درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
1400/06/28
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: پیشگیری از جرم/ مقدمه/
خلاصه جلسه گذشته: بحث ما در علم فقه درباره پیشگیری از جرم بود. گفتیم که پیشگیری از جرم دارای مراتب و اقسامی است. به یک اعتبار دو قسم دارد: پیشگیری عمومی و پیشگیری خصوصی. به اعتبار دیگر دارای اقسام انفعالی و فعال است.
پیشگیری فعال: در پیشگیری فعال، ابتکار عمل در دستان شما است؛ شما حرکتی را انجام میدهید که جرم در خارج محقق نشود یا کمتر محقق شود. مثل پارکهایی که ساخته میشود تا مردم به پارک رفته و تفریحات سالم داشته باشند یا استخر، فیلمها که با ایجاد تفریح سالم، از جرم پیشگیری میکند. اگر جمهوری اسلامی بتواند وسائلی را فراهم کند تا مردم مشغول به تفریحات سالم باشند، جرم کم میشود. ورزشهای مانند فوتبال همه برای پیشگیری از جرم است یعنی با مشغولیت مردم به آنها فراموش میکنند که به دنبال کارهای خلاف بروند. برنامههای تلویزیونی که برخی با آن مخالف هستند اما برخی از آنها طرفداری میکنند با این توجیه که باعث مشغول شدن جوانان میشوند و سراغ برنامههای رسانههای بیگانه که باعث اشاعه فحشا است نروند. در کل اگر فیلمها، پارکها، فضای مجازی و ... سالم باشد باعث میشود که جامعه مشغول به این سرگرمیهای سالم باشند و به دنبال جرم و فساد نروند و کمتر جرمی در خارج محقق شود.
غنای فرهنگی
یکی از کارهایی که میتوان برای پیشگیری از جرم انجام داد این است که فرهنگ جامعه را بالا ببرند، فرهنگ جامعه تعالی و تکامل پیدا کند. ما وظیفه داریم که انسانها را باسواد کنیم. علم ارزش دارد. استاد ما آیتالله العظمی وحید خراسانی (حفظهالله) میفرمود: علم فینفسه بدون توجه به دین ارزش دارد. هرکسی در هر علمی باسواد بود ارزش دارد؛ زیرا فهم و درکش بالا میرود، مطالب را بهتر متوجه میشود و میتواند فرهنگ جامعه را ترقی و تکامل بخشد. همانگونه که مقام معظم رهبری (حفظهالله) مکرر فرمود: «من تا جایی که نفس دارم از علم و تکامل علمی پشتیبانی میکنم»، ما هم وظیفه داریم که مردم را باسواد کنیم. اگر فرهنگ جامعه بالا رود، بهطورطبیعی اخلاق هم بالا میرود. ترقی اخلاق اسلامی جای خود دارد اما از لحاظ اخلاق انسانی ترقی پیدا میکند؛ ظلم نکردن ربطی به اسلام ندارد و تمام دنیا میداند که ظلم بد است. بدترین چیزی که در جامعه وجود دارد ظلم. تمام تخلفات موجود در جامعه نوعی ظلم است. اگر بتوانیم فرهنگ جامعه را تعالی ببخشیم و ترقی پیدا کند، قدم مثبتی است که جرمش کمتر شود و مراجعه به دادگستری و دادگاه کمتر شود؛ زیرا خودشان مسائلشان را میان خود حل میکنند. به همینخاطر است که برخی از کشورهای دنیا، دادگستریشان تعطیل است و کسی به دادگستری مراجعه نمیکند؛ زیرا مردم بر اساس قانون به وظایف خود عمل میکنند و تخلفی مرتکب نمیشوند؛ زیرا فرهنگ جامعه بالا رفته است و تخلفی محقق نمیشود یا کم محقق میشود.
مرحوم امام فرمود: «اگر همه انبیاء در کنار هم باشند، هیچ دادگستری وجود ندارد؛ زیرا همه طبق قانون الهی عمل میکنند و تخلفی نمیکنند». افراد صالح یا دارای فرهنگ بالا هم همینگونه تأثیرگذار بر جامعه هستند و باعث میشود که از جرم جلوگیری شود یا لااقل کم شود.
پیشگیری وضعی: ممکن است به هر دلیلی نتوانیم پیشگیریهای قبلی را انجام دهیم. یکی از پیشگیریها این بود که فقر در جامعه نباشد. وقتی فقر در جامعه نباشد، جرم خیلی کم میشود. خیلی از فحشاها و منکرات مربوط به فقر است. وقتی فقر در کشوری مانند کویت و امارات به صفر برسد یک امتیازی است که باعث میشود جرم در جامعه کم شود. «كَادَ الْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً»؛[1] رسول اکرم فرمود: فقر نزدیک است که تبدیل به کفر شود. گاهی میشود که نمیتوانید فقر را از جامعه بردارید یا علم را در جامعه گسترش دهید، مرحله دیگر پیشگیری، کیفرهای سخت است. مثلا در رسانهها اعلام میکنید: کسی که مرتکب سرقت شود، فلان مجازات را دارد.
گاهی که برخی از عزیزان نیروی انتظامی و راهنمایی به اینجا میآیند من به آن ها میگویم: شما که آمار از میزان کشتههای زیاد در جادهها میدهید، برای جلوگیری از آن، جریمهها را زیاد کنید. سبقت بیجا باعث مرگومیر بسیاری در سوانح است اگر جریمه آن زیاد باشد، کسی سبقت بیجا نمیگیرد یا کم اتفاق میافتد. اگر مجازات جرم سرقت سنگین باشد، کسی جرأت دزدی نمیکند نه اینکه بگوییم جا نداریم و او را رها کنیم؛ با رها کردن مجرم، جرم در جامعه زیاد میشود.
در جرمهای اقتصادی مانند اختلاس و کلاهبرداری باید مجازات سنگین باشد وگرنه ممکن است کسی حاضر باشد که مجازات آن را قبول کند و این کار را هم انجام دهد؛ زیرا مجازاتش برای او سنگین نیست. کسی که پول مردم و مملکت را اختلاس میکند و به کانادا فرار می کند و به ما میخندد بهخاطر این است که در بحث پیشگیری از جرمع ضعیف عمل کردهایم؛ ما باید وسایل و شرایطی را فراهم میکردیم که او نتواند جرم اقتصادی مرتکب شود.
جرم سیاسی هم همینگونه است. در نظام حکومت اسلامی باید جرم سیاسی مشخص شود که مثلا اهانت به چه کسی جرم است، استفاده از چه الفاظی جرم است و ... . قانون باید همه چیز را مشخص کند.
به نظر ما در راهکارهای پیشگیری از جرم باید ترتیب رعایت شود؛ یعنی ابتدا رفاه اجتماعی ایجاد شود، سپس تفریحات سلام ایجاد شود و اگر به هر دلیلی ازجمله بیتدبیری مسئولان نتوانیم جلو جرم را بگیریم باید کیفرهای سختی را در نظر گرفت که از آن تعبیر به پیشگیری وضعی میکنیم.
گاهی مردم زمینه را برای پیشگیری از جرم، فراهم میکنند؛ یعنی شخص میدانند که اگر جرمی مرتکب شود، مردم با او برخورد میکنند. مثلا کسی که در صف نانوایی جلو میزند، همه به او حمله میکنند و میگویند که باید به انتهای صف برود. قانون و دادگاهی در صف نانوایی نیست اما خود مردم جلو او را میگیرند. اگر کسی به زنی توهین کند و حرف زشتی بزند، مردم به او حمله میکنند که چرا این حرف را زدی. در کلمات مقام معظم رهبری (حفظهالله) تعبیر به «آتش به اختیار» شد؛ یعنی مردم خودشان کاری میکنند که با جرم مبارزه میشود. البته باید توجه داشته باشیم که این حرکت منجر به هرجومرج نشود.
اینکه توصیه میشود برای خانههای خود دوربین قرار دهید که دزد نیاید، پیشگیری از جرم است. دزد اگر ببیند که دیوار خانه کوتاه است و درست قفل نشده مرتکب سرقت میشود اما اگر دیوار بلند و قفل مناسب داشته باشد، دزد نمیتواند وارد منزل شود. قراردادن پولها و جواهرات در جای امن برای پیشگیری از جرم سرقت است.
جامعه جهانی برای پیشگیری از جرم، راههایی را پیشنهاد کردهاند که ما نیز باید در جمهوری اسلامی بپذیریم؛ کارهایی را که عقلای عالم انجام میدهند، اسلام نیز میپذیرد و مخالفتی ندارد. بنای عقلا بما هم عقلا حجت است.
قوه قهریه
قوه قضاییه و نیروی انتظامی برای این است که اگر کسی مرتکب جرم شد با او برخورد کنند و افراد دیگر هم در آینده مرتکب آن جرم نشوند. اشخاص میدانند که اگر جرمی مرتکب شوند، مجازاتهای سنگینی خواهند داشت.
در دنیا ثابت شده است که مجرم، بیماری روانی است. کسی که قتل یا دزدی کرده، بیمار است وگرنه انسان سالم، مرتکب قتل نمیشود. بیمار را باید به جایی برده و روانشناسان بررسی کننده که علت ارتکاب قتل توسط او چه بوده است.
باید برنامهریزی کنیم که بچهها از کودکی، فرهنگ پیشگیری از جرم را دارا شوند. این برنامه باید از مدارس ابتدایی ما شروع شود. نسل آینده ما که جامعه را میسازند باید افرادی باشند که از جرم گریزان باشند و نسبت به جرم حساس باشند.
ناهنجاری
یکی از الفاظی که درباره جرم مطرح است واژه «ناهنجاری» است. ناهنجاری در لغت به معنای «انحراف» است. برخی اهل خشونت هستند و به جای اینکه با زبان لیّن، حرف زیبا بزنند، اهانت و تحقیر میکنند. خشونت گاهی در عمل است مانند اینکه توی سر بچه میزند و گاهی در گفتار است. بچه وقتی کار خوبی را انجام داد و شما او را تشویق کردید بهطورطبیعی از کارهای خلاف دوری میکند. باید تشویقها را زیاد کرد نه خشونتها را.
سرکشیها و خشونتها در جامعه ناهنجاریهایی است که باید با آنها مبارزه کنیم و کاری کنیم که در خارج تحقق پیدا نکند. ناهنجاریها گاهی در مخالفت با عادت و عرف است یا مخالفت با دین و مذهب است؛ مثلا چیزی در اسلام به عنوان گناه مطرح است و شخص آن گناه را انجام میدهد. ممکن است برخی از ناهنجاریها جرم نباشد؛ مثلا کسی که غیبت میکند را به دادگاه احضار نمیکنند و مجازات کیفری ندارد اما گناه خیلی بزرگی است.
همانگونه که باید با جرم مبارزه کنیم و از آن پیشگیری کنیم باید از ناهنجاریها هم پیشگیری کنیم. با اینکه قانون مجازاتی را برای آن تعیین نکرده اما در برخی از کشورهای جهان کسی پشت سر کسی صحبت نکند زیرا فرهنگ آنها باعث شده که مردم این جرمها و ناهنجاریها را بهطورطبیعی انجام ندهند و کاری به کار هم نداشته باشند.
بحث ما تنها در پیشگیری در جرم نیست بلکه شامل پیشگیری از ناهنجاری هم میشود. ما میخواهیم جامعه ما تکاملیافته شود و ترقی یابد بهگونهای که نه جرمی در آن تحقق یابد و نه ناهنجاری. ناهنجاری هم باعث خیلی از فسادها در جامعه میشود. بسیاری از طلاقها و اختلافات خانوادگی ناشی از غیبتها است که هیچ مجازاتی هم در قانون ندارد.
ناهنجاری اعم از جرم است؛ یعنی ممکن است مجازاتی برای آن نباشد ولی جرم به معنای گناه باشد. طلاق جرم نیست اما ناهنجاری است؛ زیرا علاوه بر تأثیر طلاق بر همسر و کشاندن او به فحشا، بچهها را عقدهای بار میآورد که ممکن است در جامعه فساد به وجود آورند. بسیاری از مجرمها، فرزندان طلاق هستند.
معنای جرم
جرم در لغت به معنای «ذنب» و گناه آمده است یا به معنای «باطل» یا «جنایت» آمده است. تعدی و ظلم را هم معنای جرم دانستهاند.