استاذ سیدمنذر حکیم
درس خارج فقه
90/10/18
بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد وآله الطاهرین. ربنا لا تکلنا إلی أنفسنا طرفة عین أبداً
تاریخچه کارهای علمی شهید صدر، در مقارنه با وقایع اوایل انقلاب
در بحث گذشته سعی کردیم که ویژگیهای کلی کار علمی شهید صدر در عرصه بهرهبرداری از نظریه اجتماعی اسلام (خلافت انسان)، بر مبنای قرآن کریم را عرض کنیم. و سپس به بازتاب آن در عرصه نظام سیاسی اسلام، اشاره کنیم. این مطلب در جزوهای به نام لمحة فقهیة تمهیدیة عن مشروع دستور الجمهوریة الاسلامیة في ایران مطرح شد و ویژگیهای این کار را نیز اشاره کردیم.
شهید صدر ره در این جزوه مطالب فراوانی را مطرح کردند و علی رغم اینکه این جزوه بسیار کوتاه است، اما پیشبینیهایی که شهید صدر در ضمن این کار برای آینده انقلاب کرده بودند قابل توجه است.
قبلا گفتیم که این پیشنهاد یا این قانون اساسی پیشنهادی، این را شهید صدر به عنوان یک هدیه وبه عنوان یک قدمی در راه تثبیت واستقرار نظام جمهوری اسلامی عنوان کردند. تاریخچه این کارهای شهید صدر را که من مراجعه میکردم ملاحظه کردم که سوم ربیع 1399 که امام از پاریس در آمدند وبه سوی ایران حرکت کردند، میبینید در این تاریخ هنوز خیلی از مسائل مبهم بود ومشخص نبود.
مردم در صحنه حضور داشتند و امام خمینی مصمم بودند، ولی هنوز افرادی در حرکت امام، در جدی بودن این حرکت و به ثمر نشستن این حرکت، و اصلا در اسلامی بودن این انقلاب، حرفها و إن قلتهایی داشتند.چون در شعارهایی که داده میشد و مردمی که در صحنه حضور داشتند افرادی غیر اسلامی بودند. [مثلا] مارکسیستها حضور داشتند، عکسهایی برمیداشتند در بعضی از این راهپیماییها و این باعث شک وتردید وعلامت سؤال و استفهام برای بعضی از افراد شده بود که بالاخره به این جریان بپیوندند[یا خیر]. آیا امام تحت تأثیر کسانی قرار گرفته است؟ یا آیا امام در این حرکت خودشان همه کاره این جریان هستند؟.
در این شرائط که حتی بعضیها به شهید صدر گفته بودند که شما با احتیاط برخورد کنید و تأمل کنید. چون شهید صدر از زمانی که امام برای خروج از عراق آماده میشدند، از آن زمانها شهید صدر ارتباطشان را با امام بیشتر کرده بودند و هم در نجف برای تأیید امام کارهایی انجام دادند. لذا برای بعضیها سؤال برانگیز شده بود که چرا شهید صدر به این سرعت با امام در این زمینه هم فکر و هم عقیده و تأیید کننده شده بودند؟. مجموعه جریانات و صحبتهایی که شهید صدر با امام مستقیما وغیر مستقیم به وسیله افراد و نامهنگاریها، داشتند، نشان میدهد که شهید صدر یک روشن بینی خاصی نسبت به انقلاب و نسبت به امام داشتند.کلمات ایشان در این زمینه بسیار شفاف بود. هم نسبت به امام به عنوان رهبر انقلاب، هم نسبت به سلامت این حرکت و این انقلاب، و نه فقط امید به پیروزی داشتند، بلکه پیروزی امام را خیلی بَیِّن و روشن میدیدند.شاهدش هم همین است که ما الآن میبینیم تاریخ تدوین این جزوه اول ششم ربیع است. امام سوم ربیع وارد ایران شدند، و هنوز دهه فجر تمام نشده بود، و انقلاب پیروز نشده بود، شهید صدراین لمحة تمهیدیة را نوشتند. که این کار معنی دارد؛ دلالت دارد.
نامههایی که شهیدر صدر برای امام نوشتند نشان میدهد که ایشان مطمئن بودند و برایشان روشن بود که این انقلاب یک انقلاب واقعی اسلامی است، که پیشرفتهای بسیار زیادی را به دست آورده، وپیروزی نهایی آن بسیار نزدیک است.
سوم ربیع امام وارد ایران شدند، ششم ربیع شهید صدر این جزوه را تمام میکنند. سیزده ربیع بیست ودوم بهمن است. در دهم ربیع شهید صدر جزوه سوم یعنی خطوط تفصیلیة عن اقتصاد المجتمع الاسلامي را تمام میکنند که یک طرح کامل نظام اقتصادی اسلام است. پانزده ربیع الثاني خلافة الانسان را مینویسند، که این نشان دهنده این است که شهید صدر احساس کردند باید مبانی طرح را هم تبیین کنند.
اینها را به این خاطر عرض کردم که وقتی میبینیم شهید صدر در این جزوه اولی که مطرح شد پیش بینیهایی برای آینده انقلاب میکنند، این پیش بینیها حتما دلیل دارد. یعنی بدون ضابطه نیست. همین مسأله ما را وادار میکند که سؤال کنیم چگونه شهید صدر به آن روشن بینی رسیدند؟ و مبانی شهید صدر در این نگاه شان چه بوده است؟. که پاسخ اینها در لابهلای این جزوهها به خوبی دیده میشود.
وبعد از این، شهید صدر در این جزوه دوم که هرچند نام آن صورة عن اقتصاد المجتمع الاسلامی هست، ولی روشاستنباط خود را، که چگونه از نظریه خلافت به این دستور الجمهوریة الاسلامیة رسیده اند، نیز تبیین میکنند.
یعنی یک مجموعه کاملی از مبانی، روش کار و نتائجی که به طور طبیعی باید یک فقیه به آنها برسد. و این در جای خود شایسته بررسی جداگانه و مفصل است، که چون ما در مرحله در صدد بیان منهج شهید صدر در کل این موارد نیستیم، لذا از آن عبور میکنیم و در جای خودش ان شاء الله از آن بهرهبرداری میکنیم.
پیش بینی های شهید صدر نسبت به آینده انقلاب اسلامی
پیش بینیهایی که شهید صدر نسبت به انقلاب اسلامی ایران انجام داده بودند یکی عبارت از این بود که: ایشان فرمودند مردم ایران که در ساختن وپایهگذاری جمهوری اسلامی فعالیت چشم گیری دارند، نباید فقط خودشان را در این کار ببینند. یعنی فکر کنند که یک ایرانی دارد یک انقلابی به وجود میآورد. بلکه این اسلام در ایران یک پایگاهی است که در تمام دنیا اثر خواهد گذاشت، و این انقلاب را به همه دنیا صادر خواهد کرد. و انسان امروز را از تسلط و استعمار انسان غربی که بر اساس خودخواهی و استعمار انسان برای انسان، پایه گذاری شده است را، نجات خواهد داد، و این تمدن غربی با این حرکت اسلامی، فرو خواهد ریخت. که الآن بعد از سی وسه سال از کلمات این شهید بزرگوار، ما به راحتی میبینیم که چگونه جمهوری اسلامی به یک مرکزی برای إشعاع وپرتو افشانی بر کل جهان، نه فقط برای جهان اسلام، تبدیل شده است.
پیش بینی دومی که شهید صدر فرمودند این بود که: وقتی که ایرانیان میآیند و به جمهوری اسلامی رأی میدهند، در حقیقت میخواهند که اسلام حکومت کند. این یک نکته مهمی است که من یک بار اشاره کردم و گفتم تمام این انقلابهایی که الآن در جهان عرب رخ میدهد، ما بطور صریح و روشن جز در بعضی از موارد ندیدیم [که مطالبه حاکمیت اسلام را داشته باشند]. بلکه فقط در حد اخراج انسان مستبد و حکام مستبد گام برمیدارند. اما اینکه حتما اسلام، نظام اساسی باشد و قانون اساسی باشد، این را ما هنوز ندیدیم. با اینکه سی و سه سال از انقلاب اسلامی ایران میگذرد، ما هنوز ندیدیم که در کلمات اینها. با اینکه عمده این انقلابها اسلامی است و مردمی که در صحنه هستند اکثرا مسلمان هستند، و مطالباتشان مطالبات اسلامی است، و غربیها سعی میکنند که این حرکت را منحرف کنند.
اما در سی وسه سال پیش، آنچه که مردم ایران به عنوان یک انقلاب و [مطالبه] مطرح کردند این بود انقلاب، اسلامی و نظام [هم] اسلامی باشد، وهمینطور هم شد.
این دستور جمهوری اسلامی (قانون اساسی) برای شهید صدر ره بسیار حائز اهمیت است، زیرا در حقیقت یک تجربه بسیار بسیار پیشرفته وجدیدی است که میتواند تمام معیارها و موازین ومحاسبات دنیای غرب را که در جهان حاکم هستند را، در بعد فکری و فرهنگی و سیاسی، به هم بریزد.
ایشان میفرماید: «... سيهزّ ضمير الإنسانية المضلَّلة»[1] . استعمارگران انسانیت و جامعه بشری را به گمراهی کشاندند، ولی این انقلاب مردم جهان را بیدار خواهد کرد، نه فقط مسلمانها را بیدار میکند. و در نتیجه این انقلاب اسلامی تمام برنامه های این انسانهای غربی وعُمال اتو کشیده را، - عُمالی که به تعبیر شهید صدر: عُمَلاءُ المُثقفون، آدمهایی که خود را در ژستهای جدید و فرهنگی و علمی مطرح میکنند در حالیکه عامل غربیها هستند - از میان خواهد برد.
[و پیش بینی سوم]:به همان اندازهای که این انقلاب اسلامی نظامهای غیر اسلامی را مفتضح خواهد کرد، به همان میزان،تمام نظامهایی که نام اسلام را روی خود گذاشتهاند اما در محتوای خود و در درون خود نظامهای غربی هستند را، مفتضح خواهد کرد.
حال این نگاه که بتواند آینده را بخواند و بازتاب این تصمیم گیری شجاعانه امام خمینی ره به عنوان رهبر این جامعه اسلامی داشتند را پیش بینی کند، و در همان روزهایی که دیگران هم در شک و تردید به سر میبردند بتواند اینچنین اظهار نظر کند، نشان دهنده یک عمق علمی و فکری بسیار بزرگی است که قابل توجه است.
مبانی و اصول نظام سیاسی اسلام
شهید صدر ره میفرمایند آنچه ما مطرح میکنیم در حقیقت یک استنباط و استظهاری است و یک گزینهای است که شاید گزینههای دیگر هم قابل طرح باشد، ولی با توجه به این اصول و مبانیای داریم، ما این پیشنهاد را (پیشنهاد قانون اساسی جمهوری اسلامی) تقدیم میکنیم.این مبانی را ایشان در چهار نکته خلاصه میکنند، به عنوان مبانی نظام سیاسی اسلام:
اصل اول: هیچ کس جز خدا بر انسان ولایت ندارد
مبنای اول اینکه هیچ کس جز خدا بر انسان ولایت ندارد. البته ایشان در اینجا یک بحث مفصلی دارند که معنای این اصل چیست؟ و آثار و ابعاد آن کدام است؟.
اصل دوم: ولایت فقیه بر پیاده شدن اسلام در جامعه
در اینجا [و در ادامه اصل قبل] آن بحث حکومت انبیاء و شهادت انبیاء و امامان و فقیه جامع الشرائط جای طرح دارد که ایشان این بحث را وارد نمیشوند و [فقط از میان محورهای این بحث به نکته اشاره میکنند که] از اصول مسلمی که الآن محل نیاز ما هست، نیابت عامه مجتهد مطلق است. مجتهدی که عادل باشد و کفو باشد (کفایت و صلاحیت داشته باشد).طبق توقیع صادر از امام زمان علیه السلام مرجع، مرجعیت دارد در تمام حوادث واقع به همان اندازهای که به تطبیق و پیاده کردن شریعت اسلامی در زندگی نیاز هست، به همان اندازه فقیه ولایت خواهد داشت. به همین خاطر ایشان تعبیر میکنند به: النیابة العامة. این نیابت فقیه یک نیابت عام است. مختص بعضی از موارد نیست. و همانطور که اشاره شد، بعضی از فقهاء به حداقل و به اندازه ضرورت برای فقیه قائل به ولایت هستند. اما ایشان میفرمایند که هر اندازهای که تطبیق اسلام در زندگی نیاز به صلاحیت و ولایت دارد، به همان اندازه فقیه هم چون عهدهدار این امر مهم است و نائب امام زمان است، ولایت دارد. به همین گستردگی.
لذا این ولایت به معنای قیمومت بر پیاده کردن شریعت، وحق اشراف و نظارت کامل فقیه از بعد تطبیق شریعت است؛ که این همان بحث شهادت و بعد شهادت فقیه و عالم بر اجرای صحیح اسلام در جامعه است.این هم اصل دوم.
اصل سوم: خلافت عام برای امت (در کنار ولایت اشراف و ولایت فقیه)
اصل سوم خلافت عام برای امت است. خداوند حق خلافت را به امت داده است. و با توجه به «قاعده شورا» خداوند حق ممارستِ کارها و وظایف خود را به امت داده است. البته ما باید قاعده شورا در کنار آن قاعده اشراف و نظارت نبی و امام و فقیه ببینیم؛ این هم نکته قابل توجهی است که شهید صدر را میکشاند به این سو که برای امت یک جایگاه منطقی در قانون اساسی تعریف کنند.
اصل چهارم: سهیم بودن مردم در عرصه تصمیم گیری سیاسی و اجتماعی (حضور مردم)
اصل چهارمی که ایشان به عنوان مبنا مطرح میکنند: میفرمایند ایده و نظریه «اهل حل و عقدی» که در طول تاریخ اسلام مطرح بوده است را اگر کمی تغییر داده و پیشرفتهاش کنیم و از آن حالت ابتدایی خارجش کنیم و به روح این جایگاه اهل حل وعقد توجه کنیم، میبینیم که همین نظریه اهل حل وعقد با شورا بسیار هماهنگ و سازگار است. یعنی اهل حل و عقد در حقیقت [یک مصداق] و یکی از گزینهها برای اجرای نظریه شورا در زندگی اسلامی در تاریخ اسلام بوده است.
حال با توجه به قاعده شورا وبا توجه به این تجربه تاریخی اهل حل وعقد و با توجه به اشراف و نظارت قانونی امام یا نائب امام، [مجموعه اینها] ما را میکشاند به سمت پیشنهاد یک مجلسی که بتواند حضور امت اسلامی را انعکاس دهد. مجلسی که نمایانگر و نماینده حضور امت اسلامی در عرصه اجتماعی وسیاسی باشد.
اینجاست که میفرمایند اگر ما گفتیم که مردم یک مجلسی را تشکیل بدهند و نمایندههایی درون آن بفرستند، یا مثلا بیایند در انتخاب رئیس قوه مجریه سهیم شوند، و یا حتی در انتخاب رهبر بیایند نقش ایفاء کنند، اینها در حقیقت گزینههایی است برای اجرای آن اصلِ [حضور مردم]. لذا خود [این قالب مجلس] موضوعیت ندارد. و به هر نوعی که شما بتوانید حضور مردم را در جامعه تثبیت کنید و آراء مردم را که مجازند که آن آراء را بدهند، به همان اندازه این مجلس میتواند مشروعیت پیدا کند. و البته همه اینها تحت نظارت ولی فقیه خواهد بود.
پاسخ به مسأله «جایگاه امت در نظام سیاسی» بر اساس مبانی ۴گانه
وقتی ایشان این مبانی را مطرح میکنند، بعد میفرمایند بر این اساس ما میتوانیم یک دستور العملی برای قلمروی وظایف امت و نقش امت در تحمل مسئولیت خلافت،تبیین کنیم. و در همین مجموعه، قلمرو ولایت فقیه را هم بیان خواهیم کرد.
یا مجالسی که از طرف امت انتخاب میشوند، این مجالس چه مجالسی هستند و چگونه میتوانند نقش ایفاء کنند؟ چرا اکثریت به عنوان یگانه راه حلی که بتواند در این تنگناها تعیین تکلیف کند قرار میگیرد؟.
جایگاه و کارکرد آراء فقهاء در نظام سیاسی اسلام
و نکته مهم دیگری که شهید صدر میفرمایند این است که آن آراء ونظرات فقهای اسلام که هیچ خدشهای در آنها نیست چه در قانون اساسی به آنها تصریح بشود چه تصریح نشود اینها به عنوان اصول مسلم هستند؛ چون نظام اسلامی است. و لذا فتاوای فقهایی که مورد اجماع قرار گرفته است وهیچ کس در آنها خدشهای وارد نکرده، اینها اصول مسلم این نظام اسلامی است. اما آنجاهایی که نظرات گوناگون برای مذاهب مختلف یا برای فقهای مختلف میبینیم، اینجاست که دولت[2] میتواند به عنوان حافظ مصالح امت وجامعه بر طبق آن قوه مقننهای که مشروعیت پیدا کرده [وارد شود]. یعنی قوه مقننه میتواند یکی از چند نظر را [انتخاب و اخذ کند]. زیرا هر کدام از اینها دلیل شرعی دارد.و وقتی چند نظر در عرض هم شدند، امت میتواند یکی از این نظرات را که با مصالح عمومی خودش تناسب دارد، و در منطقه الفراغ - که بعدا اشاره خواهیم کرد - [واقع میشود] انتخاب کند.
خصوصا در منطقة الفراغ که به ولی فقیه واگذار شده است [که] ولی فقیه آن موارد را به مجلسی که منتخب امت باشد [میتواند ارجاع داده] و آنها در منطقة الفراغ آنچه که به مصالح امت نزدیکتر است، انتخاب کنند.اینها میشود قلمرو نظر دادن امت با توجه به مسئولیت خلافتی که بر گردنشان هست و با توجه به مصالح و اهدافی که منظور میباشد.
حال آن اهداف و مصالح چیست و چگونه عمل میشود، اینها را شهید صدر در جزوه دوم برای فقیهی که میخواهد در منطقة الفراغ نظر بدهد بیان کرده است. و قلمرو و روش کار فقیه و مجموعه ضوابطی که بر انتخاب نظر برای فقیه مؤثر است اینها را ایشان مطرح میکند. و همینها هم میتواند برای مجلسی که میخواهد از میان چند گزینه مشروع، یکی را انتخاب کند میتواند مورد استفاده قرار گیرد.و در حقیقت راهکار و روش رسیدن به گزینههایی که با هم با اسلام سازگاری داشته باشد و هم با شرائط زمان، به این ترتیب در یک مسیر روشنی توسط شهید صدر ارائه شده است.
این مجموعه به این شکلی که عرض شد نشان دهنده یک نگاه جامع و عملی است. یعنی شهید صدر آن ظرفیتهای واقعیت خارجی و آینده نگری را به اضافه آن نگاه تاریخی بسیار عمیق [در این عرصه به میدان آوردهاند].به همین خاطر فکر میکنم که اگر کسی بخواهد کلمات شهید صدر را در اینجا مرور و بازبینی کند، باز هم جای کار بسیار فراوانی دارد، و افقهای جدیدی را برای ما باز میکند و هم ما را میتواند به سمت روش و منهج شهید صدر نزدیک کند.
ما نیز در حوزه به شدت نیاز داریم تا از نگاههای مقطعی وجزء جزء به مسائل وحوادث و شرائطی که بر جامعه ما حاکم است، پرهیز کنیم. لذا ما گاهی در همین حوادث منفعلانه برخورد میکنیم و نمیتوانیم آینده را پیش بینی کنیم. این معلول یک کمبود و کاستی است که در نظام آموزشی ما وجود دارد که ما را به این نگاه مقطعی وجزء جزء، بدون تلاش برای به دست آوردن یک نظام کامل و یک مجموعه کامل از مبانی و از مطالبی که کل اسلام را یکجا نشان بدهد، سوق میدهد.
والحمدلله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین