« فهرست دروس
درس مهدویت استاد نجم‌الدین طبسی

99/10/17

بسم الله الرحمن الرحیم

/ امنیت فراگیر/شاخصه‌های ظهور و حکومت امام زمان

موضوع: شاخصه‌های ظهور و حکومت امام زمان/ امنیت فراگیر/

روایات عامه در مورد امنیت

بحث ما پیرامون شاخصههای حکومت امام زمان بود، یکی از شاخصهها مسئلۀ گسترش امنیت و حاکمیت قانون و امنیت برای همه در دوران امام عصر علیه‌السلام است، روایات خاصه در این ارتباط، امنیت اجتماعی، امنیت فردی، امنیت راهها از طریق خاصه تببین شد، وارد بررسی روایات عامه شدیم.

روایت نهم

حَدَّثَنَا نُعَيْمٌ، حَدَّثَنَا الْوَلِيدُ عَنْ أَبِي رَافِعٍ إِسْمَاعِيلَ بْنِ رَافِعٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ عَنِ النَّبِيِّ صلی‌الله علیه و آله، قَالَ: «تَأْوِي إِلَيْهِ‌ أُمَّتُهُ‌ كَمَا تَأْوِي النَّحْلُ إِلَى يَعْسُوبِهَا، يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً حَتَّى يَكُونَ النَّاسُ عَلَى مِثْلِ أَمْرِهِمُ الْأَوَّلِ، لَا يُوقِظُ نَائِماً وَ لَا يُهَرِيقُ دَما.[1]

« ابو سعيد خدرى از پيامبر اكرم صلی‌الله علیه و آله روايت كرده است كه فرمود: امّت اسلامى به سوى او پناه مى‌برند، آنچنان‌كه زنبوران عسل به سوى ملكه خود پناه مى‌برند. عدالت را در سراسر زمین مى‌گستراند همچنان‌كه پر از ستم‌ شده، تا جايى كه مردم را به روزگار نخستینشان بازمى‌گرداند. خفته‌اى را بيهوده بيدار نمى‌كند (آسايش كسى را برهم نمى‌زند) و خونى را نمى‌ريزد».

این روایت خیلی روشن نیست که مراد از "تأوی إلیه امته" چه کسی است مگر اینکه بگوئیم واضح است که اشاره به آخر الزمان است زیرا در کتاب ملاحم و فتن نقل شده ولی خود این کتاب ملحمه است و مشکلات دارد، خلاصه مفاد این روایت این است که امت پیامبر در دورهای از زمان در امنیت کامل به سر میبرند مانند روزگار نخستینشان، مراد از روز گار نخستین دوره ولادت باشد یا دوره حضرت آدمعلیه‌السلام، به هر حال مفاد آن این است که در یک برههای از زمان امنیت کامل است که هیچ کس احساس ترس و وحشت و ناامنی و بیقانونی نداشته باشد.

بررسی سند روایت

ابن حماد 229 هجری فوت شده است و به سه واسطه از صحابی نقل میکند و به چهار واسطه از پیامبر صلی‌الله علیه و آله نقل میکند، از نظر طبقه و کوتاه بودن سند خیلی نمیشود اشکال کرد چون بخاری سی سال بعد از او بود و ثلاثیات دارد یعنی روایاتی که به سه واسطه از پیامبر صلی‌الله علیه و آله نقل شده است و ما در کافی نیز ثلاثیات داریم، اشکال اساسی در خود کتاب فتن است که چندان اعتباری نزد خاصه و عامه ندارد و همچنین خود ابن حماد نزد ما معتبر نیست و نزد اهل سنت هم مورد اختلاف است و اشکال سوم روایت «عمن حدثه» است که مشخص نیست چه کسی است و روایت مرسل است لذا سند حتی طبق مبنای عامه مشکل دارد. او این روایت را از ابو سعید خدری نقل میکند،ابو سعید خدری نزد ما هم معتبر است البته بعضی اشکال میکنند که چرا او به کربلا نیامد باید بگوئیم که او نابینا بود به هر حال ظاهرا کسی به ایشان ایراد نگرفته است.

روایت دهم

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی‌الله علیه و آله: «فَيَكُونُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ علیه‌السلام فِي‌ أُمَّتِي‌ حَكَمًا عَدْلًا، وَ إِمَامًا مُقْسِطًا، يَدُقُّ الصَّلِيبَ، وَ يَذْبَحُ الْخِنْزِيرَ، وَ يَضَعُ الْجِزْيَةَ، وَ يَتْرُكُ الصَّدَقَةَ، فَلَا يُسْعَى عَلَى شَاةٍ وَ لَا بَعِيرٍ، وَ تُرْفَعُ الشَّحْنَاءُ وَ التَّبَاغُضُ، وَ تُنْزَعُ حُمَةُ كُلِّ ذَاتِ حُمَةٍ، حَتَّى يُدْخِلَ الْوَلِيدُ يَدَهُ فِي فِي الْحَيَّةِ فَلَا تَضُرَّهُ، وَ تُفِرَّ الْوَلِيدَةُ الْأَسَدَ فَلَا يَضُرُّهَا، وَ يَكُونَ الذِّئْبُ فِي الْغَنَمِ كَأَنَّهُ كَلْبُهَا، وَ تُمْلَأُ الْأَرْضُ مِنْ السِّلْمِ كَمَا يُمْلَأُ الْإِنَاءُ مِنْ الْمَاءِ، وَ تَكُونُ الْكَلِمَةُ وَاحِدَةً، فَلَا يُعْبَدُ إِلَّا اللَّهُ، وَ تَضَعُ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا، وَ تُسْلَبُ قُرَيْشٌ مُلْكَهَا، وَ تَكُونُ الْأَرْضُ كَفَاثُورِ الْفِضَّةِ، تُنْبِتُ نَبَاتَهَا بِعَهْدِ آدَمَ، حَتَّى يَجْتَمِعَ النَّفَرُ عَلَى الْقِطْفِ مِنْ الْعِنَبِ فَيُشْبِعَهُمْ، وَ يَجْتَمِعَ النَّفَرُ عَلَى الرُّمَّانَةِ فَتُشْبِعَهُمْ، وَ يَكُونَ الثَّوْرُ بِكَذَا وَ كَذَا، مِنْ الْمَالِ. وَ تَكُونَ الْفَرَسُ بِالدُّرَيْهِمَاتِ».[2]

« پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله فرمودند: عیسی بن مریم علیه‌السلام در امت من حاکمی عادل و امامی مقسط خواهد بود، صلیب را میشکند[3] و مصرف خوک را از بین میبرد، و جزیه قرار میدهد.[4] زکات واجب برمیدارد.[5] پس سعی بر جمعآوری گوسفند و شتر نمیشود، دشمنی و کینهها برداشته میشود و زهر حشرات زهردار گرفته میشود حتی اینکه بچه دستش را در دهان مار قرار میدهد و مار آسیبی به او نمیرسد و دختر بچه شیر را میراند و شیر به او آسیبی نمیرساند و گرگ در بین گوسفندان مانند سگ گله است.[6] »

کتاب سنن ابن ماجه نیز از جهت اعتبار مانند فتن ابن حماد ضعیف است به طوری که بعضی میگویند: تنها هفت روایت سنن ابن ماجه صحیح است.

این روایت اصلا اشارهای به حضرت مهدی علیه‌السلام نمیکند و محور در این روایت حضرت عیسی علیه‌السلام است لذا به نظر میرسد روایت از مجعولات اموی باشد، آنها این معنا را میخواستند جا بیندازند که لا مهدی الا عیسی در حالی که محوریت با امام عصر علیه‌السلام است، خود عامه نقل میکنند که حضرت عیسی علیه‌السلام به حضرت مهدی علیه‌السلام اقتدا میکند، اگر اقتدا دلیل بر افضلیت نیست چرا برای اثبات افضلیت و خلافت ابو بکر، اقتدای مردم به او را بیان میکنید و اگر اقتدا منشأ افضلیت است خود عامه نقل میکنند که حضرت عیسی علیه‌السلام به امام مهدی علیه‌السلام اقتدا میکند پس افضل حضرت مهدی علیه‌السلام است و در نتیجه او امام است پس چرا محوریت را برای حضرت عیسی علیه‌السلام قرار میدهید.

سؤال بعضی از فضلای حاضر در درس: ظاهرا سیصد و سیزده نفر کشته نمیشوند و هر یک استاندار یک استان میشوند؟

جواب استاد: نه سیصد و سیزده استان، بلکه هفت اقلیم. ما روایتی ندیدیم که بیان کند کسی از سیصد و سیزده نفر کشته و شهید میشود اما نیروهای حضرت که منحصر به سیصد و سیزده نفر نیست اینها فرماندهان هستند، ده هزار، چهارده هزار و بیست و چهار هزار نیروها هستند، به قول مرحوم حر عاملی صد هزار، از مکه خارج نمیشوند مگر اینکه یاران حضرت صد هزار بشوند. به هر حال مسئولیت و بار سنگین است و زمان آن هم محدود است لذا خیلی تلاش میخواهد. امام علیه‌السلام امنیت میآورد اما به هزینه و بهای سنگینی، عوامل ناامنی را برطرف میکند و ریشه فساد را میکند و تروریستها را باید تصفیه کند لذا اینکه بعضی میگویند هنگامی که امام ظهور کند هیچ اتفاقی نمیافتد و یک کاسه خون هم نمیریزد، صحیح نیست، اگر اینطور بود پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله که از امام زمان بالاتر بودند باید برای پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله یک چنین چیزی فراهم میشد در حالی که اگر برای پیامبر صلی‌الله علیه و آله جنگهای بدر و احد و خندق هم بود و شهادتها بود. به هر حال بدون تردید امام زمان امنیت را میآورند ولی زمان ایجاد امنیت کوتاه است.

در این روایت اصلا نامی از حضرت مهدی علیه‌السلام برده نشده، بخاری در کل کتاب خود یکبار نام حضرت مهدی علیه‌السلام را نمیبرد، دو روایت دارد «ینزل عیسی و امامهم منهم» یا « لا مهدی الا عیسی»، چرا این کار را میکنند؟ چگونه حاضر باشند بگویند حضرت مهدی علیه‌السلام خواهد آمد و از نسل علی علیه‌السلام است در حالی که همان علی را سر منبر سبّ میکنند. شخصی سوال میکرد که چرا در فقه اهل سنت فقه امیر مومنان علیه‌السلام کم است در حالی که بیست جلد فقه عمر جمع کردند یا فقه عایشه دارند اما فقه علی علیه‌السلام کم است؟ زیرا این کسانی که حاکم بودند بر روی منبر علی علیه‌السلام را سبّ میکردند، در پادگانهای آموزشی در مراکز فرهنگی و مراکز نظامی علی علیه‌السلام را سبّ میکردند حال چگونه اجازه دهند فقه علی در حوزههایشان تدریس بشود. ولید به مدینه آمد دید کنار مسجد پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله خانهای است که مردم به آن رفت و آمد و زیارت میکنند، سوال کرد این خانه کیست؟ گفتند: خانه علی علیه‌السلام است، مردم به آن متبرک میشوند ، گفت: خانه را خراب کنید![7] چنین کسانی که با آثار علی علیه‌السلام و فقه علی علیه‌السلام مخالف بودند چگونه اجازه میدادند که فقه علی علیه‌السلام تدریس شود. قبر شریف امیر مومنان علیه‌السلام تا زمان امام صادق علیه‌السلام مخفی بود. از امام صادق علیه‌السلام سوال کردند که شما که میگوئید قبر شریف امام اینجا است، چرا ائمه علیهم‌السلام قبل نفرمودند؟ حضرت فرمود: به جهت خوف از بنی مروان و خوارج.

پس جریان بخاری ادامه جریان امویون است که سعی میکنند محوریت را به حضرت مهدی علیه‌السلام ندهند اگر عیسی کشته شد یا بمیرد دنیا ناامن میشود و از حضرت مهدی علیه‌السلام نام نمیبرند. البته ما شکی در عظمت حضرت عیسی علیه‌السلام نداریم، حضرت عیسی علیه‌السلام از انبیای اولو العزم است ولی ایشان تابع و وزیر امام عصر علیه‌السلام خواهد بود، امور دارائی و جنگ در دست ایشان و زیر نظر امام است اما متاسفانه در این روایت سعی بر این شده که رهبریت و محوریت را به حضرت عیسی علیه‌السلام بدهند بله حضرت عیسی علیه‌السلام نبی مرسل و اولوا العزم و با عظمت است اما فرمانبر امام عصر علیه‌السلام است البته عامه میدانند (یعرفونه کما یعرفون ابنائهم)، عبد العزیز پدر عمر بن عبد العزیز میگوید: چیزهایی که ما در مورد علی بن ابی طالب علیه‌السلام میدانیم اگر مردم بدانند دیگر زیر بار ما نمیروند و اطراف ما را خالی میکنند. بنا بر این عدم ذکر نام مهدی در صحیح بخاری اتفاقی نمیباشد همانطور که عدم ذکر جریان غدیر اتفاقی نمیباشد بلکه گزینشی عمل میکنند. و حب و بغضها را دخالت میدهند.

 


[1] التشريف بالمنن في التعريف بالفتن ؛ ص147.
[2] سنن ابن ماجه ؛ ج‌5 ؛ ص534.
[3] حضرت عیسی شرک را محو می‌کند، می‌توان توجیه کرد که کار او زیر نظر امام زمان . است
[4] این کلام به این معنا است که در دوران امام عصر علیه‌السلام ادیان دیگر هم هستند و آزاد هستند و مالیات می‌دهند، یعنی امام عصر علیه‌السلام که دعوت به توحید و نبوت پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و آله و ولایت امیر مومنان علیه‌السلام. می‌کند، بعضی نمی‌پذیرند و حاضر به پرداخت جزیه می‌شوند، ممکن است ابتدای امر اینگونه باشد، وگرنه در دوران حضرت تعدد ادیان نیست
[5] امام در مدت هشت ماه کار را اصلاح می‌کند، کار امام زمان کار پر مشقت در زمانی کم است، نبی مکرم صلی‌الله علیه و آله طی ده سال جزیرة العرب را از غیر مسلمان خالی کردند اگر چه بعد از رحلت پیامبر صلی‌الله علیه و آله به بهانه‌های مختلف برگشتند. هر چه تلاش کردند که غیر مسلمان در مدینه و جزیرة العرب نباشد اما هر یک به بهانه‌ای وارد می‌کردند یکی به بهانه اینکه خادم من است و دیگری به بهانه کتابش را وارد می‌کند، به هر حال پیامبر صلی‌الله علیه و آله طی ده سال جزیرة العرب را از غیر مسلمان خالی کردند حالا امام زمان می‌خواهند کل جهان را از غیر مسلمان تصفیه کند آن هم در مدت محدود هشت ماه، آن وقت معنای این روایت را می‌فهمیم که « عرق و علق» یا اینکه غذای سربازان «جشب» است یعنی غذای سرد و آماده است و لباس‌ها خشن است، دشمنان امام بیکار نمی‌مانند و علیه امام تحرکات دارند و چون احساس خطر مرگ می‌کنند، مقاومت می‌کنند، از این طرف هم امام عصر علیه‌السلام. و نیروهای‌شان با جدیت و تلاش تمام، استراحت ندارند «النوم علی السروج» یعنی خواب آن‌ها بر همان مرکب جنگی‌شان است «عرق و علق» آن‌ها می‌زنند و خون بر بدن یاران جاری می‌شود و جنگ و درگیری است. در روایت است که اگر در جنگ شرکت کنی کشته شوی اجر دو شهید داری و اگر کشته نشوی و سالم برگردی اجر بیست شهید داری برای اینکه زنده بمانند و در خدمت امام باشند
[6] یعنی طبیعت حیوانات تغییر می‌کند یا اینکه این‌ها کنایه از گستره امنیت است، در روایت است که عدالت امام زمان . مانند سرما و گرما همه جا را می‌گیرد
[7] احسن التقاسیم.
logo