< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

1401/09/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بررسی حکم محمول و ملبوس نجس و متنجس در نماز. بررسی مورد پنجم از مستثنیات نجاست در نماز: لباس مربّی طفل.

 

بحث در این بود که لباسِ نجس یا لباس متنجس اگر مما لا تتم فیه الصلوه باشد مثل عرقچین و بند شلوار آیا مانعیت عن الصلوة دارد یا خیر؟ سوال دیگر این که اگر لباس نجس یا متنجس به صورت محمول به همراه مصلی باشد آیا در این فرض هم مانعیت عن الصلوه دارد یا خیر؟ بحث را در دو مقام به صورت دیگری بررسی می‌کنیم مقام اول: در لباس نجس و متنجس مما لا تتم فیه الصلوه و مقام دوم: در محمول نجس و متنجس.

     مقام اول: بررسی حکم لباس متنجس و لباس نجس مما لا تتم فیه الصلوه

الف: لباس متنجس مما لا تتم فیه الصلوه

در مباحث قبل گذشت که اصل اولیه مستفاد از روایات در ابواب متعدد، مانعیت هر نجاستی در نماز است از این قاعده کلی لباس متنجس مما لا تتم فیه الصلوه، استثناء شده است طبق موثقه زراره که فرمود: «كُلُّ مَا كَانَ لَا تَجُوزُ فِيهِ الصَّلَاةُ وَحْدَهُ فَلَا بَأْسَ بِأَنْ يَكُونَ عَلَيْهِ الشَّيْ‌ءُ» معافیت لباس متنجس مما لا تتم فیه الصلوه تقریباً اجماعی است.

ب: لباسِ ما لا تتم فیه الصلوه که از اجزای میته ساخته شده است

بر استثناء فوق یعنی ما لا تتم فیه الصلوه استثنای دیگری در خصوص میته وارد شده است که اگر لباس فرد از اجزای میته باشد مطلقا مانعیت عن الصلوة دارد ولو این که لباس مما لا تتم فیه الصلوه باشد در این جهت روایات متعددی وارد شده است مثل صحیحه ابن ابی عمیر که فرمود: «لَا تُصَلِّ فِي شَيْ‌ءٍ مِنْهُ وَ لَا شِسْعٍ» در صحیحه حلبی آمده است: سَأَلْتُه عَنِ الْخِفَافِ الَّتِي تُبَاعُ فِي السُّوقِ؟ فَقَالَ اشْتَرِ وَ صَلِّ فِيهَا حَتَّى تَعْلَمَ أَنَّهُ‌ مَيِّتٌ بِعَيْنِهِ. [1] و در رواية على ابن أبي حمزة فرمود: «مَا عَلِمْتَ أَنَّهُ مَيْتَةٌ فَلَا تُصَلِّ فِيهِ.»[2] و در موثقة سماعة بن مهران فرمود: «لَا بَأْسَ مَا لَمْ تَعْلَمْ أَنَّهُ مَيْتَةٌ».[3]

ج: لباس ما لا تتم فیه الصلوه که از اجزای حیوان مشکوک التذکیه ساخته شده است

اگر لباسی از اجزای حیوانی باشد که شک در تذکیه آن داریم در این صورت حیوان مشکوک التذکیه طبق استصحاب عدم تذکیه ملحق به میته است و چون در میته روایات بالخصوص دلالت بر مانعیت عن الصلوه دارد حکم به مانعیت لباسی می‌کنیم که از اجزای حیوان مشکوک التذکیه ساخته شده است به استثنای کفش و نعلین که در حیوان مشکوک التذکیه طبق روایات استثناء شده و حکم به صحت نماز در آن دو شده است بر خلاف لباسی که از اجزای میته ساخته شده که مطلقا حکم به مانعیت آن در نماز شده و تصریح شده که حتی اگر بند کفش مصلی هم از میته باشد مانعیت عن الصلوه دارد.

د: لباسِ ما لا تتم فیه الصلوه که از عین نجس ساخته شده است

لباسی که از عین نجس ساخته شده مثل لباسی که از موی خنزیز یا سگ ساخته شده است اگر لباس مما تتم فیه الصلوه باشد یعنی ستر عورت بوسیله آن ممکن باشد در این صورت شکی نیست در مانعیت آن در نماز، ولی سوال این است که اگر لباس مما لا تتم فیه الصلوه باشد آیا در این صورت هم مانعیت عن الصلوه دارد یا خیر؟

موثقه زراره موردش معافیت لباس متنجس مما لا تتم فیه الصلوه است و شامل حیوان نجس العین مثل سگ و خنزیر نمی‌شود عمده دلیل بر مانعیت لباس مما لا تتم فیه الصلوه از اجزای حیوان نجس العین، موثقه عبد الله بن بکیر است که فرمود: «أَنَّ الصَّلَاةَ فِي وَبَرِ كُلِّ شَيْ‌ءٍ حَرَامٍ أَكْلُهُ فَالصَّلَاةُ فِي وَبَرِهِ وَ شَعْرِهِ وَ جِلْدِهِ وَ بَوْلِهِ وَ رَوْثِهِ وَ أَلْبَانِهِ وَ كُلِّ شَيْ‌ءٍ مِنْهُ فَاسِدَةٌ لَا تُقْبَلُ تِلْكَ الصَّلَاةُ

     بررسی مقام دوم: محمول متنجس و نجس

الف: محمول متنجس

1. محمول متنجس اگر مما لا تتم فیه الصلوه باشد «یعنی ساتر عورت نباشد» بلا اشکال معاف در نماز است زیرا روایاتی که حکم به مانعیت نجاست در نماز نموده این روایات طبق نظر مرحوم استاد خویی و مرحوم حکیم ناظر به عنوان ظرفیت است و استعمال آن تنها در لباس مصلی بالعنایه و المجاز صحیح است ولی اگر شیء متنجس محمول مصلی باشد لا یصدق علیه انه صلی فی النجس لا حقیقتاً و لا مجازاً، لذا ادله مانعیت نجاست در نماز شامل آن نمی‌شود اکثر فقها حکم به معافیت محمول متنجس نموده‌اند طبق اطلاق موثقه زراره که فرمود «كُلُّ مَا كَانَ لَا تَجُوزُ فِيهِ الصَّلَاةُ وَحْدَهُ فَلَا بَأْسَ بِأَنْ يَكُونَ عَلَيْهِ الشَّيْ‌ءُ» که به اطلاق شامل ملبوس و نیز محمول متنجس می‌شود و وقتی ملبوس متنجس مما لا تتم فیه الصلوه معاف در نماز باشد به طریق اولی محمول متنجس مما لا تتم فیه الصلوه معاف در نماز است.

2. و اما اگر محمول متنجس مما تتم فیه الصلوه باشد «یعنی ساتر عورت باشد» در این فرض هم مرحوم استاد خویی و مرحوم حکیم حکم به معافیت آن در نماز نموده‌اند زیرا روایات مانعیت نجاست در نماز به صورت فی ظرفیت استعمال شده است لذا شامل محمول متنجس نمی‌شود ولو این که مما تتم فیه الصلوه باشد و در صورت شک، به مقتضای اصل برائت محمول متتنجس محکوم به معافیت است.

در مقابل جمعی از فقها مثل مرحوم شهید معتقدند که محمول متنجس اگر مما تتم فیه الصلوه باشد مانعیت عن الصلوه دارد طبق ادله‌ای که حکم به مانعیت نجاست در نماز نموده است زیرا در روایات متعدد من جمله موثقه ابن بکیر و غیر آن «فی» در محمول متنجس هم استعمال شده و از آن برداشت می‌شود که به ادنی مناسبت استعمال «فی» در غیر مورد ظرف مجازاً صحیح است و لازم نیست که حتما شیء متنجس حقیقتا ظرف برای نمازگذار باشد با این بیان روایاتی که حکم به مانعیت نماز در نجس به صورت فی ظرفیه نموده شامل محمول متنجس هم می‌شود.از طرفی موثقه زراره موردش ما لا تتم فیه الصلوه است و شامل ما نحن فبه نمی‌شود.

