درس خارج فقه استاد اشرفی
1401/12/16
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: طهارت/کیفیت تطهیر ظروف بزرگ و بررسی فروع مطرح در آن/
مسألة 36: الظروف الكبّار التي لا يمكن نقلها كالحبّ المثبت في الأرض و نحوه إذا تنجّست، يمكن تطهيرها بوجوه: أحدها: أن تملأ ماءً، ثمّ تفرّغ ثلاث مرّات.الثاني: أن يجعل فيها الماء، ثمّ يدار إلى أطرافها بإعانة اليد أو غيرها، ثمّ يخرج منها ماء الغُسالة ثلاث مرّات. الثالث: أن يدار الماء إلى أطرافها مبتدئاً بالأسفل إلى الأعلى، ثمّ يخرج الغُسالة المجتمعة ثلاث مرّات. الرابع: أن يدار كذلك، لكن من أعلاها إلى الأسفل، ثمّ يخرج ثلاث مرّات.لا يشكل بأنّ الابتداء من أعلاها يوجب اجتماع الغُسالة في أسفلها قبل أن يغسل، و مع اجتماعها لا يمكن إدارة الماء في أسفلها؛ و ذلك لأنّ المجموع يعدّ غسلًا واحداً، فالماء الّذي ينزل من الأعلى يغسل كلّ ما جرى عليه إلى الأسفل، و بعد الاجتماع يعدّ المجموع غُسالة. و لا يلزم تطهير[1] آلة [2] إخراج الغُسالة كلّ مرّة و إن كان أحوط[3] و يلزم المبادرة إلى إخراجها[4] عرفاً في كلّ غسلة، لكن لا يضرّ الفصل بين الغسلات الثلاث، و القطرات الّتي تقطر من الغُسالة فيها لا بأس بها و هذه الوجوه تجري في الظروف غير المثبتة أيضاً وتزيد بإمكان غمسها في الكرّ أيضاً و ممّا ذكرنا يظهر حال تطهير الحوض أيضاً بالماء القليل.[5]
ترجمه: ظروف بزرگی که بر روی زمین نصب شده و قابل جابجایی نیست اگر نجس شود به چند طريق مىتوان آن را تطهير نمود: اول: آن كه آن را سه دفعه پر از آب كنند و آب آن را در هر مرتبه به وسیله چیزی مثل ظرف کوچک و مانند آن خالى كنند.
دوم: آن كه قدرى آب در آن بريزند و با دست يا غير آن، آب را به همه اطراف آن برسانند و اين كار را سه دفعه تکرار كنند. سوم: آن كه سه مرتبه آب را از بالا تا پايين ظرف بريزند و بعد آبهای جمع شده را بيرون بیاورند اشكالی که این در مورد مطرح است این كه در صورت ریختن آب از بالا غساله نجس در ته ظرف قبل از تطهیر آن بخش جمع مىشود و با اجتماع آب غساله دیگر شستن آن نقطه قبل از جمع کردن غساله ممکن نیست این اشکال مدفوع است به اين كه مجموع آبی که از بالا به پایین ریخته میشود عرفا يك غسل محسوب میشود «و با همان آب، ته ظرف هم شسته میشود.»
چهارم: آن كه از پایين ظرف آب بریزند و بعد قسمتهای بالا را آب بریزند و بعد از اتمام هر مرتبه از غسل، غساله جمع شده در ته ظرف را خارج کند در این صورت اشكال صورت قبل هم وارد نیست. اگر در تطهیر ظرف بزرگ به هر یک از طرق چهارگانه مذکور عمل شود کافی است. در هر دفعه كه آب غساله را با آلتی مثل ظرف کوچک یا دستمال خشک، خالى مىكند لازم نيست كه آن چیز را تطهير يا تبديل كند زیرا بعد از تطهیر ظرف آلتی هم که با آن غساله خارج شده بالتبع طاهر مىشود اگر چه احوط تطهير آن در هر مرتبه غسل است. در هر مرتبه شستن باید غساله آن را به مقدار متعارف عرفی خارج کند «لازم نیست به دقت عقلی همه قطرات غساله را خارج کند» فاصله انداختن بين غسلات مضر به تطهیر نیست و قطراتى هم كه در هنگام خروج غساله در ظرف مىچكد مضر به تطهیر نیست. از آن چه ذكر شد کیفیت تطهير حوض با آب قليل هم معلوم میشود.
توضیح ذلک: کیفیت تطهیر ظروف بزرگ مثل تنور نجس آن است که ابتدا اطراف آن را با آب بشویند و بعد از این که غساله در ته تنور جمع شد غساله را خارج میکنند حال یا بوسیله ظرف کوچک و یا بوسیله پارچه خشک و جذب آب بوسیله آن و سپس فشردن آن در خارج ظرف و یا در مثل تنور با حفر گودی در کف آن به این طریق که بعد از جمع شدن غساله در کف آن و حفر سوراخ و تخلیه غساله، روی آن مقداری خاک طاهر بریزند تا سطح تنور طاهر شود در ما نحن فیه در تطهیر حب بزرگ میتوان از پایین شروع کرد به سمت بالا آب ریخت و بعد از تطهیر اطراف آن، غساله جمع شده در ته آن را خارج نمود این کیفیت تطهیر طریق سومی است که مرحوم سید ماتن در این مساله مطرح نموده و طریق چهارم هم به عکس یعنی از بالا به پایین آب بریزید و علاوه بر آن دو طریق دیگر را نیز ذکر نموده است:
طریق سوم: این که سه مرتبه ظرف را پر از آب کرده و غساله آن را خارج کند مشکلی که در این قسم از تطهیر است این که در موثقه عمار امام فرمود: سه مرتبه آب در ظرف بریزید و در هر سه مرتبه ظرف را تکان دهید و سپس آب آن را خارج کنید. لازمه جمود بر نص آن است که باید ابتدا مقداری آب در آن بریزد و سپس آب را به اطراف آن برساند و اگر چنین نکند مرحوم صاحب جواهر میفرماید: ففیه اشکال.
جواب صاحب جواهر از شبهه مزبور
در صورت پر کردن ظرف نیازی به تکان دادن آن نیست زیرا مراد امام در امر به تکان دادن ظرف، رساندن آب به تمام بخشهای ظرف بوده است لذا اگر از اول به مقداری آب در ظرف بریزد که آب به تمام بخشهای ظرف برسد طبعا آب گردان کردن ظرف هم لازم نخواهد بود.
طریق چهارم: این که ابتدا مقداری آب در ظرف ریزد و سپس با دست و یا وسیله دیگری آب را به همه اطراف حب برساند مثل آنچه در موثقه عمار نسبت به تطهیر کوزه ذکر شده است.
مساله مزبور را در پنج جهت بررسی میکنیم:
جهت اول: اگر از بالا به پایین ظرف، آب بریزد. شبههای که در این نوع از تطهیر مطرح است این که قسمت پایین ظرف دیگر قابل برای تطهیر نیست زیرا آب غساله قسمتهای قبل در آنجا جمع شده است «مگر این که غساله جمع شده در ته آن را جمع کند و بعد قسمت پایین را بشوید و دوباره غساله آن را برای بار دوم جمع کند لکن این امر مسلم است که در هر مرتبه غسل تنها جمع کردن یک مرتبه آب غساله لازم است» در جواب از این شبهه میتوان گفت: همان آبی که از بالا به پایین ریخته میشود عرفاً یک آب محسوب میشود و با همان آب ته ظرف هم شسته میشود نه این که شستن بالای آن غیر از شستن قسمت پایین آن باشد.
جهت دوم: چون ظرف بزرگ است و فرض آن است که قابل جابجایی نیست طبیعتاً تخلیه آب از آن ممکن نیست مگر بواسطه آلتی مثل ظرف کوچک یا پارچه خشک به این صورت که ابتدا مقداری از آب را بوسیله پارچه جمع کند و بیرون از ظرف بفشارد تا غساله تخلیه شود سوالی که در اینجا مطرح است این که:
1. آیا در خروج غساله در غسل اول لازم است در هر مرتبه که با ظرف کوچک غساله را خارج میکند آن ظرف را تطهیر کند یا خیر با همان ظرف کوچک میتوان همه غساله غسل اول را خارج کرد؟
در جواب میگوییم: ظرف کوچکی که غساله اول را با آن خارج میکند در هر مرتبه خروج غساله غسل اول، تطهیر ظرف لازم نیست زیرا غساله مرتبه اول یک حکم را دارد و با خروج غساله بوسیله آن ظرف یک مرحله از تطهیر حاصل میشود.
2. بر فرض عدم لزوم تطهیر ظرف در دفعات خروج غساله در غسل اول آیا میتوان در مرتبه دوم و سوم هم از همان ظرف بدون تطهیر استفاده کرد یا این که در غسل دوم و غسل سوم لازم است که آلت تخلیه غساله را تطهیر کرد مرحوم سید میفرماید: در غسل دوم و سوم هم تطهیر آلت «ظرف کوچک» لازم نیست و آن ظرف به تبع ظرف بزرگ طاهر میشود.
بیان استاد اشرفی
در غسل دوم تطهیر آلت خروج غساله لازم است چه ظرف کوچک باشد یا پارچه زیرا ظرفی که غساله اول با آن خارج میشود در مرتبه اول نجس است و نجاست آن بیش از غساله دوم است و غسااله سوم هم طاهر است و اگر با همان ظرفی که غساله دوم تخلیه شده غساله سوم را خارج کنیم موجب نجاست مجدد ظرف میشود بنابراین نمیتوان گفت به تبع تطهیر ظرف بزرگ ظرف کوچک هم طاهر میشود و لازم نیست در هر مرتبه ظرف کوچک را تطهیر نمود.
البته اگر در هر مرتبه غساله را خارج کند و مختصری از آب ته آن باقی بماند برای غسل دوم خروج این مقدار از ذرات غسل اول لازم نیست و مثل رطوبتی است که در لباس بعد از عصر باقیمانده است که خروج مقدار باقیمانده رطوبت در لباس بعد از عصر عرفاً مانعی ندارد.
ان قلت: موثقه عمار مطلق است و از آن استفاده میشود که میتوان با همان ظرفی که بوسیله آن غساله اول خارج شده غساله دوم و سوم را خارج نمود زیرا امام در مقام بیان بوده و حکم به خروج غساله نموده است و اگر تطهیر ظرفی که بواسطه آن غساله خارج میشود لازم میبود امام متذکر آن میشد و چون ذکری از تطهیر آلت خروج غساله ننموده از این امر استفاده میشود که تطهیر آن لازم نیست.
قلت: صاحب جواهر در جواب میگوید: در جایی میتوان تمسک به اطلاق نمود که مولی در مقام بیان آن خصوصیت باشد لکن در موثقه عمار امام تنها در مقام بیان ثلاث غسلات بوده نه در مقام بیان این که اگر فرد غساله را با آلتی خارج کرد تطهیر آن لازم نیست ضمن این که مورد سوال کوزه بوده که خروج غساله آن بدون آلت هم ممکن بوده است لذا نمیتوان از اطلاق این روایت استفاده نمود که تطهیر آلت در غسل دوم و سوم لازم نیست.
جهت سوم: آیا مبادرت به خروج غساله فوراً بعد از هر بار غسل لازم است یا خیر؟ مرحوم سید میفرماید: آری در تحقق غسل اول و نیز غسل دوم و سوم مبادرت به خروج غساله عرفاً لازم است «و يلزم المبادرة إلى إخراجها عرفاً في كلّ غسلة.»
مرحوم استاد خویی در اشکال به مرحوم سید میفرماید: همچنان که در مساله 28 گفتیم که مبادرت به غسل دوم و سوم بعد از غسل اول لازم نیست و فرد میتواند امروز یک مرتبه ظرف را بشوید و فردا مرتبه دوم آن را بشوید و بعد با فاصله ظرف را مرتبه سوم بشوید. در این جا هم اگر غساله را بعد از ساعاتی خارج کند کافی در تحقق هر مرتبه از غسل اول یا دوم و یا سوم است تمسکاً بإطلاق موثقة عمار و دلیلی هم بر فوریت و لزوم موالات نداریم. البته نباید به مقداری تاخیر بیفتد که غساله خود به خود و با دمای هوا یا نور خورسید خشک شود.
بیان استاد اشرفی
به نظر بنده مبادرت بر خروج غساله در هر مرتبه لازم است طبق مبنای استاد که عصر را داخل در مفهوم غسل می داند زیرا یکی از اجزای غسل عصر است و اگر بنا باشد مرکّبی را امتثال کنیم نمیتوان یک جز آن که اصل غسل باشد الآن و جزء دیگر آن را که خروج غساله باشد بعداً اتیان کرد همچنان که نمیتوان یک جزء نماز را که مرکب ارتباطی است مثل حمد الان انجام داد و اجزای دیگر آن را با فاصله انجام داد.
به علاوه در مسائل قبل خودتان فرمودید: اگر لباس را بعد از غسل در کناری بگذارند و یا به بند آویزان کنند تا به مرور زمان غساله آن خارج شود این امر کافی در خروج غساله و حصول طهارت نیست و حال آن که اگر صِرف خروج غساله کافی باشد نباید این امر مشکل باشد و خروج غساله با آویزان کردن و کنار گذشتن لباس هم محقق میشود پس معلوم میشود که خروج غساله حتما باید بعد از غسل باشد و نمیتوان بین غسل و خروج غساله فاصله انداخت چطور در آنجا فاصله شدن در خروج غساله را کافی در تحقق غسل ندانستید ولی در اینجا میفرمایید: مانعی ندارد.
جهت چهارم: مبادرت بین غسلات لازم نیست به این معنی که لازم نیست بعد از غسل اول غسل دوم و بعد از غسل دوم مباردت به غسل سوم شود مرحوم سید و مرحوم استاد هر دو بزرگوار این امر را پذیرفتهاند و تفصیل آن در مساله 28 گذشت.
جهت پنجم: آیا قطراتی که بعد از خروج غساله در حب و ظرف بزرگ میچکد مانع تطهیر ظرف میشود و اگر با همان قطرات
غساله اول مرتبه دوم آب بریزند طهارت حاصل میشود؟ مرحوم سید میفرماید: «القطرات الّتي تقطر من الغُسالة فيها لابأس بها.»
اشکال مرحوم استاد خویی: غساله اول و دوم محکوم به نجاست است و بعد از انفصال از مغسول اگر دوباره در ظرف بیفتد علی القاعده موجب نجاست آن میشود باقی سخن روز شنبه ان شاء الله تعالی.[6]