< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد میرزا محمدحسین احمدی‌فقیه‌یزدی

1402/01/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: محکم ومتشابه در روایات

 

عيون أخبار الرضا عليه السلام / ج‌1 / 290 / 28 باب فيما جاء عن الإمام علي بن موسى ع من الأخبار المتفرقة ..... ص : 272

39- حدثنا أبي رضي الله عنه قال حدثنا علي بن إبراهيم بن هاشم عن أبيه عن أبي حيون مولى الرضا ع قال: من رد متشابه القرآن إلى محكمه‌ هدي إلى صراط مستقيم‌ ثم قال إن في أخبارنا متشابها كمتشابه القرآن و محكما كمحكم القرآن فردوا متشابهها إلى محكمها و لا تتبعوا متشابهها دون محكمها فتضلوا.

روایات ما محکم ومتشابه دارند مانند قرآن وشما متشابه را به محکم بر گردانید.وبه متشابه این روایات مشغول نشوید که گمراه می شوید.

پس معلوم است که دلالت وآنچه که مربوط به دقت هایست که مربوط به لفظ های روایت ها هست که دیده شود که محکم ومتشابه چیست.

در قرآن است که هن ام الکتاب واخر متشابهات؛ در قضیه مهمی که در فهم ودرک ماست که باید تشخیص داده شود موارد محکم ومتشابه همین طور در رویات باید دقت شود که محکم دیده شود که با یک حقیقت واحد است ؛آن که چند معنا یا چند جهت ولفظ پیدا می کند باید حد واحد که حقیقتا محکم است پیدا شود.

در روایت حجت ظاهر وباطن است که می فرماید:

بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‌90 ؛ ص12

ثم سألوه ع عن المتشابه من القرآن فقال و أما المتشابه من القرآن فهو الذي انحرف منه متفق اللفظ مختلف المعنى‌

در متشابه لفظ یکی است ولی معنا متفاوت است.پس در معنا باید الفاظ متفق دقیقا پیدا شود ومراد واقعی به دست بیاید تا متحد المعنا شود وآن معنا می شود محکم.

این نکته اساسی است در فهم روایات ها ودلالتی که در روایات پیدا شده است.

پس محکم ومتشابه در آیه ورویات باید در مقام عمل متفق شود.

الأصول الستة عشر (ط - دار الحديث) / 225 / [أخبار حميد بن شعيب عن جابر الجعفي‌] ..... ص : 213

قال جابر: سمعته يقول: إن القرآن فيه محكم و متشابه، فأما المحكم فنؤمن به و نعمل به و ندين‌ به، و أما المتشابه فنؤمن به و لا نعمل به، و هو قول الله في كتابه: فأما الذين في قلوبهم زيغ فيتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة و ابتغاء تأويله و ما يعلم تأويله إلا الله و الراسخون في العلم‌.

محکم آن است که به آن ایمان می آوریم وبه آن عمل می کنیم وبه آن دین داری می کنیم ولی در متشابه ایمان به آن داریم ولی عمل نمی کنیم به آن.

پس وقتی محکم معین شد به آن عمل می کنیم.ودر متشابه فقط تصدیق می شود وارجاع به محکم می دهیم در روایت ها وآیات قرآن.که این وظیفه عمومی وکلی است.

این روایات ظهوری وباطن وحقیقتی دارد که اگر ظهور با باطن منطبق شد می گوییم این ظهور علم است وعلم حاصل شده چون مطابق با حقیقت است وگاهی ظهوری پیدا می شود ولی مفاد حکم با حقیقت معنا منطبق نمی شود.

ظواهر کتاب وسنت وقتی حجت است که مخالفتی در حقیقت معنا با وظائف دیگر که در آیه یا روایتی است نداشته باشد وباید این دو تطبیق کند. ظهوری وقتی حاصل می شود که مطابق با محکمات باشد.

گاه ممکن است وظیفه روشن شود ولی باید مناسبت آن را با محکم بسنجیم که در این صورت حقیقت معنا پیدا می شود.

از اهل سنت نقل شده که وقتی به معنا وحقائق توجه شود ورسیده ایم به مقصود شارع که تعبیر به مقاصدالشریعه شد ؛این اصل بحث درست است که مقاصد الشریعه که د ر کلمات آنان آمده که به صورت اصل درست شده درست است ودور نمی شود به طور کلی،کشف مقاصد الشریعه کشف محکمات است ولاشک که امر صحیحی است واستناد به آن میشود.وقتی مقصودشارع معین شد تردید راه در آن ندارد که به محکمات برمی گردد واگر مقام درک واقع بود ومقاصد الشریعه این را گفت که به محکم برگشت داده شده تردید ناپذیر است.

که در فقه گفته می شود تنقیح مناط است وحقیقت حکم پیدا شد که این کشف حقیقت حکم شارع مقدس است کان که واقع محکم بیان شده وپیدا شده که وظیفه روشن می شود.

دلالت روایت مثل دلالت قرآن وظواهر قرآن به محکم باید برگشت داده شود واین مختلف المعانی به محکم برگشت داده می شود ومی توان به آن استناد شود.ومعلوم است که دلالت روایات برای ما اهمیت دارد وباید مواظبت شود ومختلف المعانی نشود که در حین اختلاف الفاظ معانی مشخص نشود وبلکه باید به یک معنا وحقیقت درست برسد که محکم باشد ومعنای مختلف به آن برگشت داده شود ووظیفه برای عمل شود.

حال اگر احیانا موردی نشد که متحد المعنا شود ومقصود شارع معلوم نشد ومناط حکم کشف نشد توقف باید بشود.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo