درس خارج فقه استاد مقتدایی
99/08/07
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الزکاة (زکات فطره؛ حکم وجوب زکات فطره عائله و ضیف)
بحث اخلاقی:
کسب فضائل اخلاقی با شناخت و اطاعت از اهل بیت عصمت و طهارت(ع)
در جلسه اخلاق قبل[1] روایتی از منابع اهل سنت در خصوص عظمت اهل بیت عصمت و طهارت(ع) از کتاب صحیح مسلم از زید بن ارقم نقل شد، مضمون این روایت در روایات متعدد از رسول خدا(ص) که حضرت در موقعیتهای مختلف ایراد فرمودهاند نقل شده است، در منابع اهل سنت نیز در 22 موقعیت مختلف این روایت نقل شده است.
بیان جایگاه رفیع اهل بیت پیغمبر(ع) در منابع اهل سنت:
از ابو سعید و زید بن ارقم از صحیح ترمذی[2] یکی از صحاح ستّه[3] معتبر در اهل سنت:
«انی تارک فیکم ما ان تمسکتم به لن تضلوا بعدی، احدهما اعظم من الاخر، کتاب الله حبل ممدود من السماء الی الارض و عترتی اهل بیتی، و لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض فانظروا کیف تخلفونی فیهما»[4] ***
در این روایت رسول خدا خبر از وفات خود میدهند و خبر از بجای گذاشتن دو امانت بسیار گران سنگ به نحوی که اگر امت اسلامیبه آن دو متمسک شوند هرگز گمراه نخواهند شد و یکی از این دو بزرگتر از دیگری است که کتاب خداست همان ریسمان محکم الهی که از آسمان به زمین کشیده شده و رابطه بین خدا و خلق خداست و دیگری اهل بیت پیغمبر است و هرگز این دو از هم جدا نخواهند شد تا زمانی که در بهشت بر رسول خدا وارد آیند و حضرت از مردم میخواهند که به خود مراجعه کنند و ببینند که چگونه بعد از وفات او از این دو امانت او پاسداری خواهند کرد.
نکات قابل توجه در این حدیث
1. قرآن و اهل بیت همیشه باهم هستند با تعبیر «لن یفترقا».
2. پیروی از قرآن هیچ قید و شرطی ندارد همین طور پیروی از اهل بیت پیغمبر قید و شرطی ندارد.
3. این حدیث دال بر عصمت اهل بیت پیغمبر است همان طور که پیروی از قرآن دلالت بر حقانیت و بی عیب و نقص بودن این کتاب دارد چرا که کلام خداست، قرین قرار دادن اهل بیت با قرآن بیانگر بی عیب و نقص بودن اهل بیت است زیرا امر به اطاعت مطلق از اهل بیت در صورتی معنا دارد که آن بزرگواران معصوم باشند و الا نقض غرض پیش میآید.
4. این همراهی قرآن و عترت همیشگی است زیرا دست پیدا کردن به حقایق و معارف بی نهایت قرآن حاصل نمیشود مگر با تفسیر و بیان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و این همراهی تا روز قیامت ادامه دارد تا اینکه در ورودی بهشت کنار حوض کوثر بر پیغمبر وارد شوند.
بحث فقهی
زکات فطره مهمان:
یکی از مسائلی که در این موضوع مطرح است، به دست آوردن معیار در صدق مهمان است یعنی در چه شرائطی میتوان گفت کسی مهمان کسی به حساب میآید تا آثار فقهی آن که یکی از آنها وجوب زکات فطره است معلوم شو.
در این مسئله چند قول مطرح شد که مهمترین آنها چهار قول است
1- قول به ضیافت کل ماه رمضان
2- قول به ضیافت نیمیاز رمضان
3- قول به ضیافت دهه آخر رمضان
1. و قول به ضیافت حین غروب شب عید فطر
بزرگانی همچون علامه در منتهی و مرحوم محقق در معتبر و امام رحمه الله قائل به این قول آخر هستند و ظاهرا همین قول آخر صحیح میباشد چرا که در عرف همین که کسی در منزل کسی قرار گیرد و مورد تفقد صاحب منزل قرار گیرد، کفایت میکند که صدق مهمان برای او محقق شود و لازم نیست زمان طولانی این ضیافت ادامه داشته باشد.
نقل صاحب جواهر از مسالک
«و لقد أجاد في المسالك الضيف تزيل الإنسان و إن لم يكن قد أكل عنده»[5] .
در این عبارت مؤید دیگری بر معیار مورد نظر بزرگان در صدق مهمان از بیانات شهید ثانی وجود دارد و حتی در نظرایشان صرف نزول و قرار گرفتن در محیط زندگی کسی در صدق ضیف کافی است.
مسئله4
عدم وجوب زکات فطره بر مهمان[6]
امام ره در مسئله چهارم میفرمایند:
«من وجبت فطرته على الغير لضيافة أو عيلولة سقطت عنه و لو كان غنيا جامعا لشرائط الوجوب لو لا العيلولة، بل الأقوى سقوطها عنه و إن كان المضيف و المعيل فقيرا و هو غني، و الأحوط إخراجه عن نفسه لو علم بعدم إخراج الغير الذي خوطب بها نسيانا أو عصيانا و إن كان الأقوى عدم وجوبه، و الأقوى وجوبها على الضيف إذا لم يصدق أنه ممن يعوله، لكن لا ينبغي للمضيف ترك الاحتياط بالإخراج أيضا مضافا إلى إخراج الضيف.»[7]
در این مسئله، مرحوم امام بنا را بر این گذاشته اند که در صورت انتقال زکات فطره کسی به ذمه کسی دیگر به جهت عائله بودن یا مهمان بودن، دیگر وجوبی بر گردن این عائله نخواهد بود هر چند که این عائله خود غنی باشند و صاحب خانه فقیر باشد، مگر اینکه علم حاصل شود که صاحب خانه به جهت فراموشی یا عصیان از پرداخت زکات فطره این عائله امتناع ورزیده است که در این صورت به فتوای امام ره بنا بر احتیاط مستحب میتواند زکات فطره خود را بدهد گرچه اقوی عدم وجوب است.
در ادامه مرحوم امام میفرماید: اگر نوع ورود به گونه ای باشد که صدق عائله نکند اقوی وجوب زکات فطره بر خود مهمان است و احتیاط این است که هر چند مهمان زکات فطره خودش را میپردازد میزبان نیز از ناحیه مهمان بپردازد.
اقوال در این مسئله
قول مرحوم محقق در شرایع:
«الثالثة كل من وجبت زكاته على غيره سقطت عن نفسه و إن كان لو انفرد وجبت عليه كالضيف الغني و الزوجة.»[8]
کسی که زکاتش بر غیر واجب باشد از گردن خود آن شخص ساقط است حتی اگر آن شخص مستقیما زکات واجب شده را بدهد از گردن غیر ساقط نمیشود مثلا اگر مهمان زکات فطره خودش را بدهد از گردن صاحب خانه خارج نمیشود و یا اگر زن زکات فطره خودش را بدهد از گردن شوهر خارج نمیشود.
قول مرحوم سید در عروة:
« كل من وجبت فطرته على غيره سقطت عن نفسه و إن كان غنيا و كانت واجبة عليه لو انفرد و كذا لو كان عيالا لشخص ثمَّ صار وقت الخطاب عيالا لغيره و لا فرق في السقوط عن نفسه بين أن يخرج عنه من وجبت عليه أو تركه عصيانا أو نسيانا لكن الأحوط الإخراج عن نفسه حينئذ نعم لو كان المعيل فقيرا و العيال غنيا فالأقوى وجوبها على نفسه و لو تكلف المعيل الفقير بالإخراج على الأقوى و إن كان السقوط حينئذ لا يخلو عن وجه»[9]
هر کسی که فطره اش بر دیگری واجب شود از گردن خودش ساقط است حتی اگر غنی باشد و اگر نبود این حالت بر خودش واجب بود بپردازد هم چنین اگر عائله و نان خور یک نفر باشد اما در زمان رسیدن خطاب وجوب زکات فطره نان خور شخص دیگر شود زکاتش بر آن معیل است.
و در مورد سقوط زکات از خودش تفاوتی ندارد که معیل زکات فطره او را بدهد و یا از روی فراموشی و یا عمدا نپردازد البته در این صورت که معیل عمدا نپرداخت و یا فراموش کرد احتیاط آن است که خود شخص بپردازد.
و اگر معیل فقیر و عیال غنی باشد در این صورت حتی اگر معیل خود را به زحمت بیندازد و زکات عیال غنی را بپردازد اقوی این است که خود عیال هم بپردازد هر چند که سقوط زکات از گردن عیال در این فرض که خود معیل با زحمت بپردازد خالی از وجه نیست.
و اما اینکه وجه اقوائیت در عدم وجوب زکات فطره برای خود عائله و استحباب در پرداخت زکات در صورت عدم پرداخت صاحب خانه چیست؟ إن شاء الله در جلسه آینده.
وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین