< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

99/09/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تنبیه اول/تنبیهات استصحاب/استصحاب/ اصول عملیه

 

در تنبیه اول از تنبیهات استصحاب موضوع بحث این شد که در استصحاب یقینی است و شکی و می گوییم مراد از این یقین و شک در (لاتنقض الیقین بالشک ) یقین و شک فعلی است.

 

و مرحوم آخوند فرمودند: باید این یقین و شک فعلی باشد و بعد دو فرع بر این مطلب متفرع شد.

 

مرحوم شیخ در جلسه قبل بعد از آنکه فرمودند که قوام استصحاب به دو چیز است:

 

الف: وجود شی در زمانی ب: شک در وجودش در زمان لاحق.

 

و در ادامه مرحوم شیخ فرمودند:

 

این شکی که گفتیم که لازم است که باشد، باید شک فعلی باشد و در وقت التفات به آن شک، موجود باشد و اما در وقتی که التفات به او (یعنی شک) پیدا نشد ( ولو متوجه که بشود ، توجه به شکش پیدا می کند ) اما در وقت استصحاب حتما باید شک بالفعل باشد.

پس فعلیت شک در استصحاب حتما لازم است.

 

اقول

 

هم مرحوم آخوند و هم مرحوم شیخ فرمودند فعلیت شک لازم است ولی مرحوم آخوند علاوه بر فعلیت شک ، فعلیت یقین را اضافه کردند (فرمودند: فعلیة الشک والیقین) پس مرحوم آخوند و شیخ در فعلیت شک حرفشان یکی است.

 

بعد اشاره شد که مرحوم آخوند دو فرع بیان کردند و دو اشکال تحت لا یقال و فانه یقال بیان کردند و همین مطالب (یعنی دو فرع و اشکال) در رسائل است.

 

پس آنچه آخوند در کفایه بیان کردند در رسائل آمده است ولی آخوند در کفایه فعلیت یقین را اضافه کرده است.

 

بعد از بیان مرحوم شیخ و آخوند بحث ما در دو مقام است

 

اول : موضوع این تنبیه (که فعلیت شک و یقین بود)

 

دوم: آن دو فرعی که مترتب بر این موضوع که هم مرحوم شیخ و هم مرحوم آخوند بیان کردند.

 

اما مقام اول: موضوع تنبیه

 

چند مقدمه برای توضیح مطلب بیان می شود:

 

مقدمه اول: مرحوم میلانی می فرمودند: (به تعبیر خودشان ) قریب پنجاه سال قبل بعضی از افاضل نجف در موضوع تنبیه اول بین دو تا مبنا که شک به معنای تردید است (که دو احتمال متساوی است ) و یا به معنای عدم العلم است ، نسبت به اینکه شک ، فعلی باشد و یا نه ؟ فرق می گذاشتند.

 

و خود مرحوم میلانی می فرمودند: حق این است که شک به معنای عدم العلم است.

 

استاد رضازاده: بنده المنجد را نگاه کردم در معانی (الشک) به معنای خلاف الیقین است یعنی همان عدم العلم که مرحوم میلانی فرمودند.

 

حال اگر شک به معنای دوم باشد دیگر در باب استصحاب فرقی نمی کند که در وقت استصحاب غافل از شک ویقینش باشد و یا ملتفت از شک و یقین باشد و در هر دو صورت استصحاب جاری است بخاطر اینکه بر شخص غافل هم غیر عالم صادق است.

 

و اما شک بر معنای اول که متساوی الطرفین باشد طبیعی است که (بین غافل از شک و ملتفت به شک) فرق می کند.

 

پس با اختلاف این دو معنا قهرا موضوع بحث در تنبیه اول فرق خواهد کرد که آیا شک باید فعلی باشد و یا نه؟

 

مقدمه دوم: مرحوم مشکینی در حاشیه بر کفایه در مبحث قطع می فرماید.

 

که عبارت ایشان این است : « نعم القطع یجتمع مهما الغلفة کما في القطع الارتکازی»[1]

 

توضیح عبارت: غفلت با قطع جمع می شود نهایت آن قطع، قطع ارتکازی است یعنی در ارتکازش قاطع است ولی الان غافل است.

 

حاصل کلام مشکینی: معلومی که انسان دارد ابتدا در خزانه نفس است یعنی جایی در نفس است که معلومات انسان در آنجا قرار دارد و حالا این معلوم در خزانه ممکن انسان از او غافل باشد (همانطوری که در خزانه نفس ما معلومات فراوانی است ولی ما نسبت به اکثر آنها غافلیم) ولی همین معلوم که در خزانه نفس است اگر به مرحله بعدی منتقل شود (که تعبیر به ذاکره می کنند ) دیگر غافل از او نخواهد بود

پس معلوماتی که انسان دارد مادام در نفس است با غفلت می سازد ولی به مرحله ذاکره رسید نمی شود انسان نسبت با آن غافل باشد

عبارتی است: « ان الغفلة تزیل الشک عن الذاکره لا عن خزانة النفس لان صفات النفسانیة اذا وجدت في النفس تکون ثابتا وباقیا سواء علم بها ام لا فتکون عن الغفلة ایضا باقیا في النفس.»

 

توضیح عبارت: یعنی برای علم و شک در نفس ما دو مرکز است اول خزانه دوم ذاکره و غفلت با ذاکره نمی سازد ولی با خزانه می سازد یعنی آنچه در خزانه بود ممکن نسبت با غافل باشیم ولی در ذاکره باشد دیگر از آن غافل نخواهیم بود.

 

خلاصه این که:

 

صفات نفسانیه مثل علم شک و ظن که در نفس است و یا وقتی که در نفس انسان هر کدام پیدا شد آنها ثابت و باقی هستند چه علم به آنها داشته باشیم و یا نداشته باشیم.

 

پس وقتی که ما غافل هستیم در خزانه نفس ما است همانطوری که الان از ظن و شک و معلومات در نفس است ولی ما از آنها غافل هستیم پس همین قدر که صفات نفسانی در نفس ایجاد شد با غفلت هم می سازد.

 

پس این موید این حرف است در آنچه در خزانه نفس است با غفلت می سازد و در مرحله بعد که مرحله ذاکره است با غفلت نمی سازد.

 

پس معنای شک فعلی در شرائط اجراء استصحاب که هم مرحوم شیخ و آخوند بیان کردند:

 

یعنی شکی که شاک ملتفت و متذکر او است و غافل از او نیست و توجه به او دارد این شک فعلی است در برابر شک تقدیری است یعنی در خزانه نفس است و به مرحله ذاکره نرسیده است.

 

و همین گونه یقین هم دو مرحله دارد یقین ذاکری و تقدیری است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo