99/09/16
بسم الله الرحمن الرحیم
/ امنیت فراگیر/شاخصههای ظهور و حکومت امام زمان
موضوع: شاخصههای ظهور و حکومت امام زمان/ امنیت فراگیر/
روایت اول
أَبِي عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْيَقْطِينِيِّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَدِّي عَنْ آبَائِهِ علیهمالسلام: أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیهالسلام عَلَّمَ أَصْحَابَهُ فِي مَجْلِسٍ وَاحِد... وَ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لَأَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ لَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا وَ لَذَهَبَتِ الشَّحْنَاءُ مِنْ قُلُوبِ الْعِبَادِ وَ اصْطَلَحَتِ السِّبَاعُ وَ الْبَهَائِمُ حَتَّى تَمْشِي الْمَرْأَةُ بَيْنَ الْعِرَاقِ إِلَى الشَّامِ لَا تَضَعُ قَدَمَيْهَا إِلَّا عَلَى النَّبَاتِ وَ عَلَى رَأْسِهَا زِينَتُهَا لَا يُهَيِّجُهَا سَبُعٌ وَ لَا تَخَافُهُ .[1]
« قائم ما كه ظهور فرمايد آسمان بارانش را فرو میفرستد و زمين گياهانش را بيرون آورد و كينه و لجاجت از دلهاى بندگان رخت بر بندد[2] و جانوران وحشى و اهلى صلح و سازش كنند تا آنجا كه يك زن از عراق تا شام پياده مىرود و جز بر روى گياهان پا نمىنهد.[3] در حالى كه زينتش همراه وى است؛ هيچ حيوان وحشى به او حمله نمىكند و او نيز از آن نمىترسد.»
یعنی یک امنیت به تمام معنای کلمه برقرار میشود، الآن اگر امنیتی هم برقرار شود امنیت انسانها در برابر همدیگر است ولی امنیت انسان در برابر درندگان را کسی نمیتواند تامین کند. اما در هنگام ظهور امنیت کامل حتی امنیت در برابر درندگان نیز برقرار است. حتی خود حیوانات وحشی هم در برابر هم امنیت دارند «ما رأت عین و لا سمعت أذن و لا خطر علی قلب بشر»[4] قدرتمندترین حکومتها چنین امنیتی را نمیتوانند ایجاد کنند.
منابع روایت:
تحف العقول: ص بعضی از روایت را به شکل مرسل آورده است.
2. شرح الاخبار: ج 2 ؛ ص 397 در مورد این کتاب بحث است که جزو کتب امامیه اثنی عشری است، قاضی نعمان صاحب دعائم الاسلام، کتاب خیلی قدیمی است، منتها بعضی میگویند: ایشان اسماعیلی است و بعضی میگویند او اثنی عشری است ولی تقیه میکرده است، آنهایی که میگویند او اسماعیلیه است دلیل میآورند که او تا امام ششم بیشتر روایت نقل نکرده است ولی ما در کتب او یافتیم که از امام جواد علیهالسلام هم روایت نقل کرده است لذا به تقیه بیشتر نزدیک است تا به اسماعیلی بودن هر چند کسی که شرح الاخبار را نگاه بکند به این نتیجه میرسد که ایشان از نظر عقیده اثنی عشری نیست لذا ما شرح الاخبار را جزء مصادر شیعه اثنی عشری قرار نمیدهیم.
الخصال: ص 626 ضمن ح 10
بحار الانوار: ج 52 ص 316
منتخب الانوار المضیئة: ص 203
نوادر الاخبار: ص 288 طبق آنچه که در ملاحم ابن منادی آمده.
7. موسوعة أحاديث أمير المؤمنين علیهالسلام: ج 1 ص 367 از خصال.
8. معجم الأحاديث الإمام المهدي علیهالسلام: ج4 ؛ ص81
مرحوم مجلسی در فصل دوم جلد اول کتابشان در ارزیابی مصادری که از آنها نقل کرده، میفرماید:
الفصل الثاني في بيان الوثوق على الكتب المذكورة و اختلافها في ذلك. اعلم أن أكثر الكتب التي اعتمدنا عليها في النقل مشهورة معلومة الانتساب إلى مؤلفيها ككتب الصدوق رحمه الله. و كذا كتاب الخصال عرضناه على نسختين قديمتين كان على إحداهما إجازة الشيخ مقداد.[5]
« بدان اکثر کتابهایی که در نقل بر آن اعتماد کردیم، مشهور و مؤلف آنها معلوم است. مانند کتب صدوق رحمهالله
و همچنین کتاب خصال را بر دو نسخه قدیمی عرضه کردیم که یکی از آن دو اجازه شیخ مقداد بود.»
مرحوم مجلسی وقتی که این روایت را نقل میکند با اینکه در نسخۀ موجود از خصال « زینتها » است، ولی ایشان «زبیلها» نقل میکند؛ ممکن است مرحوم مجلسی نسخهای از خصال داشتهاند که معتبرتر بوده و در آن «زبیلها» بوده است.
بررسی سند روایت
حدّثنا أبي رضي اللّه عنه، قال: حدّثنا سعد بن عبد اللّه، قال: حدثني محمد بن عيسى بن عبيد اليقطيني، عن القاسم بن يحيى، عن جدّه الحسن بن راشد، عن أبي بصير، و محمد بن مسلم، عن أبي عبد اللّه علیهالسلام، قال: حدثني أبي، عن جدّي، عن آبائه علیهمالسلام أن أمير المؤمنين علیهالسلام علّم أصحابه في مجلس واحد أربعمائة باب ممّا يصلح للمسلم في دينه و دنياه قال علیهالسلام:
سعد بن عبد الله اشعری:
در اعتبار و شخصیت و وثاقت او بحث نیست بلکه صحبت در این است که آیا ایشان امام زمان را ملاقات کرده است یا نه؟ ملاقات احمد بن اسحاق با سعد بن عبد الله اشعری با امام حسن عسکری علیهالسلام، امام روحی فداه دو سه ساله بودندتحت عنوان ادله ولادت حضرت آوردیم، روایاتی که به ولادت حضرت اشاره دارد و از روایاتی است که معرکه آراء است، بعضی مثل مرحوم خوئی و مرحوم شوشتری نمیپذیرند و اشکالاتی سندی ودلالی به آن میگیرند و بعضی مثل آیة الله صافی تایید میکنند و ما هم اعتبار این روایت را در کتاب «تا ظهور» ثابت کردیم. این روایت مشتمل بر پاسخ به شبهات اعتقادی، تاریخی، تفسیری و فقهی است و متن آن دلالت بر صدور آن میکند. آری اشکالی که میکنند اینکه ملاقات سعد اشعری با امام علیهالسلام ثابت نیست.
محمد بن عیسی بن عبید یقطینی:
ایشان مورد بحث است. دلیل کسانی که ایشان را زیر سوال میبرند عمدتا دو دلیل است:
1. ابن ولید روایات ایشان را استثنا کرده است و قبول ندارد، خوب کدام روایات؟ روایتی که ایشان از یونس نقل میکند، ابن ولید روایات محمد بن عیسی از یونس را استثنا میکند چون یونس روایات را مرسلا نقل میکند پس اشکال متوجه یونس است نه خود ایشان لذا روایات محمد بن عیسی از غیر یونس استثنا نشده است.
2. ایشان را به غلو متهم کردهاند در حالی که نسبت غلو ثابت نیست و در روایات یا کتابهای او مطلبی که دال بر غالی بودن او باشد، وجود ندارد و در گذشته در رمی به غلو زیادهروی و افراط میکردند و الا ما روش برخورد امام معصوم با غلات را میدانیم، ائمه علیهمالسلام به غلات اعتنا نمیکردند و با آنان به قاطعیت برخورد میکردند و به آنان ایراد میگرفتند و اگر در مرحلۀ حادّی قرار داشت دستور قتل غالی را میدادند و کسی را برای قتل او اجیر میکردند اما میبینیم دهها نفر از کسانی که رمی به غلو شدهاند با امام رفت و آمد داشتند و امام با آنها برخورد عادی داشت در صورتی که اگر شخص غالی بود، موضع گیری و ردی از امام نسبت به متهم به غلو میرسید.