< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

99/10/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تنبیه سوم/ تنبیهات استصحاب

استصحاب کلی و اقسام آن

مرحوم صاحب کفایه الاصول می فرماید: « الثالث : إنّه لا فرق في المتيقّن السابق بين أن يكون خصوص أحد الأحكام ، أو ما يشترك بين الاثنين منها ، أو الأزيد من أمر عام.»[1]

توضیح عبارت: در استصحاب که یقین و شک لا حق لازم بود ممکن است متیقن سابق یک حکم خاص باشد و یا یک امر عام و کلی باشد که مشترک بین چند نفر باشد و در هر دو صورت استصحاب جاری است.

صاحب منتقی الاصول در این رابطه می فرماید: « لا يخفى انه لا يختلف الحال- بملاحظة دليل الاستصحاب بين كون المستصحب أمرا شخصيا جزئيا و كونه أمرا كليا، لإطلاق دليله و عدم الموجب للتقييد. و هذا مما لا إشكال فيه كبرويا، و انما الإشكال و الكلام في بعض مصاديق استصحاب الكلي و لأجله عقد هذا التنبيه في مباحث الاستصحاب.»[2]

توضیح عبارت: از دلیل حجیت بر استصحاب استفاده می شود که ممکن است مستصحب یک امر جزئی و شخصی باشد و ممکن است که امر کلی باشد چون دلیل لا تنقض الیقین بالشک اطلاق دارد و نگفته فقط یقین کلی باشد و یا جزئی باشد و هیچ وجهی برای تقیید این دلیل نیست.پس به مقتضی اطلاق دلیل ، ممکن مستصحب در امر جزئی باشد و یا امر کلی باشد و این بحث از جهت کبری مسلم که ممکن مستصحب امر جزئی و یا امر کلی است و بحثی می شود کرد در مصداق امر کلی است که بعد خواهد آمد.

اقول:

قبل از بیان مقدماتی که خود ما داریم ، مطلبی از شیخ انصاری در رسائل بیان می کنیم با این عبارت: « وينبغي التنبيه على أمور:

وهي بين ما يتعلق بالمتيقن السابق، وما يتعلق بدليله الدال عليه، وما يتعلق بالشك اللاحق في بقائه.»[3]

توضیح عبارت: تنبیهات متعدی که در این مبحث استصحاب بیان می شود بعضی از این ها مربوط به متیقن است و بعضی مربوط به شک لاحق است و بعضی هم مربوط به دلیلی که در این زمینه ما داریم.

اقول: ظاهرا بهتر بود مرحوم آخوند در ابتدا بحث تنبیهات اشاره به این مطلب به همان نمط و روش مرحوم شیخ بیان می کردند که این تنبیهات به کجای استصحاب بر می گردد ؟ که برای روشن تر مطلب بهتر بود.

ما می گوییم :در کفایه تنبیه اول مربوط به شک و یقین هر دو است که آیا باید شک و یقین فعلی باشد یا خیر؟در تنبیه دوم موضوع این شد که آیا (شک علی تقدیر) کافی است و یا نیست؟ و در تنبیه چهاردهم که آخرین تنبیه کفایه الاصول است مربوط به شک است و سوال این است که آیا این شکی که در استصحاب بحث می کنیم شامل ظن است؟به عبارت دیگر:شک خلاف یقین است و وقتی گفت (لا تنقض الیقین بالشک و لکن انقضه بیقین الاخر) در این بین ، ظن باقی مانده است و ظن داخل در شک می شود همانطوری که شک داشتیم استصحاب جاری است همچنین اگر ظن داشتیم استصحاب جاری است.بنابراین: در این دو تنبیه موضوع تنبیه شک است.و در تنبیه سوم و چهارم و پنجم و ششم موضوع متقین است به این بیان که :در تنبیه سوم موضوع بحث این است که آیا متیقن سابق ممکن امر کلی و عام باشد و ممکن حکم خاصی باشد؟و تنبیه چهارم موضوع بحث این است که آیا متیقن از امور تدریجیه باشد و ممکن نباشد؟و در تنبیه پنجم موضوع بحث این است که آیا متیقن ممکن حکم فعلی باشد و یا ممکن حکم معلق باشد؟و در تنبیه ششم موضوع بحث این است که آیا متیقن ممکن از احکام شرعیت اسلام باشد و یا از شرایع سابقه باشد؟بنابراین چهار تا از این تنبیهات چهارده گانه موضوع بحثش متیقن است.و یک تنبیه آن شک و یقین هر دو است.و تنبیهات باقی مانده بحث های دیگر است.ما مقدماتی قبل از ورود به بحث در تنبیه سوم داریم:مقدمه اول:بحث در این تنبیه سوم که در استصحاب کلی است آیا بحث کبروی است ؟ و یا بحث صغروی که مصداق کلی چیست؟

از بیان منتقی الاصول معلوم می شود که به نظر ایشان بحث صغروی است چون که با این عبارت اشاره به صغرویت بحث تنبیه سوم دارد «و هذا مما لا إشكال فيه كبرويا» یعنی کبری را همه قبول دارند و بحث در صغری است.

مقدمه دوم:آیا این بحث در استصحاب کلی ، اختصاص به شبهه حکمیه دارد و یا شبهه موضوعیه هم است؟مرحوم آخوند ابتدائا بحث در شبهه حکمیه قرار دادند چون در ابتداء تنبیه فرمودند فرقی ندارد که متیقن که خصوص یکی از احکام باشد و یا حکم عامی باشد.

و در این صورت موضوع را حکم قرار دادند یعنی شبهه حکمیه است ولی در آخر همین تنبیه سوم شبهه موضوعیه را هم داخل کردند « ومما ذكرنا في المقام ، يظهر ـ أيضاً ـ حال الاستصحاب في متعلقات الأحكام في الشبهات الحكمية والموضوعية ، فلا تغفل»[4]

یعنی این بحث هم شامل حکمیه و هم موضوعیه است پس شامل هر دو بحث خواهد بود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo