استاد سیدمنذر حکیم
درس خارج فقه
92/01/26
بسم الله الرحمن الرحيم
26/1/92
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین بارئ الخلائق اجمعین ثم الصلاة والسلام علی البشیر النذیر سیدنا ونبینا وحبیب قلوبنا ابی القاسم المصطفی محمد وآله الطاهرین.
ربنا لا تکلنا الی انفسنا طرفة عین ابدا.
موضوع بحث ما منظومة اجتماعی که در قرآن مطرح شده است و در خصوص سورههای مکی بیشتر ما بحث را متمرکز کردیم تا ببینیم در سورههای مکی که معمولا گفته میشود سورههایی هستند که بیشتر به مسائل اعتقادی و اخلاقی میپردازند تا به مسائل رفتاری و نظام نظام اجتماعی ما در اینجا دیدیم که در سورههای متعدد مکی که حالا بنای استقراء کامل ما نداشتیم معنای نمونه گیری از سورهها بود در سورههاثیی مثل سورة عصر و بعدا سورههایی مثل اسراء وانعام و سورة همینطور اعراف و سورههای فرقان و بعد سورههای انبیاء و مؤمنون همینطور لقمان دیدیم که چگونه در این سورهها قوانینی کلان و کلی برای رفتار فردی در جامعة یا اجتماعی عام مطرح شده است و خصوصا در ان جاهایی که هم صیغة جمع آمده است و اضافه بر صیغة جمع مجموعهای از دستورات آمده که کلیت دارند و فراگیرند و هر کدم به بعدی از ابعاد نظام اجتماعی را متعرض شده است و یک خط کلی برایش ترسیم میکند مثل آیات سورة اسراء وقضی ربک ان لا تعبدوا الا ایاه وبالوالدین احسانا تا آخر یک مجموعه بودند یا همینطور در سورة فرقان وعباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا تا آخر سوره اینها مجموعههایی بودند که یک منظومة نسبتا کاملی را بیان میکردند یا در سورة مؤمنون قد افلح المؤمنون و یک منظومهای را بیان کردند خب این یک روش بود برای استمزاج و استظهار و وبلکه گاهی استنباط مطالبی که میتواند منظومة اجتماعی منظومة احکام الهی کلی را برای جامعه را ترسیم کند که عرض کردیم بعد در سورههای مدنی توضیحات و تفصیلات این احکام کلی مثلا وقتی کلیت نظام خانواده اصل نهاد خانواده به عنوان یک اصل زیر بنایی در سورههای مکی مثل سورة اعراف یا سورة مؤمنون مطرح میشود آن وقت در سورة مثلا نساء یا در سورة نوح یا در سورههای طلاق ممتحنه و همینطور در آیات فراوانی در سورة بقره تفصیل این نظام خانواده مطرح میشود لذا ما گفتیم این احکامی که تفصیلی هستند وحالت آیین نامه دارند ما اینها را آن خرده نظامهای اجتماعی میتوانیم نامگذاری کنیم و آن قوانین کلان و کلی که حالت قانون اساسی را به خود میگیرد آنها را در بخش نظام اجتماعی میتوانیم تعریف کنیم وخود همین قوانین کلی را هم طبقه بندی کردیم گفتیم مثل سورة والعصر یکی از لایههای نظام اجتماعی را میتواند بیان کند یا مثل سورة نحل آیة ان الله یأمر بالعدل والاحسان وایتاء ذی القربی وینهی عن الفحشاء والمنکر والبغی ویعظکم لعلکم تذکرون اینها مکمل هم هستند و هر کدام لایهای از آن نظام را میتواند بیان کند و هر کدام از یک زاویهای دارد به این نظام نگاه میکند و مجمل و مفصل هستند تفصیل دهنده هستند خب یکی از تلاشهایی که قابل توجه است وقابل مطالعه است تلاشی برای یکی از مجتهدین معاصر شهید صدر رحمة الله علیه که باز از دوستان و یاران نزدیک شهید صدر و همچنین نظریه پرداز و صاحب قلم و از مجتهدین مسلم زمان ما بود آیت الله شیخ محمد مهدی شمس الدین و یک زمانی بعد از امام صدر ریاست مجلس شیعی لبنان را به عهده گرفت ایشان چندین کار منظومهای انجام داده است یکی از کارهای قابل مطالعه و توجه و تلاش بسیار خوبی قرآنی انجام داده است در این کتاب که نام این کتاب را در ضمن آن مجموعة نظام الحکم و الاداره