< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

1401/10/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: طهارت/ آیا تعدد تقدیری غَسل در متنجس به بول کافی از تعدد واقعی است یا خیر؟ آیا تعدد غسل در متنجس به بول حیوانات هم شرط است یا خیر؟/

المساله الرابعه: يجب في تطهير الثوب أو البدن بالماء القليل من بول غير الرضيع الغسل مرتين.

چند شبهه نسبت به نظریه مرحوم استاد خویی در مساله محل بحث وارد است که در بحث امروز به عرض می‌رسد.

در تطهیر متنجس به بول، دوبار شستن معتبر است حال سوال این است که اگر دو مرتبه شستن، تقدیری باشد و فرد در تطهیر متنجس به بول در عوض دوبار شستن یکبار آب را بر روی متنجس به صورت متصل و ادامه‌دار بریزید آیا این اتصال و تعدد تقدیری، جای تعدد واقعی غسل را می‌گیرد و کافی در تطهیر متنجس به بول است چنان که مرحوم شهید اول، کافی دانسته است یا خیر تعدد تقدیری کافی از تعدد واقعی نیست؟

در بحث دیروز گذشت که مرحوم استاد خویی فرمود: تعدد تقدیری کافی نیست و از روایاتی که در آن تصریح به دوبار شستن متنجس به بول شده مثل این که فرمود: «اغسله فی المرکن غسلتین» استفاده می‌شود که تعدد حقیقی لازم است و تعدد تقدیری، کافی در حصول دوبار غسل نیست همچنان که تعدد تقدیری سجده بوسیله طولانی کردن سجده اول کافی از تحقق سجده دوم نیست به این معنی که اگر کسی در عوض دو سجده یک سجده طولانی کند این سجده طولانی کفایت از سجده دوم نمی‌کند.

اشکالات استاد اشرفی به مرحوم محقق خویی

اشکال اول در عدم کفایت تعدد تقدیری از تعدد حقیقی

اولاً: تشبیه ما نحن فیه با دو سجده نماز و دو سجده سهو صحیح نیست زیرا تحقق سجده حقیقتاً به وضع الجبهه علی الارض است و آنگاه دو سجده صادق است که فرد دوبار پیشانی خود را بر زمین یا خاک بگذارد و چون دو سجده واجب شده و طبق آن باید دوبار جبهه را بر خاک گذاشت، یکبار سجده طولانی کفایت نمی‌کند.

ثانیاً: در غسل، هدف تنها پاک کردن محل است و با غسل اول نجاست زائل شده و در غسل دوم تطهیر می‌شود و پر واضح است که اگر آب یکبار به صورت مستمر بر روی متنجس به بول ریخته شود هم بول از محل زائل می‌شود و هم بوسیله ادامه ریختنِ آب، محل تطهیر می‌شود و هدف از تطهیر هم حاصل می‌شود به نظر ما حق با مرحوم شهید اول است که غسلتین تقدیری را کافی از غسلتین حقیقی در تحقق طهارت می‌شمارد. ضمن این که در ذیل روایت حسین بن ابی العلاء که ارشاد به امر عرفی است، فلسفه دوبار غسل نیز بیان شده به این که آب اول برای ازاله نجاست و آب دوم برای تطهیر محل است و این امر با ریختن آب به صورت متصل هم حاصل می شود از این امر فهمیده می شود که در حکم به تعدد غسل تعبد خاصی در کار نیست.

اشکال دوم در حکم به عدم تعدد غسل در متنجس به بول حیوانات

سوال این است که آیا تعدد غسل در متنجس به بول آیا اختصاص به بول انسان دارد یا شامل بول حیوانات هم می شود آیا می‌توان به اطلاق ادله تطهیر متنجس تمسک نمود و یکبار شستن را کافی در بول حیوانات دانست یا این که روایات دال بر لزوم غسلتین در بول انسان شامل بول غیر انسان هم می‌شود؟ در بحث دیروز گذشت که مرحوم استاد خویی فرمود: روایاتی که حکم به غسل مرتین نموده منصرف از بول حیوان است زیرا مورد سوال معمولا بول انسان بوده و نمی‌توان در حکم مزبور یعنی غسل مرتین از بول انسان به بول حیوانات هم تعدی کرد و در بول حیوانات مرجع عمومات ادله‌ای است که به نحو مطلق امر به تطهیر متنجس نموده و اسمی از تعدد غسل نبرده است چنان که در صحیحه عبد الرحمن بن حجاج فرمود: «اغسل ثوبک من ابوال ما لا یا کل لحمه» و غسل هم با یکبار شستن محقق می‌شود زیرا تحقق طبیعت به تحقق فردٍ مّا از افراد طبیعت است.

اشکال استاد اشرفی در کلام مرحوم خویی

به صِرف این که سوالات معمولا از بول انسان بوده نمی‌توان استفاده کرد که جواب امام منصرف به بول انسان بوده است اگر اینطور باشد باید در بول کفار هم تعدد غسل شرط نباشد زیرا معمولا کسانی که به امام مراجعه می‌کردند یا شیعه بودند و یا لااقل مسلمانان و مورد سوال هم معمولا از بول مسلمان بوده که با بدن یا لباسش ملاقات کرده است طبق بیان شما اگر مورد سوال موجب برای انصراف شود باید حکم به تعدد غسل شامل بول کفار هم نشود لکن این کلام صحیح نیست و کسی هم قائل بدان نشده است هذا مما یضحک به الثکلی و ذوق متشرعه بما هو اهل الشریعه هم این کلام را نمی‌پسندد.

در مناظره حضرت صادق با ابوحنیفه هم آمده که امام از ابوحنیفه سوال نمود که آیا نجاست بول اغلظ است یا نجاست منی. ابوحنیفه گفت: بول. امام در اشکال به او فرمود: پس چرا در تطهیر متنجس به بول دوبار شستن معتبر است ولی در تطهیر متنجس به منی یکبار شستن کافی است. در این روایت امامبه نحو مطلق حکم به تعدد غسل متنجس به بول نمود.

بنابراین طبق اطلاق ادله در تطهیر بول غیر مسلمان و بول حیوانات نجس العین یا غیر ماکول اللحم، تعدد غسل لازم است. و و اما صحیحه عبد الرحمن بن حجاج که فرمود: «اغسل ثوبک من ابوال ما لا یا کل لحمه» این روایت اگر چه مطلق است ولی مقید می‌شود به رویاتی که امر به غسلتین نموده است. آری بول حیوانات ماکول اللحم نیازی به تطهیر ندارد ولی غیر آن داخل در ادله‌ای که حکم به غسلتین نموده است.

اگر بول به قدری غلیظ باشد که با دوبار شستن هم جرم آن زائل نشود و ذرات بول بعد از غسلتین هنوز در لباس باقی باشد در اینجا علی القاعده حکم به نجاست لباس می‌شود زیرا عین نجس باقی است و اگر جرم بول در لباس باقی باشد باید دوباره آن را بشوید و اگر جرم بول در مرتبه دوم زائل شود همین مقدار کافی در تحقق غسل دوم است کما قال به صاحب الجواهر. طبق این بیان لازم نیست که حتما بعد از ازاله عینِ بول، دوبار دیگر شسته شود به این معنی که اگر با شستن در بار اول عین بول باقی باشد و در بار دوم بول بر طرف شود همین مقدار کافی در حصول طهارت است و اما روایتی که فرمود: بار اول برای ازاله و بار دوم برای تطهیر است این روایت ضمن این که ضعیف السند است بدان معنی نیست که حتما باید در بار اول، بول زائل شود تا تطهیر در بار دوم محقق شود زیرا این روایت تنها فلسفه حکم را بیان کرده است و طبق اطلاق ادله‌ای که فرمود: «اغسله مرتین» اگر بعد از غسلتین بول باقی نباشد، طهارت حاصل می شود اعم از این که ازاله در مرتبه اول محقق شده باشد یا در مرتبه دوم.

با این حال مرحوم استاد می فرماید: اطلاق ادلهِ دالّ بر مرتین، منصرف از فرض ازاله به مجموع غسلتین است چه آنکه این فرض نادر است به خصوص این که در نصوص مرتین مثل حسنه ابن ابی العلاء در مورد اصابه بول به بدن فرمود: «صب علیه الماء مرتین فانما هو ماء» چه آنکه این تعلیل دال بر سرعت زوال عین نجاست به اولین صب الماء است بنابراین فرض عدم زوال بول بعد از صب اول از مساق تعلیل بعید است.

جواب استاد اشرفیاز شبهه محقق خویی

اولاً: خود آن مرحوم مکرراً فرموده‌اند که مطلقات شامل افراد نادر الوجود از کلی طبیعی هم می‌شود و هیچ وقت ندرت وجود بعضی از افراد کلی موجب انصراف در شمول مطلق نسبت به آن افراد نخواهد شد.

ثانیاً: تعلیلی که در روایت حسین بن ابی العلاء ذکر شده دلالت بر لزوم زوال عین به صب الماء اول ندارد بلکه آن تعلیل در مقام بیان آن است که چون بول به منزله آب است با ریختن آب روی آن طبیعتاً آب موجود زوال آن می‌شود و نیاز به غسل نیست نه اینکه در صدد اثبات لزوم زوال عین به غسل و یا صب اول باشد. بنابراین اگر زوال بول به مجموع غسلتین یا صبتین حاصل شود در اطلاق ادله داخل خواهد بود.

آری اگر عین نجس فرضاً بعد از غسلتین باقی بماند ازاله آن در تطهیر محل لازم است اما این که باید مجددا دوبار صب الماء یا غسلتین حاصل شود خیلی ثابت نیست بلکه اگر بلا فاصله غسل یا صب واحد دیگر بعد آن انجام پذیرد و ازاله عین هم بشود علی القاعده کافی خواهد بود.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo