< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد هادی عباسی خراسانی

99/07/14

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: خارج اصول فقه/الفائق في الأصول /ادله حجیت ذاتی سیره عقلاعیة

 

1- ملاک و ادله حجیت سیره عقلاء

در بیان دو نکته ای بودیم که نکته اول تقسیم سیره بود به عام و خاص و بیان سیره خاصه و نکته دوم راجع به انواع دلیل های حجیت سیره عقلاپیه است. قبلا گفته شد ملاک حجیت سیره عقلائیه در طریق استنباط حکم شرعی است یکی از سه امور خواهد بود:

دلایلی که در ادامه میگوییم باید متکلف این سه مناط باشند تا دلالت کنند بر حجیت سیره عقلائیة. در غیر این صورت خیر

دلیل اول؛ دلیلی که دلالت بر حجیت ذاتی سیره عقلاء دارد.

1.1- دلیل اول؛ محال بودن توافق عقلاء بر اشتباه عادتاً

یکی از ادله این است که وقتی عقلاء یعنی جمعی از کسانی که با ذکاوت و هوش و هستند، عادتا به حسب عادت نمی توانند تبانی بر خلاف داشته باشند. در اینصورت اگر سیره‌ای را عملا تایید کنند و داشته باشند، آن سیره حجت خواهد بود.

1.2- مناقشه در دلیل اول

شاید اشکال بشود که این حرف شما که عقلاء اتقاقی بر خطاء ندارند وقتی باشد که این سیره عقلائیه ای باشد بما هو عقلاء. اما اگر این سیره، از عواطف و سلایق روزانه مردم بود و خاص بود نمی توان این حرف را زد. از کجا معلوم که سیره عقلاء از این قسم دوم نباشد. فلذا اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال.

1.3- جواب از مناقشه

جواب اینکه ما وقتی می گوییم سیره عقلاء، یعنی سیره عامه مردم در جمیع زمانه ها که احتمال تبانی جمیع این عقلاء بر خلاف حق، منتفی است واقعا. به تعبیر دیگر این سیره، متصل است به فطرت انسانی فلذا حجت خواهد بود

 

2- تطبیق متن

النکتة الثانیة ؛ أصناف أدلة حجیة السیر العقلائیة

قد عرفت أن مناط حجیة السیرة العقلائیة الواقعة فی طریق استنباط الحکم الشرعی أحد أمور ثلاثة :[1]

الاول ؛ کشفها عن صحة ما بنی علیه العقلاء و عدم خطئهم فیه.

الثانی؛ أمر الشارع بالعمل علی طبقها أو جعله مناشئ الحجیة لها أو إحاله الشارع الناس إلی ما تحکم به عقولهم فی باب السیرة.

الثالث ؛ إیجابها – و لو ببعض الضمائم – العلم أو الاطمئنان بإمضاء الشارع لها – أی جعله الحکم المماثل أو المناسب لها.

کما عرفت أن دلیل حجیة السیرة لابد و أن یکون متکفّلاً بإثبات أحد هذه المناطاة الثلاثة فی السیرة. و علیه، فینبغی تصنیف أدلة حجیة السیرة إلی ثلاثة أصناف، و کل صنف یتصدّیَ لإثبات أحد هذه المناطاة فی السیرة.

إذا عرفت هاتین النکتتین فنقول ؛ إنّ ما استدل أو یمکن أن یستدل به علی حجیّة السیرة العقلائیة وجوه عدیدة، و إلیک البحث عن أهمّها ضمن أصناف ثلاثة.

الصنف الأول من الأدله

الصنف الاول من الأدلّة ؛ أدلّه صحه البناءات العقلائیة

هناک طائفة من الأدلّة قد یستدل بها علی أنّ السیر العقلائیه صحیحه بمعنی مطابقتها للواقع، و هی کما یلی :

الدلیل الأول

الدلیل الأول ؛ إستحالة خطأ العقلاء عادة

إذا اتّفق العقلاء – و هم جمّ غفیر بما فیهم الألمعیّون و الحکماء و أهل الدّقّة و النّبوغ – علی شیء فیستبعد جدّاً – بل یستحیل عادةً – خطؤهم جمیعاً علی أساس حساب الاحتمالات. فیحصل الاطمئنان أو القطع بأنّ موقفهم مطابق للواقع.[2]

 

مناقشة الدلیل الأول

إنّ هذا الدلیل تامّ لو کان المقصود بسیرة العقلاء خصوص ما کان ناشئاً من ارتکازات عقلائیة و نکات عقلیّة، و أمّا إن أرید بسیرتهم المعنی الأعمّ منها – فی قبال سیرة المتشرّعة – و الّتی قد یعبّر عنها بسیرة الناس حتّی لو کانت لها مناشئ أخری کالعواطف و السّلائق و الحاجات الیومیّة فلا یتمّ الوجه المذکور، کما هو واضح.

نعم، لو انعقدت سیرة عامّة فی جمیع الأعصار و الأمصار جیلاً بعد جیل یمکن القول بأنّ نشوءها من منشأ غیر عقلائی و خطؤهم جمیعاً فی اتّخاذها کطریقة مستمرّة مستبعد جداً – بل یستحیل عادةً – طبقاً لحساب الاحتمالات، و کذا السیرة الخاصّة الّتی تلحق بالسیرة العامّة، و هی الّتی تختصّ بمکان خاص و لکن بحیث لو وقع کل واحد من العقلاء فی ذلک المکان، لکان موقفه العملی مطابقاً لها، علی ما سیأتی البحث عنهما و لکنّ المدّعی أعم من ذلک.[3]

 

النکته الثانیه ؛ أصناف أدله حجیه السیر العقلائیه؛ قد عرفت أن مناط حجیة السیرة

دانستی که مناط حجیت سیرة عقلائیة واقع شده در طریق استنباط حکم شرعی سه چیز است. اولی کشف سیره از صحت آنچه که بنا کذارده اند علاء بر آن و عدم خطاء ایشان در آن. دوم امر شارع بر عمل طبق سیره یا قرار دادن این منشاء حجیت برای این سیره، یا مردم را احاله کرده به آن چه عقلشان در آن چیز حکم میکنند در باب سیره. سوم اینکه ایجاب سیره هست ولو ببعض ضمیمه های علمی یا اطمینان به امضاء سیره توسط شارع و جعل حکم مماثل و مطابق سیره.

کما عرفت أن دلیل حجیة السیرة

کما اینکه دانستی که دلیل حجیت سیره به ناچار یکی از این سه امور گفته شده باشد و متکفل اثبات این سه مناط باشد در سیره.

فینبغی تصنیف أدلة حجیة السیرة إلی ثلاثة أصناف

پس شایسته است که دسته بندی کنیم ادله حجیت سیره را به سه دسته، و هر صنفی متصدی اثبات یکی از مناطهای گفته شده است در سیره. پس می گوییم آنچه استدلال قرار میگیرد یا امکان دارد مورد استدلال قرار گیرد بر حجیت سیره عقلائیة وجوه متفاوتی دارد که ما برای تو مهمترین آن ها را ذکر میکنیم.

هناک طائفة من الأدلّة قد یستدل بها علی أنّ السیر العقلائیه صحیحه بمعنی مطابقتها للواقع، و هی کما یلی :

صنف اول ادله ای هستند که دلالت میکنند بر صحت ذاتی بناء عقلاء. در اینجا گروهی از ادله هستند که دلالت می کنند بر اینکه سیره عقلاء صحیح است و مطابق با واقع؛ یعنی حجیت ذاتی دارد.

 

الدلیل الأول ؛ إستحاله خطأ العقلاء عادةً

دلیل اول؛ محال بودن خطای عقلاء عادتا و وقوعا؛ زمانی که عقلاء توافق دارند _ در حالی که آن ها جمع کثیری هستند و بین آنها زرنگ ها و نیزهوشان و حکماء و اهل دقت و نبوق زیاد هستند_ بر مطلبی، پس بسیار بعید است بلکه عادتا محال است که همه ایشان و جمع ایشان خطاء داشته باشند بر اساس حساب احتمالات. در اینصورت اطمینان حاصل میشود که آنچه بر آن موافق دارند، مطابق با واقع است.

مناقشه الدلیل الأول؛ إنّ هذا الدلیل تامّ لو کان المقصود

مناقشه دلیل اول اینکه این دلیل تمام است زمانی که مقصود ما از سیره عقلائیه، مخصوص آن سیره ای باشد که نشأت گرفته است از ارتکازات و نکته های عقلی، اما اگر مراد از سیره عقلاء معنی اعم از این ارتکازات و نکته های دقیق عقلی باشد_ در مقابل سیره متشرعة_ که آن است که از آن تعبیر میشود به سیره عامه و عمومی مردم که ریشه آن عواطف و احساسات

و سلایق ایشان و روش موقتی و بدون فکر رفع حاجات روزانه ایشان هم هست، این استدلال و وجه مذکور کامل نیست، و این واضح است.

نعم، لو انعقدت سیرة عامّة فی جمیع الأعصار و الأمصار جیلاً بعد جیل

البته، اگر سیره عامه در جمیع اعصار و زمانه و پس سر هم به آن عمل شده است، ممکن است بگوییم منشاء آن غیر عقلائی است و همه ایشان خطاء دارند در گرفتن این سیره، ولی این بسیار بعید است_ بلکه عادتا و وقوعا غیر ممکن است_ طبق حساب احتمالات.

و کذا السیرة الخاصّة الّتی تلحق بالسیرة العامّة

همینطور سیره خاصه ای که ملحق میشود به سیره عامة، که سیره ای است که مختص به مکان خاصی است ولی اگر هر کدام از عقلاء هم در آن مکان بودند، به همان سیره عمل میکردند و عملشان مطابق با موقف عملی آن مکان خاص بود. بخث از این در آینده میآید ولی در هر حال مدعی اعم از این است.

 


[1] الفائق في الأصول، جلد1، صفحه23.
[2] همان، صفحه24.
[3] همان، صفحه25.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo