< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدرضا عصمتی

1402/08/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الحدود و التعزيرات/حد المحارب /مسأله دوم: لایثبت الحکم للطلیع

 

ما در رابطه با آیه ی محاربه مطالبی که لازم بود گفتیم ممکنه مطالب جزئی دیگری باشد دیگه کفایت میکند ادامه ی مسئله و مسئله دوم را بیان میکنیم

امام فرمودند المحارب هو کل من جرد سلاحهه او جهزهه لاخافه الناس و اراده الافساد فی الارض بعد فی بر کان او فی بحر ، فی مصر او غیره تا اینجا که فرمودند و فی ثبوته للمجرد سلاحهه بالقصد المزبور مع کونه ضعیفا لا یتحقق من اخافته خوف لاحد اشکال بل منع ، فرمودند اگر کسی اسلحه بکشد قصد اخافه ی ناس هم داشته باشد ولی آنقدر ضعیف است که از ترساندن او هیچ کس نمی ترسد آیا عنوان محارب بر او صدق می کند یا صدق نمی کند ؟

امام می فرمایند که اینکه محارب بر او صدق بکند فیه اشکال بل منع ، ما قبلا این قسمت را گفتیم گفتیم اگر اخافه ی بالفعل شرط باشد و دنباله اش هم خوف فعلیت داشته باشد این شرط است یا نه قصد اخافه شرط است ؟ آیا اینها باهم فرق دارد یانه؟ حالا اگر شخصی اسلحه کشید قصد اخافه هم داشت توطئه شان را در نطفه خفه کردند هنوز شروع به عملیات نکرده بودند نیروهای امنیتی همه شان را گرفتند آیا اینها محارب هستند یا نیستند ؟ اسلحه برداشته خودش را آماده کرده ولی قبل از هر عملیاتی نیروهای امنیتی قوی عمل کردند هیچ کاری نتوانستند بکنند این محارب نیست؟ اگر این توطئه را خنثی نمی کردند شاید ده تا شهر را فساد میکردند ؟ این را که نمیشود گفت محارب نیست پس معلوم میشود قصد اخافه شرط است و قصد این آقا داشته ، حالا کسی از او نترسیده اون یک موضوع آخر شاید کسیکه از او نترسیده جهات کثیره داشته است گاهی وضعیت شهر و منطقه ممکن است آنقدر ناامن باشد که با اندک چیزی مردم وحشتشان بردارد و گاهی آنقدر امنیت حاکم است که خاطر جمع اند پس بنابراین نمی شود گفت خوف بالفعل شرط است مگر اینکه شما بگویید این کسیکه اسلحه برداشته کارش به شوخی شبیه تر است تا کار جدی و اخافه الناس یعنی شوخی میکنه مثل اینکه در روایت هم آمده است که از امام علیه السلام امام صادق سوال میکند که آقا یک کسی اسلحه کشید به رفیقش حضرت فرمودند اگر قصد بازی و شوخی داشته محارب نیست اگر قصد شوخی نداشته محارب است ، خب این حرفی که بگویید هیچ کس نترسید این همان در حقیقت این است که اسلحه را به شوخی برداشته است مثل اینکه اسلحه به دست گرفته هیچ فشنگی نداشت ، لذا اصلا اگه با شوخی بوده است اون یک چیزی و الا اینکه قصد اخافه داشته است عنوان محارب صدق می کند

بعد در ادامه بحث می فرمایند نعم لو کان ضعیفا ضعیف هست منتهی نه در حدی که از اخافه او هیچ خوفی تحقق پیدا نکند گاهی خوف تحقق پیدا میکند برای بعضی اشخاص و گاه نه ، گاهی نه ، اینجا فرموده اند که صدق محارب درسته ، اینجا دیگه بر طبق برنامه بود عنوان محارب صدق میکند مشکلی ندارد

مسئله ی اول را تا اینجا به پایان بردیم

مسئله دوم امام رضوان الله علیه فرمودند لایثبت الحکم للطلیع و هو المراقب للغوافل و نحوها فیخبر رفقائه من قطاع الطریق و لا للرده و هو المعین للضبط الاموال و لا لمن شهر السیفه او جهز سلاحه لاخافه المحارب و لدفع فساده او لدفع من یقصده بسوء و نحو ذلک مما هو قطع الفساد لا الفساد و لا للصغیر و المجنون و لا للملاعب ،

مسئله ی دوم فروع کثیره ای دارد:

فرع اول آن است که این قطاع الطریق که اسلحه بر میدارند ایجاد ناامنی میکنند برای اینکه اموال مردم را غارت بکنند این قطاع الطریق گاهی نیروهای متعددی برای انجام کارشان دارند که هر کدام مسئولیت یک کاری دارند آیا تمام اینها محارب هستند به تعبیر امام رضوان الله علیه یک کسی که فقط کارش جمع آوری اطلاعات است از کاروان هایی که از این مصیر عبور میکنند فقط کار مخبری انجام میدهد نه اسلحه ای دارد هیچی ندارد خودش هم دست به دزدی مستقیم نمی زند کارش جمع آوری اخبار و اطلاعات است که از او تعبیر کرده اند به طلیع یعنی کسی که کارش جمع آوری اخبار و اطلاعات است آیا فلان غافله از اینجا عبور میکند مثلا چه ساعتی به اینجا خواهد آمد همه ی این برنامه هایش را همه اش را کارهای مخبرگری انجام می دهد و گزارش میدهد به رفقاش که اون رفقا می خواهند سرراه بگیرند اموال مردم را بگیرند این آقایی که اسم او را طلیع می نامند آیا این جزء محارب ها هست یا عنوان محارب بر او صدق نمی کند ؟

خلاصه یک جمعی شروع کردند یک کاری را ، ایجاد ناامنی در طرق و راه ها ، تقسیم کار کردند اینها ، یکی از آنها کسی است که اخبار و اطلاعات را جمع میکند و هو الطلیع این یک ، یکی از آنها مسئولیت رده یعنی جمع کردن اموال وقتی اموال را بقیه از صاحبانشان گرفتند آنها اموال را منتقل می کنند به جایی که مدنظرشان هست ، بله اینها ، حالا این از او تعبیر کرده است امام به رده یعنی کسیکه اموال را بر میگرداند و در جایی که باید نگه داری کنند آنجا می برد یک عده ای هم اسلحه کشیدند سر راه گرفتند تا راه مردم را بگیرند ، تقسیم کار کرده اند ، ممکنه هر کدام از اینها یک نفر نباشند مسئولیتش ممکنه هر مسئولیتش هفت هشت نفر باشد حالا بفرمایید که محارب فقط کسانی هستند که اسلحه کشیدند و اموال مردم را می گیرند یا نه هر کسی که با آنها به نوعی همکاری کرده است و جزء آنها هست همه شان محارب هستند در نتیجه این حدی که در آیه آمده آیا بر همه ی کسانی که شریکند در این جنایت بر تمام آنها این حد جاری میشود یا نه؟ در حقیقت اساس و مسئله ی مهم این مسئله ی دوم همین نکات است البته نکات دیگری هم در ذیل این مسئله ذکر شده است

ملاحظه بفرمایید اینجا را باید دقت های زیادی بکنید اگر ما باشیم و جمود بر آیه و بر روایات و بر کلمات فقها یعنی ظاهرش را در نظر بگیریم فرمودند محارب کیه ؟ من جرد السلاح لاخافه الناس این محارب است ، این محارب است ، محارب کسی است که اسلحه برداشته لاخافه الناس اگر ما باشیم و همین مقدار این کسی که اخبار و اطلاعات را جمع آوری می کند و در اختیار مسلحین قرار می دهد این تجرید السلاحی نکرده است فقط گزارش و اخبار تهیه میکند یا کسی که اموال دزدی را جا به جا میکند اون هم اسلحه ای نکشیده محارب را در روایت فرموده است من جرد السلاح لاخافه الناس ، اینها تجرید السلاحی نداشته اند لاخافه الناس هر چند که اگر این مخبری که اخبار اطلاعات را جمع آوری می کند اگر او نمی بود دزدها هیچ کار نمی توانستند بکنند ، ایجاد ناامنی نمی توانستند بکنند کار او و اخبار و گزارشات او تاثیر دارد در اینکه دیگران کار موفقی انجام بدهند یا ندهند

حالا که اینجوری هست پس اگر ما باشیم و جمود بر ظاهر روایات و کلمات فقها من جرد السلاح اگر این باشد این افراد عنوان محارب بر آنها صدق نمی کند اگر عنوان محارب صدق نکرد حدی که در این آیه آمده برای این گروه ثابت نمی شود ، برای این گروه ثابت نمی شود ،

اما ما صرف نظر کنیم از فتوای فقها صرف نظر کنیم از ظاهر روایات ، آیا این مجموع من حیث المجموع را محاربین میگویند یا نمی گویند عرفا؟ عرفا این مجموعه را یک مجموعه بیشتر می دانند ؟ عرف به اینها چی میگه میگه اینها افراد جدا جدا تک تک بودند اینا هر کس کاری کرد اتفاقا یک چیزی درست شد یا نه میگویند اینها یک گروه درست شده منسجم برای یک هدف خاصی آمدند این کار را انجام دادند ؟ کدام یکی است ؟ اگر اینجور باشد برداشت عرفی اینجور باشد که این مجموعه شیئ واحد است اینها افراد متعدد و متشتت حساب نمی شوند اینها مجموعه شان من حیث المجموع آمدند یک برنامه ریزی کردند هر کدام یک گوشه از کار را گرفتند تا یک کاری که می خواستند انجام بدهند به مقصدشان برسند حالا اگر جایی این نیرویی که این اخبار و اطلاعات را جمع می کرد جایش با اون یکی که اسلحه کشیده جایش عوض میشد چنانکه ممکن است در یک بازه دیگری عوض بشود دیگه اون محارب نیست؟

این یک مقداری نیاز دارد که ما یک برداشت عرفی بکنیم عرف اینها را تک تک به حسابشان رسیدگی می کند یا مجموع من حیث المجموع را با هم محاسبه می کند

چون اگر گفتیم مجموع من حیث المجموع شخصیت واحده میشوند خلاصه اینها اسلحه کشیدن جرد السلاح هستند اگر جرد السلاح هستند عنوان محارب صدق می کند ، این مطلب دقت باید بشود

سوال......

جواب: خب بله ما میخواهیم یک وقت هست که ،بله ، ببینید یک وقت هست که ما میگوییم ، حالا روایات را هم که خواندیم مفصل بود دیگه ، برخی جرم کمتری دارند تبعیدشان می کنند چون امره الی الامام ممکنه تبعیدش کند ، آن کسی که مباشرتا آدم کشته است مال مردم را گرفته است خب اون اعدامش میکنند اون کسی که جرم کمتری انجام داده است ینفوا من الارض میکنند اما واقعا محارب نیست؟ چون روایاتی خواندم که دقت کردید روایات برخی داشت که مثلا اینجور کاری کرده نفی بلدش کنند زندانش کنند در نفی بلدهم بعضی فقها نظرشان این بود که نفی بلد معنایش این نیست که حتما تبعید کنند یک جوری باشد که در شهر ظاهر نشود زندانش می کنند یا از شهر بیرونش کنند یا زندانش کنند در برخی فتاوی اینجوری بود ، حالا اگر اینجور باشد ما که نمی گوییم که بر این کسی که اخبار و اطلاعات را جمع آوری کرده در اختیار دیگران قرار داده اشد مجازات را من القتل و السلب بر او جاری کنند ولی خلاصه نفی بلدش میتوانند بکنند یا نه ؟ اینجا آیا حکم جاری میشود یا نه دیگه این محارب نیست پس هیچی به هیچی ، این یک مسئله ی بسیار مهمی است که ما باید دقت کنیم به این مطلب که آیا من جرد السلاح شخص ملاک است یا جمعی هم که باهمکاری میکنند جمع من جرد السلاح حساب میشوند؟

سوال....

جواب: اگه دقت کنید در عرفیات همه محارب هستند منتهی حرب هر کسی فرق می کند حرب هر کسی فرق می کند شما در جنگ درست و حسابی اصلا شما عنوان دزدی اینها را کنار بگذارید شما نیروهای اطلاعاتی که خبرها را اینها تهیه میکنند برای دشمن گزارشات تهیه میکنند اینها عنوان جنگ نیست؟ اصلا تو جنگ ها الان فرض کنید زمان هشت سال دفاع مقدس است شما نیروهای جاسوسی دشمن را که داشتند اطلاعات جمع می کردند در اختیار دشمن بگذارند بعد آنها گرا بدهند یا خمپاره بزنند یا بمب بزنند یا موشک بزنند به نظر شما اینها نیروی جنگی نیستند؟

سوال.....

جواب: این دزدی برپا نشده است ؟ سر راه را گرفتند منتهی میخواهد دقیق بفهمد که چه ساعتی می آید ؟ همه اش را انجام داده ،

ببینید اینکه عنوان حرب صدق نمی کند مگر حرب یعنی همان شمشیر زدن؟ شما به کافر حربی میگویید یعنی کافری که شمشیر می زند ؟ الان اگر کسی در ذمه اسلام نیست و با تفکر صهیونیست ها همراه است کافر حربی هست یا نیست؟ مهدور الدم هست یا نیست ؟

کی میگه معلوم نیست حتما هم معلوم هست صد در صدی، الان چیکار میکند؟ حمایت به قول امروزی ها معنوی میکند کافر حربی نیست؟ کافر حربی نیست ؟ معلوم هست خوب هم معلوم است

کافر ذمی کسی است که در ذمه ی اسلام باشد هر کسی کافر ذمی نیست کافر حربی است ولو اینکه بالفعل مشغول حرب نیست ولی عملا چی هستش ، نمی شود اینجوری حرب نمی گوییم که فقط بالفعل حرب بکند این مجموع همن حیث المجموع را شما فرض کنید الان در اسرائیل افراد متعددی برنامه ریزی میکنند برخی هم گزارش تهیه می کنند که آن آقا هدفش را مرتب بزند اینها حربی نیستند؟

سوال......

جواب: ببینید حالا فرض کنید اگر یک نفری در ایران به اینها کمک کرد کافر حربی نیست؟

سوال....

جواب: خب احسنت از شروط ذمه خارج شده پس شده کافر حربی ، ولو اینکه اسلحه به دستش نگرفته ها ولی بنابراین حرب به این معنا که ما میگوییم در خیلی جاها این حرف معتبر نیست

حالا میخواهیم بگوییم این مجموعه ای که کار واحدی را دارند انجام می دهند منتهی هر کدام یک کاری انجام میدهند که مجموع من حیث المجموع محارب است

میخواهند ایجاد ناامنی کنند منتهی در ایجاد ناامنی هر کسی وظیفه ای برای خودش تعیین کرده مسئولیتی دارد انجام میدهد

شما این را بگویید که چون اسلحه به دستش نگرفته محارب نیست این یکی دیگه اش محارب است ، بعد این مسئله بسیار مهمی است بنابراین این مطلب که الطلیع لیس بمحارب ما نمی خواهیم بگوییم که این حرف کلا قابل قبول نیست این حرف را نمی خواهم بگویم میخواهم بگوییم محل تامل هست ، محل تامل هست که ما قاطع نگوییم الطلیع لیس بمحارب

سوال....

جواب: مشهور تعریف کردند ما هم تعریف کردیم نگفتیم که ما تابع مشهور باشیم من میگویم اینجوری حرفی ، ببینید شما موقعیت ها را دقت بکنید عرفیات را قشنگ دقت بکنید همه ی مطالب رو روی هم بگذارید بعد ببینید واقعا به این محارب گفته میشود یا نمی شود؟ امروز اگر شما امروز بگین ده نفر اسلحه به دست گرفتند صد نفر دیگه به آنها کمک می کنند به شکل های خاصی که اگر کمک های آنها نباشد اصلا کار اینها مفید واقع نمی شود بعد بگویید اون صد نفر محارب نیستند هیچی مرده پاک هستند ، بعد اون چهار پنج تا را بگویید محارب هستند

سوال....

جواب: نه ببینید یک وقت هست شما میگویید این حد را اشد حدش را چیز کنید من این را نمی خواهم بگویم ، خلاصه عنوان محارب عنوان عرفی است یا نه؟

سوال....

جواب: خب من به لغت مراجعه نمیکنم میگویم عرف ، عرف بگویند محارب

سوال.....

جواب: این برداشتی است که فقها کردند از بعضی روایات ، لذا بعضی گفته اند قطاع الطریق باشد برخی گفته اند اگر اهل ریبه باشد هم اسلحه بردارد اسلحه بردارد اهل ریبه باشد هیچ کاری هم انجام نداده باشد محارب است آنجا را چی میگویید ؟

پس بنابراین من حرفم این است جای تامل دارد که یک مقداری آدم دقت بکند ببیند واقعا به این طلیع محارب میگویند یا نه؟ یا به اون کسیکه مشغول جمع آوری همه بساط ها هست ثبت و ضبط و همه اش را انجام می دهد این محارب هست یا نه ؟ این مجموعه ی من حیث المجموع دارند یک کار را انجام میدهند ، مثل این است که آقا شما محارب را کنار بگذارید ، در یک مدرسه مجموعه ی مدیر و معلم و نمیدانم مسئول فلان واحدش اینها دارند کار واحدی انجام می دهند میشود به یک نفر کار نسبت داد به بقیه نسبت نداد؟ این جای تامل دارد این حرف

سوال.....

جواب: آنجا عنوان سرقت است آنجا عنوان سرقت است ،

من حرفم این است که جای تامل دارد که آدم تامل بکند شاید عنوان محاربه بشود بر همه ی اینها قابل صدق باشد

پس این حرف اول ، امام رضوان الله علیه فرمودند لایثبت الحکم للطلیع برای کسیکه دارد اطلاعات جمع آوری میکند و اخبار تا در اختیار محاربین قرار بدهد او محارب حساب نمی شود ، حالا البته امام فرمودند لایثبت الحکم یعنی این لا یثبت الحکم یعنی این مجازات ثابت نمی شود یا نه عنوان محارب بر او صدق نمی کند ؟ این هم یک مطلب است این حکم مقصود از حکم چیه ؟ گاهی ممکنه مقصود از حکم حکم اصطلاحی باشد یعنی مجازات ، گاهی ممکن است مراد از این حکم یعنی همین حکمی که میگوییم موضوع حکم یحاربون الله به الذین نسبت داده شده دیگه ، اینجوری بگوییم یعنی لیس بمحارب ، اگر لیس بمحارب پس مجازات هم برش مترتب نمیشود ، این یک جای تامل دارد که ما بگوییم طلیع محارب هست یا نیست ؟

مطلب دیگری که در اینجا هست اگر نظر ما این بود که عنوان مفسد و محارب دو تا عنوان مستقل است و هر دو موضوعیت دارد طلیع در اینکه مفسد هست شکی نیست در اینکه مفسد هست شکی نیست فثبت الحکم پس این لایثبت الحکم اولا باید بگویید به معنای واقعی کلمه محارب بر او صدق نمی کند یا بگویید که اصلا مفسد فی الارض هم چنین حکمی ندارد ، وقتی همه این حرفها را زدید لایثبت الحکم للطلیع ولی اگر در هرکدام اما اگر در آوردید این مساله قابل مناقشه است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo