< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

1401/08/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بررسی قسم سوم از نجاست معفو عنه در نماز «ما لا تتمّ فيه الصلاة من الملابس»

 

عمده دلیل بر معافیت لباسِ ما لا تتم فیه الصلوه، موثقه زراره است که فرمود: «كُلُّ مَا كَانَ لَا تَجُوزُ فِيهِ الصَّلَاةُ وَحْدَهُ فَلَا بَأْسَ بِأَنْ يَكُونَ عَلَيْهِ الشَّيْ‌ءُ مِثْلُ الْقَلَنْسُوَةِ وَ التِّكَّةِ وَ الْجَوْرَبِ»[1] مراد از شیء در عبارت «فَلَا بَأْسَ بِأَنْ يَكُونَ عَلَيْهِ الشَّيْ‌ءُ» شئٌ من النجس است این حدیث ظهور دارد در ملاقی نجس به این معنی که اگر لباسِ ما لا تتم فیه الصلوه متنجس به یکی از نجاسات ده‌گانه باشد نماز به همراه آن منعی ندارد امام متن روایت:

موثقه زراره: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ‌ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا قَالَ: كُلُّ مَا كَانَ لَا تَجُوزُ فِيهِ الصَّلَاةُ وَحْدَهُ فَلَا بَأْسَ بِأَنْ يَكُونَ عَلَيْهِ الشَّيْ‌ءُ مِثْلُ الْقَلَنْسُوَةِ وَ التِّكَّةِ وَ الْجَوْرَبِ. [2]

با این بیان موثقه مزبور شامل نمی‌شود لباسی را که از اجزای حیوان ما لا یاکل لحمه و اجزای حیوان نجس العین ساخته شده است ولو این که ما لا تتم فیه الصلوه باشد اگر هم فرضا موثقه زراره شامل حیوان ما لا یاکل لحمه مثل گرگ و روباه و حیوان نجس العین مثل سگ و خوک بشود لا محاله بین موثقه و روایاتی که حکم به ممنوعیت نماز در اجزای ما لا یاکل لحمه به نحو مطلق نموده، تعارض است و بعد از تعارض و تساقط مرجع عموم ادله اولیه مانعیت نجاست در نماز است.

توضیح ذلک: رویات ممنوعیت نماز در اجزای ما لا یاکل لحمه در نماز مطلق است و به اطلاق شامل ما تتم فیه الصلوه و ما لا تتم فیه الصلوه می‌شود و موثقه زراره هم به اطلاق شامل نجاست خون یا منی از حیوان ما لا یاکل لحمه و حیوان ماکول اللحم می‌شود و در ماده اجتماع «اجزای حیوان ما لا یاکل لحمه که لا تتم فیه الصلوه است» با هم تعارض دارند و بعد از تعارض و تساقط مرجع عموم ادله اولیه مانعیت نجاست در نماز است.

اما نسبت به لباس ما لا تتم فیه الصلوه از اجزای میته، موثقه زراره قطعا شامل آن نمی‌شود زیرا اولا مورد موثقه لباس متنجس است. ثانیاً در صحیحه ابن ابی عمیر عن غیر واحد با تاکید و شدت از همراه داشتن اجزای میته در نماز ولو به مقدار ما لا تتم فی الصلوه منع شده است چنان که فرمود: «لَا تُصَلِّ فِي شَيْ‌ءٍ مِنْهُ «المیته» وَ لَا فِي شِسْعٍ» و اما مرسله حماد بن عثمان «في الرجل يصلي في الخف الذي قد أصابه القذر؟ فقال إذا كان مما لا تتم فيه الصلاة فلا بأس» [3] و مرسله عبد اللّٰه بن سنان[4] که فرمود: « كل ما كان على الإنسان أو معه مما لا تجوز الصلاة فيه وحده فلا بأس أن يصلي فيه» اگر چه به اطلاق شامل میته و نجاسات ذاتی می‌شود ولی به جهت ارسال سنداً قابل برای مناقشه است.

بیان مرحوم حکیم در وجه ممنوعیت اجزای حیوان ما لا یاکل لحمه و حیوان نجس العین.

اجزای حیوان نجس العین مثل سگ و خوک داخل در روایات مانعه است زیرا اجزای این حیوانات بخاطر عدم قابلیت تذکیه در زمان حیات به منزله میته است از این جهت که تذکیه در آنها تاثیری ندارد و موجب طهارت حتی جلد آنها نمی‌شود چنانکه موجب حلیت لحم آنها نمی‌شود حتی اگر اجزای این حیوانات در حین حیات هم از آنها جدا شود باز هم به منزله میته است و در روایات متعدد گذشت که اجزای میته مطلقا مانعیت در نماز دارد حتی نسبت البسه‌ای که لا تتم فیه الصلوه است مثل بند کفش و غیر آن اگر چه حیوانات ما لا یاکل لحمه قابلیت برای تذکیه را دارند مثل گرگ و روباه که اگر ذبح شرعی شوند محکوم به طهارتند و پوست آنها نیز با ذبح شرعی طاهر می‌شود.

ولی چون در حیوانات نجس العین ذبح و تذکیه در آنها تاثیری ندارد و این حیوانات در زمان حیات به منزله میته و در حکم ملحق به میته هستند و پس از مرگ هم به طریق اولی محکوم به عدم معافیت هستند زیرا این حیوانات علاوه بر این که عنوان نجس بر آنها صادق است و از این جهت مانعیت دارند مانعیت از نظر میته بودن هم دارند بنابراین اگر ما لا تتم فیه الصلوه از اجزای حیوان نجس العین باشد مثل موی سگ و خنزیر، اجزای این حیوانات داخل در ادله مانعیت هستند زیرا این حیوانات به جهت عدم قبول تذکیه اولا به منزله میته هستند ثانیا نجاست ذاتی دارند و اجزای آنها پس از مرگ أولی به مانعیت عن الصلوه هستند.

اشکال مرحوم استاد خویی

این که شما فرمودید: اجزای نجس العین در زمان حیات به منزله میته است این کلام صحیح نیست زیرا به بعض اجزای جدا شده از حیوان زنده؛ اطلاق میته نمی‌شود تا به جهت مانعیت اجزای میته در نماز حکم به ممنوعیت این اجزاء در نماز کنیم هذا اولاً.

ثانیاً: موت اثری در نجاست مثل مو و پشم حیوان نجس العین ندارد تا به عنوان میته بودن ممنوع باشد بنابراین اگر کلاهی از پشم یا موی نجس العین ساخته شود داخل در محل بحث ما یعنی در ما لا تتم فیه الصلوه خواهد بود خواه این پشم و مو در زمان حیات کلب و خنزیر جدا شود یا بعد از موت آنهاجدا شود پس عمق کلام در این است که آیا موثقه زراره که نجاست در ما لا تتم فیه الصلوه را استثناء نموده شامل تنجس ما لا تتم فیه الصلوه از حیوان نجس العین می شود یا خیر؟ و آیا قلنسوه یا جورابی که از پشم یا موی نجس العین ساخته شده می تواند در صلوه معاف باشد یا خیر؟ مدعای ما این است که موثقه زراره از اصل شامل نجس العین نمی شود بلکه مختص به متنجس است ضمن این که ممنوعیت نماز در اجزای حیوان نجس العین از این جهت است که داخل در موثقه عبد الله بکیر است که در آن از نماز در تمام اجزای ما لا یاکل لحمه منع شده است و حیوان نجس العین قطعا یکی از مصادیق حیوان ما لا یاکل لحمه است از طرفی حیوان نجس العین داخل موثقه زراره نیست تا از این جهت حکم به معافیت آن شود زیرا مورد موثقه تنها متنجس است این بود بحث در اجزای نجس العین و توضیح بیشتر بحث نجس العین را به عنوان فذلکه البحث بیان خواهم نمود ان شاء الله و اما نماز در اجزای ما لا یاکل لحمه:

ان قلت: طبق موثقه إسماعيل بن الفضل نماز در اجزای ما لا تتم فیه الصلوه از حیوان ما لا یاکل لحمه محکوم به معافیت است.

موثقة إسماعيل بن الفضل: وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنِ الْحُسَيْنِ يَعْنِي ابْنَ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ الْفَضْلِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ لِبَاسِ الْجُلُودِ وَ الْخِفَافِ وَ النِّعَالِ وَ الصَّلَاةِ فِيهَا إِذَا لَمْ تَكُنْ مِنْ أَرْضِ الْمُصَلِّينَ؟ فَقَالَ أَمَّا النِّعَالُ وَ الْخِفَافُ فَلَا بَأْسَ بِهَما. [5]

جواب مرحوم حکیم: موثقه إسماعيل بن الفضل شامل حیوان ما لا یاکل لحمه و حیوان که نجاست ذاتی دارد نمی‌شود زیرا در این روایت به جهت سوق المسلمین به عنوان اماره بر حلیت حکم به عدم بأس شده است و بحث ما در جایی است که می‌دانیم لباسی از اجزای حیوان ما لا یاکل لحمه تهیه شده و فرض آن است که اماره‌ای هم بر حلیت قائم نشده است ضمن این که در موثقه عبد الله بن بکیر از همراه داشتن هر یک از اجزای ما لا یاکل لحمه در نماز منع شده است و نهایتا بر فرض تعارض بین موثقه إسماعيل بن الفضل و موثقه عبد الله بکیر در ماده اجتماع تساقط کرده و مرجع عموم ادله اولیه ممنوعیت ما لا یاکل در نماز است.

موثقه ابن بکیر: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عن عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ قَالَ: سَأَلَ زُرَارَةُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الصَّلَاةِ فِي الثَّعَالِبِ وَ الْفَنَكِ وَ السِّنْجَابِ وَ غَيْرِهِ مِنَ الْوَبَرِ فَأَخْرَجَ كِتَاباً زَعَمَ أَنَّهُ إِمْلَاءُ رَسُولِ اللَّهِ أَنَّ الصَّلَاةَ فِي وَبَرِ كُلِّ شَيْ‌ءٍ حَرَامٍ أَكْلُهُ فَالصَّلَاةُ فِي وَبَرِهِ وَ شَعْرِهِ وَ جِلْدِهِ وَ بَوْلِهِ وَ رَوْثِهِ وَ أَلْبَانِهِ وَ كُلِّ شَيْ‌ءٍ مِنْهُ فَاسِدَةٌ لَا تُقْبَلُ تِلْكَ الصَّلَاةُ حَتَّى تُصَلِّيَ فِي غَيْرِهِ مِمَّا أَحَلَّ اللَّهُ أَكْلَهُ...

ترجمه: زرارة از امام صادق سوال کرد درباره نماز خواندن در کرک روباه و فَنَک «حیوانی کوچک‌تر از روباه که گوش‌های دراز و پوست قرمز دارد» و سنجاب و کُرک دیگر حیوانات، حضرت کتابی را که املاء رسول الله بود، آوردند در آن کتاب حکم آن چنین آمده بود: نماز خواندن در کُرْک و مو و پوست و بول و سرگین و اجزای دیگر حیواناتِ حرام گوشت، حرام است، و موجب بطلان نماز می‌شود...


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo