درس خارج فقه استاد مقتدایی
1401/09/13
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب النكاح/أحكام العقد /استحباب تزویج
در بحث نکاح معنای لغوی و شرعی نکاح را مطرح کردیم و صحبت شد که مرحوم محقق در شرایع این امر را مشروع بلکه مستحب معرفی میکند یعنی اصل این امر را مجاز و حتی مستحب میداند؛ مرحوم صاحب جواهر در توضیح عبارت مرحوم محقق که نکاح را یک امر مشروع و مستحب دانسته است دو قید «کتابا» و «سنّة» را اضافه نموده است یعنی استحباب نکاح برای انسانها هم استناد قرآنی دارد و هم استناد روایی در قالب روایات مستفیضه و کثیرة.
کلام مرحوم محقق حلی: «النكاح مستحب لمن تاقت نفسه من الرجال و النساء»[1] .
کلام مرحوم صاحب جواهر: «النكاح مشروع، بل مستحب لمن تاقت واشتاقت نفسه إليه، من الرجال والنساء كتابا وسنة مستفيضة أو متواترة، وإجماعا»[2] مرحوم محقق حلی در شرایع، اصل نکاح را امری مستحب تلقی میکند، البته نسبت به کسی که مسلط بر نفس میباشد و بدون نکاح مبتلاء به معاصی نمیگردد؛ و إلا واجب خواهد بود، در این مسأله فرقی بین مردان و زنان نیست و اما مرحوم صاحب جواهر در توضیح عبارت مرحوم محقق حلی قیود «کتاباً» و «سنّةً» را اضافه نمودهاند به این معنا که نکاح نه تنها یک امر مشروع و مجازی میباشد بلکه بالاتر از آن یک امر مستحب به شمار میآید در صورتی که خوف گناه در ترک آن موجود نباشد و در اثبات این مدعا هم از کتاب یعنی قرآن کریم ادلهای موجود است و هم از روایات، به نحوی که در بین ادله روایی میتوان به روایات مستفیض یا متواتر دست یافت و حتی روایاتی که تا حد اجماعی بودن در دو قسم آن نمونههایی قابل دسترسی میباشد.
ادله قرآنی در مرغوبیت نکاح:
آیه اول: ﴿وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ﴾[3] «واگر مىترسيد كه به هنگام ازدواج با دختران يتيم، عدالت را رعايت نكنيد، از ازدواج با آنان، چشمپوشى كنيد و با زنان پاك مورد علاقه خود ازدواج نماييد، دو يا سه يا چهار همسر؛ واگر مىترسيد عدالت را درباره همسران متعدّد رعايت نكنيد، تنها يك همسر بگيريد، و يا از زنانى كه مالك آنهاييد استفاده كنيد. اين كار، به ترك ظلم و ستم نزديكتر است.»[4]
بیان استاد: در زمانهای گذشته به جهت شرائط آن دوران و نبود مراکز نگهداری از ایتام و بیسرپرستها معمولا افراد متمکن و خیرین این ایتام را به تعدادی که در وسع آنها بود عهدهدار میشدند و بعد از گذشت چند سال این بچهها به سن ازدواج و رشد میرسیدند، نقل شده برخی سرپرستان چنین بچههایی خدمت رسول خدا(ص) میرسیدند و راجع به ازدواج آنها از رسول خدا(ص) کسب تکلیف میکردند تا این که این آیه قرآن کریم بر پیغمبر(ص) نازل شد و به این افراد إجازه داده شد تا چهار نفر از این دختران به رشد رسیده یا از سایر زنان به عنوان همسر برای خود انتخاب نمایند و با آنها ازدواج کنند و چنانچه خوف ترک عدالت وجود داشته باشد باید به یک همسر اکتفاء کنند؛ البته عبارت «انْکِحوا» دلالت بر وجوب ندارد بلکه حمل بر استحباب میشود در شرائطی که بیان شد وچنین امری یک ویژگی دارد و آن فضیلت این عمل است که حمل بر استحباب میشود[5] ؛ فقهاء از این آیه برداشت کردهاند که برای مردان جایز نیست که بیش از چهار همسر دائم برای خود برگزیده باشند چنانچه در روایات وارد شده است که رسول خدا(ص) پس از نزول این آیه مؤمنین را فراخواندند و به آنها اعلام نمودند بر اساس این آیه کسی که بیش از چهار همسر برای خود انتخاب نموده است باید مازاد را از همسری خود خارج نماید و حضرت از این آیه حصر را برداشت نمودند.
آیه دوم: ﴿وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾[6] «مردان و زنان بى همسر خود را همسر دهيد[7] ، همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را؛ اگر فقير و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بىنياز مىسازد؛ فضل خداوند واسع و از نيازهاى بندگان آگاه است.»[8]
بیان استاد: بنابر این اقدام به نکاح اطرافیان و زیردستان یک مسئولیتی است که خداوند از بندگان خود انتظار دارد چنانچه در بین فرزندان و آشنایان و قوم و خویش پسران و دختران عذب باشند بر اطرافیان آنها لازم است که مقدمات ازدواج آنها را مهیا نمایند چنانچه اگر کسی غلامان و کنیزان عذبی دارد لازم است که در صدد ازدواج آنها برآید و نباید نگران آینده آنها بود که چگونه از عهده مخارج زندگی خود برخواهند آمد بلکه این ازدواج موجبات جلب برکت الهی در زندگی آنها خواهد بود و خداوند از فضل و کرم خود آنها را بینیاز خواهد نمود؛ در روایات وارد شده است که برخی افراد نیازمند برای رفع نیاز خود به آن حضرت مراجعه میکردند و حضرت آنها را تشویق به ازدواج مینمودند تا مشکلات آنها برطرف گردد[9] .
در بیان روایات استحباب نکاح میتوان به روایات منتخب صاحب جواهر در جلد30 جواهر الکلام و روایات «باب استحباب النکاح» در جلد20 وسائل الشیعه تمسک جست؛ چند نمونه از این روایاتی که صاحب جواهر نقل نموده ذیلا مطرح میگردد؛
اول: «نعم في محكي الفقيه عن الصادق عليهالسلام[10] «إن رسول الله صلىاللهعليهوآلهوسلم قال: تزوجوا، فاني مكاثر بكم الأمم غدا في القيامة، حتى أن السقط يظل محبنطئا على باب الجنة» إلى آخره.» محمّد بن مسلم گويد: براستى كه امام صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله فرموده است:(مجرّد زندگى نكنيد) همسر اختيار نمائيد زيرا من فرداى قيامت به بسيارى شما مباهات ميكنم تا آنجا كه جنين نارسى كه سقط شده با كمال غضب بدر بهشت آيد، و به او گويند به بهشت درآى، گويد: نه تا پدر و مادرم پيش از من وارد شوند.
دوم: «والكافي والتهذيب عنه عليهالسلام أيضا[11] قال رسول الله صلىاللهعليهوآلهوسلم: «تزوجوا الأبكار ـ إلى أن قال ـ أما علمتم أني أباهي بكم الأمم يوم القيامة ، حتى بالسقط يظل محبنطئا على باب الجنة ، فيقول الله عز وجل : ادخل الجنة ، فيقول : لا حتى يدخل أبواي قبلي ، فيقول الله تبارك وتعالى لملك من الملائكة : آتني بأبويه ، فيأمر بهما إلى الجنة ، فيقول : هذا لفضل رحمتي لك».[12] عبد الاعلى بن اعين گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: با زنان باكره ازدواج كنيد، زيرا دهان آنها از هرچيزى پاكيزهتر و خوشبوتر است؛ در حديث ديگرى آمده است: و رحمهاى آنها پذيراتر، و سينههاشان شیردهتر و رحمهاشان گشادتر است. مگر نمىدانيد من در روز قيامت در مقابل امّتهاى ديگر به شما - حتى به بچههاى سقط شدۀ شما - مباهات مىكنم. در آنروز بچه سقط شده كنار درب بهشت مىايستد و وارد نمىشود. خداوند عز و جلّ مىفرمايد: وارد بهشت شو! مىگويد: وارد نمىشوم تا پدر و مادرم وارد شوند. خداوند عز و جلّ به يكى از فرشتگان مىفرمايد: پدر و مادرش را بياور! آنگاه دستور مىدهد كه آن دو را به بهشت وارد كنند و مىفرمايد: اين به خاطر رحمت بىحساب من بر توست.
سوم: «وعن العامة أنهم رووا أنه صلىاللهعليهوآلهوسلم قال: «تناكحوا تكثروا، فإني أباهي بكم الأمم حتى بالسقط[13] » لكن الأمر سهل، فان لفظ هذه الروايات وإن كان مغايرا، إلا أن المعنى متحد.»[14] از اهل سنت نیز به همین مضمون روایتی نقل شده هر چند الفاظ این دسته از روایات مغایرتهایی با یکدیگر دارند ولی این تغایر مطلب مهمی نیست و مضمون همه این احادیث این است که رسول خدا(ص) امت خود را تشویق به ازدواج و زیادتی جمعیت مسلمین میکند چنانچه حضرت این زیادی جمعیت امت خود را موجب مباهات و افتخار تلقی میکند ولو تعدادی از جنینها سقط شوند.
چهارم: «ولقوله صلىاللهعليهوآلهوسلم فيما روته العامة عنه شرار موتاكم العزاب[15] .» این روایت نیز از منابع اهل سنت نقل شده است در مذمت مجرد ماندن به نحوی که حضرت شرورترین امت خود را و کسانیکه بیشتر از دیگران در معرض شرارت قرار دارند را عزبها و مجردین معرفی نمودهاند.
پنجم: «و ربما يدل على المطلوب أيضا قوله صلىاللهعليهوآلهوسلم، «ما بني بناء في الإسلام أحب إلى الله تعالى، من التزويج[16] » وقوله صلىاللهعليهوآلهوسلم «ما من شيء أحب الى الله عز وجل من بيت يعمر في الإسلام بالنكاح[17] »[18]
«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اِبْنِ فَضَّالٍ عَنِ اِبْنِ اَلْقَدَّاحِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: رَكْعَتَانِ يُصَلِّيهِمَا اَلْمُتَزَوِّجُ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ رَكْعَةً يُصَلِّيهَا أَعْزَبُ.»[19] ابن قدّاح گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: دو ركعت نمازى كه شخص متأهل بهجا مىآورد، برتر از هفتاد ركعتى است كه فرد بىهمسر بهجا مىآورد.
اگر دو نفر کنار هم مشغول به نماز باشند و ظاهرا نماز هر دو مثل هم باشد ولی یکی متأهل باشد و دیگری مجرد و عزب در این حال دو رکعت نماز شخص متأهل بهتر (نه مساوی) از هفتاد نماز شخص عزب است.
ششم: «وخبر كليب الأسدي عنه عليهالسلام أيضا قال رسول الله صلىاللهعليهوآلهوسلم : «من تزوج أحرز نصف دينه[20] » وفي حديث آخر «فليتق الله في النصف الآخر[21] .»[22] کسی که ازدواج کند نصف دین خود را به دست آورده است و در روایت دیگری وارد شده است که پس در نصف دیگر دینش باید تقوای الهی را رعایت کند.
هفتم: «ـوحسن حفص بن البختري عن أبي عبد الله عليهالسلام قال: «قال رسول الله صلىاللهعليهوآلهوسلم: ما أحببت من دنياكم إلا النساء والطيب[23] .»[24] در روایت امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا(ص) میفرماید: از دنیای شما چیزی برای محبوب نیست(هیچ کدام از جاذبهها و لذتهای دنیا برای پیغمبر(ص) اهمیتی نداشت و گویا دنیا و ما فیها را طلاق داده بود) مگر همنشینی و انس با همسر و استفاده از بوی خوش و عطر.
هشتم: «وموثق إسحاق بن عمار عن الصادق عليهالسلام «من أخلاق الأنبياء حب النساء[25] »[26] . حضرت نه تنها علاقه به همسر و توجه به خانواده را از روحیات و خلقیات پسندیده خود معرفی مینمایند بلکه این روحیه را یک روحیهای خدا پسندانه و اخلاقی برای هر انسان کاملی مانند انبیاء الهی معرفی میکنند.
نهم: «كالنبوي المروي عن كتاب عقاب الأعمال[27] «من عمل في تزويج بين مؤمنين حتى يجمعهما زوجه الله ألف امرأة من الحور العين ، كل امرأة في قصر من در أو ياقوت، وكان له بكل خطوة خطاها أو بكل كلمة تكلم بها في ذلك عمل سنة، قيام ليلها وصيام نهارها، ومن عمل في فرقة بين امرأة وزوجها كان عليه غضب الله ولعنته في الدنيا والآخرة، وكان حقا على الله أن يرضخه بألف صخرة من نار، ومن مشى في فساد ما بينهما ولم يفرق كان في سخط الله ولعنته في الدنيا والآخرة، وحرم الله عليه النظر إلى وجهه»[28] . حضرت رسول الله صل الله علیه و آله:
…و کسى که بکوشد تا دو مسلمان را به همسرى یک دیگر درآورد، خداوند (در آخرت) هزار حور بهشتى را که هر یک در قصرى از در و یاقوت آرمیده اند، به ازدواج او در مى آورد، و در برابر هر قدمى که در این رابطه بر مى دارد یا هر کلمه اى که بر زبان جارى مىسازد پاداش عمل یک سال تمام را که شبها سرگرم نماز و عبادت و روزها را به روزه دارى سپرى سازد، به او خواهند داد.
این دسته از روایات تعدادی از روایاتی است که مرحوم صاحب جواهر در تأیید استحباب نکاح مورد استناد قرار داده است؛ به نظر همین مقدار استناد به جواهر الکلام کفایت میکند و کسی که مشتاق است روایات بیشتری را مورد مطالعه قرار دهد در کتاب شریف وسائل الشیعه جلد بیستم روایات متعدد در اهمیت و فضیلت نکاح وارد شده است؛ از مجموع روایات مطرح شده هر چند در برخی از آنها از صیغ امر استفاده شده ولی ما برداشت استحباب و فضیلت این امر خیر را داریم و از طرفی اگر کسی نسبت به این امر خدا پسنده بیتوجه و بیانگیزه باشد مورد غضب پروردگار قرار میگیرد که در جلسات آینده روایات مربوط به مذموم بودن ترک ازدواج را مطرح خواهیم کرد.