[5] .
عدم وجوب خمس به ملاک تعارف بلد است و برخی در رسالهها فقط این را مینویسند قائل به مبنای عدم تمکن هم هستند که بعد به آن اشاره میکنیم.
آقای خوئی و آقای بروجردی و آقای علوی گرگانی به این مبنا قائل هستند.
عدم وجوب الخمس بملاک المتعارف لمثل الشخص
قال به السيد السيستاني، قال: و مثل ذلك [أي مثل تحصيل الدار] ما يتعارف إعداده لزواج الأولاد خلال عدة سنوات إذا كان تركه منافياً لشأن الأب أو الأم و لو لعجزهما عن تحصيله لهم في أوانه.[6]
ایشان ملاکشان متعارف برای مثل شخص است که توضیح این را عرض کردیم.
آیا در جهاز عروس هست اگر بیش از سال به آن بگذرد؟
جواب السید السیستاني: إذا كان العرف الاجتماعي يُحَتِّمُ على الأب تهيئة جهاز العُرس لابنته قبل أوان زواجها بحيث يُعدّ تركه كسراً لشأنه وحَطّاً من كرامته لم يثبت فيه الخمس.
اگر عرف اجتماعی این باشد که پدر برای دخترش از قبل جهاز تهیه کند به گونهای که اگر تهیه نکند کسر شأنش است در این صورت خمس ثابت نیست (این قید را میزنند میگویند: متعارف این باشد و نمیگویند: متعارف در حد شأن، خیر میگویند: متعارف باشد به گونهای که ترکش با شأنش منافات داشته باشد این قید را در بحث تعارف آوردند همانطور که در بحث تمکن هم نکته را عرض کردیم سال تمکن و عدم تمکن را باید به دست آورد در طول چند سال متمکن نیست؟ در یک سال متمکن نیست در همان سال عروسی متمکن نیست اما قبلش تا چند سال متمکن است از همان سال شروع به خریدن کند).
اشیاء و لوازی را خریده است و جمع کرده برای ازدواج آیا خمس واجب است؟
جواب السید السیستاني: يجب الخمس فيها عند حلول السنة الخمسيّة بقيمتها الفعليّة، نعم إذا كان ذلك ممّا يتعارف إعداده قبل سنة الحاجة الفعليّة بحيث كان تركه منافياً لشأنه ولو لعجزه عن تحصيله له في أوانه فلا يجب الخمس فيه.
خمس سر سال خمسی به قیمت فعلی واجب است، بله اگر متعارف این باشد که قبل از حاجت فعلی آن را تهیه کند به گونهای که ترکش منافی با شأنش باشد یا عجز از تحصیل داشته باشد در این صورت خمس واجب نیست.
این چیزی که ایشان فرمودند با چیزی که قبل فرمودند در یک موردش باید دقت شود، در متعارف قید شهر نزدند ولی قید لمثله هم نزدند بلکه این را مطلق گذاشتند، منتهی در قسمت «بحیث کان ترکه منافیاً لشأنه و لو لعجزه عن تحصیله» منافی با شأنش باشد و لو اینکه در زمان خودش عاجز است، این قید را آوردند، قید عجز از تحصیل را هم آوردند، و لو اینکه میگویند: خلاف شأن از این باب است که در زمان خودش نمیتواند تهیه کند و خلاف شأنش میشود، یعنی لازم نیست مردم ملامت کنند بلکه همان سالی که میخواهد جهیزیۀ دختر را تهیه کند به مشکل میخورد و مردم میگویند: چرا سال پیش خریداری نکردی و این شأنت بود، چرا از چند سال پیش خریداری نکردی؟ و لو به این جهت باشد که سر موقع که میخواهد جهیزیه را خریداری کند به مشکل میخورد، در این صورت ایشان میفرماید: اگر زودتر خریداری کند اشکالی ندارد و خمس ندارد. فقط در نحوۀ جواب تعبیر کردند که از آن چیزهایی که فراهم کردنش متعارف است منتهی در جای دیگر ایشان قید لمثله زدند.
وجوب الخمس علی الأحوط بملاک التعارف
قال بها المحقق المیرزا جواد التبریزي[7] و السید محمود الشاهرودي[8] و قد یمکن استظهار ذلک من استفتاء المحقق الحائري حیث أطلق القول بوجوب الخمس احتیاطاً من دون ذکر التعارف في البلد و لکن بحسب ما یستظهر من البلاد التي یستفتون منه فالظاهر تحقق التعارف المذکور في تلک البلاد.[9]
برخی قید وجوب خمس علی الاحوط به ملاک تعارف را زدند، در تعبیر ایشان و در استفتاء آقای تبریزی استفتائی که میکردند میفرمودند: اگر در زمانی که در سال عروسی تهیه کند اینکه مسلم و به فتوا خمس ندارد، همین امسال میخواهد دختر را عروس کند و عقد را خواندند و در سال عروسی جهیزیه را خریداری میکند که این خمس ندارد اما قبل از این را احتیاط میکنند.
آقای تبریزی و آقای شاهرودی این عبارت را داشتند و از عبارت محقق حائری هم این بر میآید که یک احتیاطی قائل هستند ولی تعارف را ذکر نکردند، اما در این قول ملاک تعارف را ذکر میکنند یعنی اگر ملاک تعارف را گرفتید به ملاک تعارف یعنی متعارف بوده در بلد که این کار را کنند، اما احتیاط این است که باز خمس را بدهند، احتیاط کردند که رجوع به غیر کنند.
در صراط النجاة وارد شده که جهاز از خمس استثناء شده سوال این است: آیا این استثناء با مبنای آقای خوئی که قائل به شمول خمس برای هر فائدهای که فعلاً در مؤونه مصرف نشود، هستند منافات ندارد؟ این جهاز هم در مؤونه صرف نشده اگر چه برای مؤونه آماده شده، آیا در اینجا تعلیقه نزدید در فرض این مسئله؟
جواب المحقق التبريزي: ما يشترى من الجهاز ويجمع في سنة العرس بعد العقد لا خمس فيه، وأمّا ما قبل ذلك ففيه الخمس على الاحوط، وكذا لا خمس فيما تجمعه البنت من مالها في حال الصغر، ولو بمعونة وليها، ومرادنا من صراط النجاة هو ما ذكرنا، واللّه العالم. [11]
ایشان میفرمایند: آن چه از جهاز خریده شود و در خود سال عروسی بعد از عقد این جمع شود، خمس ندارد، چون در سال عروسی است این مسلم خمس ندارد، اما اگر قبل از این باشد احتیاطاً خمس بدهد، اصلاً کلاً در خمس احتیاطی شدند، بعد میفرمایند: اگر خود دختر در سن کم به مؤونۀ ولیّ جهاز جمع کند در این صورت هم خمس ندارد، و مراد ما از صراط النجاة این بود که ذکر کردیم.
ممکن است ما این کذا که ایشان ذکر کردند و فرمودند: اگر دختر در سن کم جهاز را تهیه کند خمس ندارد، اینجا را به عنوان احتیاط نزدند و این جای تأمل دارد که شما در اصل مسئله احتیاطی هستید اما در جایی که خود دختر از مال خودش در سن کم جمع کند، این مورد را اصلاً میگویید: خمس ندارد و احتیاط نمیکنید، یک مقدار روی مبنای ایشان جای تامل دارد.
(ایشان سه فرض را مطرح میکنند) ایشان میفرمایند: ظاهراً اینها خمس ندارد، اگر از مالی که خریداری میکنند خمس آن را داده باشند و همچنین هر گاه از ربح سال بخرند و به دختر ببخشند در همانوقت (هبه کرده و از مال خودش خارج کرده البته روی این مبنا که به هبه خمس نگیرد، مثل آقای بروجردی و برخی از بزرگانی که میگویند هبه خمس ندارد، روی این مبنا این حرف را میزنند چون خودشان قائل به این هستند که هبه خمس ندارد)، و اما با این فرض سوال اگر به دختر ببخشند تا وقتی که سال تمام شود، احوط خمس آن است (در فرض سوال که این دو قید را نزدیم که این مال مخمس بوده یا به دختر هبه شده این دو فرض را خودشان اضافه کردند اما فرض خود سوال که زنها خریداری میکنند از اموال خودشان و به دختر میدهند و به خانۀ شوهر میفرستند در این صورت فرمودند: احوط وجوب خمس است).
تا حالا ما روی مبنای تعارف بودیم برخی که اصلاً هیچکدام از دو مبنا را قبول نداشتند یک عده فرمودند: تعارف در بلد، یک عده فرمودند: تعارف شخصی، یک عده به ملاک تعارف احتیاط کردند، در مبنای شیخ عبدالکریم ظاهراً این است که جزء مبنای تعارف است و لو خودشان در سوال و جواب قید نکردند اما متعارف در زمان ایشان بود، در ایران که سوال میپرسیدند متعارف بود که جهیزیه را از قبل تهیه میکردند، لذا علی الظاهر باید قول ایشان وجوب خمس علی الاحوط به ملاک تعارف گرفت چون متعارف بود.
عدم وجوب الخمس بملاک عدم التمكّن
ذهب السيد المحقق الشبيري الزنجاني[12] و قال بعدم وجوب الخمس في هذه الصورة.
مبنای عدم تمکن است، برخی مبنای عدم تمکن را دارند و آقای شبیری از این افراد است، در بحث منزل هم از چندین نفر از بزرگان نقل کردیم که فقط فرموده بودند: در صورتی که تمکن ندارد، یعنی اگر در یک سال نمیتواند خریداری کند بر اساس مبنای عدم تمکن خمس ندارد.
الجمع بین الملاکین
قال به بعض الأساطين[13] ، و قد مرّ سابقاً الإشارة إلى هذا المبنى.
قول بعض الاساطین است میخواهند بفرمایند: هیچکدام ملاک مستقل نیست، تعارف در بلد و عدم تمکن هر دو با هم اگر جمع شد، خمس ندارد.
عدم وجوب الخمس بملاکي عدم التمكّن أو التعارف (المختار)
قال بها بعض الأکابر و الشیخ السبحاني و الشیخ اللنکراني و استظهرناه من فتاوی و استفتاءات الأستاذ المحقق البهجت و هي المختار.
قال بعض الأكابر: كذلك اشتراء الجهيزية لصبيّته من أرباح السنين المتعدّدة في كلّ سنة مقدارها، يعدّ من المؤونة لا إبقاء الأثمان للاشتراء . [14]
و تبعه الشيخ اللنكراني[15] ، و الشيخ السبحاني[16] .
و اعتبر المحقق البهجت عدم التمكّن من تحصيله في سنة الزواج في رسالته العملية[17] و يظهر منه اعتبار قيد التعارف أيضاً من بعض استفتاءاته:
همان قولی است که میگوییم: عدم تمکن یک ملاک مستقل است و تعارف هم یک ملاک مستقل است (مختار)، لذا با أو عطف میکنیم، جمع بین ملاکین لازم نیست، بعض الاکابر و آقای سبحانی و آقای بهجت هم به این نظر قائل هستند. برخی در خود رساله به این تصریح نکردند و در رساله به یک مورد فقط تصریح کردند و مورد دیگر را در استفتائات آوردند، برخی از این بزرگان به این صورت فرمودند.
مثل آقای بهجت قائل شدند که در فرض عدم تمکن از تحصیل جهیزیه در سال ازدواج، این را در رسالۀ عملیه فرمودند اما قید تعارف از استفتائات ایشان به دست میآید، حال یک استفتاء این است:
اكثر خانوادهها جهت تهيهى جهيزيهى دخترانشان اقدام به خريد وسايل و لوازم در چندين سال قبل از ازدواج مىنمايند كه تا زمان ازدواج، آن وسايل بدون استفاده مىماند. آيا خمس بر آنها تعلّق مىگيرد؟
جواب المحقق البهجت: الجهاز الذي يحضّر في السنوات التي يعرض الزواج فيها على البنت، لا يتعلّق به الخمس.[18]
تهيّۀ جهيزيه در سالهايى كه دختر در معرض شوهر نمودن است، خمس ندارد.
این کلمهای که ذکر کردند اینجا مقید به عدم تمکن نکردند، "سنواتی که زواج بر بنت عرضه شود" این را مطرح کردند به تعبیر دیگر در معرض ازدواج باشد، اگر در طول این چند سال بوده باشد که الان متعارف است، اینها را میفرمایند: خمس به آن تعلق پیدا نمیکند، از اینجا برمیآید که مبنای تعارف را که در طول چند سال باشد، تعارف در بلد را ایشان میپذیرند.
پس اقوال هفت تا بود حال به تنبیهات میرسیم:
الغاء الخصوصیة من الوالدین و من البنت
لا خصوصیة للوالدین في عدم وجوب خمس الجهاز، بل إذا اشترت البنت الجهاز لنفسها قبل سنین من زواجها، فلا یتعلّق به الخمس.
و لا خصوصیة للبنت، بل إذا اشتری الوالدان الجهاز اللازم لابنهما، کما أنّ المتعارف في بعض البلدان هو أنّ البنت لا تجمع جهازاً بل الابن یجمع ذلک، فحینئذٍ إذا تعارف تحصیل الجهاز تدریجاً أو لم یتمکّن في سنة العرس من تحصیله فلا خمس فیها أیضاً.
اینجا در مورد جهاز که روایتی نداشتیم، بنابراین ملاک اعم از جایی است که پدر و مادر برای دختر جهاز خریداری کنند، نباید خصوصیت بدهیم، الان ما میگوییم اگر پدر و مادر برای دختر جهیزیه بخرند ما که نص نداریم بلکه بر اساس ملاک مؤونیت بحث میکنیم، وقتی بر این اساس صحبت میکنیم دیگر خصوصیت برای والدین نیست، والدین خریداری نکنند و شخص دیگر زودتر خریداری کند باز هم خمس ندارد، خصوصیتی والدین ندارند، یا برای دختر نباشد و پسر میخواهد ازدواج کند و برای او جهیزیه تهیه میکنند، میگوید: پسرم فردا باید طلا به همسرش بدهد، معمولاً کسانی که پسرشان میخواهد ازدواج کند برایشان طلا میگذارند، میگوید: پسرم میخواهد ازدواج کند باید اینها را به همسر بدهد، این را کنار گذاشتند، این مورد هم داخل در مبنای بحث است، فقط چیزی در مورد والدین نسبت به دختر نیست بلکه اعم است و فرقی بین دختر و پسر نیست و فرقی بین والدین و غیر والدین هم ندارد، در برخی موارد خود دختر جهاز تهیه میکند، لذا میگوییم: نه خصوصیتی برای والدین هست نه خوصیتی برای دختر هست.
یک استفتاء در اینجا است:
اشتراء البنت الجهاز لنفسها
دختر خودش این جهاز را تهیه کرده است حکم مسئله چیست؟
سوال: خود دختر کار میکند و جهاز را خریداری میکند آیا در بلادی که جمع جهیزیه برای دختر متعارف است که پدر و مادر این کار را بکنند، اگر دختر خودش این را تهیه کند چون والدینش قدرت ندارند، یا برای پدر و مادر اهمیتی ندارد (یا قدرت نداشتند یا قدرت داشتند و اهمیت ندادند و خود دختر شروع به تهیه کرده است)، آیا خمس تعلق میگیرد یا خیر؟ آیا خمس در این بلاد باز هم در بلادی که متعارف اصل اعداد جهیزیه هست، تعلق میگیرد یا خیر؟
جواب المحقق الخوئي: نعم يعمّ ما تصرفه هي من عندها في شراء شيء لنفسها، و اللّه العالم. [19]
اینکه ما میگوییم: خمس ندارد؛ شامل موردی که خودِ دختر جهیزیه را تهیه میکند هم میشود، خصوصیتی برای والدین نیست. هیچ نصی در این مسئله وارد نشده است پس خصوصیتی برای والدین نیست.
و التحقیق في الجواب: الملاک هو أنّه إذا تعارف تحصیل الجهاز تدریجاً للبنت أو لم تتمکّن في سنة الزواج من تحصیله فما یُجمع للبنت من الجهاز -سواء اشتراه الوالدان أو البنت بنفسها أو بذله شخص آخر- لا خمس فيه.
بیانشان درست است اما ما هر دو ملاک را ذکر میکنیم چه ملاک تعارف چه ملاک عدم تمکن کما اینکه قبلاً هم ذکر کردیم.
اشتراء أثاث البیت للولد
آيا حكم جهيزيۀ دختر در مورد پسر نيز جارى است؟
جواب المحقق البهجت: يجري في الذي كان متعارفاً.[20]
در آنچه كه متعارف است، جارى است.
از این استفتاء هم پیداست یعنی فقط قائل به مبنای عدم تمکن نیستند بلکه قائل به مبنای تعارف هم هستند. آقای بهجت اینجا هم باید این مسئله را ارجاع داد یعنی متعارف بودن چون کلمۀ متعارف را نیآوردند، اینجا خود کلمۀ تعارف را استفاده کردند.
و التحقیق في الجواب: إذا تعارف للابن تحصیل بعض السلع لزواجه تدریجاً أو لم یتمکّن في سنة العرس من تحصیله فلا خمس فیها أیضاً.
ما اینجا هم همان حرف را میزنیم منتهی با هردو قید یعنی تعارف و عدم تمکن.
إیهاب الجهاز للبنت لا إعطاؤه لها من باب أنها عیاله
إنّ القائلین بعدم تعلّق الخمس بالهبة، یذکرون هذا الطریق فراراً من وجوب الخمس في الجهاز، و لکنّا بالعکس من ذلک نقول بتعلّق الخمس بالهبة و نعتقد بعدم تعلّقه في الجهاز إذا تعارف تحصیله تدریجاً للبنت أو لم یتمکّن في سنة الزواج من تحصیله.
مسئلهای است که برای فرار از وجوب خمس شیخ عبد الکریم فرموده بودند. عرض کردیم تمام کسانی که قائل به عدم تعلق خمس به هبه هستند، این راه فراری از وجوب خمس در جهاز است، زودتر خریده است و به دخترش هبه میکند، دخترش هم خمس نمیدهد، مبنای کسانی مثل آقای بروجردی بعض الاکابر آقای حائری قائل هستند که هبه خمس ندارد، جهاز را زودتر خریداری کند و به دخترش هبه کند، در ملک خودش نگاهداری نکند، چون برخی نگاه میدارند و چند دختر دارند تا بعد تقسیم کنند، نگاهداری میکنند شاید بخواهند عوض و بدل کنند یا بفروشند، میگوید: خیر اگر میخواهی به دخترت بدهی از اول هبه کن و مسلم خمس ندارد. این روی مبنای خودشان است.
و التحقیق في الجواب: لا حاجة للإیهاب فراراً من تعلّق الخمس بل إذا تعارف تحصیل الجهاز تدریجاً للبنت أو لم تتمکّن في سنة الزواج من تحصیله و اشتراه لها من جهة أنّها عیاله فلا یتعلّق الخمس به و إن بقي لسنین.
لکن إذا وهب الأب الجهاز للبنت یکون من ممتلکات البنت، و حینئذٍ وإن دلّت الأدلّة العامة علی تعلّق الخمس بالهبة ، و لکن في مفروض السؤال یخصّص ذلک بالجهاز فلا یتعلّق به الخمس.
و الدلیل علی ذلک: هو أنّ الجهاز الموهوب في مفروض السؤال یعدّ مؤونةً، فلا خمس فیه.
ما این مبنا را قبول نداریم حتی خمس را مقید به هبۀ خطیره هم نمیکردیم، هر هبهای و لو خطیره نبوده باشد خمس دارد، مثل فرمایش آقای خوئی چون عنوان فائده و دیگر عنوانها بر این صدق میکند.
نیازی به هبه برای فرار از خمس نیست بلکه اگر تعارف تحصیل تدریجی جهاز برای دختر است، یا تمکن ندارد که در سال ازدواج جهاز را تهیه کند و از جهت اینکه عیال محسوب میشود خریده است در این صورت خمس تعلق نمیگیرد اگر چه چند سال باقی بماند.
از باب اینکه دخترش عیال است از مال خودش خریده از مال خودش هنوز خارج نکرده است و هنوز به دخترش نداده است نمیگوید: برای او خریدم که ملکش باشد، بلکه میگوید: برای دخترم خریدم یعنی برای اینکه بعداً به دخترم بدهم، چون این مسئله مهم است کسی که جهیزیه را خریده ملک چه کسی است؟ ملک خودش است یا دختر؟ مادامی که به دختر نداده ملک خودش است الّا اینکه تصریح کند یعنی هبه کند و دختر هم قبول کند در این صورت ملک دختر میشود، اگر پدر جهاز را به دختر هدیه کرد این ملک دختر میشود، و در این هنگام اگر چه ادلۀ عام به تعلق خمس به هبه تعلق میگیرد، به نظر ما خمس به هبه تعلق میگیرد، مبنای آقای بروجردی و بعض الاکابر را قبول نداریم، مثل آقای خوئی ما میگوییم: هبه خمس دارد اگر چه ما این را قائلیم و پدر هم به دختر هبه کرده، اما در مفروض سوال در خصوص جهیزیه عرض کردیم چون متعارف این است، اگر از باب متعارف یا عدم تمکن باشد خمس تعلق نمیگیرد، به خاطر چیزی که اول جواب عرض کردیم یعنی یا از باب تعارف یا از باب اینکه عدم تمکن از تهیۀ در یک سال داشته باشد، از این جهت میگوییم: وقتی هم که به دخترش هبه کرد خمس تعلق نمیگیرد، این را در مفروض سوال (مسئلۀ یازدهم) میگوییم خمس تعلق نمیگیرد، بله اگر به صورتی بدهد در برخی موارد این را داریم که دختر هنوز به دنیا نیآمده است جهاز را تهیه کرده است یا مثل سوال بعدی:
إیهاب الجهاز للبنت الصغیرة
آيا مىتوان از الآن براى دختر 3 ساله پول و يا سكه به عنوان جهيزيه پسانداز كرد؟ آيا به اين پسانداز خمس تعلق مىگيرد؟ (در مال که عرض کردیم اگر مال را برای جهاز جمع کند برخی قائل به خمس بودند که در بحثهای بعدی میرسیم، در خانه برخی مثل بعض الاکابر -که این استفتاء از ایشان است- قائل میشدند که اگر مال را جمع کنند خمس دارد و اگر اجزاء خانه را خریداری کنند خمس ندارد).
جواب بعض الأكابر: إذا وهبه لها في أثناء السنة لا يتعلّق به الخمس. [21]
اگر در وسط سال به او بخشيده (چون مبنای ایشان این است که هبه خمس ندارد) خمس ندارد.
( اما روی مبنای ما این جواب درست نیست، روی مبنایی که ما عرض کردیم در صورتی که تعارف نداشته باشد، که معمولاً در سه ساله تعارف ندارد حال ممکن است در یک جایی تعارف داشته باشد، ممکن است در برخی موارد تعارف این باشد که از وقتی که به دنیا بیآید جهاز تهیه کنند و در ده سالگی دختر را شوهر بدهند، متعارف را باید دید و ربطی به سن ندارد که کسی بگوید در این سن، اگر تعارف چنین باشد خیلی شاذ و نادر است، یا اصلاً تمکن نداشته باشد که از اول که به دنیا میآید بگوید: باید جهاز را تهیه کنم، اگر در این صورت باشد بله خمس ندارد و الا اگر این دو ملاک نبوده باشد ما میگوییم: خمس تعلق پیدا میکند و هبه فائده ندارد و اثر ندارد).