درس خارج اصول استاد میرزا محمدحسین احمدی‌فقیه‌یزدی

موضوع: حیات طیبه نتیجه مقاصدالشریعه

حیات طیبه از ناحیه خداوند برای انسان است.

ایمان به معاد ومبدا شرط اصلی است تا مقاصدشریعت به دست بیاید.

در این بحث امروز هم ادامه بحث قبل است که اول عمل صالح باید باشد ودر حالی که او مومن است .

مقاصد شریعت روی این دو است ایمان وعمل صالح؛ یعنی هرچه مقاصد می خواهد باشد باید درآن ایمان وعمل صالح باشد.

میزان شرعی اندیشه انسان باید به ایمان وعمل صالح منجر شود واندیشه روی عمل صالح وایمان بنا شده است.

مقاصد شریعت برای حیات طیبه است که هرچی باشد باید به حیات طیبه برسد.

انسان در فرض های ذهنی که می تواند دنبال کند وبا آن سوالات در ذهن را جواب دهد یعنی درعلم او چیزی است که بتواند حقیقت راجواب دهد.

وقتی اهل ایمان وعمل صالح شد حیات طیبه هم می آید.

مقصود شارع این است که به حیات طیبه برسیم.

حیات طیبه به حقیقت وواقع بر می گردد که هم در دنیا وهم در آخرت هست وباید مقدمات آن طوری فراهم شود که حیات طیبه ایجاد شود.

حیات طیبه بدی ها در آن وجود ندارد وهمه حسنات وخوبی هاست.بله حتی اگر قصاص در حیات طیبه دنیا باشد این هم از روی حیات طیبه بودن است.

مقاصد همان حیات طیبه است وحیات طیبه همان مقاصد شریعت است.

اگر حیات طیبه را می فهمیم که مقاصد را می توان درک کرد ولی اگر حیات طیبه درک نمی شود که مقاصد را هم نمی توان دریافت کرد.

چون می گویند با این مقاصد است که به حیات طیبه می رسیم ،پس مقاصد شریعت دنبال حیات طیب هاست وکسی نمی خواهد از مقاصد به غیر حیات طیبه برسد.

در اصل که انسان اندیشه ورز است وسراغ هرچیزی می رود وهمه برعهده اندیشه است.

باورهای انسان روی محاسبه ای است که می فهمد با عقل وفطرت جور هست یا نه وفقیه این است که این را می فهمد.

حیات طیبه با شناخت تکوین ایجاد می گردد چون این دو روی هم می باشد.

اشاعره می گفتند خدا به گناه من علم دارد یا نه واگر ندارد که جهل است پس باید من گناه کنم تا علم خدا جهل نشود.

وما نباید به اسم دین وولایت فقیه اشتباه فکر کنیم واشتباه عمل کنیم و نباید حیات طیبه کنار رود.

ملاک حیات طیبه:

تشریع روی تکوین بار شده است وتکوین با عقل واندیشه انسانی قابل دریافت است ،پس تکوینی که بر اساس اندیشه انسانی با تشریع پیش می رود حیات طیبه را ایجاد می کند.

به عبارتی ملاک تشخیص حیات طیبه حسن وقبح افعال است.خود عقل انسانی مصلحت ومفسده را تشخیص می دهد که همین می شود ملاک حیات طیبه.

باید اختلال در نظام ایجاد نشود وهر کاری که اختلال در نظام ایجاد کند می شود ضد حیات طیبه.