ب: محمول نجس

اگر محمول از عین نجس باشد مثل این که مصلی همراه خود مقداری خونی را در شیشه و داخل جیب خود حمل کند نماز همراه آن ولو این که محمول نجس مما لا تتم فیه الصلوه باشد مانعیت عن الصلوه دارد و احتمال مانعیت قوی است از طرفی موثقه زراره هم موردش متنجس است و شامل این مورد نمی‌شود لیکن در این مورد هم مرحوم حکیم و استاد خویی اصل برائت را جاری کرده‌اند.

پنجمین مورد از مستثنیات نجاست در نماز، لباس مربی طفل است.

مسألة 1: الخامس ثوب المربية[4] للصبي‌ أمّاً كانت أو غيرها متبرعة أو مستأجرة ذكرا كان الصبي أو أنثى و ان كان الأحوط الاقتصار على الذكر فنجاسته معفوة بشرط غسله في كل يوم مرة مخيرة[5] بين ساعاته و إن كان الأولى غسله آخر النهار لتصلي الظهرين و العشائين مع الطهارة أو مع خفة النجاسة و إن لم يغسل كل يوم مرة فالصلوات الواقعة فيه مع النجاسة باطلة و يشترط انحصار ثوبها في واحد أو احتياجها إلى لبس جميع ما عندها و إن كان متعددا و لا فرق في العفو بين أن تكون متمكنة من تحصيل الثوب الطاهر بشراء أو استيجار أو استعارة أم لا و إن كان الأحوط الاقتصار على صورة عدم التمكن.

ترجمه: پنجمین مورد از مستثنیات نجاست در نماز لباس زن مربی طفل است که اگر متنجس به بول طفل شود معفو عنه است ، خواه مربی، مادر باشد يا دايه، خواه تبرّعاً مربی طفل باشد يا اجیر بر تربیت شده باشد، خواه آن طفل پسر باشد يا دختر، اگر چه احوط در معافیت اكتفا كردن به بول پسر است.

معافیت نجاست لباس مربی طفل مشروط است به این كه مربی در هر روز يك مرتبه آن را تطهیر کند در هر ساعتى كه مى‌خواهد اگر چه بهتر آن است كه در آخر روز باشد تا بتواند نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را در لباس طاهر يا با خفت نجاست بخواند. اگر مربی هر شبانه روز يك مرتبه هم لباس خود را تطهیر نکند، نمازهاىی كه با لباس متنجس به بول خوانده همگی باطل است.

معافیت لباس مربی مشروط است به این كه تنها یک لباس داشته باشد يا اگر بیشتر از یک لباس دارد محتاج به پوشيدن همه آنها با هم باشد در معافیت لباس مربی فرقى نيست بین این که مربی متمكن از تهیه لباس طاهر باشد به وسیله خريدن يا اجاره يا عاريه

يا متمكن نباشد اگر چه احوط در معافیت اكتفا كردن به صورت عدم تمكن است.

مستند استثنای لباس متنجس مربی روایت ذیل است:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْمُعَاذِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ أَبِي حَفْصٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سُئِلَ عَنِ امْرَأَةٍ لَيْسَ لَهَا إِلَّا قَمِيصٌ وَ لَهَا مَوْلُودٌ فَيَبُولُ عَلَيْهَا كَيْفَ تَصْنَعُ قَالَ تَغْسِلُ الْقَمِيصَ فِي الْيَوْمِ مَرَّةً.[6]

بررسی سند: در سند این روایت محمد بن یحیی معاذی قرار گرفته که توثیق نشده و بلکه مرحوم علامه در خلاصه وی را تضعیف نموده است[7] ضمن این که در طریق روایت محمد بن خالد واقع شده که مردد بین طیاسی و اصمّ است و هر دو نفر در رجال توثیق نشده‌اند[8] و ابوحفص هم مشترک بین ثقه و غیر ثقه است.[9]

بحث اصولی

مشهور فقها و مرحوم سیدنا الاستاد الخویی معتقدند که مدار در حجیت روایت، وثاقت همه راویان در سلسله سندِ روایت است و نتیجه تابع اخص مقدمات است به این معنی که اگر تنها یکی از روات در سلسنه سند غیر موثق باشد از آن روایت تعبیر به روایت غیر معتبر می‌شود. قول دیگر آن است که مدار در حجیتِ روایت، وثاقت صدور سند است از هر طریقی که حاصل شود به عنوان مثال نسبت به نهج البلاغه با آن مضامین عالی که دارد این اطمینان برای ما حاصل می‌شود که از غیر امام صادر نشده است چنان که معروف است «کَلامُ عَلِیٍّ کَلامٌ عَلِیٌّ وَ ما قالَهُ الْمُرْتَضی مُرْتَضی» از طرفی یکی از مصادیقی که وثاقت به صدور بوسیله آن حاصل می‌شود عمل یا فتوای اصحاب بر طبق روایت است چنانکه اصحاب در ما نحن فیه طبق روایت مذکور فتوی داده‌اند و بلکه در مساله ادعای اجماع شده است حال به فرض قبول انجبار ضعف سند به عمل اصحاب «علی هذا المبنی» در

چند جهت بحث است.

الف: آیا معافیت لباس متنجس به بول نسبت به مربی اختصاص به مربی سرپرست پسر دارد یا شامل مربی دختر هم می‌شود مفاد برخی از روایات آن است که شامل دختر نمی‌شود.

ب: آیا معافیت مذکور اختصاص به مادر دارد یا شامل پرستار غیر مادر هم می‌شود؟

ج: آیا معافیت مزبور شامل جدّه هم می‌شود یا اختصاص به مادر دارد این مساله منوط به این است که آیا اطلاق ام بر جده و مولود فرزند فرزند هم بدون قرینه صحیح است یا خیر؟ [10]

 


[4] الخوئي: الأحوط الاقتصار في العفو في المربّية و غيرها على موارد الحرج الشخصيّ، و بذلك يظهر الحال في الفروع الآتية‌.
[5] الامام الخميني: الأحوط أن تغسل كلّ يوم لأوّل صلاة ابتلت بنجاسة الثوب، فتصلّي معه صلاة بطهر ثمّ عفي عنها لبقيّة الصلوات في اليوم و الليلة‌.
[7] و قد ضعفا الرواية صاحبا المدارك و المعالم به أيضا، و لكنّه من رجال كامل الزيارات، ب29 ح9 ص96، الّذين قال بتوثيقهم السيد الأستاذ دام ظله و لم يعتمد على توثيق أو تضعيف المتأخرين للرواة، كالعلامة و ابن طاوس و نحوهما، لابتناء آرائهم على الاستنباط و الحدس، لاحظ معجم رجال الحديث للسيد الأستاذ دام ظله، ج1 ص57، 58 و ص63، 64، فهو ثقة على ما سلكه دام ظله.
[8] و لكنّ الطيالسي من رجال كامل الزيارات، ب71 ح8 ص174، فهو ثقة على ما سلكه الأستاذ دام ظله، كما أشرنا آنفا، و الظاهر أنّه الواقع في سند الرواية كما لعلّه يشير إلى ذلك في جامع الرواة ج2 ص110 فإنّه أشار إلى روايته هذه في التهذيب في باب تطهير الثياب، ج1 ص250 ح719. و لم يذكر ذلك في ترجمة الأصم ج2 ص108 و كأنّه لرواية محمد بن يحيى المعاذي عن الطيالسي دون الأصم و إن كانا يرويان معا عن سيف بن عميرة فلاح.
[9] كذا في المدارك و الظاهر أن المراد بالثقة هو أبو حفص الرمّاني اسمه «عمر» و غير الثقة أبو حفص الكلبي حيث أنّه لم يوثق، و في تنقيح المقال، ج3 ص13 من فصل الكنى، أنّه لم يقف على اسمه، و في جامع الرواة ج2 ص380 ما يدل على أنّه الواقع في سند الرواية حيث أنّه أسند رواية التهذيب في باب تطهير الثياب إليه، و لقبه بالكلبي من دون ذكر للصفة المذكورة في متن التهذيب ج1 ص250 ح719 فراجع.فتحصل أنّ الرواية ضعيفة و لا أقل بهذا الرجل أعني أبو حفص المشترك بين الثقة و غيره. .پاورقی فقه الشيعة، كتاب الطهارة، ج‌4، ص: 382‌.
[10] مرحوم شیخ حسین حلی : أصل العفو عنه ثابت في الجملة، و لذا لم ينقل الخلاف فيه بل نقل عدم الخلاف فيه - كما عن الحدائق - و لم يتوقف فيه الا الأردبيلي و صاحب المدارك و الذخيرة و المعالم (قدس اللّه أسرارهم). و لعل السر في توقفهم ضعف مستند الحكم في أنظارهم، و لذا قال في المدارك: «و الأولى وجوب الإزالة مع الإمكان و سقوطها مع المشقة الشديدة دفعا للحرج».و من الواضح ان ضعفها منجبر بما عرفت من الشهرة العظيمة التي كانت بمنزلة الإجماع. مرحوم تبریزی : المشهور بين الأصحاب من غير خلاف معروف أو منقول العفو عن ثوب المربية للولد إذا غسلته كل يوم مرة، و يستدل على ذلك برواية أبي حفص عن أبي عبد اللّه عليه السلام قال: سئل عن امرأة ليس لها إلّا قميص واحد و لها مولود فيبول عليها، كيف تصنع‌؟ قال: «تغسل القميص في اليوم مرة»، و ضعف سندها - حيث إن في طريقها محمد بن يحيى المعاذي، و قد ضعفه القميون و غيرهم، و أبي حفص لم يثبت له توثيق - منجبر بعمل الأصحاب.و ربما يستظهر ذلك من التعليل الوارد للعفو عن دم القروح و الجروح في موثقة سماعة حيث علل العفو فيها بأنه لا يستطيع أن يغسل ثوبه كل ساعة، و تكرر البول من الصبي لو كان موجباً لغسلها ثوبها لصلاتها لزم أن تغسله كل ساعة من ساعات الصلاة، و يضاف إلى ذلك أن اعتبار طهارة ثوبها في جميع صلواتها يوجب الحرج عليها فلا تجب الصلاة في ثوب طاهر في جميع أوقات الصلاة.أقول: لا يمكن أن يستند في العفو بشيء مما ذكر، أما الرواية فلضعفها سنداً و دعوى انجبارها كما ترى فإن المشهور قد أفتوا بمضمونها و لم يثبت أنهم استندوا عليها فلعل جلّهم أو بعضهم استفادوا الحكم من التعليل المشار إليه في موثقة سماعة أو من دليل نفي الحرج و عدم سقوط فرض الصلاة عنها.و الحاصل لم يحرز أن فتواهم في المسألة كانت لقرينة معتمدة دالة على صحة الرواية مضموناً غير واصلة إلينا.و أما التعليل فقد تقدم في البحث عن عفو دم القروح و الجروح أنه ليس بتعليل و إنّما هو حكمة للعفو فلا يطّرد و لا يكون العفو مداره وجوداً و عدماً.و أما نفي الحرج فقد ذكر في قاعدة نفيه أن المنفي الحرج الشخصي فيكون العفو دائراً مداره، و هو يختلف باختلاف الأيام و المربيات و مراتب العبادة في المولود، و هذا غير ما ذكر في كلماتهم و غير ما ذكر الماتن في عبارته. و كيف كان فمقتضى الإطلاق في مانعية نجاسة الثوب و البدن عدم العفو إلّا في مورد الحرج أو الضرر.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo