< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد هادی عباسی خراسانی

99/09/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: خارج اصول فقه/الفائق في الأصول /سیره عقلائیه، طرق احراز سیره و عدم ردع

 

1- فصل سوم: طرق احراز سیره و عدم ردع

فصل سوم در مباحث سیره عقلاییه راجع به راه‌ها و طرق احراز سیره و عدم ردع است. قبلا گفتیم سیره‌ عقلاییه احتیاج به امضای شارع دارد. امضای شارع مقدس معمولا به عدم ردع است. حال که گفتیم نیاز به احراز عدم ردع و امضای شارع دارد، بحث مهم دیگر این است که از چه راه‌هایی می‌توانیم احراز سیره عقلاییه کنیم؟

بیان مقدمه

شک و شبهه‌ای نیست که فقیه در طریق استنباط احکام شرعیه نیازمند سیره عقلاییه است. لازم دارد ببیند عقلا برخوردشان با وقایع و خصوصیات چه هست؟ ما باید به عنوان اصل مسلم، استفاده فقیه را از سیره عقلا بپذیریم. باید بحث شود که چه راه‌هایی می‌تواند این سیره را اثبات کند.

سیره گاهی در مرأی و منظر شارع است. در زمان 23 ساله نبوت و بعد از بعثت و در 250 ساله زمان معصومین علیهم السلام، شارع حرفی زده یا خیر؟ اگر در مرأی و منظرش باشد که ثابت می‌شود. دو بحث داریم یکی احراز سیره‌ای که در زمان معصوم علیهالسلام است و دیگری سیره‌ای که در زمان ماست.

2- روش‌های کشف و احراز سیره عقلائیه

اولین راه کشف سیره استقرا است؛ استقرا حال عقلاء و سلوک عملی آنها بررسی می‌کنیم که سیره عقلا چه بوده است. سیره عقلاء به عنوان عقلاء نه تخلف دارد و نه اختلاف. در این سیره دیگر زمان را مطرح نمی‌کنیم، بلکه با الغای خصوصیت زمانی می‌رسیم به اینکه سیره عقلایی هر زمان وحدت خاصی دارد.

3- صورت اطمینان آور استقراء سیره عقلائیه

البته باید توجه داشت که اطمینان‌آور بودن سیره در صورتی درست است که حجیت اطمینان متوقف بر سیره عقلا نباشد؛ چرا که باعث دور می‌شود.

3.1- اشکال استاد

البته به نظر ما تفاوت به علم اجمالی و تفصیلی است و وجود علم اجمالی کفایت می‌کند برای عدم پیدایش دور؛ به عبارت بهتر اضمحلال و انحلال علم تفصیلی به علم اجمالی است؛ چنان که مرحوم آخوند رحمه الله فرمودند. چه اشکالی دارد از یک سیره ای یک مطلبی را استفاده کنیم اجمالا و از آن برای اثبات سیره‌ای دیگر به صورت تفصیلی استفاده کنیم. و این صحیح است؛ چون متوقف و متوقف علیه در اجمال و تفصیل دو تا هستند دور پیش نمی‌آید.

4- تطبیق متن

الفصل الثالث ؛ طرق إحراز السیرة و عدم الردع؛ فصل سوم، روش کشف سیره و عدم ردع آن.

قد عرفت في الأبحاث المتقدمة أنّ السیرة العقلائیة تحتاج في اعتبارها إلی الإمضاء غالباً، کما عرفت أنّ الإمضاء کثیراً ما یُحرز بعدم الردع، فمن الجدیر أن نتکلّم بعد ذلک حول طرق إحراز السیرة و طرق إحراز عدم الردع، فنستعرض الکلام ضمن مقامین[1] ؛ همانا یافتی در بحثهای گذشته که سیره عقلائیه غالبا احتیاج دارد در معتبر بودندش به امضاء، همانطور که دانستی کثیر از تاییدها به عدم ردع از آن سیره کشف میشود. پس سزاوار است که بحث کنیم محور راههای احراز سیره و روشهای کشف عدم ردع، پس کلام در ضمن دو مقام تعریض میشود.

المقام الأول ؛ طرق إحراز السیرة

مقدمة

بعد أن تحدّثنا عن حجیة السیرة العقلائیة ینبغی البحث عن طرق إحراز السیرة صغرویاً، و أنّ الفقیه کیف یحرز سیرة العقلاء المعاصرین له؟ فهل یحتاج في ذلک إلی الاستقراء و الفحص الخارجي عن حالهم و کیفیة سلوکهم العملی؟ أو بإمکانه أن یستند إلی طریق آخر؟ کما ینبغی البحث عن أنّه کیف یحرز أنّ السیرة المعاصرة له ثابتة فی عصر المعصومین (علیهم السلام)؟؛ بعد از بحث ما از حجیت سیره عقلائیه، شایسته است بحث از راههای کشف سیره عقلائیه به عنوان صغرای بحث، و این فقیه چونه احراز میکند سیره عقلاء همزمان خود را؟ پس آیا احتیاج دارد در این کشف به استقراء و فحص خارجی از حال عقلاء و چگونگی سلوک عملی ایشان؟ یا امکان دارد به روش دیگر استناد کند؟ و همانطور که شایسته است بحث از اینکه چگونه کشف میکند که سیره زمانه خودش در روزگار معصومین علیهمالسلام بوده است؟

و البحث الثاني یبتنی علی أساس أصل موضوعي، و هو اختصاص الحجیة بالسیرة المعاصرة للمعصومین (علیهم السلام)، و البحث الأول قد یحتاج إلی مقدّمة للبحث الثاني – کما سیتّضح – کما هو مهمّ في نفسه لإثبات السیرة المستحدثة إذا قلنا بحجیتها[2] ؛ بحث دوم مبنتی بر اساس اصل موضوعی است، و آن اختصاص حجیت داشتن به سیره همزمان زمانه معصومین علیهمالسلام است، و بحث دوم احتیاج دارد به مقدمهای برای ارتباط پیدا کردن با بحث دوم – همانطوری که توضیح داده خواهد شد – که این بحث مهم است برای اثبات حجیت سیرههای مستحدثه زمانی که قائل باشیم به حجیتشان.

فالکلام یقع فی مرحلتین :

المرحلة الأولی؛ طرق إحراز السیرة المعاصرة لنا.

المرحلة الثانیة؛ طرق إحراز السیرة المعاصرة للمعصوم (علیه السلام)؛ پس کلام در دو مرحله بیان میشود: مرحله اول، روش احراز سیره معاصر ما. مرحله دوم، روش احراز سیره معاصر معصوم علیهالسلام.

المرحلة الأولی ؛ طرق إحراز السیرة المعاصرة لنا؛ مرحله اول، روش احراز سیره زمانه ما.

الطریق الأول ؛ الإستقراء

إن استقراء حال العقلاء و سلوکهم العملي و تتبعه في الخارج قد یوجب استکشاف السیرة، فإذا رأینا أنّ عدداً من أفراد المجتمع علی اختلافهم في الخصوصیات الفردیة متّفقون علی سلوکٍ معیّن فقد یُظنُّ إنّ ذلک بناء عملی عامّ من جمیع أفراد ذلک المجتمع و إن احتمل أیضا أن یکون لأجل خصوصیة مشترکة فی ذلک العدد المذکور أو لخصوصیات مختلفة فیهم اقتضت سلوکاً واحداً صدفة؛ طریق اول استقراء حال عقلاء و سبک عملی و پیروی کردن از ایشان در خارج، نتیجه میدهد کشف سیره ایشان را. پس وقتی میبینی که تعدادی از افراد عقلاء جمع شده اند با اختلافاتی که در خصوصیات فردی دارند و متفق هستند بر سبک معین، پس گمان میآورد که ذلک این اتفاق، بناء علمی عام است از همه افراد این مجتمع و این که احتمال داده میشود که به خاطر همین خصوصیات مشترک در این عدد مذکور یا خصوصیات مختلف در ایشان لازم آورده سلوک و سبک واحد یکپارچه را از ایشان.

و کلّما تکررت التجربة بالنسبة إلی عدد أکثر قویَ الظن بعموم السیرة، و ضعف احتمال الخلاف، فربّما یحصل الاطمئنان بأنّها طریقة عامّة و سیرة عقلائیة، بل قد یحصل القطع بذلک نتیجة اضمحلال احتمال الخلاف فی النفس علی ما یدّعی في باب حساب الاحتمالات. و لحصول ذلک القطع أو الاطمئنان لا مناص (چاره ای نیست) من تتبّع الظروف المختلفة و الطوائف المتفاوتة من الناس لیتأکّد أنّه بناءٌ عملي عامّ[3] ؛ و هر چقدر تجربه استکشاف تکرار شود به نسبت به تعداد بیشتر، گمان به عمومیت داشتن سیره قویتر، و احتمال خلاف و اختلاف در مورد آن سیره ضعیف خواهد بود. پس چه بسا حاصل شود اطمینان به عام بودن آن روش و سیره عقلائیه، بلکه قطع حاصل میشود به خاطر از بین رفتن احتمال خلاف در خود آنچه ادعا شده است در باب حساب احتمالات. و برای حصول این قطع یا اطمینان چارهای نیست از جستار ظروف مختلف و اقشار متفاوت از مردم تا تاکید شود که آن سیره، بناء عملی عام همه عقلاء است.

و هذا الطریق لا إشکال فیه في فرض حصول القطع، بل و في فرض حصول الاطمئنان، لکن بشرط عدم توقّف حجیة الاطمئنان علی السیرة أو إثبات السیرة علی حجیته (اطمینان) بطریق قطعی أو ما ینتهی إلیه، کما لا یخفی[4] ؛ و این طریق کشف اشکالی در آن نیست اگر فرض شود از آن به قطع و واقع میرسیم، بلکه اگر فرض کنیم از این راه به حصول اطمینان و ظن قوی، اما به شرط عدم توفق حجیت اطمینان بر سیره عقلائیه یا اثبات سیره عقلائیه متوقف باشد بر حجیت اطمینان بطریق قطعی یا آنچه منتهی به آن میشود، همانطور که مخفی نیست.


[1] الفائق في الأصول، ج1، صفحه 59.
[2] الفائق في الأصول، ج1، صفحه 59.
[3] الفائق في الأصول، ج1، صفحه 60.
[4] الفائق في الأصول، ج1، صفحه 60.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo