< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد هادی نجفی

1403/02/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مسائل مستحدثه/ضمان کاهش ارزش پول /تاریخچه اسکناس

 

ب) تاریخچه اسکناس (پول کاغذی)
در زمان گذشته به اسکناس «نوت» نیز می‌گفتند. جابجایی سکه‌های طلا یا نقره در بسیاری موارد بخصوص معاملات کلان دارای مخاطراتی بود. لذا تاجران به این فکر افتادند که اوراقی را تنظیم کنند که تعهدی بر پرداخت طلا یا نقره باشد. این اوراق در ابتدا ضمانت مقدار طلا و نقره‌ای بود که در آن ثبت می‌شد. در داد و ستدهای کلان، طلا و نقره را در نزد صراف‌های شناخته شده و امین قرار می‌دادند، سپس آنها حواله‌ای کاغذی تحویل داده که مقدار مشخصی از طلا یا نقره در آن ثبت بود. لذا آنان در مقابل جنس خریداری شده، حواله می‌پرداختند و صراف، طلا یا نقره را به آورنده حواله تحویل می‌داد و گاهی پشت همان برگ را تاجری دیگر امضا می‌کرد و به دیگران منتقل می‌نمود. این حواله‌جات نخستین اسکناس‌ها هستند.
سپس صراف‌ها به جای پرداخت حواله، کاغذهایی را منتشر کردند که معادل مقدار مشخصی از طلا یا نقره در آن ثبت بود. سپس این کار را دولت‌ها انجام دادند و لذا اسکناس، رقیب سکه‌های فلزی گردید.
اسکناس در نیمه قرن هفدهم میلادی منتشر شد، لکن هنوز هم مسکوکات فلزی متداول بود و در اغلب کشورهای دنیا تا وقوع جنگ جهانی اول رواج داشت.
جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ میلادی اعلام شد و بسیاری از دولت‌ها و کشورها را درگیر نمود و به همین جهت و برای تأمین هزینه جنگ، طلا و نقره‌هایی که سکه‌هایی فلزی بودند را از مردم جمع آوری کرده و در مقابل به آنان رسید و قبض دادند. در ابتدا ارزش این قبوض به همان مقدارِ طلا و نقره مکتوب در آن بود لذا با همان قبض هم اقدام به معامله می‌کردند.[1] سپس به تدریج دولت‌ها این رسیدها و قبوض را به پول کاغذی و اسکناس تبدیل کردند به نحوی که مردم می‌توانستند به ارزش همانها در بازار طلا یا نقره تحویل بگیرند.
برخی گفته‌اند: اسکناسِ دولت‌ها، سندِ دِینِ طلا است، لکن این مطلب صحیح نیست چرا که هیچگاه عملی نمی‌شود و دولت برای پرداخت طلا در مقابل اسکناس هیچ اقدامی نمی‌کند بلکه مردم را به زرگر و طلا فروش رجوع می‌دهد، لذا این اسکناس‌ها صرفاً نوعی اعتبار محسوب می‌شود. ذات اسکناس، بر خلاف طلا و نقره دارای ارزش آنچنانی نیست.

حکومت دلار آمریکا بر اقتصاد جهانی
در سال ۱۹۴۴ میلادی، پس از پایان جنگ جهانی دوم، پای دلار توسط آمریکا باز شد چرا که او در جنگ جهانی آسیبی ندید و لذا به ابرقدرت تبدیل شد. کاری که آمریکایی‌ها انجام دادند آن بود که کنگره‌ای جهانی با شرکت ۴۴ کشور در شهر «بریتون وُودز» آمریکا تشکیل دادند و تعهد کردند که طلا و نقره‌های کشورها را در آمریکا جمع کنند. لذا اعلام کردند که ما دو مؤسسه مالی برای دنیا تاسیس می‌کنیم، نخست؛ صندوق بین المللی پول و دوم؛ بانک جهانی. آمریکایی‌ها مدیریت آن دو مؤسسه را در دست گرفتند و سیاست خود را توسط آن به پیش بردند و اعلام کردند که همه معاملات بین‌المللی به وسیله دلار انجام گیرد به طوری که در مقابل دلار، مقدار مشخصی از طلا قرار می‌دهیم، چرا که آمریکا با این کار و جمع آوری طلاهای کشورها پشتوانه آن را داشت. در یکم ژوئیه ۱۹۴۴میلادی تعهّد شد که قیمت دلار در مقابل مقداری از طلا باشد؛ به این نحو که اگر کسی ۳۵ دلار آمریکا را تحویل بدهد، در مقابلش یک اُونس طلا به او داده می‌شود. هر اونس طلا ۳۱.۱ گرم طلا است. در نتیجه این تعهد باقی ماند و دلار اعتبار یافت. لذا دلار سلطه اقتصادی بر تمام اقتصاد جهانی پیدا کرد و خطوط اقتصادی جهان را صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی تامین می‌کند و از سلطه دلار حمایت می‌کند.
نیکسون در پانزدهم ژانویه ۱۹۷۱ میلادی، به نحو یک طرفه و بعد از حدود بیست و هفت سال؛ قرارداد قبلی را الغاء کرد، در نتیجه دلار در مقابل طلا سقوط کرد و ارزش هر اونس طلا بلافاصله پس از این اعلام به ۳۸ دلار افزایش پیدا کرد و هر روز این سقوط دلار ادامه یافت. در سال ۱۹۷۳میلادی یک اونس طلا معادل ۴۲.۲۲ دلار شد.[2] در سال ۲۰۰۹ میلادی به ۱۲۱۶ دلار رسید و امروز حدود ۲۶۴۳ دلار است. لذا دلار با حیله‌گری آمریکایی‌ها سیادت یافت و تا امروز باقیست و بر اقتصاد دنیا حاکم است.

 


[1] . مقدمة فی النقود و البنوک (دکتر محمّد زکی شافعی)، ص49. (چاپ1982 میلادی).
[2] . الموسوعة العلیة للذهب و المجوهرات، ص173.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo