درس خارج فقه استاد حمید درایتی
1401/07/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الدين/خريد و فروش دين /اوراق گام
فائده
همچنان که در ذیل حکم سیزدهم از احکام دین گفته شد، خرید و فروش دین از دیرباز امری رایج و متداول بوده و در بازار اقتصادی نوین نیز جایگاه ویژهای دارد به طوری که حقیقت بسیاری از اوراق تجاری و بهادار موجود، همین خرید و فروش دین میباشد. برای نمونه به ذکر چند مورد از اوراق بهادار و عملیاتهای بانکی که بر پایه خرید و فروش دین صورت میگیرد و همچنین به کنکاش و ماهیت یابی پیرامون آن میپردازیم :
اول – اوراق قرضه
اوراق قرضه (به فرانسوی obligation) از اوراق بهاداری اسنادی است که به موجب آن سند، شرکت انتشاردهنده یا دولت بدهکار گشته و متعهد میشود که مبالغ مشخصی (بهره سالانه) را در زمانهایی معین، به دارندهی آن اوراق پرداخت نماید و در سررسید مشخص، اصل مبلغ را باز پرداخت کند. دارنده اوراق به عنوان بستانکار، حق دریافت اصل و بهرهی آن اوراق را دارد ولی در عین حال هیچ مالکیتی نسبت به شرکت منتشر کننده یا سهام آن ندارد.
به عبارت دیگر این سند دارای سررسید بوده و مبلغ آن در زمان سررسید به وسیلهی صادرکننده، پرداخت میشود. همچنین این اوراق دارای کوپن بهره هستند و بهرهی آن در فواصل زمانی معیّنی توسط بانک که نمایندگی صدور اوراق را دارد، پرداخت میشود. از نظر سررسید، اوراق قرضه به سه دستهٔ کوتاه مدّت، میان مدّت و بلندمدّت تقسیم میشوند. سررسید اوراق کوتاه مدّت بین یک تا پنج سال، سررسید اوراق میان مدّت بین پنج تا ده سال و سررسید اوراق بلند مدّت معمولاً بیش از ده سال است.
دوم – اوراق خزانه
اوراق خزانه یا اصطلاحا اوراق اخزا، عبارت است از آن اوراق بهادار با نامی كه بیانگر تعهد دولتها به بازپرداخت مبلغ اسمی آنها در آینده میباشد. اسناد خزانه از ابزارهای مالی با ماهیت بدهی بوده كه بدون كوپن سود منتشر میشود و هدف اصلی آن، تامین كسری بودجه دولتهاست. اسناد خزانه اصلیترین ابزار بازار پول جهت اعمال سیاستهای پولی بوده که دولت به منظور تصفیه بدهیهای خود بابت طرحهای تملك داراییهای سرمایهای با قیمت اسمی و سررسید معین به طلبكاران غیردولتی واگذار میکند.
اسناد خزانهی مرسوم در دنیا، توسط دولت به رقمی كمتر از قیمت اسمی به خریداران فروخته شده و از منابع مالی حاصل از فروش، بدهیهای دولت پرداخت میشود اما به دلیل اشكالات فقهی وارد بر این روش، دولت جمهوری اسلامی ایران، این اوراق را صادر و به شکل مستقیم به طلبكاران غیر دولتی واگذار میکند. دارندهی این اوراق درصورت نیاز به وجه نقد، این اوراق را در بازار ابزارهای نوین مالی فرابورس ایران به فروش میرسانند.
لازم به ذکر است که اوراق خزانهی اسلامی توسط دولت و برای رفع کسری بودجه منتشر میشود و یکی از تفاوتهای آن با سایر اوراق بهادار به اصطلاح کوپن نداشتن آن است که به معنی عدم دریافت سود دورهای توسط دارندگان است. تفاوت دیگر در سررسید است که اوراق اخزا معمولا سررسیدی کمتر از یک سال و غالبا به صورت ۴، ۱۳، ۲۶، ۵۲ هفتهای است و این در صورتی است که سایر اوراق بهادار بلند مدتتر بوده و معمولا سررسید آنها بیش از یک سال است. مورد دیگر در تفاوت ریسک این اوراق با سایر اوراق است که ریسکی به نسبت کمتر دارند و به نوعی اوراق بدون ریسک به حساب میآیند. همچنین یكی از اهداف پذیرش اسناد خزانه اسلامی در فرابورس ایران، كاهش این ریسك برای دارندگان این اوراق است چراكه به دلیل وجود بازار بزرگ و نقد شونده اوراق بهادار بادرآمد ثابت در بازار ابزارهای نوین مالی فرابورس ایران، (كه حجم معاملات روزانه آن به بیش از 2 هزار میلیارد ریال در روز میرسد)، دارندگان این اوراق میتوانند در هر زمان نسبت به فروش اوراق خود در بازار اقدام کنند.
ضامن این اوراق، وزارت امور اقتصادی و دارایی بوده و خزانهداری كل كشور پرداخت مبلغ اسمی اسناد خزانهی اسلامی در هر مرحله را تعهد كرده است. همچنین خزانهداری کل کشور بازپرداخت این اوراق در سررسید را در زمرهی دیون ممتاز دولت قرار داده است یعنی كه پرداخت مبلغ اسمی اسناد خزانه اسلامی در سررسید این اوراق را، همردیف پرداخت حقوق كاركنان دولت محسوب نموده و با همان درجه از اهمیت و اضطرار صورت خواهد گرفت.
سوم – اوراق گام
اوراق گام یا همان گواهی اعتبار مولّد، یکی از جدیدترین نوآوریهای نظام پولی - مالی کشور در راستای تأمین مالی بخش حقیقی اقتصاد محسوب میشود که میتواند دسترسی واحدهای تولیدی به سرمایه در گردش را ارتقا بخشد. این اوراق بستر استفاده از ظرفیت بخش خصوصی و بازار سرمایه جهت تأمین مالی تولید با نگرانی کمتر از نشت منابع به بخش غیرمولّد اقتصاد را فراهم میکند و به عنوان یک ابزار بازار محور و با قابلیت نقل و انتقال در بازارهای پول و سرمایه، تسهیلات جدیدی را برای تأمین اعتبار بنگاههای تولیدی فراهم مینماید تا براساس آن تولید کنندگان بر مبنای فاکتور خرید مواد اولیه از بانک عامل درخواست انتشار و تضمین گواهی اعتبار مولد در سررسید کرده و به بنگاه فروشنده مواد اولیه تحویل دهند.
به نظر میرسد باتوجه به جایگاه ویژهی این نوع از گواهی و اوراق در اقتصاد کشور، شایسته است آن را از دو منظر حقوقی و فقهی مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم :
تحلیل حقوقی :
گواهی اعتبار مولّد یا برگهی گام، ضمانت دارای اعتباری است که بانکهای عامل با اعتبار سنجی از شرکتهای خواهان (خریدار) آن را در وجه شرکت فروشنده صادر نمایند تا در نتیجه، خریدار بتواند بر مبنای این اوراق و بدون پرداخت وجه، ماده اولیه را دریافت کرده و نسبت به تبدیل آن به محصول و فروش در بازار اقدام کند و نرخ آن را در زمان مقرر به بانک پرداخت نمایند. در این روش بانک به جای پرداخت تسهیلات سرمایه در گردش به یک تولیدکننده، به تأمین کنندهی مواد اولیه یا واسطه، اوراق گام میدهد تا بتواند در سررسید معین، پول خود را طلب یا پیش از آن اوراق گام را در بازار با تنزیل بفروشد و نقد نماید. این نوع از اوراق ماهیتی مشابه با اوراق بدهی دارد که دولت در ازای بدهیهای خود به پیمانکاران واگذار میکند، لکن تفاوت این اوراق در فرآیند اجرایی و انتشار آن میباشد، و ماهیت اصلی اوراق گام به بازار پذیركردن اسناد مطالباتی دریافتی توسط فروشندگان نهاده از واحدهای تولیدی بازمی گردد.
در این ابزار واحد تولیدی خریدار نهاده، فروشندهی نهاده را جهت استفاده از اوراق گام به بانک معرفی می کند و فروشندهی نهاده نیز از بانک درخواست می نماید تا در مقابل دریافت اسناد مطالبات، نسبت به صدور و واگذاری اوراق گام، اقدام کند.
از منظر قانونگذار شرکتی که خواهان خرید مواد اولیه با استفاده از اوراق گام است، باید به بانک عامل مورد نظر مراجعه کرده و خواهان اعتبار سنجی و تعیین مقدار اعتبار خود جهت صدور اوراق گام توسط بانک عامل میشود و در ازای آن وثایق و مدارک مورد نیاز را تامین میکند و شرکت خواهان خرید ماده اولیه، واحد یا واحدهای تولیدی را که قصد خرید مواد اولیه از آنها را دارد به بانک عامل معرفی میکند.
در مرحله بعد شرکت تولیدکننده مواد اولیه از بانک درخواست میکند تا در مقابل دریافت اسنادی که نشان میدهد بابت فروش ماده اولیه از شرکت خریدار طلبکار است، نسبت به صدور اوراق گام و واگذاری آن به وی اقدام کند. بانک عامل پس از دریافت درخواست واحد تولیدی متعهد به فروش و بررسی اسناد مطالبات از بنگاه متقاضی و اعتبارسنجی نسبت به صدور اوراق با سررسید مشخص و انتقال اوراق به حساب کاربر فروشنده اقدام میکند. به محض انتشار اوراق، قابلیت انتقال آن در بازار پول و نقدشوندگی در بازار سرمایه وجود دارد و بدین ترتیب صنایع تکمیلی با استفاده از این روش فرصت خواهند داشت تا بدون پرداخت هزینه مواد اولیه خود را دریافت کرده، نسبت به تولید محصول اقدام کرده و آن را در بازار به فروش رسانده و سپس هزینه خرید مواد اولیه را بپردازند.
به عنوان مثال می توان فرض کرد که تولیدی خریدار نهاده (شرکت الف) پس از ارزیابی و اعطاء وثایق به بانک و کسب موافقت از بانک مبنی بر صدور اوراق گام، اقدام به خرید از فروشنده نهاده (شرکت ب) به عنوان تولیدکننده قطعات خودرو به میزان هزار میلیارد تومان قطعات خودرو خریداری کرده و در مقابل آن یک سند بدهی یکساله (چک یک ساله( تحویل داده است، اما با این حال به دلیل وضعیت صنعت خودرو احتمال می رود که این چک به موقع پاس نشود و فروشندهی نهاده (اعم از کالا و خدمات) در سررسید معین به نقدینگی مورد نظر دست پیدا نیابد و بالتبع این موضوع در سایر سطوح زنجيرهی تأمین نیز تأثیر منفی به جا گذارد زیرا ممکن است فروشنده نهادهی نیز به فروشندهی مواد اوليه (شرکت ج) نیز بدهکار باشد و در صورت دریافت نکردن مطالبات خود از واحد تولیدی نتواند بدهی های خود را به فروشندهی مواد اولیه پرداخت نماید. طبیعتا در چنین وضعیتی می توان با استفاده از ظرفیت شبکه بانکی از طریق اوراق گام امکان تأمین نقدینگی را برای زنجیرهی تأمین فراهم کرد.
بر این اساس در ابتدا فروشنده نهاده (شرکت ب) باید چک ۱۰۰۰ میلیارد تومانی دریافتی خود از واحد تولیدی شرکت الف را به بانک تحویل دهد و در ادامه، بانک در مقابل بلوکه کردن این چک، یک میلیون گواهی ۱ میلیون تومانی یک ساله با ضمانت بانک منتشر کند و آنها را در اختیار فروشندهی نهاده قرار دهد که برخلاف چک اولیه، این اوراق بازارپذیر بوده و فروشندهی نهاده می تواند از آنها به چند صورت استفاده کند. اولین حالت آن است که این اوراق را تا سررسید نگه دارد و قیمت اسمی اوراق را از بانک دریافت کند. دومین حالت، تنزیل این اوراق در بازار ثانویه و دستیابی به وجوه نقد است. آخرین گزینه نیز واگذاری آنها جهت تسویهی بدهی به سایر سطوح زنجیره تأمین (مثلا شرکت ج به عنوان فروشندهی مواد اولیه) است.
باتوجه به آنچه گفته شد، روشن میشود که اوراق گام ظرفیت بالایی جهت ایجاد نقدینگی در زنجیره تأمین خواهند داشت و بنگاههای تولیدی می توانند با استفاده از آن، سرمایه در گردش مورد نیاز خود را به شیوهای مناسب و کم هزینه به دست آورند. علاوه بر اینکه این ابزار می تواند امکان تسویه بدهیها بین واحدهای تولیدی را فراهم کند. آخرین و شاید مهم ترین نکته در ارتباط با اوراق گام ارتباط مستقیم آن با بخش حقیقی اقتصاد است، زیرا برخلاف سایر روش های تأمین مالی که ممکن است در نهایت به تأمین مالی تولید منجر نشود، در این شیوه بین بخش پولی و بخش حقیقی اقتصاد ارتباط مستقیم وجود دارد و با اطمینان بالایی می توان مدعی بود این راهکار به توسعه فعالیت های تولیدی می انجامد.
این اوراق با نام، غیر کاغذی (الکترونیکی)، بدون کوپن سود و در قطعات استاندارد با ارزش اسمی یک میلیون ریال و با سررسیدهای حداقل یک ماه و حداکثر تا دوازده ماه [1] ، منتشر میشود [2] و بانکها نسبت به آن، دو نقش «عامل صدور» و همچنین «ضامن بازپرداخت» آن اوراق بهادار را برعهده داشته و میتوانند بابت هر دو مورد، کارمزد دریافت نمایند.