< فهرست دروس

«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

96/02/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادامه بحث غذاهای وارد شده در روایات (غذاهای گیاهی) – معرفی بیماری مننژیت

 

صحبت راجع به غذاهای گیاهی است. امروزه غذای بیشتر مردم جهان گیاهی است. به غذاهای گیاهی طعم و رنگ می‌دهند و به عنوان جایگزین گوشت مصرف می‌کنند.

در زمان پیامبر(ص) هم غذای گیاهی بوده است و مردم را تشویق به مصرف غذاهای گیاهی می‌کرد تا تمام غذا، گوشت نباشد.

غذای گیاهی، در گذشته و امروز غذای عمده است.

قانون کلی در طب اسلامی، مصرف غذای مسلمانان است. انسان نباید غذای اجانب و بیگانگان را مصرف کند. تا وقتی مسلمانان از غذای خودشان استفاده کنند عزیز هستند.

اسلام در مسئله‌ی تغذیه، مسائل سیاسی هم در نظر می‌گیرد. عرض کردیم مثلا در تحریم گوشت خوک، علاوه بر مسائل بهداشتی، مسائل سیاسی هم در نظر گرفته شده است. خداوند می‌خواهد غذای مسلمانان با غذای مسیحیان و سایر مردم دنیا تفاوت داشته باشد. این مسئله منازعات و اختلافات را کم می‌کند. ما گوشت گوسفند یا شتر مصرف می‌کنیم ولی آن ها گوشت خوک مصرف می‌کنند.

به همین جهت در روایات آمده است تا جائی که ممکن است غذای اجانب خورده نشود بلکه غذای مسلمانان و غذای پیامبر(ص) و غذای اهل بیت (ع) خورده بشود.

این سفارشات آثار طبی خودش، علاوه بر آثار اقتصادی و سیاسی را دارد.

در روایت آمده است:

أَنَّ عَلِيّاً ع كَانَ لَا يُنْخَلُ‌ لَهُ‌ الدَّقِيقُ وَ كَانَ عَلِيٌّ ع يَقُولُ لَا تَزَالُ هَذِهِ الْأُمَّةُ بِخَيْرٍ مَا لَمْ يَلْبَسُوا لِبَاسَ الْعَجَمِ وَ يَطْعَمُوا أَطْعِمَةَ الْعَجَمِ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ ضَرَبَهُمُ اللَّهُ بِالذُّل‌[1]

یعنی همانا آرد برای مصرف حضرت امیر(ع) الک نمی‌شد (با سبوس مصرف می‌کرد) و می‌فرمود امت اسلامی در فراخی نعمت و در خیر و آرامش هستند تا وقتی که لباس های اجانب را نپوشند و غذای اجانب را نخورند هنگامی که از لباس و غذای اجانب مصرف کنند خداوند آن ها را ذلیل می‌کند.

مراد حضرت «اعراب» به تنهایی نیست زیرا عرب همه چیز مانند سوسمار و ملخ می‌خورد، بلکه کلمه‌ی «امت» آمده است و مراد «امت اسلامی» است. این قرینه است که مراد از «عجم» غیرمسلمان است.

خواری کشورهای اسلامی به جهت تقلید آن ها از غرب است. غذاهای غربی مانند پیتزا و اسنک و سوسیس و کالباس و لباس های غربی مانند کت و شلوار استفاده می‌کنند.

مسلمانان عبا و عمامه را کنار گذاشتند و کت و شلوار پوشیدند. متاسفانه الان ضعیف ترین امت در جهان، امت اسلامی است. امت اسلامی امروزه حرفی برای گفتن ندارد و بیشتر کشورهای عربی هم دست نشانده‌ی غرب هستند.

گاهی اوقات بحث بهداشتی و تغذیه ای است ولی ریشه‌ی سیاسی دارد. مثلا با تبدیل غذا، انسان خوار می‌شود. این همان چیزی است که قبلا عرض کردیم. خداوند می‌خواهد غذای آن ها با ما متفاوت باشد تا محتاج آن ها نباشیم و روی خودمان تکیه کنیم.

بنده قبلا احتمال دادم که گاهی اوقات بحث های طبی منشا سیاسی دارد که این روایت دلیل آن حرف است. ممکن است دلایل دیگری هم داشته باشد.

ممکن است سفارش غذایی، سفارش سیاسی هم باشد.

اگر امت اسلامی می‌خواهد خوار نباشد باید لباس و غذای اجنبی را کنار بگذارد و به سنت ها و سفارشات اسلامی عمل کند. یکی از رازهای این سفارش این است که اگر غذای اجنبی را بخورید بیمار می‌شوید و محتاج داروها و عمل جراحی و دانش آن ها می‌شوید.

مراد از «طعام العرب» طعام پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) است.

از این روایت استفاده می‌شود قانون بهداشتی این است که نباید سبوس را از آرد جدا کرد. متاسفانه امروزه بیشتر آردها بدون سبوس است و مصرف سبوس خیلی کم است. با توجه به روایات و به خصوص این روایت، انسان باید سبوس مصرف کند و اگر سبوس مصرف کند یا از سویق هایی مصرف کند که از پنجاه درصد سبوس تشکیل شده است، دیگر نیازمند مصرف مکمل های ویتامین b نخواهیم بود و اثر سبوس و سویق یقینا بهتر از مکمل های شیمیایی است.

معلوم می‌شود در زمان گذشته هم مردم آرد را الک می‌کردند و راوی تعجب می‌کند و می‌گوید سبوس را روی نان می‌بینم:

و في يديه رغيف أرى آثار قشار الشّعير في‌ وجهه‌[2]

یعنی در دستان حضرت امیر(ع) نانی بود که روی آن آثار پوست جو را می‌دیدم.

راوی به کنیز حضرت گفت چرا آرد را برای این پیرمرد الک نمی‌کنید؟ کنیز می‌گوید حضرت (ع) اجازه‌ی این کار را نمی‌دهد.

سبوس باعث قدرتمندی شخص می‌شود، ممکن است منشا قدرت جسمانی حضرت امیر(ع) علاوه بر قدرت روحی، غذای مصرفی حضرت (ع) باشد به گونه ای که درب خیبر را از جا برکند یا خانه‌ی کامل با دو اتاق را از جا بردارد.

غذاهای اسلامی که در این کتاب مطرح شده است اهمیت پیدا می‌کند زیرا امام(ع) می‌فرماید غذای عرب و اهل بیت (ع) و مسلمانان باید خورده بشود.

 

گندم و جو

 

سه غذای اساسی که از آن ها «طعام» تعبیر می‌شود، گندم و جو و برنج است. این سه به عنوان غذای اساسی و رئیسی است.

مراد از کلمه‌ی «طعام» که در قرآن آمده است، گندم و جو است. انسان با نان قوی می‌شود و قدرت برای انجام فعالیت ها و عبادات فراهم می‌شود.

بهترین جو است و روی آن تاکید شده است و غذای پیامبران بوده است.

در روایت آمده است:

مَا زَالَ طَعَامُ‌ رَسُولِ‌ اللَّهِ‌ الشَّعِيرَ حَتَّى قَبَضَهُ اللَّهُ إِلَيْه‌[3]

یعنی همیشه غذای پیامبر(ص) جو بود تا خداوند او را به سمت خود گرفت.

بر این مسئله متاسفانه توجه نمی‌شود. به جهت اینکه جو بهتر بوده است خداوند برای بهترین بندگان خود خواسته است و حضرت امیر(ع) نیز اصلا نان گندم نخورد ولی مردم بیشتر نان گندم می‌خورند و تفریحی سالی یکبار نان جو می‌خورند.

مردم اکثرا بیمار و شاکی هستند درحالیکه نان جو درمان کل بیماری ها است. اگر مردم فقط نان را عوض کنند نتیجه های خوبی می‌گیرند البته اسلام قانون هایی مانند دو وعده غذا خوردن دارد که اگر توسط مردم مراعات بشود، بیماری های آن ها درمان می‌شود.

اگر نان جو با سبوس مصرف بشود دیگر دیابتی یا فشار خون یا چربی کبد یا سرطانی نخواهیم داشت.

افرادی که دسترسی دارند و با اداره جات ارتباط دارند این مسائل را مطرح کنند.

چرا انسان برای خرید یک نان جو به مشکل برمی‌خورد؟ امروزه نان جو ده برابر قیمت نان گندم قیمت دارد در حالیکه جو از همه چیز ارزان تر است.

ضررهای نان گندم را خواهیم خواند. البته ضرر نان گندم، بیشتر اخروی است.

این همه اصرار بر خوردن نان جو نشان از اهمیت آن در سلامتی است و فقط صحبت از زهد نیست.

در روایت آمده است:

لَوْ عَلِمَ اللَّهُ فِي شَيْ‌ءٍ شِفَاءً أَكْثَرَ مِنَ‌ الشَّعِيرِ مَا جَعَلَهُ غِذَاءَ الْأَنْبِيَاءِ ع‌[4]

یعنی اگر خداوند در چیزی بیشتر از جو درمان می‌دانست، جو را غذای انبیاء قرار نمی‌داد.

معلوم می‌شود جو بهترین غذا است که خداوند آن را غذای انبیاء خود قرار داده است. حضرت سلیمان (ع) با این همه قدرت و امکانات، نان جو می‌خورد.

در روایت آمده است:

فَضْلُ خُبْزِ الشَّعِيرِ عَلَى الْبُرِّ كَفَضْلِنَا عَلَى النَّاسِ وَ مَا مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا وَ قَدْ دَعَا لِأَكْلِ‌ الشَّعِيرِ وَ بَارَكَ عَلَيْهِ وَ مَا دَخَلَ جَوْفاً إِلَّا وَ أَخْرَجَ كُلَّ دَاءٍ فِيهِ وَ هُوَ قُوتُ الْأَنْبِيَاءِ وَ طَعَامُ الْأَبْرَارِ أَبَى اللَّهُ تَعَالَى أَنْ يَجْعَلَ قُوتَ أَنْبِيَائِهِ إِلَّا شَعِيراً[5]

یعنی ... پیامبری نیست مگر اینکه برای کسی که جو بخورد دعا کرده است و برای او برکت خواسته است و جو داخل بدنی نشده است مگر اینکه تمام بیماری ها را از بدن خارج کرده است و آن غذای انبیاء و افراد غذای نیکوکار است و خداوند دوست ندارد که غذای انبیاء غذای اشقیاء باشد.

اگر انسان نان جو بخورد مشمول دعای صد و بیست و چهار هزار پیامبر می‌شود. ائمه برای بیان اهمیت مطالب از چه بیاناتی استفاده کرده اند.

استفاده‌ی از جو ارتباط به دین و آخرت انسان دارد. مردم اگر جو بخورند گناه کم می‌شود. اگر حضرت آدم (ع) خطا کرد به خاطر گندم بوده است. این مشکلاتی که دامن گیر کل بشر است به خاطر نان گندم است. ما نیز به همین اشتباه حضرت آدم(ع) اصرار داریم.

حافظ می‌گوید:

مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ

چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد

این بیت اشاره دارد به این موضوع که حضرت آدم (ع) وعده داده بود که به گندم لب نزند و زد ولی امام علی (ع) وعده نداد و در تمام طول عمر مبارکشان لب به نان گندم نزد در حقیقت وعده حضرت آدم (ع) را به جا آورد.

این مسئله خیلی با ارزش است و اگر مردم بدانند جلوتر از ما خواهند رفت، ما انتظار نداشته باشیم که مردم این روایات را پیدا کنند بلکه ما باید این روایات را برای آن ها بیان کنیم.

الان پیدا کردن نان جو مشکل است و زحمت دارد.

باید به این مسائل اهمیت بدهیم خصوصا امروزه که به مسلمانان آسیب می‌رسانند. آهنی که در روایات آمده است «رجس» و «نجس» است را وارد نان کرده اند. جوش شیرین و مواد شیمیایی داخل نان است، سبوس نان را جدا کرده اند.

بنده نمی‌دانم این کارها عمدی بوده است ولی باید این مسائل را بررسی کرد.

می‌گویند نان جو سرد است ولی بنده نمی‌دانم.

هوردن جو به صورت سوپ و آش هم خوب است.

گندم هم نهی نشده است ولی نداریم گندم باعث سلامتی است. گندم هم ارزش دارد و از نظر طعم بهتر است به همین جهت نان گندم در روایات هم تعریف شده است.

حضرت امیر(ع) فرموده است:

وَ لَوْ شِئْتُ لَاهْتَدَيْتُ الطَّرِيقَ إِلَى مُصَفَّى هَذَا الْعَسَلِ وَ لُبَابِ هَذَا الْقَمْحِ وَ نَسَائِجِ هَذَا الْقَزِّ وَ لَكِنْ هَيْهَاتَ أَنْ يَغْلِبَنِي هَوَاي‌[6]

یعنی اگر مى‌خواستم هر آينه مى‌توانستم به عسل مصفّا، و مغز اين گندم، و بافته‌هاى ابريشم راه برم، اما چه بعيد است كه هواى نفسم بر من غلبه كند.

یا فرموده است:

وَ لَوْ شِئْتُ لَتَسَرْبَلْتُ بِالْعَبْقَرِيِّ الْمَنْقُوشِ مِنْ دِيبَاجِكُمْ وَ لَأَكَلْتُ لُبَابَ هَذَا الْبُرِّ بِصُدُورِ دَجَاجِكُمْ وَ لَشَرِبْتُ الْمَاءَ الزُّلَالَ بِرَقِيقِ زُجَاجِكُمْ وَ لَكِنِّي أُصَدِّقُ اللَّهَ جَلَّتْ عَظَمَتُهُ حَيْثُ يَقُولُ‌ مَنْ كانَ يُرِيدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فِيها وَ هُمْ فِيها لا يُبْخَسُونَ. أُولئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ فَكَيْفَ أَسْتَطِيعُ الصَّبْرَ عَلَى نَارٍ لَوْ قَذَفَتْ بِشَرَرَةٍ إِلَى الْأَرْضِ لَأَحْرَقَتْ نَبْتَهَا[7]

یعنی اگر بخواهم پيراهن عبقرى نقشه دار ديباى شما را توانم پوشيد و مغز گندم با سينه جوجه توانم خورد و آب صاف در ظرف بلور توانم نوشيد ولى من خداى جلت عظمته را تصديق كنم كه ميفرمايد هر كه دنيا و زيورش را خواهد كردارشان را در آن عوض دهيم و در دنيا كم و كاستى ندارند آنهايند كه در آخرت جز دوزخ ندارند- چگونه بر آتشى صبر توانم كه اگر شراره‌اى از آن بزمين رسد گياهش را بسوزاند ...

امام(ع) بهترین روش غذایی و خوشمزه ترین روش غذایی را که آب سرد در یک لیوان بلور نازک باشد را معرفی می‌کند. یا اینکه فرموده است سینه‌ی مرغ بهترین جای مرغ است.

معلوم می‌شود استفاده از این نعمت ها مانند استفاده از مغز گندم و سینه‌ی مرغ ارزش بالایی دارد و برای زندگی خوش است ولی امام(ع) می‌فرماید به خاطر آخرت این ها را کنار می‌زنم.

از نظر دینی و ایمانی و آخرتی نان جو خوب است ولی از نظر خوشی و خوشمزگی و مرفح بودن نان گندم خوب است.

در روایت آمده است:

دَخَلَ النَّبِيُّ ص مَسْجِدَ قُبَا فَأُتِيَ بِإِنَاءٍ فِيهِ لَبَنٌ حَلِيبٌ مَخِيضٌ بِعَسَلٍ‌ فَشَرِبَ مِنْهُ حُسْوَةً أَوْ حُسْوَتَيْنِ ثُمَّ وَضَعَهُ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ تَدَعُهُ مُحَرِّماً قَالَ لَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَدَعُهُ تَوَاضُعاً لِلَّه‌[8]

یعنی پیامبر(ص) وارد مسجد شد و برای او شیر کره گرفته شده با عسل آوردند از آن یک یا دو جرعه نوشید و کنار گذاشت عرض شد آیا حرام است؟ فرمود نه به خاطر تواضع برای خدا کنار گذاشتم.

نخوردن گندم هم از باب تواضع در برابر خداوند و نزدیکی به آخرت است.

مثلا امروزه چلو گوشت و چلو برگ به عنوان یک غذای فاخر است و ارتباطی به آخرت ندارد.

حضرت امیر(ع) فرمود من بلد هستم چگونه غذای خوشمزه و خوب را تهیه کنم ولی به خاطر آخرتم تهیه نمی‌کنم.

در روایت دیگر از حضرت عیسی(ع) آمده است:

وَ إِيَّاكُم‌ وَ خُبْزَ الْبُرِّ فَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ أَنْ لَا تَقُومُوا بِشُكْرِه‌[9]

از نان گندم بپرهیزید زیرا می‌ترسم از شکر آن ناتوان شوید.

شکر در اینجا به معنای گناه نکردن است. روزی ونعمت خداوند را می‌خورید، معصیت او را انجام ندهید. معلوم می‌شود که نان گندم باارزش است که باید شکر آن را اهمیت داد.

البته چون دلیلی بر ارزش غذایی و سلامتی گندم نداریم، معتقدم مراد این است که می‌ترسم گندم بخورید و توانایی گناه نکردن نداشته باشید یعنی اگر گندم بخورید گناه می‌کنید و بنابراین نان جو بخورید.

به هرحال هم گندم و جو باارزش هستند و بیشتر غذاهایی که خواندیم مانند حلیم و سویق و تلبینه و کرکور با گندم و جو درست می‌شود.

جو یقینا از گندم بهتر است و گندم هم خوب و مقوی و باعث رشد و تقویت می‌شود ولی ممکن است عوارضی مانند گناه کردن و تحریک شهوت و میل به گناه داشته باشد ولی جو شهوت انسان را خاموش می‌کند.

در روایت آمده است انسان حق ندارد روی گندم پا بگذارد یا روی آن نماز بخواند زیرا نعمت الاهی است که باید اکرام بشود و ارج نهاده شود.

أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الصَّلَاةِ عَلَى كُدْسِ‌ الْحِنْطَةِ فَنَهَى عَنْ ذَلِكَ فَقِيلَ لَهُ فَإِذَا افْتُرِشَ فَكَانَ كَالسَّطْحِ فَقَالَ لَا يُصَلَّى عَلَى شَيْ‌ءٍ مِنَ الطَّعَامِ فَإِنَّمَا هُوَ رِزْقُ اللَّهِ لِخَلْقِهِ وَ نِعْمَتُهُ عَلَيْهِمْ فَعَظِّمُوهُ وَ لَا تَطَئُوهُ وَ لَا تَسْتَهِينُوا بِهِ فَإِنَّ قَوْماً فِيمَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ وَسَّعَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ فِي أَرْزَاقِهِمْ فَاتَّخَذُوا مِنَ الْخُبْزِ النَّقِيِّ مِثْلَ الْأَفْهَارِ فَجَعَلُوا يَسْتَنْجُونَ بِهِ فَابْتَلَاهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِالسِّنِينَ وَ الْجُوعِ فَجَعَلُوا يَتَتَبَّعُونَ مَا كَانُوا يَسْتَنْجُونَ بِهِ فَيَأْكُلُونَهُ فَفِيهِمْ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ- وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ‌[10]

یعنی از صادق(ع) در مورد نماز خواندن روی مقدار گندم جمع شده سوال شد امام(ع) نهی فرمود عرض شد اگر گندم روی پشت بام پهن شده باشد چه؟ فرمود نباید روی غذا(گندم و جو و برنج) نماز خوانده شود زیرا روزی خداوند و نعمت او برای بندگان است او را تعظیم کنید و زیر پا قرار ندهید و به آن بی اهمیت نباشید ...

سبوس روغن های اضافی را جذب می‌کند. بنابراین باعث درمان چربی اضافه و کبد چرب می‌شود.

 

معرفی مننژیت

عفونت حاد پرده های مغز یا نخاع است. عفونت وقتی به پرده‌ی مغز یا نخاع می‌رسد «مننژیت» گفته می‌شود. این بیماری جزء بیماری های سخت است که اگر به موقع اقدام نشود و درمان نشود سبب کوری یا دیوانگی می‌شود.

این بیماری همراه با تب است بنابراین طبق روایت از بیرون وارد می‌شود:

كُلُّ دَاءٍ مِنَ التُّخَمَةِ مَا عَدَا الْحُمَّى فَإِنَّهَا تَرِدُ وُرُوداً[11]

یعنی تمام بیماری ها از پرخوری است مگر تب که از بیرون وارد می‌شود.

بنابراین مننژیت جزء بیماری ها تب دار است که می‌تواند در اثر عفونت زیاد در بدن، عفونت زیاد سینوس ها و عفونت لوزه ها و عفونت کاسه‌ی چشم باشد زیرا چشم نزدیک به مغز است به پرده‌ی مغز سرایت پیدا می‌کند. گزش حشرات خون‌آشام مانند کک و پشه یا از طریق سگ می‌تواند به انسان منتقل شود. اگر موش در تماس با انسان باشد هم می‌تواند این بیماری را منتقل کند.

علائم

سردرد، تب شدید، استفراغ جهنده، اغتشاش فکری، هزیان گویی، سختی گردن و پشت، تشنج، بروز لکه های نامنظم روی پوست

مهمترین نشانه به خصوص در بچه ها بیشتر شدن گریه و ناراحتی موقع تکان دادن سر و پا ها است. عصب های گردن وقتی کشیده می‌شود روی پرده‌ی مغز فشار می‌آورد و درد چند برابر می‌شود و بچه جیغ می‌زند.

درمان

چون بیماری میکروبی و ویروسی است نیاز به آنتی باکتریال برای دفع میکروب و ویروس دارد. عسل بهترین آنتی باکتریال دنیا است.

عسل به تنهایی یا عسل و سیاهدانه یا جامع امام رضا(ع) باعسل یا با آب مرزنجوش که جامع را به مغز می‌رساند.

قطره‌ی مرزنجوش جامع هم در این زمینه بسیار موثر است و در آخر هم داروی پیامبر(ص) مصرف بشود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo