99/11/13
بسم الله الرحمن الرحیم
/ گونه شناسی روایات آخر الزمانی ابو هریره/شاخصههای ظهور و حکومت امام زمان
موضوع: شاخصههای ظهور و حکومت امام زمان / گونه شناسی روایات آخر الزمانی ابو هریره/
به مناسبت بحث امنیت و روایاتی که ابو هریره در مورد امنیت در آخر الزمان مطرح کرده بود ناچار شدیم یک نگاه جامع الاطرف نسبت به روایات ابو هریره داشته باشیم و ببینیم سنخ روایات ایشان در راستای مهدویت مد نظر اهل بیت علیهمالسلام است یا در راستای مهدویت مد نظر مسیحیت و تفکری که امویون ترویج میدهند. ظاهرا غالب روایات ابو هریره اینگونه است لذا در قسمت روایات اهل بیت جلد چهارم تا ششم معجم شاید اصلا به روایت ابو هریره برخورد نکنیم و در جلد هفتم که قسمت تفسیر است چند روایتی از ابو هریره است و عمده روایات او روایات عامی است.
روایت هجدهم:
يخرج المهديّ في أمّتي خمسا، أو سبعا، أو تسعا- زيد الشّاكّ- قال: قلت: أيّ شيء؟ قال سنين، ثمّ قال: يرسل السّماء عليهم مدرارا، و لا تدّخر الأرض من نباتها شيئا، و يكون المال كدوسا، قال: يجيء الرّجل إليه، فيقول: يا مهديّ، أعطني أعطني، قال: فيحثي له في ثوبه ما استطاع أن يحمل.[1]
« مهدی در امت من خروج میکند پنج یا هفت یا نه _ زید در پنج یا هفت یا نه شک دارد- گفت: گفتم: چه چیز؟ گفت: سال سپس گفت: آسمان پی در پی بر آنها ببارد، و زمین هر آنچه بکارید محصول میدهد و اموال انباشته است، گفت: مردی نزد او رود و گوید: ای مهدی به من عطا کن به من عطا کن، گفت: در لباس او آن مقدار که بتواند ببرد میریزد.»
از این روایت استفاده میشود که یک تغییر ریشهای در اوضاع اقتصادی و مالی و کشاورزی رخ خواهد داد. این روایت منابع زیادی دارد و از صحاح سته، سنن ابو داود، ابن ماجه، احمد و ترمذی نقل کردهاند ولی صحیح بخاری و مسلم این روایت را نقل نکردهاند. این روایت شش صفحه مدارک عامی دارد اما از خاصه اولین کسی که این روایت را نقل میکند ابن بطریق در کتاب العمدة است البته ایشان از کتب عامه نقل میکند لذا این روایت را میگوید: عن مصابیح البغوی، طرائف ابن طاووس از مصابیح بغوی نقل میکند، کشف الغمة از ابو نعیم در سه جا نقل میکند، نوادر الاخبار از کشف الغمة، اثبات الهداة در پنج جا نقل میکند و همهاش را هم از عامه نقل میکند، حلیة الابرار از سنن ترمذی نقل میکند، غایة المرام از سنن ترمذی و مصابیح بغوی، بحار الانوار در دو جا از کشف الغمة نقل میکند، عوالم بحرانی از فردوس، ملحقات مرحوم آیت الله نجفی در پانزده جا و همه را هم از عامه نقل میکند. پس این روایت هیچ منبع خاصه ندارد البته ظاهر روایت مشکلی ندارد و منعی از نقلش نیست اما مقتضی ندارد، چون در کتابهای ما نیامده است.
روایت نوزدهم:
لا تقوم السّاعة حتّى يكثر فيكم المال، فيفيض حتّى يهمّ ربّ المال من يقبل صدقته، و حتّى يعرضه، فيقول الّذي يعرضه عليه: لا أرب لي.[2]
« قیامت بپا نمیشود تا اینکه اموال شما زیاد میشود پس اینقدر مال زیاد میشود که برای صاحب مال مهم میشود که چه کسی صدقه از من قبول میکند تا اینکه بر کسی عرضه میکند پس کسی که بر او عرضه کرده میگوید: احتیاجی ندارم.»
این روایت در مورد قیام ساعت و قیامت است نه مهدویت. ما میتوانیم بگوئیم اینها متقارب هستند یا به فرمایش علامه طباطبائی رحمهالله این سه مطلب چون هر سه امر شگفت هستند. بعضیها به علامه طباطبائی رحمهالله نسبت دادند که ظهور امام زمان در عالم برزخ است و به قطع این دروغ را به علامه طباطبائی رحمهالله نسبت میدهند، ظهور امام در عالم برزخ به چه درد ما میخورد، دنیا پر از ظلم و جور است بعد آن عالم برای برقراری عدالت میآیند اصلا حرف علامه طباطبائی رحمهالله این نیست. از آیة الله وحید شنیدم که فرمودند: گاهی علائم قیامت برای ظهور است و گاهی علائم ظهور برای قیامت است زیرا اینها متقارب هستند یا به تعبیر علامه طباطبائی روزهای مهمی است. خلاصه این روایت به حسب ظاهر ربطی به مهدویت ندارد.
این روایت را احمد در جلد 2 صفحه 312 از ابو هریره نقل میکند البته یک اضافاتی در نقل دومش دارد:
حدثنا عبد اللّه، حدثني أبي، ثنا قتيبة بن سعيد، ثنا يعقوب، عن سهيل، عن أبيه، عن أبي هريرة، أنّ رسول اللّه صلیالله علیه و آله قال: «لا تقوم السّاعة حتى يكثر المال و يفيض، حتى يخرج الرجل بزكاة ماله فلا يجد أحدا يقبلها منه، و حتى تعود أرض العرب مروجا و أنهارا، و حتى يكثر الهرج، قالوا: و ما الهرج يا رسول اللّه؟ قال: القتل، القتل.[3]
« قیامت بپا نمیشود تا اینکه اموال زیاد شود حتی اینکه مرد برای زکات مالش خارج میشود اما احدی که آن را قبول کند نمییابد و سرزمینهای عرب پر از رودخانه میشود، تا اینکه هرج زیاد شود. گفتند: ای رسول خدا هرج چیست؟ فرمود: قتل، قتل.»
طبق این روایت وضعیت اقتصادی خوب میشود اما وضعیت امنیت به هم میریزد. این روایت را صحیح بخاری نقل میکند که از صحیحترین کتابها نزد عامه است اما حتی یک منبع شیعی این روایت را نقل نکرده است، قطعا علمای ما این روایات را دیدند ولی اعتنا به این سنخ روایات از این سنخ روات نکردند. وقتی تاریخچه نقل حدیث از ابو هریره را میبینیم که او و روایاتش مشکل داشته است و بالاخره تحت پوشش و حمایت حکومتها بوده است و الا ارزشی برای روایات او قائل نبودند. قطعا این روایت را دیدند اما هم در سند آن و هم در متن آن مشکل داشتند.
این روایت در صحیح بخاری، ج 9، ص 74چنین آمده است:
كما في سند روايته الأولى، و فيه: حدّثنا أبو اليمان، أخبرنا شعيب، حدّثنا أبو الزّناد، عن عبد الرّحمن، عن أبي هريرة، أنّ رسول اللّه صلیالله علیه و آله قال: «لا تقوم السّاعة حتّى تقتتل فئتان عظيمتان، يكون بينهما مقتلة عظيمة، دعوتهما واحدة، و حتّى يبعث دجّالون كذّابون قريب من ثلاثين كلّهم يزعم أنّه رسول اللّه، و حتّى يقبض العلم، و تكثر الزّلازل، و يتقارب الزّمان، و تظهر الفتن، و يكثر الهرج و هو القتل، و حتّى يكثر فيكم المال، فيفيض حتّى يهمّ ربّ المال من يقبل صدقته، و حتّى يعرضه فيقول الّذي يعرضه عليه: لا أرب لي به، و حتّى يتطاول النّاس في البنيان، و حتّى يمرّ الرّجل بقبر الرّجل فيقول: يا ليتني مكانه.[4]
« قیامت بپا نمیشود مگر دو گروه بزرگ با هم درگیر شوند و بین آن دو جنگی بزرگ میباشد، دعوت هر دو یکی است، تا اینکه دجالهای کذاب برمیانگیزند که قریب سی نفر هستند همگی گمان میکنند که رسول خدا هستند تا اینکه علم رخت میبندد (قبض علم به نبود و فقدان علما است) و دنیا گرفتار زلزله میشود و زمان زود میگذرد و فتنهها ظاهر میشود و هرج زیاد میشود و هرج کشتار است و تا اینکه اموال شما زیاد میشود پس اینقدر مال زیاد میشود که برای صاحب مال مهم میشود که چه کسی صدقه را از من قبول میکند تا اینکه بر کسی عرضه میکند پس کسی که بر او عرضه کرده میگوید: احتیاجی ندارم و تا اینکه هر کسی میخواهد ارتفاع خانهاش از خانه دیگری بیشتر باشد، و تا اینکه مرد به قبر دیگری عبور میکند پس میگوید: ای کاش بجای تو بودم.» (از جهت اقتصادی و امنیتی کار را به جایی میرسانند که شخص آرزوی مرگ میکند. )
این روایت اشاره به اوضاع بد اقتصادی و ناامنی دارد. کتب ما از نقل این روایت اعراض کردند.