که اخیرا چاپ شده است اخیرا یعنی در زمان حیاتش چاپ شد نظام و الحکم و الاداره فی الاسلام چند کتاب است یکی از آن کتابها فی الاجتماع السیاسی الاسلامی این کتاب خیلی مفصل نیست ولی بعضی کتابهای شهید صدر علی رغم کم حجم بودن بسیار پر مایه و دارای نظریاتی است که قابل مطالعه است حالا در این کتاب ایشان آمده است آن منظومة احکامی که قرآن کریم برای جامعة اسلامی یا جامعة انسانی که اسلام میخواهد اداره کند اینها را مورد مطالعه قرار داده است و در حقیقت در پاسخ یک اشکال بسیار مهمی که بعضیها داشتند و دارند بر اسلام بر قرآن که قرآن یک مجموعه از توصیات و رهنمودهای اخلاقی تربیتی است و در قرآن به اسلامی به عنوان یک نظام حاکم بر یک دولت یا یک گسترة بشری گسترده یا برای جامعة بشری چنین چیزی ما نمیبینیم این پاسخی است علمی و بسیار دقیق و متقن به این شبهه ایشان دو ادعای خیلی مهم در این کتاب کردند ادعای اول این است که اسلام آمد تا یک دولت و یک نظام اجتماعی بسیار متین و محکمی را راه بیاندازد و تحقق ببخشد در جامعة بشری و در سورههای مدنی ما به وضوح این نظام را میبینیم و بسایر مفصل و گسترده است و هیچ چیزی را فرو گذار نکردیم و برای این مهم که پیامبر اگرم صلی الله علیه وآله در مدینه موفق میشود که یک دولت تأسیس کند یک دولت به معنای جدید دولت به معنای اصلی ویک دولتی که ارکانش تام باشد چون بعضیها ادعا کردند و هنوز مدعی هستند که پیامبر در فکر تشکیل دولت نبوده است بعد کم کم به مرور زمان پیامبر حس کرد که میشود یک کاری کرد میشود یک دولت تأسیس کرد این مقدمات یا یک دولت بسیار ابتدایی یک نظام سیاسی خیلی ابتدایی این قرون وسطایی راه انداخت و خیلی ساده بود این نظام پیچیده نبود و به طور اتفاق یعنی شرائط تاریخی اجازه داد که ایشان چنین کاری کند و شاید نشود اسمش را دولت و نظام سیاسی گذاشت در حالی که در مقابل این ادعائشان فرمودند که از روز اول از زمانی که اسلام متولد با این نگاه با این ایده با ساز و کاری بسیار قوی و متین وارد عرصة تحولات اجتماعی شد و دولت اسلامی را تشکیل داد و یک نظام کامل و منسجمی برای جامعه طراحی کرد و هیچ کم و کسری نسبت به نظامهای سیاسی معاصر ما در نه در سیرة پیامبر و رفتار پیامبر و نه در قوانین قرآنی نمیبینیم خب این ادعای اول را در سورههای مدنی ایشان ترسیم کردند ادعای دومی که ایشان دارند که خیلی مهم است و قابل توجه است به بحث ما هم ارتباط دارد این است که در سورههای مکی هم ما میبینیم که توجه و عنایت خاص بوده به تشکیل دولت و نظام سازی سورههای مکی که عمدتا کلامی اخلاقی مطالب ذو کلامی اخلاقی است و شاید به رفتار فردی انسانها بیشتر توجه دارد تا به یک نظام اجتماعی ما میبینیم در سورههای مکی هم قرآن کریم توانست در سورههای فراوان مکی به موضوع نظام اجتماعی بپردازد کلیاتی و شواهدی و مطالبی را مطرح کند در کنار مباحث کلامی در لابهلای مباحث کلامی و اخلاقی توانست پیامبر زمینه سازی کند و آماده سازی کند ذهنهای مسلمین را وحتی میشود ادعا کرد که کفار و مشرکین این هدف بلند پیامبر و اسلام را میخواندند و لذا با پیامبر به مبارزه میپرداختند و فکر میکردند اگر امروز تسلیم ادعای پیامبر شوند قولوا لا اله الا الله تفلحوا این لا اله الا الله اولش به زبان است وبعد به اعتقاد بعد این لا اله الا الله سر از نیستی و نابودی نظامهای حاکم در میآورد و آنها محو میشود و یک نظام توحیدی جدیدی در جامعه در جامعة انسانی مطرح میشود و حاکم میشود خب شواهدی میآورند از سورههای گوناگون دیگر این مطالعة ایشان مطالعة سورهای نیست یعنی به روش ما نیست به روش خاص خودش است از هر سورة مکی ممکن است یک آیه ایشان انتخاب کنند که این آیه دلالت دارد بر آن نگاه حکومتی و حاکمیتی اسلام که مقتضای داشتن یک نظام اجتماعی است میفرماید در سورههای مکی در سورة مبارکة انبیاء که خواندیم این سوره را داریم چنین آیهای با هم مرور میکنیم بسم الله الرحمن الرحیم ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون ان فی هذا لبلاغا لقوم عابدین و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین قل انما یوحی الی انما الهکم اله واحد فهل انتم مسلمون فان تولو فقد آذنتکم علی سواء وان ادری اقریب ام بعید ما توعدون ایشان میفرماید ففی هذه الایات اشعار و ایحاء قوی بأن وضع المسلمین لم یبقی علی ما هو علیه فی مکه و ان لهم فی المستقبل دولة وسلطانا وان المکذبین المعتدین سیرون هذه الحقیقه فی وقت قریب او بعید ولکنه آت علی کل حال وانهم سینالون عقابهم ایشان میفرمایند در این آیات یک پیام بسیار بسیار مهم و گویا وجود دارد که مسلمانان در وضعی که در مکه بودند و تحت سلطه و تحت فشار وضع آنها این چنین تداوم نخواهد کرد بلکه در آیندة نزدیک دولتی و سلطانی و قدرتی و اقتداری خواهند داشت و مکذبین و تجاوزگران به این آزادی و هویت مسلمین به زودی خواهد دید که چگونه اسلام به اقتدار میرسد و آنها هم به جزای اعمالشان خواهند رسید خب آیه را با هم مرور کنیم ببینیم در آیه چه نکات مهمی هست در اینجا ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون یک سنت الهی را ما اینجا مقرر میکنیم که این سنت تحقق خواهد یافت این سنت مصداق پیدا خواهد کرد که زمین وراثت زمین مال صالحان است بندگان صالح ونیک خداست خب پس بحث وراثت زمین یعنی داشتن یک اقتدار یک نظام سیاسی و یک دولت که این دولت و قدرت به دست بندگان صالح خدا خواهد بود خب این یک پیام خیلی مهم است پس قدرت داشتن نظام سیاسی داشتن و صالحان بندگان صالح خدا به اقتدار رسیدنشان به عنوان یک سنت اینجا مطرح شده است و این پیامی بسیار قوی بعد میفرماید ان فی هذا لبلاغ لقوم عابدین عاقلان دانند عابدان خواهند فهمید که ما چه پیام مهمی اینجا برایشان داریم داریم خط میدهیم داریم میگوییم که به شما دارد ابلاغ میشود نوید داریم میدهیم به این سمت حرکت کنید ای عابدان خدا ای کسانی که در راه خدا دارید سلوک میکنید به سمت این زمین به ارث رسیدة به صالحان باید حرکت کنید این دلالت التزامیه است یا مطابقیه است وما ارسلناک الا رحمة للعالمین اصلا تو پیامبر پیامبر رحمت برای همة جهانیان هستی نه مکه نه مدینه نه جزیرة العرب نه خاورمیانه بلکه برای تمام جهانیان یعنی عربی که واهمه داشت که پیامبر بر مکه و بر جزیرة العرب مسلط شود دارد این آیه به او پیام میدهد ودارد هشدار میدهد که این رسالت یک رسالت جهانی است کجای کاری شما اگر واهمه و ترس دارید که پیامبر بر مکه مسلط شود روزی خواهد آمد که همة جهان در قبضة او قرار خواهد گرفت آن هم بر اساس رحمت و لطف یعنی دینی که رسالتی که با رحمت قلبها را فتح میکند تا با زور به قدرت با رحمت خواهد رسید قل انما یوحی الیه انما الهکم اله واحد پرودگار شما فقط یکی است یک اله بیشتر از یک معبود بیشتر ندارید چرا مشرکین چرا کافرین چرا دنبال طاغوتید چرا این ور و آن ور میرورید چرا تسلیم این اله واحد نمیشوید دعوت به تسلیم به ارادة خدا فان تولوا خب بعضیها دوست ندارند پشت خواهند کرد روی خواهند گرداند فقط آذنتکم علی سواء هشدار خواهم داد وان ادری اقریب ام بعید ما توعدون حالا من شاید نشود بگوییم که چقدر زود یا چقدر دیر تحقق پیدا خواهد کرد ولی محقق خواهد شد شاید بستگی به شرائط دارد شاید بستگی به شرائط دارد شاید بستکی به حتما به بعضی از سنتهای الهی اجتماعی دارد که مردم چقدر این عابدان چقدر تلاش کنند چقدر برای این مبارزة در راه خدا مایه بگذارند اینها هم میتواند تأثیر گذار باشد همانطوری که دیدیم در بدر و عهد و خندق رفتار مسلمین چگونه نقش داشت در پیروزیهای پی در پی یا درنگ در پیروزیها خب این یک آیه آیة دیگر باز مکی است و در سورة نحل است آیات این آیات صد و پنج تا صد ونه سورة انبیاء بودند آیات بعدی چهل ویک وچهل دو سورة نحل میفرماید والذین هاجروا فی الله من بعد ما ظلموا لنبوئنهم فی الدنیا حسنة ولاجر الآخرة اکبر لو کانوا یعلمون الذین صبروا وعلی ربهم یتوکلون میفرماید فی هذه الآیه المبارکه وعد من الله بتغییر الحال فی الدنیا وینبغی آن یکون تغییرا فی الوضع السیاسی للمسلمین والظاهر ان الآیه فی شأن مهاجر الحبشه و المسلمون یواجهون فی مکة عدوانا ضاریا من قریش المشرکه و هجرة من هاجر الی الحبشه من المسلمین کانت مظهر من مظاهر الاضطهاد السیاسی للمسلمین مسلمانانی که به حبشه رفتند در حقیقت اینها تجلی یک فشار سیاسی بر مسلمین مکه بود که ناگزیر شدند بروند به سمت حبشه پس مسلمین تحت فشار سیاسی بودند خب پس قریشی که در مکه با اسلم رو در رو شده است و مسلمانان را تحت فشار و شکنجه قرار میدهد این یک واقعیتی بود که در عصر در دروة مکی پیامبر مطرح بود خب پس کسانی آمدند هجرت کردند کوچ کردند از مکه هجرت کردند این آیه میفرماید والذین هاجروا فی الله من بعد ما ظلموا زیر فشار سیاسی شکنجه قرار گرفتند هجرت نمودند لنبوئنهم قطا ما مهاجرین را در همین دار دنیا جایگاهی خواهیم داد جایگاه بدهیم در دنیا یعنی چه اقتداری مکنتی قدرتی به آنها خواهیم داد به آنها جاه خواهیم داد به آنها دولت خواهیم داد به آنها حاکمیت خواهیم داد بدون این خب چگونه این مسلمین مهاجر از مکه به اقتدار میرسند اگر در وضع سیاسی مسلمین تحولی به وجود نیاید چگونه اینها به جایگاهی میرسند حتما باید تحولاتی به وجود بیاید معادلات سیاسی به هم بخورد تا این که کار به جایی برسد که اینها به جایی در دنیا به جایگاهی و به اقتداری برسند این اجر دنیاست و لأجر الآخرة اکبر لو کانوا یعملون الذین صبروا وعلی ربهم یتوکلون صبر پیشه کنند وبر خدت توکل کنند که ان شاءالله آن هدف محقق شود این هم دو آیه آیة سوم الیس الله بکاف عبده ویخوفونک بالذین من دونه و من یضلل الله فما له من هاد میفرماید آیا خدا برای بندهاش گافی نیست تو را میترسانند به افرادی که ما دون خدا هستند به غیر خدا تو را میترسانند البته کسی که خدا او را گمراه کرده باشد هدایت نخواهد شد خب یعنی این ترس از غیر خدا یک نوع گمراهی است وحمایت خدا برای انسان کافی است میفرماید در این آیه اشعار واضح بالحمایه خدا حامی پیامبر است و وعد ضمنی بنصر فی المستقبل علی قوه الشرک و ضمن حمایت پیروزی در آینده وعدهای ضمنی این در ضمن حمایت دارد وعدة پیروزی میدهد بر قوای شرک که مشرکین را و مسلمانان مستضعف را تهدید مینمود این آیه سورة زمر که مکی است آیة سی وشش آیة چهارم سورة شوری که مکی است آیات سی و شش تا چهل و دو میفرماید فما اوتیتم من شیء فمتاع الحیات الدنیا و ما عند الله خیر و ابقی للذین آمنوا وعلی ربهم یتوکلون والذین یجتنبون کبائر الاثم والفواحش واذا ما غضبوا هم یغفرون والذین استجابوا لربهم واقاموا الصلاة وامرهم شوری بینهم ومما رزقناهم ینفقون والذین اذا اصابهم البغی هم ینتصرون وجزاء سیئة مثلها فمن عفی واصلح فاجره علی الله انه لا یحب الظالمین ولمن انتصر بعد ظلم فاولئک ما علیهم من سبیل انما السبیل علی الذین یظلمون الناس ویبغون فی الارض بغیر حق اولئک لهم عذاب الیم میفرماید آنچه که به شما داده شد متاع زندگی دنیاست آنچه نزد خداست هم بهتر است هم ماندگارتر است برای مؤمنانی که ایمان آوردند و بر پروردگارشان توکل مینمایند و کسانی که از آن گناهان کبیره و فواحش دوری میگزینند وقتی که آنها را به خشم در میآورند میآمرزند و عفو میکنند و خلاصه حلم و بردباری به خرج میدهند حوصله میکنند انتقام نمیگیرند و کسانی که برای پروردگارشان استجابت کردند یعنی ندای خدا را پذیرفتند و لبیک گفتند و نماز را به پا داشتند و امرشان بین خودشان شورایی بوده است و از آنچه که به آنها روزی دادیم انفاق مینمایند و کسانی که اگر بغی و ظلم به آنها اصابت کند ینتصرون آرام نمینشینند میروند وسعی میکنند پیروز شوند میروند که حقشان را بگیرند خاضع نخواهند بود برای ستمی که به آنها روا خواهند داشت وجزاء سیئة مثلها بدی به شما شود باید پاسخ دهید کجا اینجا در حالی که آنها روحیهشان بر بردباری است و بخشش است ولی اینجا در این بحث ظلم سیاسی یا اجتماعی اینجا کوتاه نمیآیند پاسخ میدهند و جزاء سیئة مثلها فمن عفی واصلح حالا در مواردی که جا دارد که انسان عفو کند ببخشد واصلاح کند فاجره علی الله انه لا یحب الظالمین خدا ستمگران را دوست ندارد ولمن انتصر بعد ظلمه کسی که به او ستم شد و حقش را احقاق کرد و پیروز شد ما علیهم من سبیل اینها مدیون کسی نیستند اینها حق خودشان را مطالبه کردند و به دست آوردند انما السبیل چه کسی محکوم میشود چه کسی میشود او را محکوم کرد علی الذین یظلمون الناس کسانی که به مردم ستم میکنند اینها هستند که باید مورد مؤاخذه و بازخواست قرار بگیرند ویبغون فی الارض بغیر الحق ظلم میکنند طغیان میکنند به ناحق و به ناروا بر دیگران تجاوز میکنند اولئک لهم عذاب الیم میفرماید این آیات اشتملت علی بدایات التشریع فی شأن المجمتع السیاسی والدوله در سورة شوری میبینیم که این آغاز تشریع است برای یک جامعة سیاسی یک جامعهای که دولت دارد و یک نظام سیاسی دارد اینجا خطوط کلی تشریع برایش مطرح شده است 1ـ بحث انفاق مالی وضعیت اقتصادی این جامعه چگونه تحقق میابد با انفاق در راه خدا و میدانید در مرحلة تأسیس باید بذل و بخشش نمود باید دست و دلباز باشد تا این که یک نظام مستقر شود استوار شود این انفاق مالی مرحلة تدسیسی اولیه است از تشریعات مالی و اقتصادی نکتة دومی که در این آیات هست این که اگر جماعتی و گروهی بر آنها اعتدا شد و تعدی شد باید آن تعدی را پاسخ داد باز این آغاز تشریع جهاد است و مرحلة اولیة تشریع جهاداست در راه خداست که شما باید دفاع کنید 3ـ حکم مفسدان فی الارض کسانی که یبغون فی الارض غیر حق اینها چه کار باید کرد اینها باید مؤاخذه شوند ومظلوم است که کسی نمیتواند او را مؤاخذه کند و این مرحلة اولیة حکم مفسد فی الارض را دارد مطرح میکند در حقیقت آن بذر وجود حکمی ضرورت وجود حکمی برای مفسدین فی الارض مطرح میشود و اصل چهارم و نکتة چهارم اصل شوری در ادارة شؤون عام مردم است خب تا اینجا ما مجموعهای از این آیات را مرور کردیم که باز آیات دیگر فراوانی در سورههای مکی وجود دارد که اینها چون نیاز به بحث دارد تتمة این بحث را با بحثهای دیگری که در این کتاب بسیار بسیار با ارزش وجود دارد به جلسة بعد موکول میشود وآخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین ان شاءالله تعالی. الحمدلله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین.