« فهرست دروس
درس مهدویت استاد نجم‌الدین طبسی

99/12/04

بسم الله الرحمن الرحیم

/ گونه شناسی روایات آخر الزمانی ابو هریره/شاخصه‌های ظهور و حکومت امام زمان

موضوع: شاخصههای ظهور و حکومت امام زمان / گونه شناسی روایات آخر الزمانی ابو هریره/

 

بحث ما پیرامون بررسی روایات ابو هریره بود که آیا سنخ روایات او با روایات اهل بیت علیهم‌السلام مطابقت دارد یا نه.

روایت سی و نهم:

ما این روایت را در کتاب معجم تحت عنوان "أهل‌ المشرق‌ و خراسان (إيران) في عصر ظهور الإمام المهدي علیه‌السلام‌" آوردیم ولی بعد از دقت دیدیم که این روایت مربوط به عصر ظهور نیست؛ بلکه مربوط به قبل از ظهور است.

لتملأنّ أيديكم من العجم، ثمّ ليصيرنّ أسدا لا يفرّون، ثمّ ليضربنّ أعناقكم و ليأكلنّ فيأكم.[1]

« بر عجم سلطه پیدا میکنید و آنها را اسیر میگیرید، سپس آنها به شیرانی تبدیل شوند که فرار نمیکنند و گردنهای شما را میزنند و حق شما را میخورند.»

منابع روایت:

1. مصنف عبد الرزاق از حسن بصری، البته حسن بصری نمیتواند از پیامبر صلی‌الله علیه و آله نقل کند.

2. مسند احمد از سمره، سمرة بن جندب از انسانهای رذل و پست بود. اولا جنایات او معروف است ثانیا روایات فضائل امیر مومنان علیه‌السلام را حراج میکرد و به نام دیگران میزد و رذائل دیگران را به امیر مومنان علیه‌السلام نسبت میداد.

معاویه به او گفت: به منبر برو و بگو آیه "وَ يُؤْثِرُونَ عَلى‌ أَنْفُسِهِمْ‌ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون."‌ در مورد معاویه است، صد هزار درهم به تو میدهم، گفت: کم است گفت: دویست گفت: کم است گفت: سیصد هزار میدهم گفت: کم است گفت: چهار صد هزار و او قبول کرد. و به او گفت: بگو آیه " وَ إِذا تَوَلَّى سَعى‌ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ‌ الْحَرْثَ‌ وَ النَّسْل‌" در مورد علی علیه‌السلام است در حالی که این آیه در مورد منافقین است. سمره به چهار صد هزار درهم قبول کرد و به منبر رفت و آنچه معاویه خواسته بود را گفت و هنگامی که از منبر پائین آمد، گفت: چهار صد هزار درهم کم بود چون کاری کردم که ارکان حکومت تو با این جعلیات تثبیت شد. همچنین مخالفان میگویند آیه " و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله" در مورد ابن ملجم است. بنگرید چگونه جعل میکردند. بنا بر این ما به اهمیت کارحوزههای علمیه پی میبریم که چقدر ادای مسئولیت کردند و چقدر تلاش کردند و با شبیخون فرهنگی شجره ملعونه چگونه مقابله کردند و کتابها را تصفیه کردند. البته علما در این راه هزینه و فداکاری کردند و بسیاری از آنان شهید شدند.

3. مسند البزّار (البحر الزخّار): از عبد اللّه بن عمرو بن عاص، خود عامه در مورد روایتی که عبد الله بن عمرو نقل کرده باشد، میگویند: این روایت از زاملتین (دو طرف کجاوه شتر) است، وقتی که شام فتح شد، او بر یک شتر کتابهای یهود را بار زد و به مدینه آورد و اسرائیلیات را وارد کرد. مسند بزار از حذیفه نیز نقل میکند، در اعتبار حذیفه شکی نمیباشد.

مسند الروياني: ص 112 ح از أبو موسى اشعری

المعجم الكبير للطبراني: ج 7 ص 268 ح از سمرة.

الطبراني، الأوسط: بنابر نقل مجمع الزوائد.

این روایت در کتابهای ما نیامده است.

این روایت در مقام ذم عربها است که به حدی از ضعف و بی خاصیتی میرسند که عجم بر آنها مسلط میشوند و خون آنها را میریزند و از آنان سلب امنیت میکنند و اموالشان را میبرند. بعضی از معاصران سعی میکنند که عجم را بر ایرانیها تطبیق بدهند یعنی عربها اینقدر بی خاصیت میشوند که ایرانیها بر آنها مسلط میشوند، این روایت، هم در ذم عرب است و هم ذم عجم است و از اشغالگری و غارت آنها خبر میدهد. پس ما این بیان فاضل معاصر که غالبا اطلاق عجم بر فرس (ایرانیها) است را نمیتوانیم بپذیریم. بلکه منظور غربیها و اروپاییان و آمریکا میباشد. والله العالم.

مضمون این روایت بد نیست و ما الآن میبینیم که یک کشور مستقل عرب نداریم، فلسطینیها را در یک کشور مسلمان قتلعام میکنند و حکومت سعودی تنها به شدت تقبیح میکند یا خود عربها در اردن ده هزار فلسطینی را قتلعام کردند و همه نظارهگر بودند، به هر حال مضمون روایت مضمونی است که الآن با واقع مطابقت دارد.

روایت چهلم:

این روایت با روایات ما متناسب است.

إذا خرجت الرايات السّود فاستوصوا بالفرس خيرا، فإنّ دولتنا معهم.[2] « هنگامی که پرچمهای سیاه قیام کرد پس سفارش خیر نسبت به فارسها داشته باشید که دولت ما با آنها است.»

این روایت در مورد پرچمهای سیاه است و آنها را مثبت و زمینهساز حکومت امام زمان میداند.

این روایت در کتب دست اول اهل سنت نیامده است، تاریخ بغداد آن را نقل کرده است، تاریخ بغداد کتاب حدیثی نیست بلکه کتاب رجالی است، به کتب رجالی قدیم تاریخ میگفتند: تاریخ دمشق، تاریخ کبیر، تاریخ بغداد، بعد از ایشان الموضوعات ابن جوزی و بعد آن راموز الاحادیث ضیاء الدین این روایت را نقل میکند. این روایت اصلا در کتب ما نیامده است.

این روایت را ابوهریره نقل میکند و جالب این است که تاریخ بغداد اولین کتابی است که آن را نقل میکند:

تاريخ بغداد: ج 3 ص 120- أخبرنا محمد بن أحمد بن رزق، حدثنا أبو عبد اللّه محمد بن العباس بن أبي ذهل العصمي الهروي، حدثنا أبو إسحاق أحمد بن محمد بن يونس، حدثنا عبد اللّه بن محمد بن منصور، حدثنا سويد بن سعيد، حدثنا داود بن عبد الجبّار، حدثنا أبو شراعة، قال: كنّا عند ابن عباس في البيت، فقال: هل فيكم غريب؟ قالوا: لا. قال: فقال أبو هريرة: ألا أحدثك ما سمعت من رسول اللّه صلی‌الله علیه و آله؟ قال: و إنّك هاهنا؟ هات: قال: سمعت رسول اللّه صلی‌الله علیه و آله يقول: «إذا أقبلت الرّايات السّود من قبل المشرق فإنّ أوّلها فتنة، و أوسطها هرج، و آخرها ضلالة».

« ابو شراعه گفت: نزد ابن عباس در خانه او بودیم، گفت: آیا غریبهای در بین شما هست؟ گفتند: نه، گفت: ابو هریره گفت: آیا تو را حدیث نکنم از آنچه از رسول خدا صلی‌الله علیه و آله شنیدم؟ ابن عباس گفت: تو اینجا هستی؟ گفت: بله گفت: شنیدم رسول خدا صلی‌الله علیه و آله میفرمود: هنگامی که پرچمهای سیاه از طرق مشرق (خراسان) رسید، اولین آنها فتنه و وسط آنها هرج و آخر آنها ضلالت است.»

رایات سود در روایات ما زیاد نمیباشد و اکثر یا همۀ روایات آن تا زمان امام صادق علیه‌السلام است و بعد از امام صادق علیه‌السلام روایتی از ائمه علیهم‌السلام تحت عنوان رایات سود وارد نشده و از این کشف میشود که جریان رایات سود آمده و تمام شده است و آن را بر بنی العباس تطبیق میدهند. و این روایت ابو هریره، رایات سود را زیر سوال میبرد.

به هر حال این روایت ابو هریره اولا مدح پرچمهای سیاه نیست ثانیا در کتب ما نیامده است و ثالثا کل روایات رایات سود بر بنی العباس تطبیق داده شده که آمدند و رفتند.

روایت چهل و یکم:

تكون بالمدينة وقعة، تغرق فيها أحجار الزّيت، ما الحرّة عندها إلّا كضربة سوط، فيتنحّى عن المدينة قدر بريدين، ثمّ يبايع المهديّ.[3]

ابو هريره مى‌گويد: « در شهر مدينه كشتارى خواهد شد كه در آن، منطقه «احجار الزيت»[4] از هم مى‌پاشد و فاجعه «حرّه»[5] در برابر آن، مانند ضربه تازيانه‌اى بيش نيست؛ آن‌گاه كه- پس از كشتار- به اندازه دو فرسنگ از مدينه دور شوند، با حضرت مهدى بيعت مى‌شود.»

ابو هریره این روایت را به پیامبر صلی‌الله علیه و آله نسبت نمیدهد، این روایت کمی با ادبیات روایات اهل بیت علیهم‌السلام میسازد، چون تعبیر " یبایع المهدی" دارد.

منابع روایت:

1. الفتن لابن حمّاد: ج 1 ص 326 ح 932 از ابو هریره و به پیامبر صلی‌الله علیه و آله نسبت نمیدهد.

عقد الدرر: ص 88 ب 4 ف همان نص فتن ابن حمّاد، با کمی تفاوت

عرف السيوطي، الحاوي: ج 2 ص از فتن ابن حمّاد.

القول المختصر: ص 73

برهان المتّقي: ص 103 ب 4 ف 1 ح از فتن ابن حمّاد.

ملاحم ابن طاووس: ص 127 ب 110 ح از فتن ابن حمّاد.

از شیعه تنها ابن طاووس این روایت را نقل میکند که ملاحم ابن طاووس جمع آوری از سه کتاب اهل سنت است.


[1] معجم الأحاديث الإمام المهدي علیه‌السلام. ؛ ج‌2 ؛ ص198
[2] معجم الأحاديث الإمام المهدي علیه‌السلام. ؛ ج‌2 ؛ ص217
[3] معجم الأحاديث الإمام المهدي علیه‌السلام. ؛ ج‌2 ؛ ص264
[4] محلّه‌اى در شهر مدينه كه محلّ اقامه نماز استسقا( باران) بود؛ معجم البلدان، ج1، ص109. در انجا واقعه‌ای بین لشگر بنی العباس و حسنیین افتاد و اینجا می‌خواهد به این قضیه اشاره کند.
[5] پس از شهادت امام حسين علیه‌السلام. و قيام مردم مدينه عليه يزيد، اهل مدينه به دستور يزيد قتل‌عام شدند و در آن واقعه بيش از ده‌هزار نفر كشته شدند و اين محل همان« حرّة و اقم» است؛ معجم البلدان، ج2، ص249
logo