< فهرست دروس

«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

95/10/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادامه بحث سلامتی در زینت(روغن مالی) – معرفی چند بیماری ناحیه‌ی مقعد

 

روغن مالی

 

صحبت راجع به روغن مالی و فوائد روغن مالی است. پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) تشویق به روغن مالی می‌کرده اند. این سفارش هم در راستای درمان و هم در راستای زیبایی مانند طراوت پوست و براقی مو تاکید شده است.

الان به یک سری نکاتی باید اشاره بشود.

 

زمان روغن مالی

از روایات استفاده می‌شود که روغن مالی در هر زمانی که باشد منافعی دارد ولی بیشتر تاکید بر روغن مالی در شب است. بیشترین و کاملترین اثر برای روغن مالی در شب است.

در روز هم اگر کسی روغن مالی کند اثرات مفید زیادی دارد ولی تاکید بیشتر روی شب است.

در روایت آمده است:

دَهْنُ‌ اللَّيْلِ‌ يَجْرِي فِي الْعُرُوقِ وَ يُرَوِّي الْبَشَرَةَ وَ يُبَيِّضُ الْوَجْه[1]

یعنی روغن مالی در شب در رگ ها جریان پیدا می‌کند و پوست را آبیاری می‌کند و صورت را سفید می‌کند.

شاید از این روایات در مقایسه با مطلق روغن مالی، آثار بیشتری برای روغن مالی بدست بیاید.

اگر روغن مالی در روز و به طور مطلق، مجاری آب را باز می‌کند، روغن مالی در شب نه تنها مجاری آب را باز می‌کند بلکه نفوذ پیدا می‌کند و وارد رگ های خونی می‌شود.

می‌فرماید روغن مالی مطلق مجاری آب را باز می‌کند ولی روغن مالی شب، علاوه بر این وارد رگ ها می‌شود و به ریشه مو نفوذ پیدا می‌کند و پوست را آبیاری می‌کند.

اگر روغن مالی به طور مطلق رنگ پوست را روشن می‌کند، روغن مالی در شب، پوست را سفید می‌کند. نبابراین یکی از راه های سفید کردن پوست صورت، روغن مالی در شب است.

خیلی مراجعه می‌کنند و می‌خواهند پوست صورتشان سفید بشود، درمان آن همین روغن بیفشه است. اگر روغن بنفشه در شب بمالند، پوست سفید می‌شود.

با روغن مالی در شب، پوست صورت طبیعتا سفید می‌شود و مانند رنگ ها و مواد آرایشی شیمیایی نیست.

در روایت دیگر می‌فرماید:

دُهْنُ‌ اللَّيْلِ‌ يَجْرِي فِي الْعُرُوقِ وَ يُرْبِي الْبَشَرَة[2]

یعنی روغن مالی در شب در عروق جاری می‌شود و پوست را پرورش می‌دهد.

پرورش پوست یعنی نواقص آن را ترمیم می‌کند. بنابراین اگر کسی در پوستش مشکلی یا خشکی یا چاله ها و یا اثر جوش و یا اگزما وجود داشته باشد، درمان آن روغن بنفشه است زیرا پوست را پرورش می‌دهد و نواقص آن را برطرف می‌کند.

این خود یک فازی از درمان است. بعضی صورتشان چاله دارد و بعضی صورتشان سوراخ سوراخ است و بعضی خشکی صورت دارند و بعضی لکه دارند، روغن بنفشه هم صورت را سفید می‌کند و هم نواقص آن را ترمیم می‌کند. بنابراین این یک درمان خیلی خوب برای مشکلات پوست، به خصوص پوست صورت است.

 

مقدار روغن مالی برای مرد و زن

عرض شد مستفاد از روایات این است که روغن مالی صورت را شاداب می‌کند بلکه روغن مالی انسان را زیبا می‌کند و انسان را مانند اهل رفاه می‌کند و صورتی شاداب و زیبا می‌دهد. به همین جهت مراتب بالای روغن مالی برای خانم ها است زیرا زیبایی مال خانم ها است. بنابراین خانم ها هرجه از روغن مالی استفاده کنند خوب است و مانعی ندارد زیرا مطلوب این است که زن باید زیبا باشد و آثار رفاه و زیبایی و نرمی و لطافت روی صورت و بدنش ظاهر باشد. ولی برای آقایان شاید در حد مطلوب نباشد.

دو مرز در روایات تعیین می‌شود. یک مرز بئس و شعث است. بئس به معنای بی نوایی و بی چارگی و مسکنت است. کسی که پوست صورتش خشک و تیره و زشت است، نشانه‌ی بئس و بی نوایی و فقر و فلاکت و گرسنگی و زجر و زحمت کشی است. این امر مطلوب نیست، مرد نباید تا این حد خود را رها کند که ظاهر خشک و زشت و موهای ژولیده داشته باشد.

از طرف دیگر خواسته نشده است که مرد، زیبایی و نرمی زیاد مانندخانم ها داشته باشد.

در روایت آمده است:

لَا يُرَى مُتَزَلِّقاً كَأَنَّهُ امْرَأَة[3]

یعنی مرد مانند یک زن نرم و صاف دیده نشود.

نباید مرد به مرزی برسد که از جهت طراوت و شادابی، هیچ تفاوتی با زن نداشته باشد. بعضی وقت ها مردی دیده می‌شود که تفاوتی با خانم ندارد یعنی اگر موهای خود را بلند کند، انسان در زن یا مرد بودن او شک می‌کند.

روایات ما راجع به مقدار روغن مالی مختلف است. هفته ای یک بار، هفته ای دو بار، سالی یا ماهی یک بار نیز آمده است. این اختلاف تعارض نیست بلکه مورد و اشخاص مختلف است. گاهی شخصی ماهی یک بار روغن مالی کند مانند زن می‌شود و گاهی اگر هر روز هم روغن مالی کند مانند یک زن نمی‌شود. به اعتبار شرائط و آب و هوایی که در آن زندگی می‌کند و به اعتبار کار شخص، شرائط متفاوت می‌شود.

شخصی که کارمند است و پشت میز می‌نشیند، اگر ماهی یک بار هم روغن مالی کند زیاد است زیرا چنین شخصی نه آفتاب می‌بیند و نه گرمی و سردی می‌بیند و دارای پوستی ظریف و با طراوت است ولی شخصی که در کوره‌ی آجر پزی کار می‌کند، اگر روزی پنج بار هم روغن بمالد، صورتش مردانه باقی می‌ماند زیرا آتش کوره صورتش را خشک و تیره می‌کند که با روغن مالی از بین نمی‌رود.

بنابراین امام (ع) گاهی به مردی می‌گوید هفته ای یکبار و به شخص دیگر می‌گوید ماهی یکبار و به شخصی دیگر می‌گوید سالی یکبار روغن مالی کن. پس اختلاف از روی تعارض نیست بلکه به اعتبار افراد است و قضایای شخصی است و قانون کلی نیست.

از مجموع روایات قانونی استفاده می‌شود که مرد باید در میانه باشد. نه دارای صورتی خشک و تیره و ژولیده باشد و نه شادابی و طراوت صورتش مانند یک زن باشد.

در روایتی آمده است:

ادَّهِنْ غِبّاً تَشَبَّهْ‌ بِسُنَّةِ نَبِيِّكَ‌ ص‌[4]

یعنی یک روز در میان روغن مالی کند که به سنت پیامبر(ص) عمل کرده باشی.

«غبا» را می‌توانیم روز یا زمان محاسبه کنیم. یعنی یک روز روغن مالی کن یک روز نکن یا یک مدتی روغن مالی انجام بده و یک مدتی انجام نده. به هر حال نباید پشت سر هم باشد.

در روایت دیگر آمده است:

لَا يَدَّهِنُ‌ الرَّجُلُ‌ كُلَّ يَوْمٍ يُرَى الرَّجُلُ شَعِثاً لَا يُرَى مُتَزَلِّقاً كَأَنَّهُ امْرَأَة[5]

یعنی مرد هر روز روغن مالی نکند یک مقدار ژولیدگی در مرد دیده شود و مانند یک زن نرم و صاف دیده نشود.

«متزلق» به معنای «سرسره» است. «زلق» به معنای «سُر» است. بنابراین صورت مرد نباید سر باشد و روغن از آن بچکد.

بنابراین روغن مالی زمان مشخصی ندارد و به اعتبار افراد مختلف است و روایات مختلف است.

در روایت دیگر آمده است:

قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أُخَالِطُ أَهْلَ الْمُرُوءَةِ مِنَ النَّاسِ وَ قَدْ أَكْتَفِي مِنَ الدُّهْنِ بِالْيَسِيرِ فَأَتَمَسَّحُ بِهِ‌ كُلَ‌ يَوْمٍ‌ فَقَالَ مَا أُحِبُّ لَكَ ذَلِكَ فَقُلْتُ يَوْمٌ وَ يَوْمٌ لَا فَقَالَ وَ مَا أُحِبُّ لَكَ ذَلِكَ قُلْتُ يَوْمٍ وَ يَوْمَيْنِ لَا فَقَالَ الْجُمُعَةُ إِلَى الْجُمُعَةِ يَوْمٌ وَ يَوْمَيْن‌[6]

یعنی به امام صادق(ع) عرض کردم با مردمان مهم رفت و آمد می‌کنم و به مقدار کمی روغن مالی اکتفا می‌کنم و هر روز روغن مالی می‌کنم امام(ع) فرمود این کار را برای تو دوست ندارم عرض کردم یک روز در میان روغن مالی کنم چه؟ امام (ع) فرمود برای شما این کار را دوست ندارم عرض کردم دو روز در میان روغن مالی کنم امام (ع) فرمود هفته ای یک یا دو روز روغن مالی کن.

این که امام (ع) می‌فرماید برای شما دوست ندارم یعنی این یک مسئله‌ی شخصی است و اختصاص به سائل دارد.

در روایت دیگر آمده است:

قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي كَمْ أَدَّهِنُ قَالَ فِي كُلِّ سَنَةٍ مَرَّةً فَقُلْتُ إِذَنْ يَرَى النَّاسُ بِي خَصَاصَةً فَلَمْ أَزَلْ أُمَاكِسُهُ فَقَالَ فَفِي كُلِّ شَهْرٍ مَرَّةً لَمْ يَزِدْنِي عَلَيْهَا.[7]

یعنی به امام صادق(ع) عرض کردم چه مقدار روغن مالی کنم امام(ع) فرمود در هر سال یک بار عرض کردم در اینصورت مردم من را زشت می‌بینند و نقصی در من می‌بینند و با امام (ع) چانه زدم پس فرمود در هر ماه یک بار و بیشتر از آن برای من اجازه نداد.

عرض کردیم این روایات با هم تعارضی ندارند. شاید اسحاق بن عمار که راویِ روایت اول است، کار سختی داشته است و در معرض آفتاب یا هوای گرم بوده است و امام (ع) به او فرمود هفته ای دوبار روغن مالی کند. ولی از کلام اسحاق بن جریر که راویِ روایت دوم است، این طور برداشت می‌شود که دنبال ترف و زیبایی و شادابی است و اهل این برنامه است و دوست دارد مانند یک زن زیبا باشد و امام(ع) به او فرمود سالی یکبار و بعد از چانه زدن امام (ع) به او فرمود ماهی یک بار.

 

چرا امام (ع) اول فرمود سالی یک بار و بعد فرمود ماهی یک بار؟

احتمال اول این است که به خاطر چانه زنی و اصرار شخص، امام (ع) متقاعد شد که ماهی یک بار روغن مالی را اجازه بدهد.

احتمال دوم این است که امام(ع) از اول هدفشان همان ماهی یک بار بوده است ولی اگر از ابتداء به او می‌فرمود ماهی یک بار، شخص با اصرار خواهان روزی یک بار می‌شد.

امام (ع) از دل او و اصرار او آگاه بود و همچنین صلاح او را نیز که همان ماهی یک بار است را می‌دانست. بنابراین اول فرمود سالی یک بار تا با اصرار شخص همان صلاح او که ماهی یک بار است را به او بفرماید.

گاهی شخص کارمند است و سایه پرور است و غذای خوبی می‌خورد و صورت شادابی دارد، در اینصورت روغن مالی برای این شخص نیازی نیست و اگر بخواهد روغن مالی کند معلوم می‌شود که اهدافی از این کار دارد و می‌خواهد مانند زن ها بشود که در این صورت امام (ع) فرموده است سالی یک بار روغن مالی کند.

بناراین هرکدام از این دو روایت برای شخص معینی است.

برای خانم ها عرض شد که زیبایی برای زن ها است و زن باید زیبا باشد، بنابراین می‌تواند هرچه بیشتر روغن مالی کند.

مردها باید به قدری روغن مالی کنند که از حالت بئس و بی چارگی و زشتی خارج بشود ولی بیش از آن که منجر به شبیه به زن شدن شود، مطلوب نیست و باید یک ذره مردانگی در صورت مرد معلوم باشد.

از مجموع روایات استفاده می‌شود که روغن مالی برای آقایان بیشتر جنبه‌ی درمانی دارد و لازمه‌ی آن زیبایی است و هدف زیبایی نیست. بنابراین هدف مردان باید از روغن مالی، درمان باشد.

مثلا از خشکی پوست که یک بیماری است جلوگیری کند، یا ترک لب ها یا برطرف کردن لک های سیاه صورت که یک بیماری محسوب می‌شود را برطرف کند.

ولی برای خانم ها هدف اصلی از روغن مالی زیبایی است و لازمه‌ی آن درمان است.

زن ها به نیت زیبا شدن، سفید شدن، متزلق شدن، نرم شدن، سر شدن صورت باید روغن مالی کنند و لازمه‌ی آن درمان و جلوگیری از ریزش مو و وارد شدن رگ به مجاری رگ ها و باز کردن رگ ها و فوائد دیگر است.

 

محل روغن مالی

اینکه هدف از روغن مالی سفیدی صورت و روشن تر شدن و نرم شدن پوست است شاید به ذهن بیاید که روغن مالی باید روی پوست باشد. ولی مستفاد از روایات این است که روغن مالی، مگر در موارد خاصی، فقط برای مو است، بنابراین روغن مالی بیشتر برای موها مانند موی سر و سبیل و ابرو و داخل بینی است.

روغن مالی ترتیب هم دارد که عرض خواهد شد.

در روایت دیگر آمده است:

وَ كَانَ إِذَا ادَّهَنَ‌ بَدَأَ بِرَأْسِهِ‌ وَ لِحْيَتِهِ وَ يَقُولُ إِنَّ الرَّأْسَ قَبْلَ اللِّحْيَةِ وَ كَانَ يَدَّهِنُ بِالْبَنَفْسَجِ وَ يَقُولُ هُوَ أَفْضَلُ الْأَدْهَان‌ِ وَ كَانَ ص إِذَا ادَّهَنَ بَدَأَ بِحَاجِبَيْهِ ثُمَّ بِشَارِبَيْهِ ثُمَّ يُدْخِلُهُ فِي أَنْفِهِ وَ يَشَمُّهُ ثُمَّ يَدَّهِنُ رَأْسَهُ وَ كَانَ ص يَدَّهِنُ حَاجِبَيْهِ مِنَ الصُّدَاعِ وَ يَدَّهِنُ شَارِبَيْهِ بِدُهْنٍ سِوَى دُهْنِ لِحْيَتِه‌[8]

یعنی پیامبر(ص) روغن مالی را از سر و محاسن شروغ می‌کرد و می‌فرمود سر قبل از محاسن است ... و هنگامی که روغن مالی را شروغ می‌کرد از ابرو شروع می‌کرد و سپس سبیل و سپس روغن را داخل بینی می‌کرد و بو می‌کرد و در مرحله‌ی بعد سر را روغن مالی می‌کرد و ابروها را برای میگرن روغن مالی می‌کرد و برای سبیل از روغنی غیر از روغن محاسن استفاده می‌کرد.

یکی از درمان های میگرن روغن مالی کردن ابروها است.

تمامی مواردی که پیامبر(ص) روغن مالی می‌کرده است، مو است. شاید راز آن روییدن مو توسط روغن مالی باشد.

جائیکه مو نیست اگر روغن بمالند، مو رشد می‌کند و صورت خراب می‌شود بنابراین پیامبر(ص) فقط جاهایی که مو دارد را روغن مالی می‌کرده است.

 

راز روغن مالی

راز روغن مالی، نفوذ به داخل بدن است، از روایات استفاده می‌شود که روغن با رفتن به داخل بدن، پوست را ترمیم می‌کند زیرا در روایت آمده است:

يَجْرِي فِي الْعُرُوقِ وَ يُرْبِي الْبَشَرَة[9]

در عروق جاری می‌شود و پوست را پرورش می‌دهد.

چون در رگ ها جریان پیدا می‌کند باعث ترمیم پوست می‌شود. بنابراین روغن، نه از خارج پوست، بلکه از داخل بدن پوست را ترمیم می‌کند.

طب امروزی می‌گوید هیچ چیز از پوست نفوذ نمی‌کند. باکتری یا ویروس که کوچک ترین موجود است، از پوست نفوذ پیدا نمی‌کند. تنها راه نفوذ موها هستند. موها مانند ابر عمل می‌کند یعنی روغن را به خود جذب می‌کند و به داخل بدن می‌برد.

شاید صورت موهای ریز داشته باشد ولی چون مقدار آن معتد به نیست، بنابراین مقدار مناسبی از روغن وارد بدن نمی‌شود، علاوه بر این روغن مالی صورت، شاید موجب رشد مو در صورت شود.

تنها خصوصیتی که روغن مالی برای عضو می‌تواند داشته باشد، جذب خون به محل، از طریق گرم کردن ماهیچه ها است. روغن مالی قدرت جذب خون دارد نه اینکه بتواند به داخل بدن نفوذ پیدا کند زیرا عرض کردیم، ویروس هم نمی‌تواند از طریق پوست وارد بدن باشد.

بله، روغن مالی باعث نرمی می‌شود، مانند کیف چرمی که اگر روغن مالی شود، نرم می‌شود، ولی اثری که به سبب جذب روغن به داخل بدن باشد وجود ندارد.

درباره‌ی ناف دلیل خاص داریم که برخلاف دیگر ناحیه های بدن، قدرت جذب دارد.

در روایت آمده است:

و من أراد أن لا يشتكى‌ سرته‌ فيدهنها متى دهن رأسه‌[10]

یعنی کسی که می‌خواهد ناف او بیمار نشود، زمانی که سر خود را روغن مالی می‌کند، ناف خود را روغن مالی کند.

بعضی مراجعه کنندگان از ناف درد شکایت می‌کنند. راه درمان ناف درد این است که بعد از روغن مالی سر، ناف را هم روغن مالی کنند. برای درمان ترک دست و پا نیز باید روغن در ناف ریخته بشود. بنابراین معلوم می‌شود، ناف قدرت جذب زیادی دارد و راهی وجود دارد از ناف که روغن به دست و پا برسد.

جاهای دیگر، مانند گونه، موهای ریزی وجود دارد که با روغن مالی، درشت می‌شود و باعث رشد می‌شود.

 

ترتیب روغن مالی

اولین مکان روغن مالی، ابرو است و بعد از آن سبیل و بعد از آن بینی است به صورت ریختن روغن یا روغن مالی با انگشت. بعد از بینی، موهای سر روغن مالی شود و بعد از آن محاسن روغن مالی شود.

اگر روایتی دیدیم که می‌فرماید سر قبل از محاسن است، نسبت سر به محاسن است. یا اینکه اگر می‌خواهد کل بدن را روغن مالی کند از سر و سپس از محاسن شروع کند. اینطور نیست که سر و محاسن قبل از ابرو و سبیل باشد.

در روایت آمده است:

إِذَا أَخَذْتَ الدُّهْنَ عَلَى رَاحَتِكَ فَقُلِ- اللَّهُم‌ إِنِّي أَسْأَلُكَ الزَّيْنَ وَ الزِّينَةَ وَ الْمَحَبَّةَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنَ الشَّيْنِ وَ الشَّنَآنِ وَ الْمَقْتِ ثُمَّ اجْعَلْهُ‌ عَلَى‌ يَأْفُوخِكَ‌ ابْدَأْ بِمَا بَدَأَ اللَّهُ بِه‌[11]

یعنی .... روغن را در ملاج سر قرار بده و از جایی که خداوند تعالی شروع کرده است.

در روایت دیگر آمده است:

وَ كَانَ إِذَا ادَّهَنَ‌ بَدَأَ بِرَأْسِهِ‌ وَ لِحْيَتِهِ[12]

یعنی پیامبر(ص) هنگامی که می‌خواست روغن مالی کند ابتدا از سر و محاسن قبل از سائر جسد شروع می‌کرد.

اگر پیامبر(ص) می‌خواست کل بدن را روغن مالی کند مانند وقت حمام رفتن، از سر و سپس محاسن شروع می‌کرده است.

 

دعاء روغن مالی

در روایت آمده است:

إِذَا أَخَذْتَ الدُّهْنَ عَلَى رَاحَتِكَ فَقُلِ- اللَّهُم‌ إِنِّي أَسْأَلُكَ الزَّيْنَ وَ الزِّينَةَ وَ الْمَحَبَّةَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنَ الشَّيْنِ وَ الشَّنَآنِ وَ الْمَقْتِ ثُمَّ اجْعَلْهُ‌ عَلَى‌ يَأْفُوخِكَ‌ ابْدَأْ بِمَا بَدَأَ اللَّهُ بِه‌[13]

یعنی هنگامی که روغن را داخل پا قرار دادی بگو اللَّهُم‌ إِنِّي أَسْأَلُكَ الزَّيْنَ وَ الزِّينَةَ وَ الْمَحَبَّةَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنَ الشَّيْنِ وَ الشَّنَآنِ وَ الْمَقْتِ سپس روی ملاج سر قرار بده، آنجایی که خداوند شروع کرده است.

چرا خداوند از ملاج سر شروع شده است؟ شاید مراد این باشد که خلقت انسان از ملاج سر شروع شده است.

در رحم مادر، اول سر به وجود می‌آید و بعد از کامل شدن سر، بقیه بدن کامل می‌شود.

 

هدیه دادن روغن

روغن نوعا گران است و دست یابی به روغن سخت است. راهی که اسلام نشان داده است برای تهیه‌ی روغن، بحث هدیه دادن است. در اسلام هدیه دادن و قبول کردن هدیه تشویق شده است.

روغن هدیه دادن، یا روغن مالی شخص دیگر خیلی ثواب دارد.

در مورد بعضی چیزها تاکید شده است که هدیه‌ی دیگران نباید رد بشود.

در روایت آمده است:

لَا تَرُدُّوا شَرْبَةَ الْعَسَلِ‌ عَلَى مَنْ أَتَاكُمْ بِهَا[14]

یعنی عسلی را که برای شما آورده اند رد نکنید.

عطر و روغن هم نباید رد بشود. شاید کسی به جهت بالا بودن قیمت روغن یا عطر و یا عسل، برای خود تهیه نکند ولی برای هدیه دادن، شخص می‌کوشد تا بهترین چیز را انتخاب کند ولو گران قیمت باشد.

بنابراین هدیه، روشی برای بدست آوردن هدیه است.

در روایت آمده است:

مَنْ دَهَنَ مُؤْمِناً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ شَعْرَةٍ نُوراً يَوْمَ الْقِيَامَة[15]

یعنی کسی که روغن به مومنی دهد یا او را روغن مالی کند خداوند مقابل هر مویی، نوری در روز قیامت برای او بنویسد.

این روایت تشویق مردم به هدیه دادن روغن است. اسلام از این راه استفاده کرده است تا مردم روغن مالی کنند.

مردم چیزی را که برای خودشان نمی‌خرند، برای هدیه دادن به دیگران می‌خرند. به این جهت سفارش زیادی شده است.

در روایت آمده است:

ثَلَاثَةٌ لَا تُرَدُّ الْوِسَادَةُ وَ اللَّبَنُ وَ الدُّهْن‌[16]

یعنی سه چیز رد نمی‌شوند بالش و شیر و روغن.

 

انواع روغن ها

بیشتر از روغن ، روغن گل مراد است. گاهی هم روغن غیر گل مراد است. نوعا روغن گل معطر است مانند روغن گل سرخ یا گل محمدی که معطر است. گاهی مراد، روغنِ دانه های روغنی مانند کنجد است. گاهی هم روغن زیتون مراد است.

وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآكِلين‌[17]

و درختى كه برون مى‌آيد از طور سيناء مى‌رويد با روغن و رنگى (نان خورشى) براى خورندگان‌.

روغن مالی «دهن» است و روغن خوراکی «صبغ» است.

در روایت آمده است:

يَا عَلِيُّ عَلَيْكَ بِالزَّيْتِ‌ كُلْهُ‌ وَ ادَّهِنْ بِهِ- فَإِنَّ مَنْ أَكَلَهُ وَ ادَّهَنَ بِهِ لَمْ يَقْرَبْهُ الشَّيْطَانُ أَرْبَعِينَ يَوْماً[18]

یعنی ای علی بر تو باد روغن زیتون آن را بخور و با آن روغن مالی کن زیرا کسی که روغن زیتون بخورد و با آن روغن مالی کند شیطان تا چهل روز نزدیک او نمی‌شود.

اگر مراد از شیطان همان وسواس خناس باشد، مرتکب گناه نمی‌شود، و اگر مراد میکروب و ویروس باشد که همین مراد است، یعنی شخص بیمار نمی‌شود.

نبابراین خوردن و روغن مالی با زیتون روشی برای حفظ نفس از بیماری است.

 

معرفی بیماری های ناحیه مقعد

 

بواسیر

هِموروئید(تلفظ عامیانه) یا هموروهاید که هاء آن تلفظ نمی‌شود و خوانده می‌شود «هُموراید»

در عربی به آن «بواسیر» گفته می‌شود. حقیقت این بیماری، اتساع ورید شبکه های بواسیر است که اغلب با مختصری ورم و خونریزی همراه است.

در طب امروزی بواسیر را به داخلی و خارجی تقسیم می‌کنند. بواسیر داخلی اتساع ورید شبکه های بواسیری است که در بالای خط انتقال پوست به مخاط است. بواسیر خارجی، اتساح وریدهای شبکه‌ی بواسیری در قسمت تحتانی مقعد است که دیده می‌شود.

چیزی که ما از روایات استفاده می‌کنیم تقسیم دیگری است. بواسیر به «اناث» یعنی ماده که خونریزی شدید دارد و «ذکر» یعنی نر، تقسیم می‌شود. بواسیر نر حالت ساچمه ای و گوشت اضافه ای دارد. در روایات از آن با نام «ذکر» ذکر شده است که به معنای زگیل است. از پنج تا هفت زگیل در مقعد به وجود می‌آید.

قسم سوم «اریاح البواسیر» است که بواسیر بادی است. ممکن است گوشت اضافه ای به وجود بیاید ولی بادی است و سریع هم می‌خوابد. خصوصیت این بواسیر این است که شدیدا بد بو است که به آن «بواسیر بادی» می‌گویند و ظاهر است.

افرادی که بواسیر نر دارند مانع خروج مدفوع می‌شود و شخص باید صبر کند تا تمام بواسیر بیرون بیاید و بعد از آن دفع صورت گیرد.

در جلد سوم درمان بواسیر را خواندیم. و فقط به جهت آشنایی شما به اسم امروزی بیماری ها است.

بواسیر از بیماری های «رکتوم» [rectum] یعنی راست روده است که در انتهای روده قرار دارد.

 

شقاق

بیماری دیگر شقاق دارد. زخم سطحی یا قسمت کوچکی از مقعد که به هر علتی لِه شده است.

 

فیستول

مجاری باریک و نامنظم با منشا داخلی که در مجاور و بیرون مقعد دیده می‌شود. این مجرا امکان دارد به روده هم برسد که از همه سخت تر است.

در عربی «ناسور» گفته می‌شود.

 

افتادگی راست روده یا همان مقعد

به این بیماری پرولاپس [Rectal prolapsed] گفته می‌شود

این بیماری پایین افتادگی مقعد است. کل ساختمان مقعد خارج می‌شود و وارونه می‌شود.

 

بیماری های بعدی

بیماری های بعدی خارش مقعد و بی اختیاری مدفوع است.

 

درمان

درمان های این بیماری ها قبلا ذکر شده است که در اینجا فقط اشاره می‌شود.

درمان افتادگی مقعد داروی جمع کننده است که روی مقعد بیرون آمده پاشیده می‌شود و به جای خود برگردانده می‌شود و با چیزی محکم بسته می‌شود. روش های دیگری هم وجود دارد.

برای خارش، صبر زرد و خرفه به شکل مالیده موثر است. اگر خارش بخاطر انگل باشد، نوشیدن سرکه در ناشتا مفیداست.

برای فیستول، داروی جامع امام رضا(ع) با عسل روی پیستول مالیده می‌شود و اگر داخل مجرای فیستول تزریق بشود بهتر است.

استفاده از گذاشتن نمک روی فیستول به مدت زیاد نیز موثر است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo